شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
116442
نام: زینب
شهر: تهران
تاریخ: 8/20/2013 2:57:33 PM
کاربر مهمان
  خدایا آموختم هرگاه ناامید شدم تو باز آغوش باز انتظارم را می کشی که بسویت برگردم خدایا دوستت دارم...
مامانمو که بردم دکتر وقتی دکترها گفتن چاره ای جز عمل نیست یه لحظه دلم شکست غریبانه سرمو گذاشتم پایین .وقتی کنار مامانم رسیدم مامان گفت دکتر چی گفت گفتم گفت فعلا این دارو ها رو بخور توکل به خدا خوب می شی ان شالله ولی تو دلم غوغایی بود..خداجون ازت خیلی خحالت می کشم... از این می ترسم دیگه نگام نکنی ... بچه ها باور کنید شاممو چه جوری خوردم اصلا چی بود ولی یههویی حالم بد شد همه رو ریختم ... مامان گفت زینب چته نگاهش کردمو گفتم دارم خودمو واسط لوس می کنم رفتم تو بغلش و گفتم امروز خیلی خسته شدم بخاطر خستگیه ولی دلم بدجوری نگران بود .مامان باور کرد .. به قاب عکس بابا فقط نگاه کردم و یه آهی کشیدمو خوابیدم نمی دونم ساعت چن بود خواب دیدم یه عالمه شهدای گمنام دور برمه همه دارن نگام می کنن و من با حسرت نگاشون می کنم بچه ها تو میون اون همه شهید گمنام دنبال گمشده ام می گشتم ... ولی یه یهوهی از خواب بلند شدم دیگه هیچی یادم نبود ولی احساس کردم بابام بود ... گریه نکردم چون گفته بودید مثل زینب باید استوار باشم سعیمو می کنم پدر تا کی باید لحظه ها را بشمارم تا قشنگ ترین لحظه ام با تو فرا رسد .شاید تا فردا یا شاید تاآخر دنیا...التماس دنیا
116441
نام: سردرگم
شهر: ناکجا اباد
تاریخ: 8/20/2013 1:31:25 PM
کاربر مهمان
  اقامرتضی هوای منم جون ما داشته باش
116440
نام: pedrom
شهر:
تاریخ: 8/20/2013 1:29:39 PM
کاربر مهمان
  این متن و یه ناشناس برام فرستاده: به امام زمان دختری هستم از خوزستان که پزشکان از معالجه ام ناامید شدند شب در خواب حضرت زینب(س) را دیدم در گلویم آب ریخت شفا پیدا کردم ازم خواست اینو به 20 نفر بگم. این پیام به دست کارمندی افتاد اعتقاد نداشت کارشو از دست داد، مرد دیگری اعتقاد پیدا کرد 20 میلیون بدست آورد، به دست کسه دیگری رسید عمل نکرد پسرشو از دست داد اگر به بی بی زینب اعتقاد داری این پیامو برای 20 نفر بفرست 20 روز دیگه منتظر معجزه اش باش

*****************************
خادم سید مرتضی

باسلام
متأسفانه شبیه این مورد چند سالیست که بصورت پیامکی و اینترنتی پخش می شود بدون اینکه منبعی یا سندی دال بر وثوق آن وجود داشته باشد.

از شما نیز انتظار می رود که با بینشی عمیقتر این موضوعات را بررسی کرده و سپس پخش نمایید.

ومن الله التوفیق
116439
نام: طوبی للغرباء!
شهر: دهکده
تاریخ: 8/20/2013 11:51:32 AM
کاربر مهمان
  السلام علیک یا صاحب الزمان
سلام خدمت تمام دوستان عزیز.یه خواهش ازتون دارم.اگه دست نوشته زیبایی از هر شهیدی توی کامپیوتر یا هر جای دارید برای ما ارسال کنید تا این دست نوشته ها در اختیار عموم قرار بگیره.اجرتون با شهدا.

منتظرتون هستم در وبلاگ زیباترین نوشته های شهدا
www.moteahedin.blogfa.com
116438
نام: رها
شهر: شهرکرد-فرخشهر
تاریخ: 8/20/2013 11:34:07 AM
کاربر مهمان
  خسته و دلتنگم روزگار اون جور که دوست دارم پیش نمیره روزهایم همه تکراری غصه هایم روز به روز بیشتر و بیشتر نمیدونم چیکارکنم برایم دعا کن.
116437
نام: کمیل قربان نژاد
شهر: مازندران -آمل
تاریخ: 8/20/2013 11:13:49 AM
کاربر مهمان
  سلام ما همه عاشق شمائیم ولی حیف که از شما دوریم این دوری به معنی دوست نداشتن نیست ولی چه کنیم که همیشه بایستی شما رو از تلوزیون ببینیم میدونم این ارزوی بی خودی هست که ارزوی دیدار از نزدیک شما رو دارم مشکلات روز به روز داره بیشتر میشه فقر داره بیداد میکنه شاید یا بهتر بگم حتما مسئلت الهی بر اینه.بیشتر از این مزاحمتون نمیشم .فقط سید بزرگوار التماس دعا دارم شایدم این دنیا نتونم زیارتتون کنم ان شاالله باشه اون دنیا.التماس دعا و خدا نگهدارتون.
116436
نام: وجود
شهر: ال عبا
تاریخ: 8/20/2013 11:12:20 AM
کاربر مهمان
  هوالحق
سلام برسیدمرتضی وخاک پای مولاواهالی حرف دل خداقوت
سلام خواهری...شیداخانم به روی چشم نگران ثبت هانباشید
سلام برغریب ازتنهایی خواهر عزیزم درکت میکنم دوری سخته خدابهت صبربده اماچون میگذردغمی نیست انشائ الله سربازت به سلامت میره وبرمیگرده...امین
سلام بردیوونه ی امام رضا زیارت قبول خوش به حالت اینباررفتی زیارت سلام منه گدا به اقابرسون...التماس دعا
سلام براسما زهرابیت شهدا خواهرم ممنون از نوشته هات

برچهره ی دلربای مهدی صلوات
116435
نام: اسما زهرا
شهر: بیت الشهدا
تاریخ: 8/20/2013 10:59:33 AM
کاربر مهمان
 
اي فاتح خوبي ها گمنام تويي يا من؟؟

دريا دل بي پروا گمنام تويي يا من؟؟

يك كوه صلابت بود تابوت تو بر دوشم

هموزن شقايق ها، گمنام تويي يا من؟؟

در عاشقي و مستي صد گونه خطر كردي

شوريده دل شيدا، گمنام تويي يا من؟؟

من در قفس خويشم در فكر پس و پيشم

تو بي خبر از اينها، گمنام تويي يا من؟؟

در دام نيفتادی وز دانه گذر كردي

اي چشم و دل بينا، گمنام تويي يا من؟؟

من همنفس درد و انديشه ي بيمارم

تو همسخن زهرا ،گمنام تويي يا من؟؟

از آبروي نامت بر محو گناهانم

شد روزنه اي پيدا، گمنام تويي يا من؟؟

من گم شده در خاكم تو شهره در افلاكي

انصاف بده حالا گمنام تويي يا من؟؟

*** شهدا خیلی دوست داشتم اینجا بنویسم ..خیالتون راحت همه چی تو شهرآرومه... اما خودتون بهتر خبر دارین ...پس جز شرمندگی چیزی واس گفتن ندارم...حلالم کنید...

***سلام سید .. صاب خونه.. میدونم به سایتت سر میزنی ... نکنه من مهمون ناخونده باشم؟!
کاش منم دعوت شده.. باشم..
تو رو به جدت اگه ازم دلخوری و من ادب مهمون بودن رو نداشنم... بگو که برم گم شم...
دعات پشت و پناهم سید..
خودت میدونی چقدر دوستون دارم...

یاعلی مدد
116434
نام: اسما زهرا
شهر: بیت الشهدا
تاریخ: 8/20/2013 10:27:18 AM
کاربر مهمان
 
7878یه بدبخت سردرگم از شهر تاریکی:

سلام ... پدر و مادر هر چی باشن ...هر جور رفتار بدم با ادم داشته باشن ...به گردن ما حق دارن.. تو روایت هست اگه تمام عمرتو کنیز مادرت باشی به اندازه جبران سختی و رنج یک روز از نه ماه حمل تو نمیشه..
وقتی خدای بزرگ میگه به والدینت اف هم نگید .. خب خدا گفته و حتی اگه دوسشون نداریم باید تسلیم باشیم..و قلبمونو باهاشون مهربون کنیم..
ایمانتو قوی کن که بتونی دووم بیاری... حرفاتو با امام زمان (عج) بگو .. تنهات نمیذاره...
برابرشون صبرتو زیاد کن ..صلوات بفرست و متوسل به حضرت زهرا (س) شو... منم مدت زیادی درگیر این مساله با مادرم بودم ..وقتی میخواستم جوابشو بدم ..خودمو کنترل میکردم و مدام میگفتم فلانی خاک تو سرت مادرته .. برابر حرفاش فقط لبخند میزدم و میگفتم هرچیم بگی تو مادر خوب منی ... مگه یادم میره دو سال تموم بهم شیر دادی ..اذیتت کردم ... شبا نخوابیدی و پام بودی ... مگه یادم میره نه ماه از عمرتو اذیتت کردم..
بعد فکر میکنی تو خلوتم حالم خوش بود؟ نه فقط بغض میکردمو با خدا حرفامو میگفتم...
مثل شما عباداتمو که انجام میدادم همش حس میکردم یه جای کارم میلنگه... اما همیشه خدارو شکر میکردم که صبر داشتم و کاری نمیکردم که پشیمون بشم ... میدونم برات سخته ..سنتو نمیدونم .. اما اگه نوجونی حالت بدتره... اوج کم صبری و بی طاقتی..وای وای وای... اما ادم میتونه بر نفسش غلبه کنه...
با شهدا رفاقت کن..خیلی مشتین... قلبتو پر کن از محبتشون ...از خدا پر کن قلبتو... حرف هیشکی برات اهمیت نداره دیگه..
فقط و فقط رضای خدا رو میچسبی..
برات دعا میکنم...

7878دیوونه ی امام رضا:

زیارت قبول حق.. سلام ما رو به آقا برسونید ..التماس دعا

یاعلی
116433
نام: اسما زهرا
شهر: بیت الشهدا
تاریخ: 8/20/2013 10:04:26 AM
کاربر مهمان
 
7878 حسین از قم مقدس:

سلام زیارت قبول حق ... شهدای گمنام خودشون گمنامی رو انتخاب کردن ..هیچ وقت دعا نکنید خانواده پیداشون کنن...شهید گمنام ابراهیم هادی ...آخرین شهید مونده رو ارتفاعات رو برمیگردونه و خیلیم خوشحاله که به خونوادش تحویلش داده... یه شب ابراهیم با دوستاشه پدر شهید میاد بهش میگه ممنون پسرمو برگردوندی اما اون از تو دلخوره .. بخوابم اومده گفته تا وقتی گمنام بودم مادرم زهرا هر روز به دیدار من میومد. ..اما حالا خبری ازش نیست...
رفتید زیارت خانم فاطمه معصومه (س)،اگه بیاد داشتید سلام منو خدمتشون برسونید...

7878 زینب خانم از تهران:

سلام عزیزم ...از خدا نخواه پدر گرامیتون پیداش بشه... اگه بخواد خودش میاد... نمیدونم اگه خودم جای شما بودم واقعا بازم طرز فکرم این بود یا نه... اما وقتی جایگاه شما فرزند شهید خوشنام و پدر بزرگوارتون رو تصور میکنم ... از شدت شوق قلبم وامیسه...
با روح بابای نازنینتون ارتباط برقرار کنید و با درد دل کردن باهاشون آروم بگیرید.... وقتی داری به بابا فکر میکنی و دلتنگشی ... مطمئن باش روحشون کنارته ... مثل بقیه که با باباشون حرف میزنن شمام حرف بزن ... درد دلتو بهش بگو ... فکر نکن اون مثل باباهایی که ما می بینیمشون.. دست رو سرت نمیکشه... به حرفات گوش نمیده.. فکر نکن بابا فقط ازش یه قاب مونده... بابا زنده است ..فقط باید باور کنی حرف خدارو ... بابا شما رو.. ماها رومیبینه .. چشم نالایق و محدود ماست که توانایی دیدن ایشونو نداره... صبور باش زینب خانم گل ... بذار بابا سرش تو دامن مادرمون زهرا(س) باشه...
دنیا زود تموم میشه.. به امید روزی که بخاطر صبوریات...بخاطر خوب بودنات...و هوای مامانتو داشتنات .. تو جنت رضوان خدای بزرگ... شما کنار باباتون باشید... پای منبر ارباب حسین(ع)...
از باباتون بخوائید منم دعا کنن...که بسی محتاجم.


۷۸۷۸غریب از تنهایی:

سلام خواهرم صبوری کنید ...
دو سال که چیزی نیست ... انشاالله میره و زود تموم میشه برمیگرده..
سلامتی سربازای وطن "صلواااااااات"

<<ابتدا <قبلی 11650 11649 11648 11647 11646 11645 11644 11643 11642 11641 11640 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved