شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
123852
نام: صبر
شهر: هفت شهر عشق
تاریخ: 3/16/2014 5:27:53 PM
کاربر مهمان
  سلام منتظرظهور منچی
به سلامتی ؛ زیارت قبول ؛ ما را دعا کن ؛چه خوش موقع می روی.
این هم تقدیم شما
هر کس روی زمین راه میره به صدقه سر حضرت زهرا (سلام الله علیها) است

ما روایات معتبر داریم که بخشی از این عالم خلقت، واسطه فیضش نور حضرت زهراء سلام الله علیها بوده، در رابطه با واسطه فیض یک بحثی هست به نام مخلوق اول، صادر اول، حق مخلوق به، که بر طبق آن تمام موجودات عالم هستی و همه عوالم وجود، چه محسوس و چه غیر محسوس، همه اینها رنگ وجود و صبغه هستی را به واسطه نور رسول اکرم صل الله علیه و آله پیدا نموده اند و اگر آن نبود امکان وجود برای سایر موجودات نبود، و این یک مطلب برهانی و علمی است، زیرا موجودی باید باشد که اقرب الخلق به مبداء فیض بوده و واسطه رسیدن فیض به پایین تر باشد. لذا رسول اکرم (ص) فرمودند:
«اول ما خلق الله نوری، ثم جعل منه کل خیر.»

«اولین چیزی که خدا آفرید نور من بود، سپس هر خیری را از او آفرید.»

و این نور در لسان اهل معرفت حقیقت محمدیه نامیده می شود. این مسئله مسلمه، یعنی بین علماء مفروغ عنه.

حالا در کنار این بحث، یک بحثی هم داریم که کلمه ای آفریده شد و از اون کلمه، نوری درخشید و اون نور، نور حضرت زهراء سلام الله علیها بود، و با این روایات معتبر میتونیم یک جمع بندی کنیم و بگیم که:(اینو دارم با جانم میگیم ها! روایاتشو دیدم، براهینشو دیدم)، هر کس روی زمین داره راه میره، به صدقه سر حضرت زهرا سلام الله علیها است، و اینو باید بدونی که هرکجا هستی سر سفره حضرت زهراء سلام الله علیها هستی!

یک نکته هم در اینجا هست، که این یک نکته را دلم می سوزه نگم، و آن این است که اگر با برهان بدست آوردی، (برهان همون روات معتبره، دلایل دیگه هم هست.) که تو سر سفره حضرت زهراء هستی و به این دانسته عمل کردی، یعنی به نسبت این دانسته قدم برداشتی، ببین آدمی که بفهمه سر سفره حضرت زهراست، حرف زدنش با دیگران فرق میکنه، آدمی که بفهمه سر سفره حضرت زهراست، مثل بهیمه نمیخوابه! یک قدری زود بلند می شه، گفت:

نه اشک روانی نه رخ زردی الله الله تو چه بیدردی!
وقتی بفهمه سر سفره حضرت زهراست، حرکات فرق می کنه، وقتی فرق کرد، اگه مصلحت بود دستشو می گیرن کشفاً نشونش می دن که ریزه خوار حضرت زهراست، چنان که نشون دادن به بعضی ها که نمیتونم اسمشونو ببرم، اون آقا، اون ولیه خدا فرمود که: بلائی مملکت رو تحدید میکرد دو سه سال پیش، فرمودن به دست خود خانوم برگشت!

خدا رحمتش کنه، مرحوم آیت الله، آسید محمد جمال هاشمی، درمورد وجود نازنین صدیقه کبری شعر گفته، به این مطلب هم که ما سر سفره خانوم هستیم اشاره کرده، چون ملا بوده، مجتهد بود این مسئله رو در شعرش جا داده. مثل اینکه خود حضرت دستشو گرفتن، در اولش می گه:

بنتُ الخلود لها الأجيال خاشعةٌ اُمّ الزمان إليها تنتمي العُصُرُ
(دختر جاودانه اى که نسل ها در مقابلش فروتنى مى كنند، مادر زمانه اى كه روزگاران منسوب به او است.)

سمت عن الاُفق، لا روح ولا ملَكٌ وفاقت الأرض، لا جنٌّ و لا iبشرُ
(از افق برتر بود در حالى كه، نه روح بود و نه فرشته و بر زمين برترى داشت در حالى كه نه جن بود و نه بشر!)

بیت سوم اشاره به این هست که ما ریزه خوار هستیم، ببینین یک مجتهد گفته، دقت کنید: میگه روح زندگی حضرت زهراء است.

روحُ الحياة ، فلو لا لطفُ عنصرها لم تأتلف بيننا الأرواحُ و الصورُ

(روح زندگى، كه اگر لطافت عنصرش نبود ارواح و صورت ها به هم نمى پيوست.)

توجه فرمودید، یعنی اگه خانوم نبود، نمی شد اینطور بشه.

بعد
123851
نام: غریب امام زمانم
شهر: انتظار
تاریخ: 3/16/2014 4:24:10 PM
کاربر مهمان
  روضه حضرت زهرا (س) شهید شیخ احمد کافی (ره)

یک روز، زهرا (ص) صدا زد: علی جان! مدتی است که صدای بلال را نشنیده ام.

چرا دیگر بلال اذان نمی گوید؟ فرمود: فاطمه جان! همین امروز می روم بلال را پیدا می
کنم و به او می گویم تا اذان بگوید.علی(ع) آمد طرف مسجد، بلال را پیدا کرد. فرمود: بلال! دختر پیغمبر(ص) می خواهد اذان بگویی.

صدا زد: آقا جان! به خدامن عهد کرده ام بعد از پیغمبر(ص) بالای مناره نروم. نمی توانم جای خالی پیغمبر(ص) را ببینم اما چه کنم می گویی فاطمه (س) می خواهد، چشم. بروید به بی بی بگویید همین امروز می روم اذان می گویم.

آقا آمد طرف خانه، فرمود: زهرا جان! بلال وعده کرد که امروز اذان بگوید. فاطمه(س) صدا زد: فضَه! بسترم را ببر جلوی در اتاق و در اتاق را باز بگذار! تا من صدای بلال را بشنوم. آی سیدها! چرا مادرتان خودش بستر را نبرد.

یک زن هیجده ساله،یک زن جوان چرا خودش این کار را نکرد؟ بمیرم چون پهلویش شکسته بود.
زهرا(س) سینه اش آزرده بود. علیله و مریضه بود. این را زنها می فهمند، نه من می فهمم نه شما. آی زنها! زنی که بچه شش ماهه اش سقط شده تا مدتی علیله و مریضه و ناراحت است. همین طور که بی بی در بستر خوابیده بود یک دفعه صدای بلال در مأذنه بلند شد:

الله اکبر. الله اکبر.

صدای ناله زهرا(س) بلند شد.
صدای بلال بلند شد: أشهد ان لا اله الا الله، صدای ناله زهرا(س) بلندتر شد. مصیبت آن وقتی شد که بلال گفت: أشهد ان محمدا رسوا الله.
آی خدا! مردم آمدند پای مناره گفتند: ای بلال بس است دیگر اذان نگو. صدا زدند: بلال! آخه زهرا(س) غش کرد، فاطمه (س) غش کرد.

من می گویم: بی بی جان! زهراجان! در میان خانه در بستر خوابیده ای موذن رفته بالای مناره با این عزت دارد نام بابایت را می برد و تو به یاد بابایت می افتی، غش می کنی، آی من بمیرم برای آن بچه هایی که چهل منزل سر بریده حسین (ع) را بالای نی دیدند.

آی حسین! آی حسین!…

خدایا!به آبروی امام زمان(عج) به بدیهای ما نگاه نکن! خدایا! آن کارهایی که ما کردیم و سبب شده تا نعمتهایت را از ما بگیری آن گناهان را بیامرز

یافاطمه سلام الله اغیثینی بانوی من اغیثینی بانوی من..

اللهم عجل لولیک الفرج بحق فاطمة الزهراسلام الله.

التماس دعا...

123850
نام:
شهر:
تاریخ: 3/16/2014 4:18:11 PM
کاربر مهمان
  روضه حضرت زهرا (س) شهید شیخ احمد کافی (ره)

اسما بنت عمیس از آن خانمهای با وفا بوده است.
کنار بستر خدیجه بود، شب زفاف فاطمه (ع) بود آن شبی هم که علی (ع) بدن زهرا (ع) را غسل می داد حضور داشت. آن شب اسما بنت عمیس آب می ریخت و علی(ع) بدن فاطمه (س) را می شست. من امشب فقط یک چیز می خواهم بگویم، می خواهم بگویم: رفقایی که مکه و مدینه رفته اید،

بقیع رفته اید ، امشب بروید بقیع. آی مردم علاقمند به اهل بیت (ع) آی مردمی که برای آل محمد (ص) می میرید،به شماها می گویم گوش کنید تا بگویم.
من می خواهم صحنه را جلوی چشمتان مجسم کنم، خودتان عوض گریه داد می زنید
. گوش کن بگویم، امیر المومنین(ع) میان صحن خانه یک مغتسل درست کرد. بدن فاطمه اش را روی مغتسل گذاشت.
اسماء بنت عمیس آب می ریزد. علی (ع) بدن زهرا(س) را غسل می دهد.

این چهار تا بچه ها هم ایستاده اند و مادر مادر می کنند. یا زهرا آی گرفتارها! علی (ع) بدن فاطمه (س) را غسل داد، بدن فاطمه (س) را کفن کرد، همین که خواست بند های کفن را ببندد یعنی خواست سر فاطمه (س) را داخل کفن کند یک وقت نگاه کرد
دید این بچه ها دارند بال می زنند. این بچه های فاطمه (س) دارند

از مادر ناامید می شوند. دید بچه ها با این علاقه ای که به مادر دارند الان می میرند. یک مرتبه علی(ع) صدا زد: بچه ها بیایید یک دفعه دیگر مادرتان را ببینید. علی(ع) می فرماید: به خدا قسم تا گفتم : بچه ها! بیایید، یک دفعه دیدم زهرا(س) بغلش را باز کرد.
حسنین را بغل گرفت.

یازهرا! یا زهرا!…

ما، در دو جهان فاطمه جان
دل به توبستیم محبان تو هستیم
نظر کن زعنایت به فردای قیامت

زهرا جان! این مردم دلشان می خواهد بقیع بیایند. من نمی دانم کدام از اینها چه دردی دارند؟ حوائجتان را در نظر بگیرید! شیعه های فاطمه (س) دستهایتان را بلند کنید طرف آسمان، پنج مرتبه همه بلند بگویید: أمَن یجیب المضطرّ اذا دعاه و یکشف السوّء

یافاطمه سلام الله اغیثینی

اللهم عجل لولیک الفرج بحق فاطمه الزهرا سلام الله

منبع:انجمن یاران منتظر

التماس دعا..
123849
نام: الناز
شهر: قره ضياالدين
تاریخ: 3/16/2014 3:06:05 PM
کاربر مهمان
  گاهي دلم ميگيره ودلم گريه مي خوادازدست هممه ي آدمابه جزيه نفرخسته ميشم بعضي وقتادلم هواي اون يه نفرومي خوادبعضي وقتادلم هواي حرف زدن بايكي روميخوادولي كسي نمي يابم.به خاطرامامم حسين كه عاشقشم سلامي براش كنيدوصلوات بفرستين واسه امام مهدي(عج)كاش يه كم فكركنيم توي اين روزاامام حسين وامام حسن وحضرت زينب چي مي كشيدن جيگرم كباب ميشه.هي.اين دنياچه كارهاباآدمانكردي لعنت برشيطان
123848
نام: ناصر التیام
شهر: یاسوج
تاریخ: 3/16/2014 1:01:09 PM
کاربر مهمان
  سلام علیکم
راستش خیلی دوست دارم در تفحص شهدا شرکت کنم لطفاً راهنمائی بفرمائید
123847
نام: لبخند خدا
شهر: ایران
تاریخ: 3/16/2014 12:58:38 PM
کاربر مهمان
  خوشا آنانکه الله یارشان بی بحمد و قل هو الله کارشان بی
خوشا آنانکه دایم در نمازند بهشت جاودان بازارشان بی

***
دلم میل گل باغ ته دیره درون سینه‌ام داغ ته دیره
بشم آلاله زاران لاله چینم بوینم آلاله هم داغ ته دیره

***
به صحرا بنگرم صحرا ته وینم به دریا بنگرم دریا ته وینم
بهر جا بنگرم کوه و در و دشت نشان روی زیبای ته وینم

***
غمم غم بی و همراز دلم غم غمم همصحبت و همراز و همدم
غمت مهله که مو تنها نشینم مریزا بارک الله مرحبا غم

***
غم و درد مو از عطار واپرس درازی شب از بیمار واپرس
خلایق هر یکی صد بار پرسند تو که جان و دلی یکبار واپرس

***
دلت ای سنگدل بر ما نسوجه عجب نبود اگر خارا نسوجه
بسوجم تا بسوجانم دلت را در آذر چوب تر تنها نسوجه

***
خوشا آندل که از غم بهره‌ور بی بر آندل وای کز غم بی‌خبر بی
ته که هرگز نسوته دیلت از غم کجا از سوته دیلانت خبر بی

***
یکی درد و یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد

***
ته که ناخوانده‌ای علم سماوات ته که نابرده‌ای ره در خرابات
ته که سود و زیان خود ندانی بیاران کی رسی هیهات هیهات

***
خدایا داد از این دل داد از این دل نگشتم یک زمان من شاد از این دل
چو فردا داد خواهان داد خواهند بر آرم من دو صد فریاد از این دل

***
دلا خوبان دل خونین پسندند دلا خون شو که خوبان این پسندند
متاع کفر و دین بی‌مشتری نیست گروهی آن گروهی این پسندند

***
دلا پوشم ز عشقت جامه‌ی نیل نهم داغ غمت چون لاله بر دیل
دم از مهرت زنم همچون دم صبح وز آن دم تا دم صور سرافیل

123846
نام: samad
شهر: یاسوج
تاریخ: 3/16/2014 12:53:58 PM
کاربر مهمان
  سلام
واقعا خسته نباشید
سایت پر باری دارید انشا الله موفق باشید
123845
نام: مجنون مهدي(عج)
شهر: كوفه!
تاریخ: 3/16/2014 12:23:13 PM
کاربر مهمان
  سلام وعلي آل ياسين....

ای نمی از عنایتت دریا
قطره‌ای از حکایتت دریا
دست ما خالی و لبت سرشاراست آقا بي پروا مي گويم واژه‌های روایتت دریاست...پشت دیوار تشنگی مانده ام عزيز دلم شما كه کاسه‌ی لطف وكرمتان لبريز است...
اين روزهابی‌تو یاصاحب‌الزمان همه دچاردردشده ايم وتازه فهميديم توراكم داريم خوب نگاه كن همه مااز بدو تولد تاسرپيري همانندپاییز خسته و زردیم...مي دانيم آقا...شرمساريم آقاولي پیشکش در مسیر آمدنت جزدلي سرشار ازغم وگناه وغصه نياورديم...
گردش چشمان تو همانند گردش چشمان حسين است بلکه با یک گردش نگاه پر مهرت به سر راه نور برگردیم...
آقا هرچه هستيم وهركه هستيم دلمان تنگ است وعقده ها دارد...عاشق تو شده ايم مولا عاشقانت را به جاده انتظار راهي نمي كني؟!
اين همه دم ازانتظار مي زنيم همچو بازيگران نقش مي زنيم...بازيگران هم مزد بازي مي گيرند مولا يعني قدر يك مزد هم لايق نيستيم...كاش مي شد رويتت كردوازشدت نور مباركت ناصافي هاي روحمان پاك مي شد...اشکها افشانده‌ایم كه برگردی...بهانه ها گرفته ايم كه برگردي ...غصه ها خورديم و....هرچه غیر از غم محبت رااز درون راندیم كه برگردی...دست ما را بگیرمهدي جان!
جان ندبه... مجیر... ...سمات...وقت عظم البلا ء وبرح الخفاست آقا جان
ما گرفتارعظم البلاء ها شده ودرگير برح الخفاها وحب دنياهستيم
لطف کن بر اسیر آقا جان
من گدایی که سخت محتاجم
تو امیری امیر آقا جان
می‌شودسهم اين جمع دعايي بشود؟...بوسه بر خاک شش گوشه شود؟!
کربلا معنی عزای دل است...معني اشک خون وشال سياه وگريه هاي روز وشب رمز کربلاست...زلف پر گرد و خاک حادثه‌هامي وزد از سمت کربلای دلت يا صا حب الزمان...شنيده ايم كه وقت روضه عباس هراسان مي آيي
تا ز عباس روضه اي خواندم یاد ضجه‌های دلت را مي كنم ارباب...
نظری کن که روسفید شوم
وچه خوشتر اگر شهید شوم....

عجيب نيست نام عباس آمد شايد دوباره روضه شش ماهه ويا دردانه سه ساله اغاز كنم وتا شكوه ازمصائب دست اين نامردها به سر عباس كنم....
التماس دعاي فرج

123844
نام: غریب امام زمانم
شهر: انتظار
تاریخ: 3/16/2014 12:10:23 PM
کاربر مهمان
  السلام علیک یاصاحب الزمان..

یکی از کسانی که توفیق ملاقات با امام عصر عج را پیدا کرده و آن حضرت را در حالی ملاقات نموده است که بسیار ناراحت بوده و گریه می کرده اند. وی می گوید از آن حضرت سوال کردم: آقا جان! ای سرورم چرا انقدر گریه می کنید؟

حضرت در جواب فرمودند:« شیعیان مرا نمی خواهند.»

باز پرسیدم: آقاجان قربانتان بروم. اکثر مردم شما را می خواهند و همیشه برای فرج شما دعا می کنند.

حضرت فرمودند:« از صد نفر، یکی از آنها مرا از ته قلب برای فرج من دعا می کنند. اگر فقط شیعیان ایران ، یک بار برای ظهور من انقلاب می کردند( با هم مرا می خواستند) خداوند ظهور و فرج مرا می رساند.»
اللهم عجل لولیک الفرج


منبع: کیست مرا یاری کند؟ من مهدی صاحب الزمانم ص 75

مولف: محمد یوسفی


اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله
اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله
اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله
123843
نام: ایرج
شهر: مشهد
تاریخ: 3/16/2014 12:02:03 PM
کاربر مهمان
  سلام
شهدا شرمنده ی شمایم وقتی که به کم کاری هایم نگاه میکنم به حال خودم غصه میخورم
شهید بزرگوار شهیدآوینی مرا ببخش که سه روز پیش آمدم فکه ولی نتونستم حق اونجا رو ادا کنم
مرا ببخشید
خدا........................................................
<<ابتدا <قبلی 12391 12390 12389 12388 12387 12386 12385 12384 12383 12382 12381 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved