اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
115162 |
نام:
هادی
شهر:
کانال کمیل
تاریخ:
7/22/2013 5:41:30 PM
کاربر مهمان
|
افطـار هـا به کام ِ دلــــم تلــخ میشـــود اربابـــــــ ما گرسنه و تشنــه شهید شـد....
|
|
115161 |
نام:
صبر هفت شهر عشق
شهر:
هفت شهر عشق
تاریخ:
7/22/2013 5:35:44 PM
تاریخ ثبت نام: 7/11/2013
|
درب دل می زنم به نام حسن
سائل تشنه ام به جام حسن
رب رحمت به روى دل وا شد
شد به کام دلم کلام حسن
می رسانم به اهل صوم و صلاة
در بهار خدا، سلام حسن
در شب چارده نمایان بین
نه فلک جلوۀ تمام حسن
باز دل ها شد نمک گیرش
این بود عادت مدام حسن
سفره دار مدینه را عشق است
بذل و جود و کرم مرام حسن
افتخارم همین که در خلقت
نام من ثبت شد غلام حسن
ذکر خیرش نه حرف امروز است
از ازل شیعه شد به دام حسن
صلح او را قیام صبر بخوان
در سکوت و سکون قیام حسن
پر ز خون کاسه جهان بى او
بى ستون است آسمان بى او
نه حیاتم بدون او تأمین
نه مماتم بدون او تضمین
نه نمازم بدون او مقبول
نه دعایم بدون او آمین
نه جهادم بدون او پیروز
نه زکاتم بدون او تحسین
نه صیامم بدون او افطار
نه قیامم بدون او تمکین
نه تولى بدون او ممکن
نه تبرى بدون او تدوین
نه نمک بى ولایتش خوش طعم
نه شکر بى محبتش شیرین
نه نگاهى بدون او مشروع
نه صداقى بدون او کابین
نه جنانى بدون او در کار
نه جهانى بدون او تأمین
نه ریاضت بدون او توفیق
نه سعادت بدون او تبیین
عالم آشفته بى تولایش
آدم آورده سجده بر پایش
دلبر آشناى دیرینم
برده دل را ز عهد پیشینم
دردمند طبیب دوّارم
او دهد از مدینه تسکینم
آن کلیم آن مسیح آن یوسف
کرده وادار او به تمکینم
دین من مجتبایى الاصل است
حسنى مذهب است آئینم
دین اگر بى حسن شود عرضه
نه مسلمان نه شیعه، بى دینم
چهره اش را به ماه انگارم
جلوه اش را اله می بینم
آفتاب هزار منظومه
خنده اش چلچراغ تزئینم
نمکین مشرب و شکر شکن است
مست از آن جام شور و شیرینم
گر که از هیبتش بپا خیزم
خون شوق از ولایتش ریزم
سیرت او نمونه ی حیدر
صورت او شبیه پیغمبر
آنکه ممدوح حىّ سبحان است
وصف او را کجا و صد دفتر
نام او را خدا حسن بنهاد
که گلش خلق شد به حُسن نظر
چه حسن؟ پَروَرَنده ی احسان
چه حسن؟ حُسن سیره اش محشر
.خُلق را استوانه ی تقوى
خَلق را پشتوانه ی کوثر
جمع حُسن صفات زهرایى
مجتمع در وجود این سرور
از چنان خانواده ی پاکى
باید این گل چنین شود اطهر
نور او اظهر من الشّمس است
مهرش اکسیر جان و جان پرور
سرور انبیاست دلدارم
یوسف اولیاست دلدارم
چونکه وقت نماز می آید
از صلاتش فراز می آید
یارب از بس ملیح و خوش بالاست
در نظر سَروِ ناز می آید
دیدگانش سیه، رُخش اَبْیَض
اَبروانش تراز می آید
قامتش را شمایل محراب
سجده اش را جواز می آید
نور پیشانى اش چو مه ساطع
قمرش پیشواز می آید
گردنش نقره فام، لعلش سرخ
صحبتش دلنواز می آید
گونه هایش سپید و دندان دُرّ
صوت او
|
|
115160 |
نام:
فاطمه
شهر:
تویسر کان
تاریخ:
7/22/2013 5:33:49 PM
کاربر مهمان
|
خدایا...
در بین تمامی این تاریکی ها...
سختی ها...
شکست ها...
ودر میان ناامیدی این انسان ها...
من رنگ دیگر میگیرم...
رنگ امید
و دستم را بسویت درازمیکنم...
دست خالی برم نگردان...
نشانم بده که رنگ امید پیروز است...
ونشانشان بده که همه چیز دست توست...
همه چیز.
|
|
115159 |
نام:
سرباز ولایت
شهر:
تویسرکان- بهشت غرب
تاریخ:
7/22/2013 5:29:54 PM
کاربر مهمان
|
نمیدانم اینجاکه ایستاده ام تقدیر من است یا تقصیرمن،اما وقتی یافته هایم را با، باخته هایم مقایسه میکنم میبینم چون خدا را یافتم، هرچه باختم مهم نیست. آموختم که تمام ماجراهای زندگی فقط قانون عشق بازی خدا با ماست.
|
|
115158 |
نام:
صبر هفت شهر عشق
شهر:
هفت شهر عشق
تاریخ:
7/22/2013 5:25:20 PM
تاریخ ثبت نام: 7/11/2013
|
واژه های رنگ باخته!
در هیاهوی زندگی امروز انگار بسیاری از واژه ها، دیگر رنگ باخته . برادری، شرف، بزرگواری ... گویی به زمان دیگری تعلق دارند. به زمانی كه پدری درعین بی نیازی، می پرسد آنچه را كه می داند و پسر می گوید با آنكه می داند پدر بی نیاز است از شنیدن آن، تا كه شاید زمانی دیگر خسته ای چون من، تو، ما، بیگانگی خویش را با این كلمات بشكند ...
کتاب
# امیر المومنین علیه السلام : فرزندم درستی چیست ؟
حسن بن علی علیه السلام: پدر، درستی، از میان برداشتن بدی ها بوسیله ی نیكی هاست .
#- شرف چیست ؟
نیكی كردن به خویشاوندان و تحمل بدی ایشان .
#- جوانمردی چیست ؟
پاكدامن بودن ...
#- پستی چیست ؟
به چیزهای خرد نظر داشتن و از اندك چیزی دریغ ورزیدن .
#- كرم چیست ؟
بخشیدن قبل از خواستن ...
#- فرومایگی چیست ؟
راحت خود را خواستن و به همسر بی اعتنایی كردن .
#- جود چیست ؟
بذل و بخشش در حال تنگ دستی و توانگری.
#- بخل چیست ؟
آنچه كه داری را شرافت(خود) پبنداری و آنچه كه انفاق می كنی را تلف شده بدانی.
#- برادری چیست ؟
وفاداری در سختی و آسایش.
#- ترس چیست ؟
دلیری بر دوست و گریز از دشمن .
#- غنیمت چیست ؟
گرایش به تقوی و پارسایی در دنیا ، كه نیكو غنیمتی است .
#- بردباری چیست ؟
خشم را فرو خوردن و خویشتن دار بودن .
#- بی نیازی چیست ؟
دلخوش بودن به قسمت الهی ، اگر چه اندك باشد ...
#- فقر چیست ؟
حریص بودن بر هر چیزی ...
#- ذلت چیست ؟
وحشت از حقیقت و راستی ...
#- رنج بیهوده چیست ؟
سخن گفتن در باره ی چیزی كه به دردت نمی خورد .
#- بزرگواری چیست ؟
در عین تنگدستی بخشیدن و گذشت از بدی ها .
#- خردمندی چیست ؟
حفظ آن چیزی كه به تو سپرده شده ...
#- بلند مرتبگی چیست ؟
انجام زیبایی ها و دوری از زشتی ها .
#- دوراندیشی چیست ؟
بسیار بردبار و بودن و با نزدیكان با نرمی رفتار كردن .
#- سفاهت چیست ؟
پیروی از فرو مایگان و همنشینی با گمراهان ...
#- محرومیت چیست ؟
از دست دادن بهره ای كه به تو داده شده است ...
#- نادانی چیست ؟
شتاب در دستیابی به فرصت ها قبل از اینكه امكان پذیر باشد و نیز خودداری از پاسخ گویی(نسبت به آنچه می دانی) و چه نیكو یاوری است سكوت در بسیاری از مواقع، هر چند كه سخنور باشی.(تحف العقول؛ صفحه 225)
* * * * *
كمی كه به واژه
|
|
115157 |
نام:
قاصدک
شهر:
ملائک
تاریخ:
7/22/2013 5:17:59 PM
کاربر مهمان
|
یاحق سلام بر همگی طاعات و عباداتتون قبول باشه انشاالله دوستان عزیز، ما چندتا دانشجو هستیم که چندتا از رزمنده های بزرگوار دفاع مقدس شهرمون رو دعوت کردیم واسمون از خاطرات جبهه تعریف کنند. مهمانی شهداست...شما هم دعوتید... البته روز و ساعتش دقیقا مشخص نیست ولی یا چهارشنبه یا پنجشنبه همین هفته ست،مکانش هم گلستان شهدای شهر اصفهان هست، دوباره اطلاعات دقیقشو میدم بهتون که تشریف بیارین البته اگر دوست داشته باشید؟!...مطمئنم هرکس بیاد بهش خوش میگذره...خواستیم این خاطره ی قشنگ و به یاد موندنی رو با شما سهیم بشیم...منتظرتون هستیم... خدا پشت و پناه نگاه های قشنگتون یا علی...یا علی...
|
|
115156 |
نام:
ن.خ.م
شهر:
تبریز
تاریخ:
7/22/2013 5:10:45 PM
کاربر مهمان
|
هرکی بتونه یه صلوات بفرسته که ترکش بکنم
|
|
115155 |
نام:
ن.خ.م
شهر:
تبریز
تاریخ:
7/22/2013 5:07:00 PM
کاربر مهمان
|
من چند وقتبه که گناه بزرگی رو مرتکب می شم.توروخدادعابکنین تا ترکش کنم.
|
|
115154 |
نام:
صبر هفت شهر عشق
شهر:
هفت شهر عشق
تاریخ:
7/22/2013 5:05:01 PM
تاریخ ثبت نام: 7/11/2013
|
ادامه نکاتی پیرامون شب قدر:
شب، بُراقِ عروجِ سالكان
بخش مهمّي از فيوضات معنوي و الهي، طبق بيان قرآن كريم، در شب افاضه شده است.
تنزّل قرآن در شب پربركت و مبارك قدر است ﴿إنا أنزلناه في ليلة القدر﴾[6] ، ﴿إنا أنزلناه في ليلة مباركة﴾ ، إسراء و معراج انسان كامل نيز در شب است:
﴿سبحان الذي أسري بعبده ليلاً من المسجد الحرام إلي المسْجد الأقصي الذي باركنا حوْله﴾.
موساي كليم(عليهالسلام) نيز شبانه در محضر خداوند به ضيافت و مهماني ميرود. ﴿وواعدنا موسي ثلاثين ليلة وأتممناها بعشْرٍ فتمّ ميقات ربه أربعين ليلة﴾
چهل شب، مهمان خداوند بود و از فيوضات الهي بهرهمند گرديد، كه تورات نيز از آن جمله است.
گرچه انسان در روز، هم در محضر خداست ولي فيض شب، بهره خاصّي است كه نصيب انسان ميشود. حضور و توجّه و تمركز انسان در شب زياد است و همين سبب قوّت و ازدياد فيض ميشود.
نشئه زندهداري شب و مناجات و دعا و خضوع شب، نشئه خاصّي است كه باخضوع و مناجات و ذكر روز فرق دارد ﴿إن ناشئه الليل هي أشدّ وطأً وأقوم قيلاً﴾ وبه همين جهت است كه خداوند به رسول خود فرمود:
﴿ومن الليل فتهجد بهنافلةلَكَ عسي أنْ يبْعثك ربك مقاماً محموداً﴾ سحر خيز باش و شب راازدستمده؛ زيرا كه نافله شب، خضوع و حضور شب، بعثت تازهاي است
براي تو و اگر ميخواهي كه به مقامي والا و محمود مبعوث شوي، شب را رهانكن.
روايتي پرفروغ از امام حسن عسكري(عليه السلام)
يكي از بيانات امام يازدهم، حسن بن علي(عليهما السلام) كه استاد علاّمه طباطبايي(رضوان الله تعالي عليه)
آن را بسيار پرفروغ و روشن و از غُرَر احاديث ميدانستند اين است كه فرمودند: إن الوصول إلي الله عزوجلّ سفر لايدرك إلا بامتطاء الليل اگرچه همه
روايات اهل بيت(عليهم السلام) نور است، ولي در بين سخنان آن بزرگان، بعضي نورانيترند و از غرر روايات شمرده ميشوند و اين روايت شريفه نيز از همان سنخ است.
آن حضرت(عليه السلام) ميفرمايد كه سير به سوي الله و حركت به سمت خدا، سفري است كه جز با زنده داشتن شب ميسّر نيست. با مركب روز كه سبح طويل دارد:
﴿إن لك في النهار سبحاً طويلاً﴾نميشود اين سفر سنگين را طي نمود. بايد شب را مركب پرتوان خود در اين سفر الهي قرار داد.
تلاوت قرآن و خضوع در حضور خداوند، و محاسبه اعمال گذشته و تصميم قطعي براي آينده، در دل شب تار ميسّرتر است و لذا مردان الهي حدّاكثر بهره را از
شب ميبرند، عُمّار اللّيل ومَنار النّهار ، امّا الليل فصافّون أقدامهم، تالين لأجزاء القرآن ، طوبي لنفسٍ... وهَجَرَتْ في الليل غُمْضَها ،إنّ داود(عليهالسلام) قام في مثل هذه الساعة من الليل...
استاد حكيم، الهي قمشهاي(رضوان الله عليه) كه اهل معنا و تهجّد و عرفان بود، چنين سروده است:
چه خوش است يك شب بكشي هوي را ٭٭٭٭ به خلوص خواهي زخدا خدا را
به حضور خواني ورقي ز قرآن ٭٭٭٭ فكني در آتش كتب ريا را
شود آنكه گاهي بدهند راهي ٭٭٭٭ به حضور شاهي چو من گدا را
|
|
115153 |
نام:
صبر هفت شهر عشق
شهر:
هفت شهر عشق
تاریخ:
7/22/2013 5:01:26 PM
تاریخ ثبت نام: 7/11/2013
|
ادامه نکاتی پیرامون شب قدر:
كتاب حكمة الاشراق سهروردي به تعبير خودش و نيز به تعبير مرحوم صدرالمتألّهين، قرة العيون اصحاب معارف در مبدأ و معاد است.
او ميگويد خلاصه اين مطالب را خداي متعالي، يك شبه به من آموخت. پس ميشود كه يك شبه ره چندين ساله
را پيمود و البتّه هيچ كس مانند رسول اللهصلي الله عليه و آله و سلم ره شش هزار و اندي آيه را يك شبه طي نكرد.
آيات قرآن كريم، خلاصه جهان تكوين است و هيچ حقيقتي در عالم نيست كه قرآن، حاوي آن نباشد و به آن نظر نداشته باشد، خواه بر اساس دلالت ظاهر و خواه بر مبناي دلالت باطن.
نه تنها شيخ اشراق، بلكه عدّه ديگري از عرفا و حكماي الهي و اسلامي نيز به اين فيض رسيدهاند.
آنها كه شاگردان ويژه انبيا و اوليايند، گاهي نسيم نفحات الهي به مشام جانشان ميرسد، ليكن گرچه خوش ميدرخشد، ولي دولت مستعجل است ودوامي ندارد.
اگر رسول خداصلي الله عليه و آله و سلم يك شبه راه قرآن را پيمود و خزينه الهي را بازديد كرد، شاگردان آن حضرتصلي الله عليه و آله و سلم نيز با
پيمودن راه آن انسان كامل و بزرگ ميتوانند بسياري از معارف قرآني و جهان بيني را يك شبه بفهمند و بيابند.
اين راه به روي انسانهاي سالك بسته نيست، ليكن شرطش آن است كه:
بدادم عقل را ره توشه از مي ٭٭٭٭ به شهر هستياش كردم روانه
اگر اين خودِ ظاهري به ميخانه رفت و لعل ناب بجوش آمد و انسان، از راه دل سفر كرد و در معرفت نفس
كوشيد، ميتواند شب قدري داشته باشد و بخشي از انوار الهيّه را اجمالاً بيابد كه تفصيلش كتابي باشد.
همانطور كه اصل حقيقت قرآن بدون حجاب، مشهودِ پيامبر اكرمصلي الله عليه و آله و سلم و نيز كسي كه
به منزله جان پاك آن حضرت است ميباشد و براي
انسانهاي عادي در حجابهاي لفظ و مفهوم ذهني و وجود مثالي يا برتر از آن ظهور ميكند، روزي نيز كه تأويل قرآن محقّق ميگردد وبهشت كه درجات آن به
عدد آيات قرآن است، به چهره اولياي الهي گشوده ميشود، حقيقت اهل بيت(عليهم السلام) كه همان حقيقت
قرآن است و هرگز از يكديگر جدا نميگردند، بدون
حجاب، براي خودشان روشن است و در پرده حجابهاي
گوناگون، براي ساير اهل بهشت كه در معنا اهل قرآن بودهاند ظهور ميكند.
شايد از همين جهت است كه شعراني در «يواقيت» از محيالدين و شيخ ابنابي منصور نقل ميكند كه اصل شجره طوبي در منزل امام علي بن ابي
طالب(عليهالسلام) است چون درخت طوبي حجاب مظهر نور فاطمه زهرا(عليهاالسلام) است و هيچ خانه و مكان و درجهاي از درجات بهشتهاي هشتگانه نيست مگر آنكه در آنجا، فرعي از شجره طوبي است.
شب، بُراقِ عروجِ سالكان
بخش مهمّي از فيوضات معنوي و الهي، طبق بيان قرآن كريم، در شب افاضه شده است.
تنزّل قرآن در شب پربركت و مبارك قدر است ﴿إنا أنزلناه في ليلة القدر﴾[6] ، ﴿إنا أنزلناه في ليلة مباركة﴾ ، إسراء و معراج انسان كامل نيز در شب است:
﴿سبحان الذي أسري بعبده ليلاً من المسجد الحرام إلي المسْجد الأقصي الذي باركنا حوْله﴾.
<br
|
|