شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
12092
نام: ندارم
شهر: eshhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhh
تاریخ: 9/23/2005 11:21:26 PM
کاربر مهمان
  سلام
اقای امید خوب معلوم نیست که چه کار کردی که انطوری دختره باهات قهر کرده خودت خوب فکر کن مشکل از خ.دف نه از اون بنده خدا من میدونم که شما مقصیر هستید باید فراموش کنیش برای همیشه از این به بعد مواظب باش
12091
نام: تنها
شهر: غریبستان
تاریخ: 9/23/2005 6:40:53 PM
کاربر مهمان
  انقدر دلم گرفته که دنیا با همه زرق و برقش برام خسته کننده شده.میگن جوونامون افسرده شدن.ولی من می گم چشونه مهدیشونو می خوان و خودشونو به کوچه پس کوچه های غفلت میزنن.
مولا جون دلم سخت تنگت شده.ای که جوونیم به فدات دلمون خون شد چشمامون به راه مونده قلبامون پر شده از حزن. چرا نمی آیین؟آقا جون قسمتون میدم به پهلوی شکسته مادرتون زهرا(س). قسمتون میدم به فرق شکافته مولا علی(ع). قسمتون میدم به جگر لخته لخته شده امام مجتبی(ع). قسمتون میدم به سر بریده اربابم حسین(ع) بر سر نیزه.قسمتون میدم به اون لحظه ای که نگاه عمتون بی بی زینب(س) به کشتگان کربلا افتاد و پریشون به دنبال حسینش میگشت.آقا جون قسمتون میدم به غریبی امام جواد(ع) که بیایین.آقا جون اگه منتظرین ما لیاقت ظهور شما رو پیدا کنیم محال است .مولا جون خودتون با فضل همیشگیتون نظر به ما کنید.به خدا خسته ام مولا انتظار تا به کی؟مولا جونم نگین که بریدم نه هرگز.من منتظر می مونم تا شاید یه روزی باشمو ندای انا المهدی رو بشنوم.آقا جونم دلم تنگه برای یه جو صفا و مروت.همه چیز نام قشنگتونو فریاد می زنه.بنفسی انت
یا ابا صالح المهدی ادرکنا عجل علی ظهورک
12090
نام: گمنام
شهر: عشق آباد
تاریخ: 9/23/2005 4:36:29 PM
کاربر مهمان
 


اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
12089
نام: گمنام
شهر: عشق آباد
تاریخ: 9/23/2005 4:30:18 PM
کاربر مهمان
 
به نام مهربانترین مهربانان



دوست خوبم ۱۲۰۷۱


از اینکه گوشه ای از سخنان این شهید بزرگوار

رو یاد آوری کردی بی نهایت ممنونم.


*****************


به قول حضرت حافظ :

هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد


چه زمانی بهتر از این ایام؟؟؟

که به یاد شهیدان باشیم


*************************


یا ارحم الراحمین


12088
نام: امید
شهر: کرج
تاریخ: 9/23/2005 4:30:17 PM
کاربر مهمان
  سلام دوستان
من یه دوستی داشتم خیلی دوستش دارم ولی یه اشتباه کردم که بیشتر به سوتفاهم می خوره تا چیز دیگه ای خیلی از دستم ناراحته
نمی دونم چی کار کنم از دلش در بیارم
اون کیلومترها از من دوره و دست من کوتاه
خیلی عذر خواهی کردم نمی دونم می بخشه منو یا نه
با یه صلوات کمکم کنید
امیدوارم هرکی کمکم می کنه خدا کمکش کنه فقط یه صلوات لطفا از ته دل همین
مرسی
12087
نام: گمنام
شهر: عشق آباد
تاریخ: 9/23/2005 4:17:27 PM
کاربر مهمان
 
به نام مهربانترین مهربانان


( گوش کن)

من*تو* او


من جنگیدم

تو تماشا کردی

او فرار کرد


من توی کرخه شنا کردم

تو به استخر سر پوشیده رفتی

او با اسکی روی آب مزاحم خواب ماهی ها شد



من با صدای آهنگران بزرگ شدم

تو در حمام از صدایت لذت بردی

او آخرین ترانه های لس آنجلسی را زمزمه کرد


من عکس مهدی باکری را قاب گرفتم

تو عکس بچه گربه های ملوس را از بازار قا ئم خریدی

او آلبوم جشن تولد هایش را ورق زد


من شربت صلواتی را خوردم

تو کوکا کولا را سر کشیدی

او لیمو ترش را در گیلاس فشار داد


من زخمی شدم

تو نزدیک بود دلت بسوزه

او جای نیش پشه را خا راند


من لباس بیمارستان پوشیدم

تو جلوی آینه پیراهن تازه ات را نگاه کردی

او به دنبال مایوی امریکایی میدان محسنی را زیر پا گذاشت


من به اتاق عمل رفتم

تو چرت بعد از ظهرت رو از دست ندادی

او دمر روی تخت افتاد و بالا آورد!!!!


من به اقیانوسی از نور افتادم

تو زیر هالوزن ها به تماشای ویترین ایستادی

او مه شکن های بنزش را در تونل کندوان روشن کرد


من هنوز یک آرزوی بزرگ هستم

تو.................!

او.........................!


***********************


یا ارحم الراحمین
12086
نام: بی قرار
شهر: تهران
تاریخ: 9/23/2005 3:20:14 PM
کاربر مهمان
  سلام!
برادر عزیزم جامونده!
من کوچیکتم ان شاالله که دعات مستجاب بشه مارو حتما"حتما" دعا کن.
به امید روزی که هیچ جوونی مشکل ازدواج نداشته باشه.
برادر کوچیکتون بی قرار.
12085
نام: بی قرار
شهر: تهران
تاریخ: 9/23/2005 3:15:09 PM
کاربر مهمان
  سلام!
۱.خواهر خوبم فاطمه شمس از تهران!
من با خانم مست وصال هیچ نسبتی ندارم غیر از نسبت حرف دلی که همه مون با هم داریم.اینم برای من افتخاره که نوشته هام شبیه نوشته های ایشون باشه.پیام شما رو که خوندم خیلی خندیدم.در ضمن از اینکه پیامهای منو میخونید خیلی ممنونم.موفق و پیروز باشید.
۲.برادر عزیزم بهنام جان!
راستش منم از پانیذ خبری ندارم.اگه خبری شد ما رو هم در جریان بذار.سوغاتی هم فقط دعای خیر آوردم.البته اگه قابل باشم.همه ی ما باید برای هم دعا کنیم تا دعاهای خودمون هم مستجاب بشه پس دعامون کن چون ما خودمونم هم فقیریم.ایمیلم هم در اختیار شماست.MASOOD_BIGHARAR@YAHOO.COM.
برادر کوچیکتون بی قرار.
12084
نام: محمد حسین بادپا
شهر: شهریار
تاریخ: 9/23/2005 3:14:13 PM
کاربر مهمان
  سلام
ببخشید من میخواستم بپرسم می تونم مطالب شما رو تو سایت خودم بزارم یا نه
ممنون میشم جواب بدید
12083
نام: Yar
شهر: washington
تاریخ: 9/23/2005 1:04:35 PM
کاربر مهمان
  Anybody can read/write english that can write to and share thoughts with?
<<ابتدا <قبلی 1215 1214 1213 1212 1211 1210 1209 1208 1207 1206 1205 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved