اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
126182 |
نام:
محدثه
شهر:
تبریز
تاریخ:
6/5/2014 8:44:53 PM
کاربر مهمان
|
سلام ازتون اجازه میخاستم طرح امر به معروف برای حجاب رو تو وبلاگم بزارم اگ میتونم لطفا خبرم کنید ممنون forest77.blogfa.com
|
|
126181 |
نام:
دلشكسته
شهر:
تاریخ:
6/5/2014 7:04:16 PM
کاربر مهمان
|
برام دعا كنيد اخه خيلي نگران گناهم هستم حس ميكنم هيچ وقت بخشيده نميشم!
|
|
126180 |
نام:
خادم پسرفاطمه
شهر:
زادگاه آیت الله خوئی(ره)وسیدجواد ذاکر
تاریخ:
6/5/2014 5:46:21 PM
کاربر مهمان
|
سلام.................... هعععععععععییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بعضی وقتا بعضی چیزا برات خاطره هستن.... مث اینجا.... که خیلی ها بودن که متاسفانه الآن دیگه نیستن.... که خیلی ها بودند که وقتی بهشون گفتم سلام،معنیشو یه چیز دیگه براشتن.... وقتی بهشون گفتم خیلی وقته نیستین نگرانتونیم فکرشون منحرف شد.... خداییش تاحالا فکر کردین با این کارها مردم از دین هم زده میشه؟؟؟ مگه مردم خواهر مادر ندارن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دعام کنید
|
|
126179 |
نام:
گدای دربار علی
شهر:
شیراز
تاریخ:
6/5/2014 5:20:37 PM
کاربر مهمان
|
آقای قدس می گوید: روزی آقای بهجت در رابطه با بزرگواری و اغماض ائمه اطهار ـ صلوات الله علیهم ـ فرمودند: « در نزدیکی نجف اشرف، در محل تلاقی دو رودخانه فرات و دجله آبادیی است به نام «مصیب»، که مردی شیعه برای زیارت مولای متقیان امیر المؤمنین علیه السلام از آنجا عبور می کرد و مردی از اهل سنت که در سر راه مرد شیعه خانه داشت همواره هنگام رفت و آمد او چون می دانست وی به زیارت حضرت علی علیه السلام می رود او را مسخره می کرد. حتی یک بار به ساحت مقدس آقا جسارت کرد، و مرد شیعه خیلی ناراحت شد. چون خدمت آقا مشرف شد خیلی بی تابی کرد و ناله زد که: تو می دانی این مخالف چه می کند. آن شب آقا را در خواب دید و شکایت کرد آقا فرمود: او بر ما حقی دارد که هر چه بکند در دنیا نمی توانیم او را کیفر دهیم. شیعه می گوید عرض کردم: آری، لابد به خاطر آن جسارتهایی که او می کند بر شما حق پیدا کرده است؟! حضرت فرمودند: بله او روزی در محل تلاقی آب فرات و دجله نشسته بود و به فرات نگاه می کرد، ناگهان جریان کربلا و منع آب از حضرت سید الشهدا علیه السلام به خاطرش افتاد و پیش خود گفت: عمر بن سعد کار خوبی نکرد که اینها را تشنه کشت، خوب بود به آنها آب می داد بعد همه را می کشت، و ناراحت شد و یک قطره اشک از چشم او ریخت، از این جهت بر ما حقی پیدا کرد که نمی توانیم او را جزا بدهیم. آن مرد شیعه می گوید: از خواب بیدار شدم، به محل برگشتم، سر راه آن سنی با من برخورد کرد و با تمسخر گفت: آقا را دیدی و از طرف ما پیام رساندی؟! مرد شیعه گفت: آری پیام رساندم و پیامی دارم. او خندید و گفت: بگو چیست؟ مرد شیعه جریان را تا آخر تعریف کرد. وقتی رسید به فرمایش امام علیه السلام که وی به آب نگاهی کرد و به یاد کربلا افتاد و ...، مرد سنی تا شنید سر به زیر افکند و کمی به فکر فرو رفت و گفت: خدایا، در آن زمان هیچ کس در آنجا نبود و من این را به کسی نگفته بودم، آقا از کجا فهمید. بلافاصله گفت: أشهد أن لا إله إلا الله، و أن محمداً رسول الله، و أن علیاً أمیرالمؤمنین ولیّ الله و وصیّ رسول الله و شیعه شد.»
|
|
126178 |
نام:
محمد قاسم عشقی زاده
شهر:
اصفهان
تاریخ:
6/5/2014 5:00:17 PM
کاربر مهمان
|
سلام من یک سایت مذهبی درست کردم می خواستم آن را در لینکستان خود بگذارید باتشکر.
www.hamidajabi.rzb.ir
|
|
126177 |
نام:
بانوي صالح شهر
شهر:
خوزستان
تاریخ:
6/5/2014 10:20:49 AM
کاربر مهمان
|
تحمل كن ! صبر داشته باش ! حتي بالاتر شاكر باش ! كه مورد حسادت واقع شدن ، سرنوشت محتوم تمام زيبايي هاست ! پس ؛ اگر آزارت دادند ! اگر تحقيرت كردند ! اگر نيشخندت زدند ! اگر آنكه بايد دستي براي ياري دستانت جلو مي آورد، پشت پا بر دستاوردهايت زد ! و آنكه محبت خالصانه ات را در طبق اخلاص ديده بود ،عامدانه بر خلوص نيتت چشم بست و خود را به نديدن زد ! دلگير نشو ! نرنج ! خوشنود باش ! و باز هم محبت كن ! به او ! و به تمام آنها كه برتر بودنت را باور كرده اند ! با آزردنت! با تحقير كردنت ! با نيشخند زدنت ! با...... آنها برتر بودن تو را باور كرده اند باور كن ! كه اگر غير از اين بود آزارت نمي دادند ! پس ؛ تحمل كن ! صبر داشته باش ! حتي بالاتر شاكر باش ! كه مورد حسادت واقع شدن ، سرنوشت محتوم تمام زيبايي هاست !
|
|
126176 |
نام:
...
شهر:
...
تاریخ:
6/5/2014 2:52:36 AM
کاربر مهمان
|
با عرض سلام خدمت مدیریت محترم سایت. ببخشید، من با نام... و شهر... کامنتی رو برای شما ارسال کردم که مایل نیستم به نمایش گذاشته بشود و ازتون میخوام که اونو رو پاک کنید.
کامنتم هم در مورد هوش و ذکاوت آدم ها بود که استفاده درستی از آن نمیکنن و دچار توقعات و توهمات کاذب هستن!
لطفا این کامنت و کامنتی که بهش اشاره کردم رو به نمایش نذارید. متشکرم.
|
|
126175 |
نام:
بهم میگن محمدرضا
شهر:
زیر آسمون خدا
تاریخ:
6/5/2014 1:01:06 AM
کاربر مهمان
|
سلام اول از همه نمیدونم چن وقتیه که دلم بدجور گرفته و با اینکه آدمای زیادی دور وبرم هستن و اکثر اوقات دلتنگ میشن سعی میکنم نقش موثری داشته باشم و آرومشون کنم اما موندم چطور خودمو دلگرم کنم امشب حدود 2 ساعتی تو خیابونا چرخ میزدم وگریه میکردم تا یکم آروم شدم الانم که آخرشبه داشتم دنباله استخاره میگشتم که اسم گله شهید آوینی رو دیدم و بعد استخاره اومدم تو این صفحه الانم با نوشتن اینا دارم یکم دیگه بهتر میشم... خدا جون مصلحتت روقبول دارم که پشت هر اتفاقی حکمت و مصلحتیه اما دیگ واقعا خسته شدم چرا واقعا من این قد احساس تنهایی میکنم،کمکم کن خدا امروز یه بچه ها داشت قرآن میخوند گفت خدا بصیر و بینا است. خسته ام حتی از خودم هم خسته ام ممنون از این شما که این جا رو گذاشته بودید تا من پیداش کنم و بگم حرف دلمو هرچند این شاید به نطر من اول حرفای من باشه آخه دلم زیادی پره زیاد واقعا.
|
|
126174 |
نام:
بانوي صالح شهر
شهر:
خوزستان
تاریخ:
6/5/2014 12:09:11 AM
تاریخ ثبت نام: 6/4/2014
|
هميشه ،همين بوده است !
فلسفه ي تاريخ است شايد !
كه خون حسين ، گشاينده ي راه ;مهدي باشد !
حسين مقدمه ي مهدی است....... و بايد خون سرخش بر زمين بريزد تا نهال موعود سبز شود.........و سرسبز شود !
حسين بايد شمشير به دست بگيرد........و مگر مي شود به ظلم راضي بود و ظهور را طلب كرد !
مگر مي شود پشت به نور ايستاد و خورشيد را آرزو كرد !
مگر مي شود حسين نباشد وقتي كه يزيد هست !
حسين مقدمه ي مهدي است ! باور كن ! كه اگر باور نكردي تمام نامه هايي كه روانه ي چاه جمكران كرده اي حتي مانع از قتل مسلم بن عقيل هم نخواهد نشد !
باور كن ! كه اگر باور نكردي تمام دعاهاي;عهدت ملعبه ي دستابن زياد خواهد شد و ندبه هايت مي ماند براي پشيماني بعد از ظهر عاشورا !
حسين مقدمه ي مهدي است و تفسير تمامي امامان !
از ;سوم;حسين تا پانزدهم مهدي ، دوازده خورشيد ، راه است !
و اگر شمشير حسين در دستت ندرخشيد ، يقين بدان به ركاب مهدي نخواهي رسيد !
|
|
126173 |
نام:
بانوي صالح شهر
شهر:
خوزستان
تاریخ:
6/4/2014 11:47:38 PM
کاربر مهمان
|
اماما ؛ قرار است نهضتي كه آغاز كرده اي تا قيام مهدي ادامه يابد...... قرار است انقلاب، دستش برسد به دستهاي عدالت گستر مهدي..... قرار است تا جهان باقي است نام تو باقي بماند...... و قرار است ما هم باقي بمانيم.....استوار و پابرجا......بر تارك بلندترين قله دنيا! قرارمان همين بوده است ! مگر نه ! ما با تو عهد بسته بوديم كه بمانيم....... و مي مانيم.........به كوري چشم تمام آنها كه نمي توانند ببينند! ما بر عهدي كه با تو بستيم ، نشستن كه نه.........ايستاده ايم....... و مي ايستيم...... و بايد بايستيم چرا كه قرار است انقلاب، دستش برسد به دستهاي عدالت گستر مهدي.... و قرار است تا جهان باقي است نام تو باقي بماند و قرار است ما هم باقي بمانيم.....استوار و پابرجا.....بر تارك بلندترين قله دنيا!
|
|