شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
114122
نام: بوی سیب
شهر: مطلع الفجر
تاریخ: 7/8/2013 4:06:05 PM
کاربر مهمان
  *** دل نوشته های شعبانیه(2)

- وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِيرُكَ عَلَيَّ يَا سَيِّدِي فِيمَا يَكُونُ مِنِّي إِلَى آخِرِ عُمْرِي مِنْ سَرِيرَتِي وَ عَلانِيَتِي وَ بِيَدِكَ لا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيَادَتِي وَ نَقْصِي وَ نَفْعِي وَ ضَرِّي

سرورا، سرنوشتم دست توست و هر عملی تا واپسین دم حیاتم، نهان و عیان از من سر بزنه، تو می دونی. و سود و زیانم فقط و فقط به دست توست نه دگری...

- الَهِي إِنْ حَرَمْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَرْزُقُنِي وَ إِنْ خَذَلْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُنِي إِلَهِي أَعُوذُ بِكَ مِنْ غَضَبِكَ وَ حُلُولِ سَخَطِكَ

معبودا، اگه منو از رزقت ناکام گردانی، کی می تونه بهم روزی بده؟ و اگه به خوارم کنی، کی می تونه یاریم کنه؟ معبودا، از خشمت و فرود اومدن کیفرت به خودت پناه برم...

(فَارحَم ذُلّی: به خواری من رحم کن)
114121
نام: مهسا.راستین
شهر: حرف دل
تاریخ: 7/8/2013 4:04:33 PM
کاربر مهمان
  سلام دوستان*مارال عزیز معلومه که دارم تمرین میکنم که حالم خوب بشه اما سه روز دیگه تولدش بود یادش بخیر...ولش کن نمیخوام کسی رو ناراحت کنم.داشتم میگفتم حالم بهتره اما گاهی میرم تو خودم ولی چند تا سرگرمی واسه خودم تهیه کردم که یادم بره.فیلم کتاب جدول هرچی...*محتاج دعا تولدت مبارک شرمنده ام که کاری ازم برنمیاد واسه دل پراز دردت اما دعا میکنم هرچی خیره پیش بیاد.*آیه جان علیک سلام.
114120
نام: زينب
شهر: اصفهان
تاریخ: 7/8/2013 4:01:11 PM
کاربر مهمان
  سلام خدمت وجود از ال عبا گرامي اسم مادرم و خواهرم ثبت بشه متشكرم و موفق باشي
114119
نام: محتاج دعا
شهر: تهران
تاریخ: 7/8/2013 3:57:32 PM
کاربر مهمان
  سلام و عرض ادب و احترام به همه اهالی خوب حرف دل!
دلم نیومد این همه مهربونی و حرف قشنگ رو بخونم و جواب ندم...
دوستان گرامی :
آیه مهربونی خیلی سپاسگزارم و امیدوارم که خداوند مهربون راهی رو جلوی پای خودت و دختر دلبندت بذاره که سراسر خیر و صلاح و عاقبت بخیری و سعادت و خوشبختی باشه...عزیزم خوشبختی تو آرزوی منه و برای آمرزش روح عزیز از دست رفتت فاتحه میخونم...
مارال خوب و مهربون خواهر عزیزم سپاس سپاس انشاءالله خدا بهترینها رو برات مقدر کنه...
برادر گرامی و محترم مجنون مهدی من هم امیدوارم که خداوند هر حاجت شرعی و نیت خیری که داری الساعه برآورده بخیر بفرماید و قلب شما شیعیان و مخلصان و منتظران واقعی حضرت رو با ظهورش شاد بفرماید...من ارادتمند و مخلص و دست به دامان مولایم آقا صاحب الزمان هستم و روزی نیست که برای سلامتی و شادی و تعجیل در فرجش صدقه ندم...و روزی نیست که بدون سلام به حضرتش روزم رو آغاز کنم باور کنید یادم نمیاد حتی یک روز رو بدون سلام و عرض ادب به آقا ولیعصر (عج) شروع کرده باشم...ولی چه کنم که من خیلی گناهکارم و آقا قطعاً بخاطر قل و زنجیر گناهانم شفاعتم رو نمیکنه... به هرحال توکل برخدا هر چه که خدا بخواهد...راضیم به رضای او... از روضه ها و ذکرهای خوبی که می نویسید متشکرم دلم نمیخواد به زحمت بیفتید ولی هربار میخوام به شما و هود گرامی (یاعباس) بگم برام یه روضه باب الحواحج آقا ابوالفضل عباس (ع) بخونید...ولی باز از خیرش میگذرم...محرم سال پیش مراسم روضه و زیارت عاشورا داشتم خیلی ها رو دعوت کردم ولی هیچکس نیومد...رفتم توکوچه هر کس رد میشد ازش التماس میکردم توروخدا بیاید خونه من مراسم زیارت عاشورا دارم...با التماس و التجا دو نفر غریبه رو آوردم...خیلی ها رو دعوت کرده بودم...هرکس یه بهانه ای آورد...روضه خون که اومد هیچکس نبود من زدم زیر گریه و گفتم خانم شما شروع کنید روضه بخونید من مطمئنم که خانم فاطمه زهرا(س) الان تو مجلس پسرشون هستند...و خانم روضه خون هم با یک شور و اشتیاق وصف ناپذیری شروع به روضه خونی کرد...انگار که جمعیت انبوهی اونجاست...اون روز هم خیلی دلم شکست که اینقدر نالایقم که حتی کسی توی مراسم عزای پسر زهرا که من بانی اون باشم نمیاد...واقعاً من خیلی گناهکارم... دیگه باورم شده که هیچ سهمی پیش ائمه اطهار و معصومینی که با تمام وجود بهشون معتقدم ندارم و اصلا منو نمی بینن و نگاهم نمیکنن... ولی باز من دست بردار نیستم و بازم چله زیارت عاشورا میگیرم...چله یاسین...چله واقعه... چله فلان ذکر...چله فلان کار...چله فلان نیت... چله چله چله
باور کنید اینهارو نمیگم که کسی دلش به حالم بسوزه ، بیشتر میگم انگیزه ای باشه برای اونهائی که زود ناامید میشن زود میبرن زود قهر میکنن زود راه رو عوض میکنن...در روز چقدر از این پیامهای دوستان که بخاطر یه مشکل شاید نه چندان سخت و یا مهم و یا حاجتی که نیاز به زمان داره اینقدر با عجز و ناله و ناامیدی از توکل به خدا و رحمت پروردگار و شفاعت ائمه ناامید میشن؟! میگم که بدونن به هرحال زندگی در گذره و اگر ما سخت بگیریم قطعاً چیزی از خواست خدا و تقدیر عوض نمیشه و خداوند خیر و صلاح و خوبی همه بنده هاشو میخواد...ولی پذیرش این موضوع از بنده ای که کم طاقته ، گناهکاره ، کم ظرفیته... کمی سخت به نظر میرسه...برا همتون بهترینهارو از خدا میخوام و امشب قبل از تلاوت یاسین اسم همتون رو از ته دل صدا میزنم...
114118
نام: هیچ..
شهر: ناکجا...
تاریخ: 7/8/2013 3:30:35 PM
کاربر مهمان
  داغونم...درگیرم...اعصابم خورده...
خسته ام...
اصلا حالم بده!!!
حتی خجالت میکشم با خدا حرف بزنم..
اصلا روم نمیشه دیگه آسمونو نگا کنم بهش بگم ببخشید..
هر وقت میام یه یه ذره با خدا حرف بزنم بهش بگم ببخش,خودم میزنم تو دهن خودم میگم خفه شو!!!دیگه هرچی یه حدی داره!!!جلو چش خدا... با این که کامل حواست هست که داره میبیندت..همون موقع که داری کثافت کاریتو میکنی کاملا حس میکنی داری میبیندت ... ولی باز کار خودتو میکنی !
دیگه ببخشید گفتنت چیه؟؟؟؟
دیگه ناراحتیتی چیه بدبخت!!صد بار خدا به زور خواست جلوتو بگیره...وقتی اصرار میکنی که یه غلطیو بکنی دیگه برو بمیر بعدش!نیا بگو ببخشد!!حالم دیگه داره از خودم بهم میخوره!!!
من این نبوما...اینجوری نبودم...اینجوری شدم!
حقمه!!!!
حالم خوب نیست!
دعا لازم دارم...
114117
نام: NODEL
شهر: اهواز
تاریخ: 7/8/2013 2:56:22 PM
کاربر مهمان
  عشقمو میخوام
114116
نام: بوی سیب
شهر: مطلع الفجر
تاریخ: 7/8/2013 2:42:33 PM
کاربر مهمان
  *** دل نوشته های شعبانیه(1)

وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ...

خدای من صدای من و نالمو بشنو الان که دارم زار می زنم. روتو به من کن ببین دارم باهات نجوا می کنم. ببین دارم به سمت تو فرار می کنم...

...وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ مُسْتَكِينا لَكَ مُتَضَرِّعا إِلَيْكَ رَاجِيا لِمَا لَدَيْكَ ثَوَابِي وَ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَ تَخْبُرُ حَاجَتِي وَ تَعْرِفُ ضَمِيرِي...

(خالق من)وایسادم جلوت دستمو دراز کردم و زار می زنم؛ چونکه امید دارم به همه داشته هات. خودت که می دونی تو دلم چه غوغاییه (اله من)

فاغث یا غیاث المستغیثین
114115
نام: مجنون مهدي(عج)
شهر: كوفه!
تاریخ: 7/8/2013 2:38:31 PM
کاربر مهمان
  سلام وعلي ال ياسين....


محتاج دعاي گرامي...بزرگوار سلام برشما ورحمت بران مادري كه شما را پرورد وسلام ودرود خدا بر ان پدري كه با دسترنج خويش نان حلال به شما وسر سفره خانوادتان اورد....


ازصميم قلب طلب آمرزش براي پدر ومادرتان ازخداوند مي طلبم وخداوند را به حق صاحب ومولاي مهربان قسم مي دهم دراين ماه رمضان كريم سر سفره آقا ابا عبدلله الحسين (ع) وهمنشين اهل بيت قرار دهد.


بزرگوار فكر ميكنم گره كار شما دردستان مولاست...به او متوسل شويد!

واين را نيز بدانيد اگركاري با مشكلات همراه است خيري دران است كه مصلحت ان فقط نزد ايزد يكتاست...پس زياد اسرار نكنيد وبسپاريدبه دست او وازمولاي مهربانيها مدد بگير...

سعي كن هرشب نماز امام زمان (عج) بخواني ....به اميد اينكه فرجي درگره كارتان حاصل ايد...

جسارت بنده را به بزرگي خودتان عفو كنيد...

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سلام بر حرف دل!و...


التماس دعاي فرج
114114
نام: دوستت دارم خداجون
شهر: مشهد
تاریخ: 7/8/2013 2:14:57 PM
کاربر مهمان
  سلام خدا
خداجون دلم برات تنگ شده، همش سعی میکنم بهت نزدیک بشم ولی چه کنم همش برعکس میشه،خدابدجوری دلم گرفته ،خدانمیدونم چرادیگه صداتونمیشنوم خدابیاپیشم بیاکنارم باهام حرف بزن،بغلم کن بگوکه پیشمی بگوکه حواست به منم هست،دلم واسه گریه هایی که توش به هق هق می افتادم تنگ شده،خیلی وقته ازاینجورگریه هانکردم،خدااااااااااادلم خیلی گرفته هیچی منوآروم نمیکنه،خداجون من چیکارکنم؟خدامن اززمینت خسته شدم من ازآدماش خسته شدم من ازخودم خسته شدم...
خدایاماه رمضونت نزدیکه...ماه رمضون پارسالوکه خراب کردم ازت خواهش میکنم یه کارکن امسال ماه رمضون خوبی واسم باشه...۳۵۴۳خدانمیدونم چم شده عین دیوونه هاشدم خودمم نمیدونم دقیقاازت چی میخوام...
فقط بلدم همین چندکلمه روبگم:خدااااااااااااکمکم کن...
114113
نام: تنین
شهر: تهران
تاریخ: 7/8/2013 2:10:33 PM
کاربر مهمان
  چشامواروم روهم ميذارم تااشكام بريزن ديگه نميتونم هيج جاروببينم وقتي هق هقت هم نميتونه ارومت كنه وقتي نفست درنميادوقتي شكستن خودتوداري نگاه ميكني وقتي ديگه تنهاييوهيچ كي نمي تونه كمكت كنه وقتي دنيااينقدربرات بي ارزش ميشه كه ميخواي مچاله اش كني ودوربندازي وقتي نميخواي باشي اما بايدباشي......محكوم به حبس ابداين روزادلم براي خيلي چيزاتنگ شده ....اين روزافقط دارم نگاه ميكنم...مثل گمشده هاي بي نشون....اين روزاخالي شده ام ....شايدبايدازابتدااينگونه بودم شايداونوقت هيچ چيزمرانمي ازرد....اين روزامنتظرم منتظرمعجزه ........................... شنيده بودم دل كه بشكنه دعامستجاب ميشه حالامن مانده ام........باتكه هاي شكسته ي غرورم ...خودم.....زندگي ام...... دعايم بقه كجارسيدپس؟؟؟؟؟
<<ابتدا <قبلی 11418 11417 11416 11415 11414 11413 11412 11411 11410 11409 11408 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved