اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
119992 |
نام:
پيام محرم
شهر:
تاریخ:
11/12/2013 11:06:22 PM
کاربر مهمان
|
ياالله سلام نوشته هرچي دل تنگت ميخواهد بگو: ميخوام باهاتون درمورد يه درد و يه مشكل اساسي دردل كنم آخه دارم خفه ميشم معلم دبستان ابتدايي هستم هفته قبل تو دفتر دبيران يكي از همكارا حرفي زد كه حسابي بهم ريختم گفت: به شاگردام گفتم بچه ها هروقت بابا يا ماماناتون نماز مي خونن بيرين واسين پيشش تا ياد بگيرين از 35 تا شاگردا فقط 3 تاشون گفتن باشه بقيشون گفتن خانم مامان باباهاي ما كه نماز نمي خونن ما ازشون ياد بگيريم ناراحت شدم گفتم منم از شاگردا بپرسم پرسيدم و بيشتر بهم ريختم اين از نماز گفتم ببينم از محرم چي ميدونن بهشون گفتم يه نقاشي بكشن در مورد محرم محرم براي همشون به جز يه نفردسته طبل زنجير بود فقط همين اون يه نفرم يه طرف كاغذ يه بچه كشيده بود با يه تير تو گلو و يه بهشت طرف ديگه كاغذ يه آدم كشيده بود (حرمله) تو جهنم با يه عالمه آتيش يعني ما از محرم چي ياد بچه هامون داديم هيچي؟ دسته زنجير طبل همش همين پس خوبا و بدا چي؟ كشتي نجات و چراغ هدايت چي؟پيام محرم چي؟.......... با مدير مدرسه حرف زدم تا اجازه بگيرم و هماهنگ كنم با روحاني مدرسه و والدين شاگردارو دعوت كنم تا روحاني در اين مورد براشون صحبت كنه خدا توفيق داد و امروز جلسه برگزار شد از 35نفر اوليا 20تاشون اومده بودن كه خدابهشون اجر بده جلسه شروع شد و روحاني مدرسه براشون صحبت كرد اينكه اين همه ميگيم حسين چند وقته ميگيم لبيك يا حسين ع مگه حسين واسه چي شهيد شد واسه زنده نگه داشتن دين جدش دين جدشم كه اسلام و تو اسلام اولين سفارش نمازه امر به معروف و نهي از منكره حجابه عفافه حالا هر چقدم واسه حسين ع كار بكني اشك بريزي نماز نخوني قبول نيست لبيك يا حسين ع يعني نماز زير بارون تير يعني امربه معروف و نهي از منكر با خون حجاب با چنگ و دندون يه حرف تامل برانگيزي هم گفت گفت:پيامبر ص فرمودند تو آخر الزمان امان براي بچه ها از دست پدرومادرهاشون خدا اجرش بده روحاني مدرسه رو با اينكه خيلي كار داشت با اين همه اومد و صحبت كرد و رفت.... اما بعد رفتن روحاني مدرسه يكي از اوليا پا شد و اعتراض كرد كه خانم ما خودمون اينارو ميدونستيم واجب بود وقت مارو تلف كنيد خيلي ناراحت شدم ميخواستم جوابش و بدم اما به حرمت سن و سالش هيچي نگفتم هيچي نگفتم و از ظهر دارم ميسوزم آخه ميدونيد اين اولياي گرامي با اينكه به گفته خودش ميدونست اما عمل كردن يادش رفته بود با هفت قلم صحله با هفتاد قلم آرايش و لباس نامناسب اومده بود تو جلسه و خودشم ميگفت بلده يعني فقط بلد بودن كافيه پس عمل چي ميشه حيف از علمي كه با علم همراه نيست حيف باور كنيد نمي خوام جانماز آب بكشم كه من خيلي الم خيلي بلم منم يه بنده شرمنده خدا اما به خدا نيتم خيربود و هست دردآور نيست از 35تا خونه فقط تو3تاشون نماز برپابشه دركمون از محرم هيچي نباشه جز طبل و زنجير و دسته يعني اين دنيامون از اون دنيامون واجب تره آخه چرا نبايد تو خونه ها ياد و حرف و بحث خدا وقرآن و پيامبرا و اماما و شهدا و اين دنيا و اون دنيا باشه؟ آخه چرا بايد ماهواره از نون شبمون واجب تره باشه؟آخه چرا شاگرد ابتدايي تو جواب سوال اينكه با چي مبينم به جاي چشم بگه ماهواره؟آخه چرا شاگرد ابتدايي تو جواب سوال اينكه براي نعمت ها و هديه هايي كه خداي مهربون بهمون داده بايد چيكاركني بگه خانم خدا كه مهربون نيست بعدشم مامانم هميشه ميگه خدا بهمون چي داده كه شكر كنيم؟و خيلي آخه چراهاي ديگه كه قابل گفتن نيست............ حالا شما ميشه بهم بگيد چيكار كنم؟ چيكار ميشه كرد؟ميشه در اين مورد راهنماييم كنيد؟خواهش مي كنم
|
|
119991 |
نام:
نیکان
شهر:
خاک خدا
تاریخ:
11/12/2013 10:53:44 PM
کاربر مهمان
|
محرم شد و دلها شکست
از غم زینب دل زهرا شکست
باز محرم شد و لب تشنه شد
از عطش خاک کمرها شکست
آب در این تشنگی از خود گذشت
چله به خون شد دل صحرا شکست
قاسم و لیلا همه در خون شدند
این چه غمی بود که دنیا شکست ؟؟؟؟
دوستای حرف دلی سلام این ایام سوگواری رو به همگی تسلیت میگم و اگه قابل باشم و لیاقت داشته باشم دعا گوی همگی هستم شما رو به خدا قسم میدم دعا واسه همدیگر رو فراموش نکنیم
دل شکسته از قزوین دعا گوی پسر بچه ای که گفتید هستم انشاالله به حرمت همین ایام و باب الحواج شیرخوارمون علی اصغر (ع)و دل شکسته رباب بیمار شماهم شفا پیدا کنن ودل مادرشون شاد شه
محتاج دعای همگیتونم اگه دلتون شکست این حقیر رو سیاه هم فراموش نکنید
|
|
119990 |
نام:
امير حسين
شهر:
مشهد
تاریخ:
11/12/2013 10:34:19 PM
کاربر مهمان
|
زمردم دل بكن ياد خدا كن خدا را وقت تنهايى صدا كن در ان حالت كه شد اشك سرازير غنيمت دان و ما را هم دعا كن.
يا حسين
|
|
119989 |
نام:
سیدسجاد
شهر:
مشهـــــــــد
تاریخ:
11/12/2013 10:30:06 PM
کاربر مهمان
|
عصریست غریب و آسمان دلگیر است افسوس برای دل سپردن دیر است هر روز بـهانه ای گرفتیم و گذشت عیب از من و توست عشق بی تقصیر است . . .
(اللهم عجل لولیک الفرج)
|
|
119988 |
نام:
شهر:
تاریخ:
11/12/2013 9:44:11 PM
کاربر مهمان
|
يا عباس سلام الله عليها
دۆشـدۆن هر وقته کی بیر درده اباالفضلی چاغێـر
کربـــلا شـاهێنــه سـرکـهرده ابـاالفضلـی چاغێـــر
هــر نــه تعـریـف اوْلا شـاییستــه-وٍٍٍُ-زیبـنـده اوْنــا
کــربـــلاده ئوزۆ شــــاه اوْلــــدۇ پنــاهــنــده اوْنــا
ای دۆشن مۆشگۆله دردین دئیگینهن سنده اوْنا
چـاره یـوْخـدۇر درٍِِِ دیگـرده ابـاالفضلـی چاغێــر
(مضطر)
التماس دعاي فرج يا عباس سلام الله عليها
|
|
119987 |
نام:
گیتا
شهر:
هرجا محبت باشه
تاریخ:
11/12/2013 9:42:20 PM
کاربر مهمان
|
خداجون سلام خداجون دلم خیلی تنگ دلم بدجور گرفته خداجون به این ماه محرم، تورو به امام حسین قسمت میدم بازم سلامتی رو به باباحسین من هدیه کن. بچه ها برا باباحسین من دعا کنید
|
|
119986 |
نام:
شهر:
تاریخ:
11/12/2013 9:40:50 PM
کاربر مهمان
|
گفتگوی باب الحوائج با پرچمش
چوْخ زحمهتیوی چکدی عموم جعفر-ی-طیار جان قوْیدۇ بابام شیر-ی-خۇدا حیدر-ی-کرار
راضی دگیلهم منده سنی خوار ائده اشرار سـن دینیـمیزیـن پرچـهمیـسـهن یاتماغــا اسمـه
السیز باشێم اۆستهن یێخێلێب سایهوی کسمه من گؤزلهییرهم قانلێ گؤزۆم تک سنی الان
فیکـریم بـۇدۇ سـن اوْلمایاسان قانێـلا الـوان گؤرسه سنی قان آغلامایا عیترهت-سولطان
مومکوندو ائدهن وقته باجێم عزم-ی-مدینه سـوْغات آپارا بیکهس آنـام اۇمـم-ی-بنینـه
ال گئتدی بۇ گؤزلهردهکی القانـێ سیلینجـه من وئرمهدیم الدهن سنی الـلـهر کسیلینجه
ائیکاش حسئینیم گله شام اهلـی گلینجـه ایظهـاری ریضایـهت ائـده عالـی روئشیمـدهن
تحویل آلا اؤز وئردیگی شمشیری دیشیمدهن شه گلمـهسه بیگانه منیم حالێمێ بیلمـهز
قانێلا دوْلان گؤزلهریمی اؤزگهسی سیلمهز دۆشمهنلهریمه باشێم عمـود آلتدا اگیلمـهز
سن اگمه منی قـوْی دایانێـم اؤز سـؤزۆم اۆستـه دین پرچمیسن دۆشمه یره قال گؤزۆم اۆسته
قوْی سسلهییم الان شه عالم اؤزۆ گلسیـن عئشقیم، هوهسیم، روحیم علاقهم اؤزۆ گلسین
صبر ائیله بیر آزصاحیـبِ پرچـم اؤزۆ گلسیـن یاتمـا منـی سێنـدێرمـا بـۇ دۆشمهن قاباغێندا
قوْی گلسین حسئینیم یێخێلێم من قاباغێندا مـأیـوس اوْلـۇب القیـصصـه الینــدن عـلَمـینـدن
سێندێ اۆرهگی اوْخ سیتهمیندن سۇ غمیندن گـؤردۆ الـی بوْش گئتمـهک اۇزاقدێـر کرهمیندن
سسلندی حسین لطف ائله السیز باشاباش چک شاهێــم بؤیۆگـۆم گـل بـۇ کیچیـک قـارداشـابـاش چـک
سققا قوْلۇ گر دۆشسه حرهم ساخلایا بیلمهز اوْخ دگسه اگهر مشگیده نم ساخـلایا بیلمـهز
آخهر بۇ کسیـک قوـْلـلار علـَم ساخلایا بیلمـهز لنگر ائلهدی بیرق امان وئرمهدی تئز گل
قان دوْلدۇ حۆسِـن جـانـێ گـؤزۆم گؤرمَدی تِـز گـل حالێـم بـۇ سؤزۆمدهن سنه معلۇم اوْلۇ قارداش
گـزدی بـاشێم اۆستۆنده حریفین قوْلۇ قـارداش قـانێـلا گـؤزۆم دوْلـدۇ ایتیــردیــم یوْلـۇ قــارداش
گؤز گؤرمَدی هئچ بیلمهدیم آخهر هارا دۆشـدۆم ال اوْلمــــادێ تیکیــه ائلهدیـــم اوْخلارا دۆشـدۆم
|
|
119985 |
نام:
زهره
شهر:
بجنورد
تاریخ:
11/12/2013 9:37:33 PM
کاربر مهمان
|
سلام خیلی دلم گرفته نمیدونم باید چیکار کنم هیچ کس بهم تو خونه احترام نمیذاره همه باهام بدرفتاری میکنن دلم میخواد بترکه ن از پدرو مادر خیر دیدم ن از خواهرو برادر همه بهم زور گفتن و نارو زدن خیلی بدبختی کشیدم بسمه دیگه بریدم نمیخوام بیشتر از این زنده بمونم الان به بابام میگم برم مسجد دعا بخونم دلم گرفته اجازه میدی میگه میخوای بری خودتو به کی بدی این حرفه که یه پدر به دخترش بزنه دارم جون میدم ذره ذره دارم آب میشم یا خود خدا کمکم میکنه یا دیگه واقعا خودکشی میکنم
|
|
119984 |
نام:
بامانده
شهر:
اصفهان
تاریخ:
11/12/2013 9:32:44 PM
کاربر مهمان
|
یادمون باشه اگ تو کربلا امام سجاد علیه السلام بیمار بودند فقط به این خاطر بود که زنده بمونند و امامت را به عهده بگیرند.این شبهه ای که بامام سجاد علیه السلام میگند امام بیمار درست نیست. ایشون فقط تو کربلا بیمار شدند آن هم به خاطر مصلحتی
|
|
119983 |
نام:
شهر:
تاریخ:
11/12/2013 9:26:46 PM
کاربر مهمان
|
يا الله يا ثارالله آجرك الله يا بقيه الله السلام عليك يا ابوالفضل العباس سلام الله عليها او را تا آن روز آنقدر غميگن و ناراحت نديده بودند سرش به زير بود و دلش خون و چشمانش غمگين و باراني آري او را تا آن روز آنقدر ناراحت و غمگين نديده بودند با اينكه هر وقت قصه مادر را مي شنيد يا از آن كوچه نامرد مي گذشت دلش خون مي شد و چشمانش باراني و صداي محزون مادر را مي شنيد اما دلش را با يك كلمه آرام مي كرد و كمي تسلي ميداد آري با يك كلمه مادرم اگر دلم خون است كه اي كاش آن روز بودم و نمي گذاشتم قصه شما قصه كوچه و در و ديوار نوشته شود اما حال كه هستم تا آخرين قطره خونم از عزيز دلت جگر گوشه ات پسرت دفاع خواهم كرد و پيش مرگ او خواهم شد آري اويي كه هميشه زمزمه دلش فدا شدن براي برادرش بود چگونه مي توانست تحمل كند صداي آن لعين ابن لعين را كه براي سوزاندن دل برادرش با صداي بلند مي خواند امان نامه را آري امان نامه دلش شكست چشمانش باراني و با چشماني سر به زير وشرمنده ودلي غمگين در مقابل برادر و خواهر منتظر ايستاده اويي كه هميشه برادر را ارباب و مولا خطاب مي كرد نه برادر چگونه ميتوانست تحمل كند اهانت به برادر را زخم زبان را اويي كه از اولين لحظه زندگي به عشق برادر لب به سخن گشود و اولين كلمه ايي كه بر زبان جاري ساخت بعد از خدا يا حسين بود چگونه مي توانست تحمل كند بشنود امان نامه را امان از چه امان از عشق برادر امان از مهر خواهر امان از عزيزانش .................... ديگر تاب تحمل نداشت با امر و اجازه برادر آن لعين ابن لعين را پاسخ داد: بريده باد دستهايت و لعنت خدا بر تو و آن اماني كه براي ما آورده اي آري او پاي مولايش اربابش برادرش تا آخرين قطره خون ايستاد و واژه قطعه قطعه را به سخره گرفت او ايستاد تا به حرمت رد امان نامه و عظمت ومردانگي و وفا و مهربانيش با اينكه روز عاشورا با دو بال زيبايش به سوي معبودش پرواز كرد روز تاسوعا به نام ناميش خوانده شود و روز تاسوعا يادآور او باشد................... يا عباس ع آقاجان چه سريست بين تير و چشم بين دست و مشك بين قد رشيد و قبر كوچك بين لب تشنه و آب فرات و آب مرقد مطهر يا عباس ع التماس دعاي فرج
|
|