شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
117272
نام: سجاد
شهر: سریش آباد کردستان
تاریخ: 9/9/2013 10:45:02 PM
کاربر مهمان
  خدایا من نامردم ولی به اندازه حر نامرد نیستم این کارو با امام حسین(ع) کرد ولی امام حسین(ع) اونو بخشید.
117271
نام: حبیبه
شهر: نیستی
تاریخ: 9/9/2013 10:44:15 PM
کاربر مهمان
  آقای آوینی و حرف دلی ها
سلام
خدایا شکرت که با نصیب زیارت بودیم. امیدوارم زیارت غریب، منم گدای فاطمه،عطیه و در آخر من و دوستانم با معرفت و مورد قبولت بوده باشد.
برای همه ی کسانی که اهل حرف دل بودند، هستند و خواهند بود، دعا کردم.ان شاء الله به برکت دهه کرامت خدا همه را حاجت روا کند.
یکی از نکاتی که در این سفر یاد گرفتم خواندن دعای عالیةالمضامین بود که بعد از زیارت معصومین علیهم السلام رسیده است.
117270
نام: سایه
شهر: تنهایی(تهران)
تاریخ: 9/9/2013 10:24:20 PM
کاربر مهمان
  اول ی اطلاعیه من از این ب بعد با اسم سایه(تهران) کامنت میذارم.همون سایه از(تنهایی) هستم.
---------------------------
خواهرم زیبا از یزد امیدوارم مشکلتون حل بشه براتون دعا میکنم شمام
به نظرم بهترین کاری که میتونید انجام بدبداینه که از خدا کمک بخواین فقط همین
117269
نام: ا.میر
شهر: اراک
تاریخ: 9/9/2013 10:10:31 PM
کاربر مهمان
  از همه ی کسانی که این مطلب رو میخونن میخوام برام دعا کنن قسمتون میدم به فاطمه زهرا(س) که به راه راست بیام
117268
نام: رویا
شهر: اصفهان
تاریخ: 9/9/2013 9:59:22 PM
کاربر مهمان
  سلام.حالم اصلا خوب نیست .دوست داشتم ازدواج کنم ولی پدرم فقط به خاطر همشهری نبودن پسر نزاشت با کسی که دوست داشتم زندگی کنم.حالم اصلا خوب نیست .کاش کسی میتونست برا من کاری کنه.پسر از نظر ایمانی فوق العاده قوی بود ولی نزاشتن حتی بیاد خواستگاری......بدجوری زمین خوردم....................................
117267
نام: محسن
شهر: ایران
تاریخ: 9/9/2013 7:29:08 PM
کاربر مهمان
  دلم بدجوری گرفته ، برام دعا کنید.
117266
نام: منم گدای فاطمه
شهر: انتظار
تاریخ: 9/9/2013 7:04:19 PM
کاربر مهمان
  روابط دختران و پسران از نگاه قرآن و روایات

پدید آورنده : مرکز فرهنگ و معارف قرآن ، صفحه 22

مقدمه

روابط پسران و دختران جوان، در کشور ما به عنوان یک معضل اجتماعی مطرح است لذا بر اولیای خانه و مدرسه و به تبع آنها مسئولین فرهنگی و اجتماعی لازم است این مسأله را به طور علمی بررسی نمایند و از هر گونه تصمیم احساسی خودداری نموده و با شناخت کامل آسیب ها، زمینه ها و راهکارهای علمی و تخصصی با این انحراف برخورد نمایند زیرا به حکم «ولا تَقفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ» باید از پیروی هر چیزی که بدان علم نداریم پرهیز کنیم. در هر اعتقاد یا عملی که تحصیل علم ممکن است، پیروی از غیر علم حرام است و زمانی اقدام و ارتکاب عملی جایز است که دلیل علمی آن را تجویز نماید. برای بررسی این معضل با سؤال هایی روبرو هستیم: 1ـ چه نوع روابطی، معضل اجتماعی به شمار می رود؟ 2ـ چه آسیب هایی در این زمینه جوانان ما را تهدید می کند؟ 3ـ زمینه های این روابط آسیب زا چیست؟ 4ـ چه راهکارهایی برای پیشگیری و هدایت صحیح وجود دارد؟

روابط آسیب زا

ارتباط و برخورد پسران و دختران، امری اجتناب ناپذیر است زیرا بدیهی است که در جامعه، کوچه و خیابان، هنگام خرید و هنگام معاشرت ها و... نمی شود دیوار و حائلی بین دو جنس کشید. هنگامی که از روابط دختران و پسران به عنوان معضل اجتماعی و آسیب زا یاد می شود، منظور روابط پنهانی، غیر عادی و ناپخته ای است که به دور از هرگونه شناخت کافی بوده و به صورت هیجانی، تخیلات و رؤیاهای غیرواقعی صورت می گیرد. دختران و پسرانی که به منظور جلب توجه جنس مخالف و با هدف دوست یابی از بین آنان، ساعت ها در خیابان ها و اماکن عمومی از گوشه ای به گوشه دیگر می روند و بدون اینکه به روشنی بدانند به دنبال چه چیزی هستند، وقت و انرژی خود را تلف می کنند. گاهی اوقات افرادی مانند خود را می یابند و روابط نامتعادلی برقرار می کنند، لکن در نهایت با احساس سرخوردگی و بیهودگی و نیز احساس بیزاری از خود به خانه باز می گردند. تعالیم انسان ساز اسلام، این نوع روابط را نهی می کند نه اینکه زنان و دختران را از جامعه طرد نماید و از هر نوع حضور و فعالیت های آنان و برخورد و ارتباط زنان و مردان جلوگیری کند. اسلام، حفظ حریم میان زن و مرد، عفت و حیاء را مورد تأکید قرار می دهد. قرآن کریم یک نمونه از روابط سالم را بیان می کند؛ دختران حضرت شعیب برای سیراب کردن گوسفندان صبر کردند تا مردان از سیراب کردن گوسفندانشان فارغ شوند و به کناری بروند. و هنگامی که یکی از دختران شعیب از طرف پدر مأمور شد تا حضرت موسی را به خانه دعوت کند با کمال وقار و حیاء با موسی سخن گفت و حضرت موسی نیز بعد از قبول دعوت به دختر شعیب فرمود: راه را به من نشان بده و خودت پشت سر من بیا. برای اینکه ما دودمان یعقوب به زنان نگاه نمی کنیم. این الگوی شایسته به ما نشان می دهد که می شود زنان و مردان در جامعه با یکدیگر برخورد و تعامل داشته باشند و در عین حال حریم یکدیگر، حیاء و عفت خود را نیز حفظ کنند.
(ادامه دارد)
117265
نام: رها
شهر: بی کسی
تاریخ: 9/9/2013 6:35:11 PM
کاربر مهمان
  سلام
عطیه خانم: رسیدن به خیر. خوش به سعادتتون. خوش اومدین دوباره به حرف دل...
غریب عزیز از تنهایی: شاید واقعا کار اونا باشه. اما شما ببخشیدشون و از خدا هم بخواید هدایتشون کنه. باز هم میگم؛ برادر نامزدتون آدم بزرگی بوده که خانواده ی زنش رو تحمل کرده.
التماس دعا
117264
نام: نازنین زهرا
شهر: کرمان
تاریخ: 9/9/2013 5:51:05 PM
کاربر مهمان
  سلام دلم گرفته گفتم این جا مشکلم را بنویسم من ۱۶سال چند مادارم نزدیک هفده سال دیروز کسی که اولین با رفتیم پیشش که به من مشاوره درسی بده (ادم معروفی بود) اتفاقی بابامو دیده گفته اکه می خواهید به شما مشاوره درسی بدم یک میلیون بدید تازه بفرستمتون پیش مشاور ارشد(منظورم اینه که فرستادمون پیش زیر دستش ) اخه وقتی من رفتم برلی اولین بار پیشش مجانی حساب کرد و گفت از جلسه های بعد حساب کنید جلسه بع چون ترازم کم شد نرفتم پیشش هفته بعدش هم همین طور و یک هفته هم پول نداشتیم که بریم پیشش یعد طوری با ما صحبت کردکه نیازی به مشاوره با ما نداره خوب منم دل زده شدم نرفتم چون درس مدرسه ام خوبه معدلم تقریبا بیسته توقع داشتم یک خورده طوری رفتار کنه که برنامه خوبی بر درام می ریزه تا دیروز که بابامو دید حرف هایی که گفتم را به بابا م زد بابام یک خورده ناراحت شد مامانم هم ناراحت شد به همین دلیل سر یک موضوع الکی دعوا کردند تا امروز قهر بودند دوباره اموز بابابام سر یک موضوعی دعواش شد ا من اومدم اون ماجرا درست کنم مامانم رفته بود و هنوز خبری ازش ندارم یک مشاور باعث شد مامن بابام دعوا کنند مامانم بره منم دیگه حق داشتن مشاور را نداشته باشم برام دعا کنید مامان و بابام اشتی کنند دیگه دعوانکنند منم تو درسام موفق بشم ممکنه بگین چه بچه لوسی که مشاور میخواد اما من باید بگم چون نمره هام خوبه هوش خوبی دارم ولی ازشون استفاده نمی کنم مشاور می خاستم که کمکم کنه که اون هم این طور منو نا امید کرد به شما هم پیشنهاد می کنم هیچ وقت به بنده خدا رونزنید فقط به خدا توکل کنیدهرچند که خودم بلد تیستم
117263
نام: زیبا
شهر: یزد
تاریخ: 9/9/2013 5:45:04 PM
کاربر مهمان
  سلام.... دختری هستم 24ساله که تازه درسم تمام شده.ازیک خانواده مذهبی وچادری&تقریبا سعی کردم نمازشبامو تااونجای که بشه ترک نکنم تودانشگاه ازیه پسرشایدازروی ظاهرچون ازش شناختی نداشتم خوشم اومد ولی سعی کردم این علاقه روزیادجدیش نگیرم وقتی طرفم بعدازاتمام درسش به سربازی رفت ازطریق تلفن ازم خواستگاری کردولی گفت شرایط مناسب برای جلوآمدن نداره وخانوادش برای اون به خواستگاری نمیرن (شغل مناسب هم نداره)ومن هم که کمی ازقبل به اون علاقه داشتم اسرار کردم خانوادشو راضی کنه درغیراین صورت هیچ کاری نمیشه کرد من وجدانن ازاین که بااون رابطه حتی تلفنی داشته باشم رودوست ندارم ولی نمیتونم ازفکرشم بیرون بیام بهش گفتم به من زنگ نزنه واون هم تماس نمیگیره ولی وقتی مرخصی میاد باگوشیش پیام میده نمیتونم جوابشو ندم هیچ شناختی ازخودشو خانوادش ندارم بایدچه کارکنم که هم گناه نکنم همین که ازراه درست بشناسمش؟ازطریق آمدن خانوادش به منزل ماامکان نداره.بایدفراموشش کنم؟اون فقط درس خونده ورشته ی اون تامین شغلی نداره.1سال وچند ماه صبربدون اینکه بدونم خانواده ها همدیگه روقبول دارن یانه امکان داره؟تاچه حد میتونم باهاش درتماس باشم؟خواهشا راهی به من بگیدتاازاین بندخلاص بشم حس میکنم خداازم دورشده.میترسم اشتباه کنم منو به سمت خداببرید لطفا.میدونم این رابطه اساسا مشکل داره حالا چه کار بایدبکنم تازندگیم بوی خدابگیره
<<ابتدا <قبلی 11733 11732 11731 11730 11729 11728 11727 11726 11725 11724 11723 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved