اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
121862 |
نام:
سفيد
شهر:
اميد
تاریخ:
1/14/2014 10:41:36 AM
کاربر مهمان
|
سلام وجود آعبا 20دسته واسه من ثبتش كنين راستش قران جز28رو برام ثبتش كردين من خوندم بابت زحماتتون ممنون التماس دعا اجرتون با خدا
|
|
121861 |
نام:
مهدی
شهر:
مریون
تاریخ:
1/14/2014 10:05:55 AM
کاربر مهمان
|
خدایا در این ۵ سال که رفیقم را با گلوله های مشرکین به سوی خود به پرواز در اورده ای و من مانند بی دست وپای در کویر مانده را در میان این هیاهوی غربت رها کرده ای به غیر غم بودن چه نصیبم شده ؟؟؟؟؟؟!!! یونس رفت و من ماندم تنهای تنها
|
|
121860 |
نام:
زهرا
شهر:
تهران
تاریخ:
1/14/2014 9:46:45 AM
کاربر مهمان
|
همه شکستنم رادیدن غیراز کسی بخاطرش شکستم
|
|
121859 |
نام:
شهر:
تاریخ:
1/14/2014 9:34:31 AM
کاربر مهمان
|
الابذکرالله تطمئن القلوب سلام http://barayeyadat.blogfa.com/اين آدرس سايتيه كه اين داستان رو توش خوندم خيلي جالبه و تامل برانگيز و عاليه و خيلي مطالب عالي ديگه خواهش ميكنم بريد بخونيدخواهش ميكنم
خاطره ی شانزدهم چی شد به نماز اول وقت مقید شدم: نگاهت را نگیر از من وقتی به این موضوع فکر کردم که امام حسین علیه السلام حتی در ظهر عاشورا و در صحنه ی نبرد هم نمازشون ترک نشد تصمیم گرفتم این خاطره ام رو برای شما ارسال کنم خاطره ی من در مورد اینکه چی شد مقید به خوندن نماز اون هم دراول وقت شدم ، هست.این خاطره برمیگرده به چهار یا پنج سال پیش اون موقع من 17سال داشتم و نماز نمیخوندم یعنی اصلن واسم مهم نبود!یادمه برادرم یه کتاب قرآن بهم هدیه داد. ولی من حتی یک بار هم بازش نکردم. همونطور که خداوند در آیه 79 سوره واقعه در مورد قرآن گفته :لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ(که جزدست پاکان [و فهم خاصان] بدان نرسد). اون روزها من در تاریکی زندگی میکردم ولی خودم خبر نداشتم روزهایی که از خدا غفلت داشتم و فکر می کردم که دارم در آرامش زندگی میکنم....اسفند سال1386 بود. یک شب که داشتم کتابامو مرتب میکردم چشمم به یه کتاب احکام که از طرف دبیرستان بهمون داده بودن افتاد.بازش کردم و مشغول خوندنش شدم.چند تا حدیث از معصومین رو خوندم.احادیثی که در مورد روزقیامت بود.گفته شده بود که در اون روز خداوند به گناهکارانی مثل من نظر رحمت نمیندازه وحتی نگاهمون هم نمیکنه. قلبم آتیش گرفت. یک حرارت عجیب رو درخودم احساس می کردم چشمام پر از اشک شده بود رفتم داخل حیاط خونمون آسمون رو نگاه میکردم و گریه میکردم. وضو گرفتم و بی اختیار همون قرآنی که برادرم بهم هدیه داده بود رو باز کردم سوره توبه اومد.حالم وصف ناشدنی بود.اون شب خداوند مهربان به من توفیق توبه دادخدا باز آرد کسی را که خواست ز لطف و ز رحمت به آیین راست بر احوال افراد باشد علیم در اجرای حکم است یزدان حکیم اون شب در اون صفحه از قرآن چشمم به آیه پانزدهم افتاد: وَ يُذْهِبْ غَيْظَ قُلُوبِهِمْ وَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلى مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَکيمٌ (و خشم دل هایشان را از میان ببرد و خدا توبه هر کس را بخواهد می پذیرد و خدا دانا و حکیم است. ) بعد از اون شب من طعم آرامش واقعی رو چشیدم همونطور که خداوند خودش در قرآن آیه ی بیست وهشتم سوره ی رعد گفته: الَّذينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ "آنها که به خدا ایمان آورده و دلهاشان به یاد خدا آرام میگیرد، آگاه شوید که تنها یاد خدا آرامبخش دلهاست." از اون شب به بعد لحظه های اذان برای من شیرین شدن.من عاشقانه منتظر اون لحظه ها و خوندن نماز میشدم و زندگی من آرامش عجیبی پیدا کرد دیگه هر وقت مشکلی برام پیش می اومد دچار ترس و وحشت از مشکلم نمیشدم چون میدونستم خدا از مشکل من خیلی بزرگتره و توانایی حل مشکلم رو به بهترین طریق داره و میدونستم توکل براون برای حل مشکلاتم کافیه خدا رو شکر میکنم که تا این لحظه نمازهای اول وقتم ترک نشدن. سارا التماس دعاي حضور يا خدا
|
|
121858 |
نام:
فدايي آقا
شهر:
تهران
تاریخ:
1/14/2014 8:59:45 AM
کاربر مهمان
|
سلام به همه ی دوستای حرف ذلی...
از غیبت طولانی مدتم واقعا عذر میخوام...
امشب عازم مشهدم...دعاگوی همه ی بچه های حرف دل هستم...
یا علی ابن موسی الرضا...
|
|
121857 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدایی
تاریخ:
1/14/2014 8:22:51 AM
کاربر مهمان
|
" کی در سرای چشمم قصد ظهور داری ؟؟؟ "
یه روز می بینمت ... یه روز می بینمت ... یه روز می بینمت ... یه روز می بینمت
یه روز می بینمت ... یه روز می بینمت ... یه روز می بینمت ... یه روز می بینمت
یه روز می بینمت ... یه روز می بینمت ... یه روز می بینمت ... یه روز می بینمت
یه روز می بینمت ... یه روز می بینمت ... یه روز می بینمت ... یه روز می بینمت
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
|
|
121856 |
نام:
هیچ وقت لیاقت نامم رانداشتم
شهر:
شیراز
تاریخ:
1/14/2014 1:49:47 AM
کاربر مهمان
|
خدای دلم از ادمهات گرفته ای کاش وقتی دلی رامیشکستیم صدای شکسته شدن هم میشنیدم خدایا کمکم کن تکیهای شکسته دلم کسی ک اورا شکسته زخمی نکند
|
|
121855 |
نام:
جعفر از ورامین
شهر:
پیشوا
تاریخ:
1/14/2014 1:48:37 AM
کاربر مهمان
|
اقا جان خودت میدونی که همسرم در حق من خیانت کرده وبی دلیل منو ترک کرده ورفته با یکی دیگه دست شده واگزارش کردم بخودت که جواب این کارشو بهش بده خیلی نوکرتم اقا
|
|
121854 |
نام:
امیر علی
شهر:
بروجن
تاریخ:
1/14/2014 12:17:45 AM
کاربر مهمان
|
گُل باان لطافت اب از گِل میخورد قصه دیوانه را ان مرد عاقل میخورد
|
|
121853 |
نام:
TAHA
شهر:
Tehran
تاریخ:
1/13/2014 11:33:05 PM
کاربر مهمان
|
Nemidonestam janbe nadare mashin zire pash endakhtam rozi 100 toman faghat pol to jibi behesh midadam ke bere daneshghah ke khodesho gom kard alan 1 sale joda shodim kheili sangdele alan 1 sale nayomade az tanha pesaremon TAHA ke 5 saleshe soraghi begire chand roz pish sms dade bod dare ba eshghesh .....omidwaram khoda be dele shekaste bibi zeinab halaket kone
|
|