اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
126062 |
نام:
بنده ی خدا
شهر:
تاریخ:
6/1/2014 12:15:28 PM
کاربر مهمان
|
با اجازه ی صاحبخونه سلام آقا سید مرتضی و سلام به تمام گلهای باغت آقا سید نمیدونم از کدوم برکتهاش بگم ولی یکی از اونها برکت وجود شماست که خدای مهربون کرم کرد و منت گذاشت تا این بنده ی حقیرش بیاد و از نزدیک خونه ش رو ببینه، به قول حضرت امام(ره) معبد عشق و مرقد معشوق... می بینی آقا سید چه زیبا وصف کردند حضرت امام؟؟؟ آقا سید اومدم ازتون حلالیت بگیرم...سرم پایینه سید جان...ولی امیدم به بزرگی و کرمتون بود که به خودم اجازه دادم بیام پشت در خونه تون واسه کسب حلالیت...آقا سید بخشش از بزرگانه، بزرگواری کنید منت بگذارید و حلالم کنید، اگه حلالم کنید شاید روم بشه خدا رو به خوبان درگاهش قسمش بدم که امید دل ما رو هم از راه برسونه...یوسف زهرا خیلی غریبه آقا جون...خیلی... گلهای باغ آقا سید مرتضی بزرگی کنید و من کمترین رو به بزرگواری خودتون حلالم کنید. نایب الزیاره تون هستم انشاالله آقا سید روز میلاد حضرت آقا"عج" نیمه ی شعبان توی مکه ی مکرمه اگه لایق باشیم قراره یه جشنی برپا کنیم انشاالله شما هم دعوتید...منتظرم یا علی حق نگهدارتون
|
|
126061 |
نام:
شیدا
شهر:
حرف دل
تاریخ:
6/1/2014 11:43:33 AM
کاربر مهمان
|
خدایا بشنو دعایم را هرگاه دعا کنم و صدای ناله ام را بشنو هنگامی که صدایت کنم. و به من رو کن هنگامی که تو را مناجات کنم. خدا یا اگر مرا محروم کنی چه کسی به من روزی دهد و اگر تو مرا خوار کنی چه کسی مرا یاری کند. خدایا از خشم و غضبت به تو پناه می برم. خدایا اگر من شایسته رحمت تو نیستم پس تو بر اینکه بر من به فضل وسیعت جود کنی شایسته ای. خدایا گناهان من را در دنیا می پوشانی ولی من به پوشاندن خطاها در آخرت نیازمندترم. زیرا در قیامت باید در حضور پیامبران، صلحا و شهدا پاسخ گوی اعمال خود باشم. چون در این دنیا همه مردم مثل خودم خطا کارند ولی در قیامت شرمندگی در حضور پیامبران و امامان معصوم را چگونه چاره جویی کنم؟ خدایا اگر مرا به جرمم مؤاخذه کنی تو را به عفوت مؤاخذه می کنم. و اگر مرا به گناهم بازخواست کنی تو را به مغفرتت بازخواست می کنم. و اگر مرا داخل جهنّم کنی به اهل جهنّم اعلام می کنم که من خدا را دوست داشتم. خدایا عمری را در غفلت و بی خبری و فراموشی گذراندم و جوانی ام را در حال مستی و دوری از تو. خدایا غرور به کرمت مرا بیدار نکرد.ی خدایا مرا از آنانی قرار ده که وقتی او را خواندی، پاسخت را داد. خدایا مرا از کسانی قرار ده که همواره به یاد تو هستند و پیمان تو را نمی شکنند. همواره شکرگزار تو هستند. خدایا مرا به نور عزّت فروزنده ایت پیوند ده تا تو را بهتر بشناسم و از غیر تو جدا شوم از جمله اعمالی که در ماه شعبان به آن سفارش شده تمرین سکوت است. روزی یاران در اطراف پیامبر بیدار و مشغول نماز و قرآن خواندن بودند دشمنان، مسلمانان را تیرباران کردند به واسطه تاریکی و ندیدن مسلمانان. نزدیک بود مسلمانان شهید شوند که ناگاه از دهان چند تن از یاران نورهایی ساطع شد که لشکرگاه مسلمانان را روشن کرده و سبب قوّت و دلیری آنها شد. پس شمشیر کشیده و دشمنان را کشته و زخمدار و اسیر نمودند. برگشتند و جریان را برای حضرت رسولص نقل کردند فرمودند: این نورها به جهت اعمال برادران شما است و یک یک آنها را نام برد و می فرماید همه نیکبخت می شوند جز کسانی که در امور دیگران سرکشی می کنند.
|
|
126060 |
نام:
مجنون مهدي(عج)
شهر:
كوفه!
تاریخ:
6/1/2014 11:35:07 AM
کاربر مهمان
|
سلام وعلي آل ياسين....
بهارِ دل ز فراقت شده خزان آقا میان گلشن خود خار را مران آقا دلم گرفته و هجران مرا ز پا انداخت نمانده است برایم دگر توان آقا بیا و از سرِمان کم مکن تو سایه ی خود همیشه سایه ی بالایِ سر بمان آقا گمان نمی کنم آخر، تو روزیم باشی چقدر پیر شدند این همه جوان آقا خیالِ خالِ تو هرگز، به خاک نسپارم عبیرِ خالِ تو بخشد دوباره جان آقا...
به مردمی که همه نان به نرخ روز خورند مکن عیان رخِ خود را، بمان نهان آقا خیالِ تیغِ تو با ما حدیث تشنه و آب اسیرِ خویش گرفتی... بگیر جان آقا
شهادتم برسان تا بسان شاه غریب شود خضاب محاسن، و خون روان آقا...
دوباره یاد حسین و دلم کجا که نرفت کمی اشاره کنم بر لب و دهان آقا و باز روضه ی شاه غریب و روز دهم و روضه گشته کمی این سری عیان آقا دلم گرفته از آن ساعتی که خواهرتان رساند پیکر خود را دوان دوان آقا و ناله ای که همه دشت غرق ماتم کرد و دختران و زنان هم به سر زنان آقا زبان، دهان، لب و دندان و نیزه ی تو سنان چه بد، تمام تنت را دهد تکان آقا خدا بخیر کند گوشه ی خرابه ی شام که دختر تو بخواهد ز لب بگیرد کام....
من که هستم سائلي بر خوان تو تشنه یک جرعه از احسان تو من ندیده گشته ام مفتون تو صد هزاران مثل من مجنون تو مست مست مست از بویت شدم شکر لله عاشق رویت شدم ناگهان با شعر های محتشم جشن میلادش، عزا شد در حرم روضه خوانی، روضه را تا باز کرد با زبان پر گِلِه آغاز کرد.....
التماس دعاي فرج
|
|
126059 |
نام:
یاسین
شهر:
قم
تاریخ:
6/1/2014 11:19:00 AM
کاربر مهمان
|
گاهی دلم بی هوا میگیره نمیدونم چرا ؟ شاید به خاطر گناهان گذشته است اشک میریزم سبک میشم البته شنیدم هیچ حسی بی هوا سراغ آدم نمیاد . حتما دلیل داره ... و شاید آقا امام زمان عج نگران میشه از روزگار آدمهای از پشت خنجر زن . وچون دل به دل راه داره غمگین میشیم. آقاجون دوست دارم اگه امسال نیمه شعبان ظهور کنید چقدر عالی میشه اللهم عجل لولیک الفرج آمین
|
|
126058 |
نام:
شیدا
شهر:
حرف دل
تاریخ:
6/1/2014 10:54:19 AM
کاربر مهمان
|
خداوندا در این ماه مبارک از تو می خواهیم که در ظلمات و تاریکی قبر به فریادمان برسی....
امام علی (ع) :
ای بندگان خدا از روزی بترسید که اعمال و رفتار انسان وارسی میشود
روزی که پر از تشویش و اضطراب است که کودکان را پیر می سازد بدانید فردا به امروز نزیک است
و امروز با آنچه در آنست می گذرد تا آنکه موعود مرگ فرا رسد
و هریک از شما در دل زمین به خانه مخصوص خود می رسد
و در گودال قبر آرام میگیرد وه که چه خانه تنهائی وه چه منزل وحشتناکی و سیاه چال غربتی.
نهج البلاغه خطبه 157
|
|
126057 |
نام:
غریب امام زمانم
شهر:
انتظار
تاریخ:
6/1/2014 9:50:33 AM
کاربر مهمان
|
محبوبتراز حضرت عیسی ع...
وقتی حضرت عیسی علیه السلام از خداوند در خواست کرد کسی را به او نشان دهد که نزد خدا محبوب تر از او باشد، خداوند عیسی را به پیرزنی که در کنار دریا زندگی می کرد راهنمایی نمود. وقتی عیسی علیه السلام به سراغ آن خانم آمد، دید در خرابه ای زندگی می کند وبا بدنی فلج و چشمانی نابینا در گوشه ای رها شده است. وقتی حضرت عیسی علیه السلام جلوتر رفت ودقّت کرد، دید پیرزن مشغول ذکری است:
« الحَمدُ للهِ المُنعِمِ المُفضِلِ المُجمِلِ المُکرِمِ» خدایا شکرت که نعمت دادی، کرم کردی، زیبایی دادی، کرامت دادی.
حضرت عیسی علیه السلام تعجب کرد که اوبا این بدن فلج که فقط دهانش کار می کند، چرا چنین ستایش می کند؟ با خود گفت که او از اولیای خداست ومن بی اجازه وارد خرابه شدم؛ برگردم، اجازه بگیرم وبعد داخل شوم. به دم خرابه بازگشت و گفت: « السَّلامُ علیکُ یا أَمةَ الله» پیرزن گفت: « وعلیک السَّلام یا روح الله». عیسی پرسید: خانم! مگر مرا می بینی؟
گفت: نه. پرسید: پس از کجا دانستی که من روح الله هستم؟ پیرزن گفت: همان خدایی که به تو گفت مرا ببین، به من هم گفت چه کسی می آید. عیسی با اجازه آن خانم وارد خرابه شد وپرسید: خداوند به تو چه داده است که این قدر تشکّر می کنی؟
تشکّر تو برای چیست؟ پیرزن گفت: یا عیسی، آن چه به من داده بود از من گرفت، آیا همین طور پس گرفته است؟ آیا وقتی می خواست آن را از من بگیرد، به من نگاه کرد وپس گرفت؟ عیسی فرمود: آری، اوّل به تو نگاه کرده وبعد پس گرفته است. پیرزن گفت: من به همان نگاه او خوشم. خدا این نگاه رابه دیگری نداشته وبه من کرده است؛ پس جای شکر دارد. چنین پیرزنی به خداوند وصل است در حالی که پیامبرهم نبود. در واقع استادِ حضرت عیسی علیه السلام شد. امّا وقتی برای ما مصیبتی پیش می آید، فکر می کنیم خدا با ما قهر کرده است در حالی که برخی از آن ها جبران گناهان ماست تا خداوند متعال در آخرت ما را عذاب نکند، برخی دیگر از گرفتاری ها به خاطر این است که از خدا غافل نشویم، برخی دیگر هم به خاطر این است که خدا دوستمان دارد و می خواهد به خاطر صبر بر مشکلات، پاداش بیشتری دریافت کنیم.
|
|
126056 |
نام:
رستگار
شهر:
آجین
تاریخ:
6/1/2014 9:41:10 AM
کاربر مهمان
|
ازبارگنه شدتن مسکینم پست یارب چه شود اگر مراگیری دست گردرعملم آنچه توراشایدنیست واندرکرمت آنچه مراباید هست
|
|
126055 |
نام:
مجنون مهدي(عج)
شهر:
كوفه!
تاریخ:
6/1/2014 9:33:09 AM
کاربر مهمان
|
سلام وعلي آل ياسين.....
سلام بر تو يا ابا عبدالله (ع) اي باب نجات.... با غمزه های چشم صنم مست میکنم تا ذوق شاعرانه کنم مست میکنم در گیر و دار قافیه هم مست میکنم تا میکده قدم به قدم مست میکنم دیوانه ام که دم همه دم مست میکنم امشب بساط مستی مان جور میشود شاعر به شوق مدحیه مجبور میشود... مدحیه خوان غم زده مسرور میشود حالا که حرف خوشه ی انگور میشود من بی خیال غصه و غم مست میکنم از من مپرس محتسب دین! حساب را بر من نخوان شرایط فقه کتاب را ساقی کجاست تا برساند شراب را ؟؟ فکری کند خماری حال خراب را تا بر پیاله لب بزنم مست میکنم در جست و جوی گوهر نایاب سرخوشم در می گساری شب مهتاب سرخوشم با یک پیاله از پدر اب سر خوشم من رعیتم به حضرت ارباب سرخوشم حتی ز یاد او به عدم مست میکنم دل میدهم که دلبر و دلدار میرسد سر میدهم که سید و سالار میرسد باب نجات مردم بیدار میرسد حالا که ناخدای فداکار میرسد در کشتی نجات امم مست میکنم روزی رسان فصل حیاتم فقط حسین سر منشأ همه حسناتم فقط حسین حج و جهاد و خمس و زکاتم فقط حسین ختم کلام صوم و صلاتم فقط حسین هرشب به جام و باده قسم مست میکنم از اشکم چشم او بشود جانماز ، تر چون او نبود بنده ی بنده نواز تر شد بی نیاز از کرمش بی نیاز تر از شرم ما نشد در این خانه باز تر با لقمه نان شاه کرم مست میکنم اینجا که در دوراهی ان دل مردد است اینجا که مستی همه عشاق بی حد است اری برای عشق شروعی مجدد است این تکیه و حسینیه ها اصل میکده ست شب های جمعه زیر علم مست میکنم دارد شمیم سیب جنان میکشد مرا دارد مناره های اذان میکشد مرا ان نهر پاک و اب روان میکشد مرا رسوا شدم مگر به عیان میکشد مرا ؟؟؟ در کوچه باغ ان بدوم مست میکنم میخانه را به مستی ما احتیاج نیست احباب را به جام بلا احتیاج نیست در نینوا به نی و نوا احتیاج نیست
اصلا سفر به کرب و بلا احتیاج نیست...! زل میزنم به عکس حرم مست میکنم...
شبهای جمعه فاطمه(س) تا ناله می کند سوز صدای مادرتو می کشد مرا هرکجا مینگرم؛ عکس حرم می بینم گریه های شب جمعه چه خریدن دارد سالی که نکوست؛ از بهارش پیداست...
"شب جمعه" دل ما کرببلاست..
التماس دعاي فرج
|
|
126054 |
نام:
امیدوار
شهر:
تاریخ:
6/1/2014 9:30:42 AM
کاربر مهمان
|
خدایااینقدربه لطف کرمت امیدوارم که هیچ وقت ناامید نمی شوم پس خدایا کمکم کن سالهاانتظارچنین روزهایی روکشیدم خدایاتنهام نزار
|
|
126053 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدایی
تاریخ:
6/1/2014 8:41:25 AM
کاربر مهمان
|
یانور ...
سلام بر همگی و اعیاد بزرگ شعبان بر همگی مبارک ...
پیشاپیش ولادت حضرت ابوالفضل العباس ساقی دشت کربلا و روز جانباز رو به همه ی جانبازان میهنم تبریک عرض می کنم.
تقدیم به خروش عزیز ...
" جانبازان در کلام سید شهیدان اهل قلم "
عشق منشأ قدرت آنانی است که از مرگ نمی ترسند و از نیستیِ مادّیِ وجود خود هرگز بیمی به دل راه نمی دهند. در این میان آنان که جان در راه عشق به خدا باخته اند، از همه قدرتمندترند. سرّ این که حضرت امام رحمه الله جانبازان را با صفت قدرتمند توصیف کرده اند، در همین جاست؛ در وجود جانبازان، عشق، بر ترس غلبه یافته است و این از بالاترین قدرت هاست؛ چون جانبازی، خود، شرط عشق است و برای سوختن باید مصداق پروانه بود، شهدا و جانبازان در همه راه باهم شریکند. هردو را عشق و نور، پروانه سان از خود بی خود می کند تا آن جا که دل از جان شیرین برمی کنند و آماده قربانی شدن در راه خدا می شوند و همین آمادگی برای مرگ در راه خدا، که ملازم است با قطع همه تعلّقات دنیوی، بالاترین مرتبه ای است که روح انسان به آن دست می یابد.
یا زهرا ... یا زهرا ...
|
|