اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
114952 |
نام:
عبدالله نادم
شهر:
زمین
تاریخ:
7/20/2013 4:41:54 AM
کاربر مهمان
|
نام: m شهر: شهر مقدس ایران
سلام
دوست عزیز شهیدانی که فرموده اید از همین آب و خاک برخواسته بودند و همه متولدین دوران طاغوت بودند که با روح امام زنده شده بودند.
همه مردم ایران هم گدا وو بدبخت نیستند.
در بین همه مردم شهر ها در همین روزگار افراد موفقی میبینی که با نداری کنار آمده و به چه دارائی هائی رسیده اند
انصاف داشتن برای همه خوب است.
حق گرفتنی است.
باید تلاش کرد تا به جائی رسید.
باید دست آوردها را هم دید و مشکلات را نیز بیان کرد.
موفق باشید
|
|
114951 |
نام:
الهام
شهر:
تهران
تاریخ:
7/20/2013 4:18:21 AM
کاربر مهمان
|
سلام من حدودا ۳۲سالمه ازوقتی که یادم میاد دارم زجر میکشم ناشکری نمیکنم تنها امید زندگیم دخترمه که ۱۵سالس من ازدواج اولم منجر ب مطارکه شد از دست حرف وحدیثا باز ازدواج کردم اما از زندگیم راضی نیستم فقط تحمل میکنم شوهرم اصلا منو درک نمیکنه توروخدا برام دعا کنید ب ارامش برسم
|
|
114950 |
نام:
آفتاب آبی
شهر:
تاریخ:
7/20/2013 4:06:14 AM
کاربر مهمان
|
خدا...از تو فرار می کنم و جز تو جایی را برای پناه بردن ندارم
|
|
114949 |
نام:
مهرداد نصرتی
شهر:
تهران
تاریخ:
7/20/2013 1:11:17 AM
کاربر مهمان
|
با سلام من نیاز به آهنگ یا سرود نیروی هوایی دارم که با ایت متن است بلند آسمان جایگاه من است ..... علی مرد حق چون که شاه من است رسول خدا نور ماه من است .....
|
|
114948 |
نام:
فاطمه
شهر:
بوشهر
تاریخ:
7/20/2013 12:07:32 AM
کاربر مهمان
|
نمی دونم چی بگم اینو میدونم که جا موندیم از قافله ی شهدا
|
|
114947 |
نام:
منم گدای فاطمه
شهر:
انتظار
تاریخ:
7/19/2013 11:40:48 PM
کاربر مهمان
|
به نام الله
یه روز و روزگاری یه دنیای خیلی قشنگی داشتم،یه دنیای سراسر نور ،سراسر عشق ،سراسر دلدادگی ،سراسر آرامش، سراسر امنیت،خلاصه یه دنیایِ غیرقابل توصیفی داشتم، سراسر یادو ذکر خدا و امام زمان،همیشه دعام این بود که خدا یه دوست خوبِ اهل دل سر راهم قرار بده که موجب تعالیِ هرچه بیشتر روحم شه ولی... سه سال پیش اواسط ترم اول با یه دختری تو حوزمون آشنا شدم که حس کردم همون دوستیه که آرزوشو داشتم، هدف و قصدمم از دوستی باهاش این بود که حس کردم منو به خدا نزدیکتر میکنه ولی... دوست شدن باهاش همانو دور شدن از خدا همان... بدجور از خدا دورم کرد بدجور... اون با خودخواهیاش همه چیزمو ازم گرفت،همه دارو ندارمو ازم گرفت، دنیای قشنگ و رویاییمو ازم گرفت، دیگه نمازام نماز نبود،دیگه دائم الذکر نبودم، دیگه خدا واسم کمرنگ شده بود،دیگه وقتی نامِ مهدی فاطمه میومد اشک تو چشام حلقه نمیزد، دیگه رابطم با شهدا اونجور که باید نبود، دیگه از نمازِ شب خبری نشدو...بگذریم ،بعد از صحبت با یکی از اساتید اهل معنام گفتن رابطتون رو قطع کنید اولش دلم به حالش سوخت واسه همین همون اول رابطمو باهش بهم نزدم ولی بعد مدتی دیدم به قول استادمون من وظیفم اینه که خودم رو نجات بدم واسه همین رابطمو باهاش کم و بعدم قطع کردم ولی نمیتونم ازش بگذرم، دلم میخواد ولی نمیتونم، نمیتونم...
چند دقیقه پیش تو دلم گفتم سارا خدا ازت نگذره که همه چیزمو ازم گرفتی و بد زمینم زدی بد...جوری که دیگه نمیتونم واستمو به راه بندگیم ادامه بدم،بد جوری زمینگیر شدم،هرچی سعی میکنم دیگه نمیتونم اون دنیایِ قشنگِ از دست دادمو به دست بیارم...نمیتونم ازت بگذرم...نمیتونم...
"یک لحظه" من غافل شدم "صد سال" راهم دور شد...
دعا کنید خدامو که همه زندگی و دارو ندارمه به دست بیارم...
یاحق...
یا علی... حاضرم جونمو بدم ولی خدامو از دست ندم،امام زمانمو از دست ندم،حسینمو،فاطممو،علیمو،نمازمو،ذکرمو،سجودمو،قنوتمو...
کاش سارا جونمو میگرفت ولی خدامو ازم نمیگرفت...
به خودشم گفتم،گفتم حاضرم تمام زندگیمو بدم تمام عمرمو بدم ولی به یک ثانیه و یک لحظه قبل از دوستی با تو برگردم که دیگه تورو واسه دوستیم انتخاب نکنم ولی چه کنم که نمیشه...و حیف و هزار افسوس که نمیشه...:((حیف که نمیشه تمام اتفاقاتی که افتاد رو بگم و این چند بند نمیتونه تمام زجری که تو این دوستی بخاطر دوری از خدا کشیدم رو بیان کنه)
نمیتونید درکم کنید چون شما اون زهرای قبل از دوستی با سارارو ندیده بودید ،قشنگیه دنیاشو حس نکرده بودید...:(
بعضی وقتا به خدا با گریه میگم خدایا یادش بخیر چه روزای قشنگی باهات داشتم سراسر لحظه هامو تو پر کرده بودی...یادش بخیر...
(این کامنتو قبل از کامنت شماره114946گذاشته بودم ولی ثبت نشده بود)
|
|
114946 |
نام:
خواب کوتاه
شهر:
تاریخ:
7/19/2013 11:29:27 PM
کاربر مهمان
|
شک می کنم حتی به عشق. حتی به آسمون. وقتی که از هم خسته ایم. وقتی رعایت می کنیم.خدا کو؟ خدایا دیگه دوستم نداری؟ بدون تو نمی تونم توی این دنیا بمونم. تنها شدم من. ببین نا ندارم. به یادم می آری گناه منو، غریبه نبودی نداشتی هوامو، مگه توی قلبم دوست نداشتم.
|
|
114945 |
نام:
آفتاب آبی
شهر:
تاریخ:
7/19/2013 11:25:31 PM
کاربر مهمان
|
به خدا تا اندازه ی امیدوار باش
که جرات گناه کردن پیدا نکنی
و از اون تا اندازه ی بترس
که از رحمت اون ناامید نشوی
--------------------
شیدا بزرگوار سلام و خدا قوت.. بنده آقا هستم...می بخشید ...
رو سیاهم ولی دعا میکنم ایشالله خداوند توفیق بده در راهی که در پیش داریم ثابت قدم باشیم
ختم صلوات ها و قرآن هاتون کم نظیره...من هم در وبلاگم این برنامه هارو دارم که چندین سال پیش از همین سایت یاد گرفتم...
ایشالله زندگیتون عجین با نور و معرفت قرآن و اهل بیت ع باشه...
--------------------
خواهر گرامی بانو زینب از یک وجب خاک..سلام و درود..ممنونم از نوشته های مختصر و مفیدتون....
--------------------
جناب سیف الدوله ....خدمتتون سلام مجدد و عرض ارادت دارم....خدا قوت
--------------------
آتنای بزرگوار سلام....همچنان منتظر بازگشت شما هستم..
وقتی به گذشته نگاه میکم میگم چرا؟
کاش وقتی به آینده نگاه میکنم بگم : چرا که نه؟
--------------------
منم گدای فاطمه بزرگوار...منتظر و صبر گرامی ... دستتون درد نکنه..
آرزوی سلامتی و بهروزی برا همتون دارم...
بهشتی شوید یا حق
|
|
114944 |
نام:
سارا
شهر:
فارس
تاریخ:
7/19/2013 10:39:14 PM
کاربر مهمان
|
دلم گرفته دلم تنگ شده
|
|
114943 |
نام:
سیمرغ
شهر:
ری
تاریخ:
7/19/2013 10:07:16 PM
کاربر مهمان
|
سلام بچه ها نماز وروزتون قبول بیام امشب مجردا رو یاد کنیم وبراشون دعا کنیم.
|
|