اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 120282 |
نام:
سفيد
شهر:
اميد
تاریخ:
11/20/2013 12:37:05 PM
کاربر مهمان
|
خدايا دلم خيلي تنگ شده تو اين زمونه انسانها چرا براحتي با ابرو و زندگي مردم راحت بازي ميكنن چي بگم كه دلم تو اين 10سال خيلي پره نميدونم چي بگم نميخوام بگم فراموشم كردي ميدونم نكردي ولي خيلي خسته ام چرا جوابمو نميدي ديگه ازت چيزي نميخوام سكوت ميكنمو نگاهت ميكنم اما از نگاه كردنم خسته شدم ولي نگاه ميكنم شايد اين دل بيقرارم ارامش يابدولي افسوس....
|
|
| 120281 |
نام:
حامد
شهر:
عشق
تاریخ:
11/20/2013 12:36:25 PM
کاربر مهمان
|
بسم الله الرحمن الرحیم
داستان من و دل کندن از کفشهای قدیمی ام
دلبسته ي کفشهایم بودم. کفش هايي که يادگار سال هاي نو جواني ام بودند
دلم نمي آمد دورشان بيندازم .هنوز همان ها را مي پوشيدم
اما کفش ها تنگ بودند و پایم را مي زدند
قدم از قدم اگر بر مي داشتم زخمی تازه نصیبم مي شد
سعي مي کردم کمتر راه بروم زيرا که رفتن دردناک بود
مي نشستم و زانوهایم را بغل مي گرفتم
و مي گفتم:چقدر همه چیز دردناک است
چرا خانه ام کوچک است و شهرم و دنيایم
مي نشستم و می گفتم : زندگیم بوي ملالت مي دهد و تکرار
.می نشستم و می گفتم:خوشبختي تنها يک دروغ قديمي است
می نشستم و به خاطر تنگی کفشهایم جایی نمیرفتم
قدم از قدم بر نمیداشتم .. می گفتم و می گفتم
......... پارسايي از کنارم رد شد
عجب ! پارسا پا برهنه بود و کفشی بر پا نداشت
مرا که ديد لبخندي زد و گفت: خوشبختي دروغ نيست
اما شايد تو خوشبخت نشوي زيرا خوشبختي خطر کردن است
و زيباترين خطر..... از دست دادن
تا تو به اين کفش هاي تنگ آويخته اي ....برایت دنيا کوچک است و زندگي ملال آور
.جرات کن و کفش تازه به پا کن.شجاع باش و باور کن که بزرگتر شده اي
رو به پارسا کردم ، پوزخندی زدم و گفتم
اگر راست مي گويي پس خودت چرا کفش تازه به پا نمي کني تا پا برهنه نباشي؟
پارسا فروتنانه خنديد و پاسخ داد :من مسافرم و تاوان هر سفرم کفشی بود
که هر بار که از سفر برگشتم تنگ شده بود و
پس هر بار دانستم که قدري بزرگتر شده ام
هزاران جاده را پيمودم و هزارها پاي افزار را دور انداختم
تا فهميدم بزرگ شدن بهايي دارد که بايد آن را پرداخت
حالا دیگر هيچ کفشی اندازه ي من نيست
وسعت زندگی هرکس به اندازه ی وسعت اندیشه ی اوست
سر تا پاي خودم را كه خلاصه ميكنم، مي‌شوم قد يك كف دست خاك
كه ممكن بود يك تكه آجر باشد توي ديوار يك خانه
يا يك قلوه سنگ روي شانه يك كوه
يا مشتي سنگ‌ريزه، ته‌ته اقيانوس؛
يا حتي خاك يك گلدان باشد؛ خاك همين گلدان پشت پنجره
يك كف دست خاك ممكن است هيچ وقت
هيچ اسمي نداشته باشد و تا هميشه، خاك باقي بماند، فقط خاك
اما حالا يك كف دست خاك وجود دارد كه خدا به او اجازه داده نفس بكشد
ببیند، بشنود، بفهمد، جان داشته باشد.
يك مشت خاك كه اجازه دارد عاشق بشود،
انتخاب كند، عوض بشود، تغيير كند
واي، خداي بزرگ! من چقدر خوشبختم. من همان خاك انتخاب شده هستم
همان خاكي كه با بقيه خاك‌ها فرق مي‌كند
من آن خاكي هستم كه خدا از نفسش در آن دميده
من آن خاك قيمتي‌ام
که می خواهم تغییر کنم......... انتخاب کنم
وای بر من اگر همین طور خاك باقي بمانم
الهی توفیقم ده که بیش از طلب همدردی, همدردی کنم..
بیش از آنکه مرا بفهمند, دیگران را درک کنم
پیش از آنکه دوستم بدارند, دوست بدارم
زیرا در عطا کردن است که می ستانیم و در بخشیدن است که بخشیده می شویم
|
|
| 120280 |
نام:
آسمان
شهر:
تهران
تاریخ:
11/20/2013 12:27:16 PM
کاربر مهمان
|
سلام مخاطبم مرده متحرک!
اولین کاری که میکنی اسم مرده متحرکو عوض کن شیطون داره بهت نفوذ میکنه نزار پیروز بشه بقول خودت خیییییییییلی گناه کردی اما نا امید نشو که شیطون همینو میخواد تو رو تا تهش میکشونه ببینه کجا نا امیدی از خدا رو ازت میبینه کجا به زبون میاری،نا امیدی از رحمت خدا گناه کبیرست نمیخوای خطا کنی ولی با همین نا امیدیت داری خطای بزرگتری می کنی،
یه قسمت نیایش ۳۱ صحیفه سجادیه براتون مینویسم،
" الهی به تنهاییم در برابر قدرتت و تپیدن دلم از ترست و لرزش اعضایم از هیبتت رحم کن که پروردگارم گناهانم مرا به رسوایی و خواری نشانده و اگر خاموشی گزینم کسی به نفعم سخن نمیگوید و اگر شفیعی بخواهم می دانم هیچکس شفاعتم نکند که شایسته شفاعت نمی باشم،الهی هر بنده ای که به سویت توبه کرد تو با علم غیب خویش می دانی که توبه اش را میشکند و به گناه و معصیت بر می گردد پس به تو از اینکه اینگونه باشم پناه میبرم این توبه ام را طوری قرار ده که نیاز به توبه ی دیگری نباشد توبه ای که باعث محو گناهان گذشته و مانع معصیت های آینده شود.
الهی اکنون این منم که به سویت آمده ام مطیع فرمان توام آنگاه که به دعا دستور دادی و میخواهم به وعده اجابتی که داده ای وفا کنی که خود فرموده ای مرا بخوانید تا اجابت کنم".
امیدوارم هیچوقت ازین صحیفه با نیایش های زیبایش غافل نشویم.
از رحمت خدا مایوس نشوید.
|
|
| 120279 |
نام:
مرده متحرک
شهر:
گنهکاران
تاریخ:
11/20/2013 12:23:36 PM
کاربر مهمان
|
چطوری میشه یه مرده دوباره زنده بشه چطور خدا میتونه منه گنه کارو ببخشه . از خدا میخوام هیچ بنده ای تو شرایط من نزاره،هیچ بنده ای مثل من مجازات نکنه نمیدونین خدا چطوری داره مجازاتم میکنه ،نمیدونین خدا چطوری قهرش گرفته بخدا جهنم دارم احساس میکنم انگار تک تک اعضای بدنم دارن میسوزن هرچی میگم خدا ببخشین ولی صدامو نمیشنوه انگار همه چی تموم شده انگار پرونده ی من بسته شده و رفته تو بایگانی
برام خیلی دعا کنید التماستون میکنم احساس میکنم که باید فقط در مقابل عذاب خدا سکوت کنم
|
|
| 120278 |
نام:
بهار نارنج
شهر:
ولایت عشق
تاریخ:
11/20/2013 12:17:29 PM
کاربر مهمان
|
کوفیان منتظر و در صدد آزارند
نکند داغ تو را روی دلم بگذارند
پسرم خیمه همین جاست مرا گم نکنی
پسرم دور نشو سنگ دلان بسیارند
پسرم دست خودت نیست اگر تنهایی
این جماعت همه از اسم علی بیزارند!
این جماعت همه امروز فقط آمده اند
داغ هفتاد و دو تا گل به دلم بگذارند
سنگ ها... هلهله ها... پیکر تو... یک لشگر...
وای این قوم چرا این همه خنجر دارند؟
آه، پرپر مزن آن قدر دلم می گیرد
عاشقان بر درت از اشک چو باران کارند
عصر امروز جوانان حرم جسمت را...
باید از هر طرف دشت بلا بر دارند
دیدی آخر تو به معراج رسیدی پسرم
باید این بار تو را پیش خودم بسپارند
|
|
| 120277 |
نام:
هدی
شهر:
اصحاب کهف
تاریخ:
11/20/2013 12:15:46 PM
کاربر مهمان
|
قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ سوره زمرآیه53
بگو: اى بندگان من که در جنایت به خویش (به واسطه گناه) از حد گذشتید، از رحمت خدا نومید مگردید، بىتردید خداوند همه گناهان را (به وسیله توبه هر چند شرک باشد) مىآمرزد، زیرا اوست آمرزنده و مهربان
دوستان نا امیدی ازدرگاه چنین خدایی ظلم به خودمون وجسارت به خداوندهست.اینها حرفهای خودِ خداوندهست که بی شک خداوند خلف وعده
نمیکند.پس نا امیدنباشید چراکه تازنده هستیم برای شروع دوباره وجبران گذشته فرصت دوباره داریم.
اجازه ندیم شیطان با این افکار ازرحمت وبخشش خداوندنا امیدمون کنه وفرصت جبران وتوبه روازمابگیره.
شرمندگی واقراربه گناه واستغفارخیلی خوبه ولی نا امیدی ازبخشش گناهان ظلم بخودمون هست.
تازنده ایم یعنی هرلحظه میتونیم جبران کنیم وبرگردیم بسوی
پرودگارمهربونمون.یادمون نره خداهمیشه دوستمون داشته وخواهد داشت.وهمیشه مشتاقانه منتظربازگشت مابسوی خودش هست.
موفق وسربلندباشید.التماس دعا...
|
|
| 120276 |
نام:
هدی
شهر:
اصحاب کهف
تاریخ:
11/20/2013 11:56:43 AM
کاربر مهمان
|
خطاب به نا امیدان درگاه حق:
**(هر كس عمل زشتى انجام دهد یا بر خویشتن ستم كند و سپس از خدا آمرزش بخواهد خدا را غفور و رحیم خواهد یافت) سوره نساء آیه 110.
**(اى بندگان من كه دراثر گناه، بر خویشتن زیاده روی کرده اید، ازرحمت خدا مایوس نشوید در حقیقت خدا همه گناهان را مىآمرزد كه او خود آمرزنده مهربان است) سوره زمر آیه 53.
**پرهیزكاران كسانى هستند كه هنگامى كه كار زشتى انجام مى دهند یا به خود ستم مى كنند به یاد خدا مى افتند، از گناهان خویش آمرزش مى طلبند و چه كسى است جز خدا كه گناهان را بیامرزد) سوره آل عمران آیه 135.
**امام علی ع فرموند: از حبیب خودم رسول خدا شنیدم كه فرمود:
امید بخش ترین آیه قرآن این آیه است:
"واقم الصلوة طرفى النهار و زلفا من اللیل ان الحسنات یذهبن السیئات ذلك ذكرى للذاكرین"
سوره هود آیه 114.
و فرمودند: اى على! آن خدایى كه مرا به حق مبعوث كرده و بشیر و
نذیرم قرار داده یكى از شما كه برمی خیزد براى وضو گرفتن، گناهانش از جوارحش مىریزد، و وقتى به روى خود و به قلب خود متوجه
خدا مىشود از نمازش كنار نمىرود مگر آنكه از گناهانش چیزى نمىماند، و مانند روزى كه متولد شده پاك مىشود، و اگر بین هر دو
نماز گناهى بكند نماز بعدى پاكش میكند، آن گاه نمازهاى پنجگانه را شمرد سپس فرموند: یا على جز این نیست كه نمازهاى پنجگانه براى
امت من حكم نهر جارى را دارد كه در خانه آنها واقع باشد، حال چگونه است وضع كسى كه بدنش آلودگى داشته باشد، و خود را روزى پنج
نوبت در آن آب بشوید؟ نمازهاى پنجگانه هم به خدا سوگند براى امت من همین حكم را دارد.
فرشته
|
|
| 120275 |
نام:
هدی
شهر:
اصحاب کهف
تاریخ:
11/20/2013 11:49:47 AM
کاربر مهمان
|
مرده متحرک سلام وخیرمقدم..
در تفسیر فرات از بشر بن شریح نقل شده که می‌گوید: روزی از امام باقر (علیه السلام) پرسیدم: «امیدبخش‌ترین آیه قرآن کدام آیه است؟» حضرت فرمود: «اطرافیان شما در این باره چه نظری دارند؟» گفتم: «آنها
معتقدند آیه "یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لاتقنطوا من رحمة الله" (ای بندگان من که بر نفس خویش اسراف کرده‌اند از رحمت خدا ناامید مباشید) امیدوارکننده‌ترین آیه قرآن است.» حضرت فرمود: «اما ما اهل
بیت چنین اعتقادی نداریم.» پرسیدم:«پس نظر شما در این مورد چیست؟» فرمود: «آیه "ولسوف یعطیک ربک فترضی" (و پروردگارت آن‌قدر به تو عطا خواهد کرد که راضی شوی) امیدبخش‌ترین آیه قرآن است. و منظور از آن
شفاعت است. به خدا قسم شفاعت! به خدا قسم شفاعت!
یکی از دلیل های ترجیح آیه دوم بر آیه "لاتقنطوا" می تواند این باشد که در ادامه این آیه، شرط برخورداری از آن رحمت واسعه، توبه و تسلیم و عمل نیک اعلام شده است ولی در آیه مربوط به شفاعت، هیچ قید و شرطی
جز رضایت پیامبر مهربانی و رحمت وجود ندارد.
شفاعت یکی از اصول مسلم اعتقادی است که در آیات زیادی از قرآن و احادیث فراوانی از پیشوایان دین مورد تاکید قرار گرفته است. بر اساس
این اصل، گناهکارانی که اهل عناد و استکبار نبوده‌اند و بر اثر غفلت و کوتاهی، مستحق عذاب شده‌اند، با وساطت کسانی که واسطه همه فیوضات و
هدایتهایند، مورد لطف و بخشش الهی قرار می‌گیرند. و از آنجا که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فردی بی‌نهایت دلسوز و مهربان
بوده‌اند، ما مطمئنیم که ایشان هرگز به عذاب و به جهنم افتادن پیروان و دوستان خود رضایت نخواهند داد. پس این آیه می‌تواند بیشترین امید و دل‌خوشی را برای ما به ارمغان آورد. تنها نکته‌ای که باید مراقب و
نگران آن باشیم این است که تلاش کنیم گناه و غفلت، به تدریج ما را از جرگه پیروان و محبان آن حضرت خارج نکند.
منبع:تبیان
|
|
| 120274 |
نام:
خاک پای مولا
شهر:
کربلا
تاریخ:
11/20/2013 11:42:08 AM
کاربر مهمان
|
باسلام وصلوات برمحمد وآل محمد
درود وسلام بردوستان واهالی حرف دل
دلـــم را کـُـجا ؟
پـی ِ کــُـدام نـخــود سـیـــاه بــفــــرســـتـــم؟
وقـــتـــی فــقـــط ،
بـــهــــانــــه ی شــــش گــــوشــــه ی " ح س ی ن " را گـــرفـــتـــه اســــت... ؟!
|
|
| 120273 |
نام:
مرده متحرک
شهر:
گنهکاران
تاریخ:
11/20/2013 11:27:31 AM
کاربر مهمان
|
خدا چقدر میتونه بنده اش راببخشه ،چقدر میتونه از گناهان بندش چشم پوشی کنه ،چقدر میتونه در مقابل نامردیهای بندش سکوت کنه ،چقدر میتونه بگه بازم صبر میکنم شاید بندم به راه راست هدایت بشه ،چقدر میتونه چقدر میتونه ،میدونین من الان تو موقعیتیم که خدا قهرش گرفته دیگه سکوتشو شکسته،دیگه بخششو کنار گذاشته ،حالا بگین منی که میخوام به راه راست هدایت بشم دیگه فرصتی ندارم دیگه حتی خدایی که این همه هوای منو داشت وجود نداره خدا به من مثل یه مرده متحرک نگاه میکنه حتی واسطه هاشو صدا زدم ولی هیچکدوم جوابمو نمیدن انگار اونا هم به فرمان خدا با من قهرند .امام رضا را صداش کردم بهم گفت دیگه صدام نکن امام حسین صدا کردم بهم گفت تو اونقدر گنه کاری که با دهن نجست منو صدا نکن تروخدا بگین من تو این موقعیت چیکار کنم تروخدا خیلی حالم بده خیلی
|
|
