اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
120252 |
نام:
کوثر
شهر:
شهر قائم
تاریخ:
11/19/2013 7:34:56 PM
کاربر مهمان
|
سلام به تموم بچه های حرف دلی من تازه با گروه شما اشنا شدم احتیاج به دعای شما دوستان دارم لطفا دعایم کنید
|
|
120251 |
نام:
هواس جم
شهر:
اصفهان
تاریخ:
11/19/2013 7:29:32 PM
کاربر مهمان
|
هرسال فقط وقتی حالم بده یاد اینجا می افتم 6-7 سال پیش با اینجاآشنا شدم و درد دل نوشتم
خیلی چیزا عوض شده از 7 سال پیش خیلی مشکلات اومدنو رفتن
حالا وقت ازدواجمه و خیلی خیلی زیاد مشکل پیش اومده
خیلی ها خیلی چیزهارو رعایت نمیکنند اما خیلی راحت ازدواج میکنند اما حالا برا مایی ک تو قبل ازدواج و چه تو خود ازدواج سعی کردیم همه چیو از احترام ب والدین گرفته تا حریم ها رو رعایت کنیم اینقده مشکل پیش اومده.............. اون هم بخاطر اطرافیا ..
خدایا کمکم کن! از همه چی میترسم ، حتی اینکه نمیدونم از آینده چی پیش بیاد و پسری ک بخاطرش اینقد سختی میکشم ارزششو داره و آیا صلاحم هست و هزار مسئله ی دیگه ک فایده نداره اینجا گفتنش.
فقط ... شهید آوینی سلام ! کمک.
|
|
120250 |
نام:
منتظرظهورمنجی
شهر:
قزوین
تاریخ:
11/19/2013 7:09:02 PM
کاربر مهمان
|
دلم بچگی هایم را می خواهد... کودکی هایم چه شیرین و چه ساده در پیچ جاده ی زمان گم شد ، چه ساده بزرگ شدیم ودنیای کوچک تنهایی را به زرق وبرق های این زمانه فروختیم ...
ریه هایم را از عطر پاییزی پرمیکنم و به سادگی کودکی ام می اندیشم... به پای کوبیدن بر سر درمغازه ها برای یک آبنبات،گریه کردن های وقت و بی وقت ... خنده های شیرین و ازته دل ، آه یادش بخیر
گذشت و گذشت و حالا بزرگ شدیم ... عوض شدیم ؛اصلا اگر قراربود عوض نشویم که بزرگ نمیشدیم ... حالا برسر در کدام مغازه پابکوبم تا برایم اندکی آرامش بخرند ، وقتی دلم گرفت به کدامین بهانه بگریم ، لبخندهای تلخم را نثار کدامین روح خسته کنم؟؟؟ !!! ...
باید کمی عینک هایمان را دربیاوریم ودنیا را یکبار دیگر خوب بنگریم ... آری باید سهراب گونه نگریست... " چشم هاراباید شست ، جور دیگر باید دید..."
دلم تنگ دورانی است که از آن باعنوان کودکی یاد میشود اما... باید خیلی چیزها را از آن فرا گرفت ؛ شادی را، غمش را، صاف و ساده بودنش را... آخ که چقدر این دنیای بچگی قشنگ است ...
دلم بچگی هایم را می خواهد ...
یادش بخیر کودکی ! قهرمی کردیم تا قیامت؛
ولحظه ای بعد قیامت میشد .................
|
|
120249 |
نام:
-
شهر:
-
تاریخ:
11/19/2013 6:16:25 PM
کاربر مهمان
|
میترسم آوینی جان امیدوارم خدا وامامان وشما کمکمکنید در این دنیای بی وففففففففففففففااااااااااااااااااااااااااااا تنها هستم
|
|
120248 |
نام:
حسین
شهر:
ارومیه
تاریخ:
11/19/2013 4:09:28 PM
کاربر مهمان
|
the best lover of Allah is Hossain. lover of is lover of Hossain the best prayer of Allah is hossain . the dearest human is only hossain the sadest day of Allah is Ashora. we never forget the day of Ashora lover of Allah must sacrify ever y thing. healthy wealthy family and every thing sample of such claim is only hossain. the ship of escaping is only Hossain he sacrified Ali akbar easily. his good friesd Ali asghar easily I love Hossain becausehe is loveable.all of his sons and family loveable Hossain.Hossain . Hossain our good hossain>what can i do for satisfaction HOSSAIN
|
|
120247 |
نام:
حامد حاج عبدالباقی
شهر:
کربلا
تاریخ:
11/19/2013 4:02:20 PM
کاربر مهمان
|
بسم الله
بزرگی درعالم خواب دید که کسی به او می گوید : فردا به فلان حمام برو وکار روزانه ی حمامی را از نزدیک نظاره کن.دو شب این خواب را دید و توجه نکرد ولی فردای شب سوم که خواب دید به آن حمام مراجعه کرد دید حمامی با زحمت زیاد و د ر هوای گرم از فاصله ی دوربرای گرم کردن آب حمام هیزم می آورد و استراحت را بر خود حرام کرده است.به نزدیک حمامی رفت وگفت:کار بسیار سختی داری ،در هوای گرم هیزم ها را از مسافت دوری می آوری و... حمامی گفت:این نیز بگذرد.
یکسال گذشت برای بار دوم همان خواب را دید ودوباره به همان حمام مراجعه کرد دید آن مرد شغلش عوض شده ودر داخل حمام از مشتری ها پول می گیرد.مرد وارد حمام شد وگفت:یک سال پیش که آمدم کار بسیار سختی داشتی ولی اکنون کار راحت تری داری،حمامی گفت:این نیز بگذرد.دوسال بعد هم خواب دید این بار زودتر به محل حمام رفت ولی مرد حمامی را ندید وقتی جویا شد گفتند:او دیگر حمامی نیست در بازار تیمچه ای(پاساژی) دارد ویکی از معتمدین بزرگ است.به بازار رفت و آن مرد را دید گفت:خدا را شکر که تا چندی پیش حمامی بودی ولی اکنون می بینم معتمد بازار وصاحب تیمچه ای شده ای،حمامی گفت:این نیز بگذرد.مرد تعجب کرد گفت:دوست من ،کار وموقعیت خوبی داری چرا بگذرد؟ چندی که گذشت این بار خود به دیدن بازاری رفت ولی او آن جا نبود .مردم گفتند:پادشاه فرد مورد اعتمادی رابرای خزانه داری خود می خواسته ولی بهتر از این مرد کسی را پیدا نکرد واودر مدتی کم از نزدیکترین وزیر پادشاه شد وچون پادشاه او را امین می دانست وصیت کرد که پس از مرگش او را جانشینش قرار دهند کمی بعد از وصیت، پادشاه فوت کرد اکنون او پادشاه است.مرد به کاخ پادشاهی رفت واز نزدیک شاهد کارهای حمامی قبلی و پادشاه فعلی بود جلو رفت خود را معرفی کرد وگفت:خدا را شکر که تو را در مقام بلند پادشاهی می بینم پادشاه فعلی وحمامی قبلی گفت: این نیز بگذرد.مرد شگفت زده شد وگفت :از مقام پادشاهی بالاتر چه می خواهی که باید بگذرد؟ولی مرد سفر بعدی که به دربار پادشاهی مراجعه کرد.گفتند: پادشاه مرده است ناراحت شد به گورستان رفت تا عرض ادبی کرده باشد مشاهده کرد بر روی سنگ قبری که در زمان حیاتش آماده نموده حک کرده ونوشته است این نیز بگذرد. هم موسم بهار طرب خیز بگــــــــــذ رد هم فصل ناملایم پاییز بگــــــــــــــــذ رد گر نا ملایمی به تو کرد از قـضــــــــــا خود را مساز رنجه که این نیز بگذ رد
|
|
120246 |
نام:
دلشکسته
شهر:
غریب
تاریخ:
11/19/2013 3:20:43 PM
کاربر مهمان
|
سلام یه دسته صدتایی صلوات برام ثبت کنید تشکر
|
|
120245 |
نام:
بازمانده
شهر:
اصفهان
تاریخ:
11/19/2013 3:12:28 PM
کاربر مهمان
|
دوست دارم یه دیدار با حضرت آقا داشته باشم. خیلی نیاز دارم.۶ ماه پیش با دوستام براشون نامه نوشتم جواب اونهارو دادند ولی من هنوز منتظرم
|
|
120244 |
نام:
صبر
شهر:
هفت شهر عشق
تاریخ:
11/19/2013 3:08:55 PM
کاربر مهمان
|
خانم محمدی سلام و ممنون جوابتونو دادم زینب با موبایلش نمیتونه جواب بدهولی بش میگم که کی براش پیام گذاشته.
انگاری ادرسی که گذاشتم اشتباه گذاشتم
http://esharatvatanbihat.blogfa.com این ادرس صحیح است.مدیریت میشه آدرسو تصحیح کنید که سو تفاهم پیش نیاد؟
مارال عزیز نمیدونم چه اتفاقی افتاده که اینقدر بی تابی ولی تو همه زندگیها از این ناملایماتی که انسان ارزوی مرگ میکنه پیش میاد.ولی برای مدیریت تو و خانوده ات اول از همه باید سکوت کنید و بعد با فکر ببینید باید چه طوری مشکلتونو حل کنید.توسل به امام حسین و زیارت عاشورا یادت نره
|
|
120243 |
نام:
محمدی
شهر:
شهرزیبایی ها
تاریخ:
11/19/2013 1:03:44 PM
کاربر مهمان
|
دوستان سلام و انشاالله همه ی شما سلامت باشید . برایتان حرفهایم را نوشته بودم اما با فشردن بی جای دکمه ای همه ی آنها پاک شد و بی اختیار این مطلب به ذهنم رسید : شاید یکی از موارد دشواری های زندگی ماو سختی های امروز ماازآن جاست که این خود ماهستیم که باحرکت و رفتاری ناشایست درهای خیررامی بندیم و سختی ها برای ماچون قارچهایی خود رو سبز می شوندو اگر چون من خودتان را مقصر نمی دانید چرا فکر نمی کنید تحت نظر و نگاه مهربانی هستید و او شمارابااین حال و روز خوش دارد ببیند وباصادر شدن رفتارهایی پسندیده از جانب بنده بر این اشرف مخلوقات بر عالمیان فخر بفروشد و حتم بدانیم اگر خیر وصلاح ما در رفع درد و بلاازماباشد حتم بدانیم کسی از اومهربانتر و رئوفترنخواهیم یافت تامارابرای رسیدن به آمال و آرزوهایمان یاری رساندکه از قدرتی لایزال و رحمتی بی مانند برخوردار باشد و بی هیچ توقع و حقد و بغض و..... مارادررسیدن به روزهای آفتابی زندگیمان مدد رساند. پس بیایید بی اشک و ناله و زاری تلاشمان را مضاعف کنیم که یأس و نالیدن از انرژی مابرای حرکت به سوی موفقیتها می کاهد و مانند خوره ای بی درمان ماراازپامی اندازد . یادمان نرود در ابتدای همه ی دعاها طلوع یگانه ی گیتی (عج) را آرزو کنیم . اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه و النصروالحفظ قائدا الخامنه ای به عدد مااحاط به من علمک
|
|