شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
125142
نام: صغرا
شهر: شیروان
تاریخ: 4/30/2014 1:01:34 PM
کاربر مهمان
  سلام به همه حرف دلی ها

بنده خدا از جزیره مجنون ممنونم

امروز وقتی میامدم اداره ی جمله خیلی قشنگی رو خوندم جملش کوتاست

اما واقعا زیباست برای من که اینطور بوده واون کلمه این بود


"""حیف اون خدا که ما بنده هاشیم"""
125141
نام: خاطره
شهر: شیراز
تاریخ: 4/30/2014 12:35:30 PM
کاربر مهمان
  سلام دوباره
دیشب خواب دیدم چند تا ماشین شهید آوردن توی شهرمون میخوان اونجا خاکشون کنن منم رفتم همشون پرچم ایران دور تابوتاشون بود اما چندتاییش جدا بود که پارچه سیاه و بعضیاش سفید روشون بود.برگشتن کسی منو نیاورد خودم از توی کوچه های تاریک برگشتم ام پیرهن تنم نبود خودمو با بالش پوشونده بودم.همش تو فکرم که یعنی چی؟میترسم

**خسته دل فدات بشم ببخشید من خودمو باید همه راهنمایی کنند اما این. به شما میگم چون یه فیلم دیدم که مثل شما خانومه میخواست انتقام خیانت شوهرشو ازش بگیره اما آخرش فهمید انتقام جز اینکه زندگی به خودش سخت ترمیکنه و مشکلتر چیزی و حل نمیکنه تو به پاکی و بزرگی خودت ببخشش و از بخششت لذت ببرتو به اون محبت کن به خدا قسم خودش میفهمه اشتباه میکنه شرمنده شما میشه.اصلا اگه اینجورم نشه شما آخرت خودتو بخاطر کسه دیگه از بین نبر چون آدمای این دنیا ارزشی ندارن.
125140
نام: پروین
شهر: اصفهان
تاریخ: 4/30/2014 12:34:59 PM
کاربر مهمان
  سلام دیشب در اوج ناامیدی با خواندن شعری که توی این سایت از خدا به بنده اش خواندم روحیه ی عجیبی کرفتم ممنون از شعر زیباتون که دل من تنهای غریب خسته درمانده را امیدی دوباره یا شارژاساسی دادید
125139
نام: گمکرده راه
شهر: ناکجا اباد
تاریخ: 4/30/2014 12:11:43 PM
کاربر مهمان
  دلم خیلی به تنگ امده درحال گذران روزهایی هستم که درگیر گذشته ی من است این گذشته دست و پای مرا بسته دلم میخواهد ازاد شوم حتی نمیتوانم و نمیخواهم باور کنم روزهایی را که گذرانده ام البته از اینکه ان روزها گذشت خدا را شاکرم ولی شهدا برای رفع گرفتاریم خیلی دعا کنید خیلی گرفتارم خیلی پا در منجلابی گذاشتم که هیچ وقت خواستارش نبوده ام شما را به مادرتان زهرا(س)قسم میدهم خیلی برای من و برای همه ی جوان ها دعا کنیددر این دنیایی که ما زندگی میکنیم راستی و درستی راه صعب العبوری است تو رو خدا دعا کنید
125138
نام: بنده ی خدا
شهر: جزیره ی مجنون
تاریخ: 4/30/2014 11:41:41 AM
کاربر مهمان
  يكروز كه رفته بود براي شناسايي
با تعجب ديد يك چوپان در منطقه ي دشت عباس مشغول چراندن گوسفندان اش است .
به او نزديك شد .
با چوپان گرم صحبت شد ، با هم چاي نوشيدند ، رفيق شدند .
به چوپان گفت : اطراف اين منطقه تحت اشغال نيروهاي عراقي است ، چطور به اينجا رفت و آمد ميكني ؟
چوپان گفت : اهل همين جا هستم ، راه هايي را بلدم كه با عراقي ها روبرو نشوم .
به او گفت ميتواني بلدچي من بشوي و با هم برويم براي شناسايي ؟ مزدت را نيز ميدهم .
چوپان قبول كرد .
فرداي آن روز همديگر را ملاقات كردند .
حركت كردند از ميان تپه ها به قلب لشگر عراق
از جاهايي ميرفتند كه به هيچ وجه با عراقي برخورد نكنند .
نيروهاي عراقي همه جا بودند .
از قرارگاه عراقي ها ، شناسايي بعمل آمد . حدود بيست كيلومتري راه رفته بودند .
چوپان ، از فرط خستگي نقش زمين شد .
به چوپان گفت ، بلند شو حركت كنيم وقت تنگ است بايد كار را تمام كنيم .
چوپان گفت نميتوانم قدم از قدم بردارم .
به چوپان گفت من ترا كول ميكنم تو فقط مسير را به من نشان بده .
با آن جثه ي نحيف چوپان را كول كرد و او مسير را نشان ميداد .
در جاهاي لازم او را بر زمين ميگذاشت ، از تپه ها بالا ميرفت و موارد شناسايي را در دفترچه اش ثبت ميكرد .
چوپان ميگفت از اين كه مرا بر دوش خود حمل ميكرد ، خجالت ميكشيدم اما حقيقتا نميتوانستم راه بروم ،تا آن روز اينقدر راه نرفته بودم .

اين شناسايي ها پيش زمينه عمليات بزرگ فتح المبين بود .
حاج احمد متوسليان ، آن روز توانست اطلاعات بسيار خوبي را جمع آوري كند !
كجايند مردان بي ادعا ؟

ياد باد آن روزگاران ، ياد باد !
125137
نام: واسطه
شهر: ...!
تاریخ: 4/30/2014 11:30:22 AM
کاربر مهمان
  تنهاترین تنها سلام

این خدا نیست که داره ازشما دور میشه(وقتی خودش میگه من از رگ گردن به بنده هام نزدیکترم)این شمایی که از خدا دور شدی و این زمانیست که باوجود خدا،خود را تنها ترین تنها دیدی

وقتی اینهمه نعمت خدارو ندیدی و بقول خودتون با یک حاجت کوچکی که از خدا داشتی و برآورده نشد از اون شکوه میکنی...وقتی ستایش خدارو محدود به برآوردن حاجت کردی...این خداست که باید از بنده اش ناراحت باشه یا شما از اون؟!

اگر پدر یا مادر شما یکی از نیازهای شمارو برآورده نکنه،آیا اونارو دوست نخواهی داشت؟!از اونا دوری خواهی کرد؟!
یا اونا تورو دوست ندارند؟!

شما خدارو حتی به اندازه پدر و مادر خود نیز دوست ندارید!!!
125136
نام: بنده ی خدا
شهر: جزیره ی مجنون
تاریخ: 4/30/2014 11:18:52 AM
کاربر مهمان
  1. شد زغمت خانه ی سودا دلم
در طلبت رفت به هر جا دلم
از طلب گوهرِ گویای عشق
موج زند، موج چو دریا دلم
گر نکنی بر دل من رحمتی
وای دلم، وای دلم، وای دلم
در طلب زهره رخ ماهرو
می نگرد جانب بالا دلم
روز شد و چادر شب می درد
در پی آن عیش و تماشا دلم
گر نکنی بر دل من رحمتی
وای دلم، وای دلم، وای دلم
آه که امروز دلم را چه شد
دوش چه گفته است کسی با دلم
از دل تو در دل من نکته هاست
آه چه ره است از دل تو تا دلم
گر نکنی بر دل من رحمتی
وای دلم، وای دلم، وای دلم
125135
نام: عبدالزهــرا
شهر: غریبستان
تاریخ: 4/30/2014 11:06:38 AM
کاربر مهمان
  بسم الله السبحان



اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم . . .


....


یا کاشف الکرب عن وجه الحسین اکشف کربی بحق اخیک الحسین علیه السلام


...

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


...


باورکن سخت نیست فهمیدن اینکه حال یکی بده! باورکن سخت نیست!

باورکن راحته! همین که می بینی تو نوشته هاش پراز سه نقطه است .. .
همینکه می بینی هی مینویسه هی پاک میکنه، همینکه می بینی می خنده!

باورکن بدبودنِ حال، به گریه کردن نیست!

باورکن خندیدن سنگین تره ...

باورکن کسی که می خنده دردش بیشتر از اونیه که گریه میکنه ...
اینا رو باورکن ...

باورکن حالم جالب نیست، حالم خوب نیست ...

دیگه چطوری بهت بگم دلم هیچی نمیخواد جز خودت؟ خدااااااااااا . . .

دیگه چطوری بگم هرچی سعی میکنم درست نمیشه؟؟

هرچی میخوام ازم دور میشه؟

چطوری بگم آرزو و خواسته ام از تو خودته ..

خدایا
دلم گرفته . . . به عهد خود وفـــا کن . . .

125134
نام: خاطره
شهر: شیراز
تاریخ: 4/30/2014 10:37:39 AM
کاربر مهمان
  سلام
**عبدالفاطمه عزیز و یا زهرا(س) از راهنمائیتون ممنون به سایت هایی که واسم گذاشتین رفتم الان روشن شدم.مرسی از خوبیهاتون.

**مطلع الفجرِ : یا علی
بچه ها التماستون میکنم من نمیتونم واسه خودم دعا کنم اونجوری که باید این شب ها رو درک کنم خواهش ازتون میکنم واسه بنده حقیرم خیلی عا کنید که خدا از گناهام بگذره و منو تو جمع بنده های خوبش قرار بده و ازته دلم میخوام و میگم هروقت که از گناهام گذشت از دنیا ببرتم چون از الان این وقت دیگه فقط حاجتم بهشتش.هیچ چیز این دنیارو دیگه نمیخوام.
خدایا راضیم به رضای تو
التماس دعا............
125133
نام: عبدالفاطمه
شهر: همین نزدیکی ها
تاریخ: 4/30/2014 10:20:57 AM
کاربر مهمان
  یا نورالنور
اللهم صل علی محمد وآل محمدو عجل فرجهم

سلام و علیکم السلام
...کسی که نام و شهر ننوشته بودی و انگلیسی تایپ می کنید.
رحمت خدا بر دایی گرامی شما.... باشد که با اولیا الله محشور گردند....
دلت روشن باد.
..................
خسته دل عزیز از اصفهان!
در حدی نیستم که نصیحتی داشته باشم، خدا خودش راه رو بهتون نشون بده، ولی گناه کردن شما شوهرتون رو از عملش باز نمی داره، بلکه کارها رو خراب تر هم می کنه، خودت رو گناهکار نکن که خیانت با خیانت حل نمی شه.....می دونم که خیلی سخته صبوری در این موقعیت، ولی چیزی رو حل نخواهد کرد.
..................
شب لیلة الرغائب است، آ نزمان که فرشتگان خدا به سوی زمین نازل می شوند .... دعاهایتان مستجاب، دلتان بخشیده، و زلالی ایمان هدیه تان... تعجیل در ظهور مولا فراموش نشه لطفا.
التماس دعای فراوان.
..................
یا حق
<<ابتدا <قبلی 12520 12519 12518 12517 12516 12515 12514 12513 12512 12511 12510 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved