شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
121402
نام: دل ارام
شهر: دلتنگی
تاریخ: 12/29/2013 3:08:04 PM
کاربر مهمان
  گاه دلتنـــــــگ می شوم دلتنـگتر از تمام دلتنگـــــــــی ها

حسرت ها را می شمارم

و باختن ها

وصدای شکستن را

... نمیدانم من کدامین امید را ناامید کردم

وکدام خواهش را نشنیدم

وبه کدام دلتنگی خندیدم

که چنین دلتنگــــــــــــــــم
121401
نام: بنده ي خدا
شهر: جزيره ي مجنون
تاریخ: 12/29/2013 2:39:03 PM
کاربر مهمان
  بسم الله الذي خلق النور من النور
السلام عليك يا ابا صالح المهدي (عج)

فرا رسيدن يوم الله نهم دي ماه بر امام خامنه اي و ياورانش ، گرامي و مباركباد .


بال پرواز گشایید که پرها باقی است
بعد از این باز سفر، باز سفرها باقی است

پشت بت‌ها نشود راست پس از ابراهیم
بت شکن رفت ولی باز تبرها باقی است

گفت فرزانه‌ای، امروز شما عاشوراست
جبهه باقی است، شمشیر و سپرها باقی است

جنگ پایان پدرهای سفر کرده نبود
شور آن واقعه در جان پسرها باقی است

گرچه پیروزی از آن من و تو خواهد بود
شرط‌ها باقی است، اما و اگرها باقی است

«شرط اول قدم آن است که مجنون باشی»
«در ره منزل لیلی که خطرها» باقی است 1

نیست خالی دل ارباب یقین از غصه
فتنه‌ها می‌رود و خون جگرها باقی است

سخن از فتنه شد و چرت غزل شد پاره
واژه‌ها دربه در و قافیه‌ها آواره

قصه تلخ است چه تلخ است! بگویم یا نه؟
صبرتان می‌رود از دست! بگویم یا نه؟

شاید از قصه ما خُلق شما تنگ شود!
یا که این گفته خود آغازگر جنگ شود

**
قصه آن بود که دشمن دهنش آب افتاد
کشتی وحدت ما سخت به گرداب افتاد

آتش فتنه چنان شد که خدا می‌داند
آنقدر دل نگران شد که خدا می‌داند

قصه آن بود که یک طائفه که فتنه ازوست
دوست را دشمن خود خواند، وَ دشمن را دوست

آری آن طائفه خود را ز خدا منفک کرد
روی بر سامری آورد به موسی شک کرد

سامری گفت بیایید به شهرت برسیم
با پرستیدن گوساله به قدرت برسیم

سامری گفت که در شور حکومت شعف است
باید این بار به قدرت برسیم این هدف است

آری آن صدرنشینان بنی‌صدر شده
خویش را قدر ندانسته و بی‌قدر شده

گرچه یاران علی بودند سازش کردند
با معاویه نشستند و خوش وبش کردند

نکته‌ها بر لبمان رفت و خریدار نبود
گوش آن طائفه انگار بدهکار نبود

آری آن طائفه می‌گفت: نصیحت کافی است
خسته‌ایم از سخن مفت! نصیحت کافی است

کم به تطبیق بخوانید ز تاریخ اینجا
خیمه را نیست نیاز این همه بر میخ اینجا

**
نیست در حافظه دهر، زهیر و طلحه
کم بسازید در این شهر، زهیر و طلحه

کم بگویید ز صفین و جمل، این آن نیست
«این همان قصه اسلام ابوسفیان» نیست2

داشت آن طائفه هر چند صدایی دیگر
آب می‌خورد ولی فتنه ز جایی دیگر

قصه آن بود که یک طایفه درویش شدند
جانماز آب‌کشان عافیت اندیش شدند

گاه از این سوی سخن گاه از آن سو گفتند
هر چه گفتند در آنروز دو پهلو گفتند

خواستند امر نماید به حمیّت مولا
تن دهد باز به امر حکمیت مولا

همچو امروز پر از فتنه شود فرداها
افتد این کار به تدبیر ابوموسی‌ها

پیش پای شرر عاطفه کُش خوابیدند
پشت دیوار کج حادثه خوش خوابیدند

دوستان! حادثه نزدیک شده خوش باشید
جاده لغزنده و تاریک شده خوش باشید

خوش بخوابید در این ابر، هوا دم کرده است
سامری لشکری از حیله فراهم کرده است

سر این طایفه انگار که در آخور بود
گوششان ظاهراً از حرف و نصیحت پُر بود

**
الغرض روی سگ فاجعه بالا آمد
خصمِ پنهان شده این مرتبه پیدا آمد

شادمان بود و بسی معرکه‌داری می‌کرد
دشمن این حادثه را روز شماری می‌کرد

چشم مادر پی این حادثه چون کارون بود
بد به دل راه ندادیم ولی دل خون بود

آه از آن فرقه با اجنبی خود نشناس
گونه گون ظاهراً اما سر و ته یک کرباس

مهر بر لب زده بودند و تماشا کردند
از پس حادثه‌ها چهره هویدا کردند

این جماعت چه شباهت به خمینی دارند؟!
چقدر در دل خود شور حسینی دارند؟!

مگر این نغم
121400
نام: هدی
شهر: اصحاب کهف
تاریخ: 12/29/2013 2:34:45 PM
کاربر مهمان
  بنام خدای مهربونم...

ادامه ی حرفهام خطاب به خواهرم زهراسادات.

خواهرم گفتی یه نشونه خدابده تابدونی دوستت داره.اطراف ما پرازامثال این نشونه هاست ولی متاسفانه ماچشم بینا نداریم.وفکرمیکنیم حتماخدابایدخواسته های ماروبراورده کنه تابدونیم دوستمون داره.اینکه نمازوروزت روبجامیاری.اینکه مسلمان هستی.حجابت واینکه خدابهت توفیق میده این کارهاروانجام بدی آیا نشون ازدوست داشتنت نیست؟درحالیکه

میتونستیم جزوگمراهان باشیم!ماهرچی داریم ازخدا داریم.اینکه تنت سالمه.پدرومادر.خواهروبرادر.رزق حلال.اینکه محتاج نون شبت نباشی بنظرت اینها نشونه نیست.اینهمه نعمتی که تواین دنیا واسه آسایش وبهره وتذکروهدایت من وشما آفریده نشونه نیست؟منتهاچون اینهاکلی هست توجهی بهش نداریم چون ازاول داشتیم.منتها اگرازیکی

ازنعمتهاش مثلا آب بی بهره بشیم چه برسرمون میاد؟ اگراین نعمتهاروازدست میدادیم یانداشتیم بعدبهش میرسیدیم بهتربهش پی می بردیم.به این فکرکن که خیلیاشرایط بدترازتورودارند وشایدآرزوکنند لحظه ای جای توباشن.خواهرم خداوندخودش فرموده بخاطرکوچکترین خواسته هاتون وبخاطر تک تک دعاهاتون که برآورده نشه اجربسیاری نزدمن هست.که دراون دنیا آرزومی کنیم که ای کاش هیچ یک ازدعاهامون مستجاب نمیشد.به منزلت وارزش دعا توجه کن که فرموده شده دعا میتونه جلوی قضای حتمی خدارو بگیره.ازدعا کردن

خسته نشو.اگراین دنیابهش نرسیم اون دنیاخیلی بهترش روبماعطامیکنه.
پس به اطرافیانت توجه نکن.وبه حرفهاشون فکرنکن.اینجورمواقع به خداپناه ببر وبه اوتوکل کن.بهش اعتمادکن وبه آنچه که برات مقدرساخته راضی باش.اگراسمت همین زهراسادات هست که خوشابحالت که جزوسادات هستی.وچه اسم زیباییی.صاحب اسمت رودست کم نگیروازش کمک بخواه.این دنیا هرطورباشه میگذره.آخرش ماییم وخدا واعمالی که انجام دادیم.

ان شاء الله که خداوندتوفیق بندگی خالصانه وبهره بردن مفیدازتک تک لحظات عمرمون روبماعطاکنه.ان شاء الله اون دنیاکه رفتیم آبرومندودست پرباشیم.
خواهرم حرفهای این حقیر روبنابرنصیحت وجسارت نذار.بنده خودم خیلی حقیرترازاینهاهستم.
اگرنتونستم حق مطلب رودرست ادا کنم معذرت میخوام.انسانم وعاجز...
برات آرزوی موفقیت وسربلندی درتمام امور رودارم.التماس دعا...
121399
نام: هدی
شهر: اصحاب کهف
تاریخ: 12/29/2013 2:31:14 PM
کاربر مهمان
  بنام خدای مهربونم...

زهرا سادات خواهرم سلام.

خواهرم بنده حقیرترازحرفهای شماهستم.اگرهم توفیقی دارم ازخدا دارم وبسیارشکرگزارشم.وگرنه این حقیرهیچی نیس.ممنونم ازابرازلطفتون.

وامابنظرت ما واسه کی داریم بندگی میکنیم؟اصلاواسه چی بندگی می کنیم؟هدفمون چیه؟
مگرمابخاطر حوائج دنیویمون بندگی می کنیم؟اگراینطورباشه که داریم معامله وتجارت میکنیم باخدا.اون وقت اگرخدا درقبال اعمال ما خواسته های دنیویمون روکه اون هم نمیدونیم بصلاحمون هست یانه روبده پس چی برای آخرتمون بمونه؟آیا درسته چون خداحوائج ماروبرطرف
نمیکنه دوستمون نداره.آیا این قضاوت راجب خداعادلانه اس؟درحالیکه ما ازدرک مصلحت

وحکمتهای خداوندعاجزیم.وبی شک دراشتباهیم.افکاری که درذهنت ازاین دسته پرورش میدی توروضعیف ونا امیدمیکنه.طرزفکرونگاه به خدا وحکمتهاش خیلی تاثیرگذاره.سعی کنیم به خدا به دیده خوشبینانه نگاه کنیم.اینکه خدا هرگز بدِ مارونمیخوادشکی نیس.پس بهش قلبا اعتمادکنیم وتسلیم امرورضایت اون باشیم.افرادی که گفتی.اینطورافراد غافل از آخرت وکردارواعمالشون متاسفانه درهرجایی پیدامیشن.اطراف منم هستن.بهم میگن افراطی.یاخیلی

ازامثال حرفهاییکه شمازدی ودیگرافرادمیزنن.قرارنیس ماطبق عرف واجتماع بندگی کنیم.بندگی مابایدباشناخت وباورقلبی وخالصانه برای خداباشه.وقتی دراین مسیرقراربگیریم هرچی هم دیگران بگن مهم نیس چون هدف مافقط رضایت خداوندهست نه بندگانش...
یه توصیه بهت میکنم با اینطورافراد خیلی کم ارتباط داشته باش.وقتی می بینی درجمعِ اینطورافراد ازدینت دلسردونا امیدبشی یا ملاکشون آرمانهای دنیوی هست ارتباط نداشته باش .درعوض با انسانهای عالم ومتقی وصاحب کمال ومثل خودت ویابهترازخودت ارتباط داشته

باش.اگر همچنین کسی رونداری که دوستت باشه واینجورمواقع نصیحتت کنه سخنرانیهای روحانیون رودراین موضوعات گوش کن.دنبال احادیث آخرت برو.راجب آخرت ،راجب دینمون زیادمطالعه کن.خودت به این نتیجه میرسی که این دنیا ارزش غصه خوردن نداره.
یه مثال برات میزنم.الان اگه بهت بگن مثلا تویک هفته یا حداکثریه ماه زنده هستی

چکارمیکنی؟آیا به ازدواج یاشغل فکرمیکنی؟یامشکلات وکمبودهات؟درصورتیکه هرآن ممکنه مرگ به سراغمون بیادوفرصتهامون روازمابگیره.مثل خیلیا که حتی فکرشم نمیکردن مثلا فردای امروز بایه تصادف یابا دلایل دیگه قراره بمیرن.

ادامه دارد..
121398
نام: محمود رضا
شهر: قاین
تاریخ: 12/29/2013 1:49:54 PM
کاربر مهمان
  دشمن دوست نما را نتوان کرد علاج شاخه را مرغ چه داند که قفس خواهد شد
121397
نام: يك بنده ي گناهكار
شهر: تبريز
تاریخ: 12/29/2013 11:30:36 AM
کاربر مهمان
  سيدجان آنقدرگناهكاريم كه دگر خجالت ميكشيم باشما حرف بزنيم ميدانم كه شما همه چيزراميدانيد فقط ميتوانم بگويم جان ماردمان زهرا ببخش
121396
نام: مبین
شهر: بیرجند
تاریخ: 12/29/2013 11:30:18 AM
کاربر مهمان
  دلم میخواد ی بار دیگه ک میرم مدینه ببینم قبر امام حسن و بقیه امامان حرم داره یادمه سال پیش ضریح امام حسین رو عوض کردن ضریح نو مبارکت باشه اقا ولی ای کاش ضریح قدیمی تو میبردن مدینه سر قبر امام حسن میگذاشتن که دیگه نگن داداشت حرم نداره......برا فرج اقا صاحب الزمان صلوات
121395
نام: گل یاس
شهر: غریب
تاریخ: 12/29/2013 11:17:33 AM
کاربر مهمان
  سلام کسی ترتیل ۳۰ جز استاد پرهیزگار نداشت به جیمیل من بفرستد یبار ازتون کمک خواستما

gole121yas@gmail.com
خواهش میکنم هرکه داره به جیمیلم بفرسته خیلی لازممه تشکر
121394
نام: انسیه
شهر: تنهایی و امید و انتظار و... یا الله
تاریخ: 12/29/2013 9:12:10 AM
کاربر مهمان
  *اللهم صلی علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم*

خدایا تنها نگذار دلی را که هیچ کس دردش را نمیفهمد...

سلام سلام و صد سلام

نمیدونم کسی منو یادش میاد یا نه ولی من همیشه یاد این محفل و محفلیاش هستم و اگه خداقبول کنه دعاگوی همه تان هستم.

گره ی بزرگی تو زندگیم باز شده که کمر و دلم را شکسته و داغون داغونم و اتفاقی داره می افته که حسابی ترگیرشم و نمی دونم چکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

یه حسی منو کشوند اینجا پس از همه تون بخصوص شهید آوینی میخوام که برام دعا کنید تا خدا راه درست رو جلوی پام بزاره و باحکمت خودش گره از کار همه و من باز کنه.


*اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم*

روزای آخر ماه صفر دعا دعا دعا ...

یا حق
121393
نام: محمد
شهر:
تاریخ: 12/29/2013 8:42:48 AM
کاربر مهمان
  سلام دوستان عزيز
به گفته حضرت آقا ما افسران جوان جنگ نرم هستيم.
توي اين ميدان نبرد ما چه كار كرديم؟؟؟؟؟
خدايا ما را شرمنده امام زمان نكن...
<<ابتدا <قبلی 12146 12145 12144 12143 12142 12141 12140 12139 12138 12137 12136 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved