اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 126612 |
نام:
www.montazeran114.blogfa.com
شهر:
باشت
تاریخ:
6/25/2014 3:46:27 PM
کاربر مهمان
|
سلام علیکم ؛ خدایا سرمایه زندگی ام، دوران جوانی ام رو به پایان است. و من هم اکنون بر سر دو راهی کفر و ایمان مانده ام. از یک سو آن دشمن دیرینه ی پدرم مرا دعوت به معصیت می کند واز سوی دیگر دل در گرو معرفت تو دارم و به امید رحمت تو نفسم را دوباره تازه می کنم و قدرت تو را مشاهده می کنم و منتظر فضل و کرم تو هستم ولی آخ....آخ...
که گاهی چشمانم را به روی قدرت و عظمت تو می بندم و بدون تو راه را می پیمایم.
راهی که پایانش جز تن دادن به ذلت چیزی نخواهد بود.
اما....
ای یکتا معبود آفرینش دیده ام به نگاه پر مهرت است و از بخشش تو مایوس نیستم. ای فریاد رس فریاد خواهان.
الحمدلله رب العالمین
التماس دعا
|
|
| 126611 |
نام:
عبداله
شهر:
چادگان
تاریخ:
6/25/2014 1:50:30 PM
کاربر مهمان
|
خداند روح شهید آوینی را با شهداء کربلا محشور گرداند و فرج آقا امام زمان را نزدیک کندو مقام معظم رهبری را در پناه خودش محافظت فرماید
|
|
| 126610 |
نام:
محمودخرمشاهی
شهر:
مشهد
تاریخ:
6/25/2014 1:30:57 PM
کاربر مهمان
|
دعاکنیدبرای
من
|
|
| 126609 |
نام:
مجنون مهدي(عج)
شهر:
كوفه!
تاریخ:
6/25/2014 12:29:51 PM
کاربر مهمان
|
سلام وعلي آل ياسين.....
يا صاحب الامر(عج)....
اسير لحظه ي وصلم دگر ندارم تاب
مرا به حق دو دست بريده ات درياب
كنار آب و لب تشنه و گلويي خشك
وفا هم از تو وفا ديد يا اخا الارباب
گره زدم نَفَسم را به نخل هاي بلند
من و هواي حرم، كربلا، دلي بي تاب
براي حنجر اصغر به گريه مي خوانم
به طفل خون خدا جرعه اي ندادند آب
رسيد مَقطَع شعرم دوباره مي گويم
اسير لحظه ي وصلم دگر ندارم تاب
التماس دعاي فرج
|
|
| 126608 |
نام:
حسن
شهر:
رامهرمز
تاریخ:
6/25/2014 11:10:47 AM
کاربر مهمان
|
سلام امیدوارم حالتون خوب باشه لطفا برای خودم و مریضان دعا کنید...........التماس دعا
|
|
| 126607 |
نام:
غریب
شهر:
تنهایی
تاریخ:
6/25/2014 10:35:31 AM
کاربر مهمان
|
ای خدا سلام خدا به خاطر چند روز پیش غلط کردم بیجا کردم بیخود کردم خودت که میدونی پشیمونم پس کمکم کن که همه چی درست بشه که دیگه مرتکب اون اشتباه نشم ای خدا چند روز دیگه ماه رمضان شروع میشه با این حال وروز چطور روزه بگیرم اصلا جونی واسم مونده که بتونم روزه بگیرم تورو به بزرگیت تورو به چهارده معصوم به پنج تن ال عبا معجزه ای کن که همه چیز درست بشه که انشالله ماه رمضان با حاجت روایی روزه بگیرم بخداوندیت قسم نمیخوام پیشت شرمنده بشم خدا جون .به خدا میدونم انشاالله حاجتمو روا کنی یک سری سختی ها داره ولی بخدا سختی هاشو به جون ودل میخرم خدا ای خدا میدونی چی میخوام بگم پس تو که از حرف دلم خبر داری خودت کمکم کن وحاجتمو روا کن خواهش میکنم
|
|
| 126606 |
نام:
دل تنگ
شهر:
تاکستان
تاریخ:
6/25/2014 10:04:19 AM
کاربر مهمان
|
با توکل به خدای بزرگ نمیدانم چی بگم ولی خیلی دلم گرفته کجا می تونم خودم از ین دل گرفتگی خودم را راحت کنم بد جوری دلم گرفته احساس میکنم که هیچ کسی را ندارم که سرم را بزارم روی شونه هاش بقض ما خالی کنم سراغ هرکسی رفتم بار دلتگیهای انان هم به نگرانیهایم اضافه شد توراخدا راهی به من نشان بدین یک جای که خودم خالی کنم یک دل سیر گریه کنم
|
|
| 126605 |
نام:
دلشکسته
شهر:
روستای خوان
تاریخ:
6/25/2014 9:55:37 AM
کاربر مهمان
|
سلام به همه روزتون به خیر خدایا دلم گرفته ازاین زمونه یکی نیست راهنمای م کنه خیلی ناامیدم از زندگی یه لحظه هم خودمو تو دنیا نمی خوام با تشکر از سایت خوبتون برا شادی روح شهید اوینی صلوات
|
|
| 126604 |
نام:
آرزو
شهر:
کرد نشین
تاریخ:
6/25/2014 9:44:46 AM
کاربر مهمان
|
سلام دوستان...ی درخواست خواهرانه داشتم ازتون...ی خونواده ای هس که 8ماهه 2تا پسرش بی گناه زندانی شدن..من یقین دارم بی گناهن...ینی تا ی جاهایی هم ثابت شده بی گناهن.خواستم اگه میشه هر کدومتون ی مرتبه سوره ((طور)) رو واسه آزادیشون و شاد شدن دل خونوادشون بخونید..خدا اجرتون بده...
|
|
| 126603 |
نام:
زهره
شهر:
کرمان
تاریخ:
6/25/2014 9:04:17 AM
کاربر مهمان
|
سلام به دل گرفته و پراز غصه همه ی اهالی دیار حرف دل
خوشحالم از اینکه با این سایت آشنا شدم و میتونم لا اقل یه جایی حرف دلم رو بزنم
دیشب تا صبح اشک ریختم وافسوس به حال خودم خوردم و گفتم خدا باشه دسست درد نکنه اون از اون خواهرم که ۲سال با من اختلاف سنی داشت وبراش مهم نبود که من از اون بزرگترمو ازدواج کرد و این از اون یکی خواهر کوچکترم که دانشجوست وبراش خواستگار اومده و همش دل نگرانم اگر خانوادم قبول کنن من چقدر کوچیک میشم داغون میشم توی نظر اونا من هیچی میشم کسی که حتما چیزی نداشت حتما کم بود که تا حالا ازدواج نکرده خدا دستت درد نکنه با این خداییت. دمت گرم.همه چی رو برا من تموم کردی. پس یهو جونمم میگرفتی تا این همه سبک نشم. قربون خداییت.قربونت. از هیچ بنده ای به اندازهی من بدت میاد که اینجوری حالشو بگیری.مامانم همیشه میگه من میدونم تو از همه ی دختران من خوشبخت تر میشی. اما دیگه به احساس مادری هم ایمان ندارم
.احساس مادری هم لافه.شایدم مادرم داره حس امید واهخی بهم میده.اصلا من نمیخام ازدواج کنم به کسی چه؟ میخام خودم باشم خود خودم. اونی که من دوستش دارم شاید اون منو دوست نداره یا تو قسمتم نمیکنی. اگه میخای حالمو بگیری بگم خوب گرفتی دست مریضاد.
|
|
