شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
114092
نام: زهرا
شهر: مدينه فاضله
تاریخ: 7/8/2013 9:40:04 AM
کاربر مهمان
  سلام.لطفابراي من هم ذكر ياكاشف الكرب راثبت كنيد.


باتشكرازمديريت محترم سايت وزحمات افراد ديگر


114091
نام: راضیه
شهر: خراسان دضوی
تاریخ: 7/8/2013 9:24:52 AM
کاربر مهمان
  دلم گرفته از این دنیای مزخرف که همش تکراری است
114090
نام: آیه
شهر: مرداد سرد
تاریخ: 7/8/2013 9:13:25 AM
کاربر مهمان
  با هفت تا آسمون پر از گلهای یاس و میخک/با صد تا دزیا پر عشق و اشتیاق و پولک/یه قلب عاشق با یه حس بیقرار و کوچک/فقط میخواد بهت بگه تولدت مبارک

سلام به همه و یه سلام مخصوص به دوست خوبم محتاج دعا که امروز تولدشه تولدتولدتولدت مبارک/ مبارک مبارک مبارکه مبارکککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککک
جز دعا نیست مرا تا کنم هدیه تو را / بپذیرش که دعا هدیه درویشان است
دستام خالیه اما دلم پر از امیده و برات ازته دل دعا می کنم حاجت روا بشی دوست خوبم! امیدوارم خیلی زود بیای و بگی از هدیه همتون ممنونم به دستم رسید
جناب سیف الدوله گرامی ممنون از پاسختون !التماس دعا
زینب عزیز از اصفهان ممنونم که برام دعا می کنی برام با تمام وجودت دعا کن چون دلم می خواد توی این هدف مفید واقع بشم هدفم زیباست ونیتم خیر!ولی سخت دعا کن خدا کمکم کنه!
مامان صبر عزیز ممنونم از احوالپرسیتون مهدیس خوبه منم خوبم بابت پسر همسایه مون بهش جواب منفی دادم دلم می خواست می تونستم باهاتون مشورت کنم تا در مورد یه موضوعی کمکم کنید اما دسترسی بهتون ندارم
عطیه از کربلا متنت خیلی قشنگ بود موفق باشی
فاطمه از دهنواران عزیز !حق با هدی است حاجت گرفتن به چه قیمتی ؟عزیزم ناامید نباش دعا می کنم خوشبخت بشی!
مارال عزیز / راتای خوبم/ خانم محمدی عزیزکه همیشه به یادم هستند/ مهساجون/نردبانی سوی خدا/ شیدای خدایی/ هدی گرامی/سوگند عزیز/ یاعباس برادر خوبم/ جناب امیر کبیر و/هادی از کانال کمیل/بوی سیب/ خروش بزرگوار / مجنون مهدی/ منتظر ظهور/ سایه/ وجود عزیز/ غریب از تنهایی / دلسوخته/عاشق آوارگان/ گلاب و تنین از تهران/ زحل گرامی/ فدای آقا/ زهرا سادات از گلستان/ سادات حسینی/ جوجه پرطلایی/اگه کسی را اسم نبردم ببخشید همگی سلام و التماس دعای فراوان!

114089
نام: محتاج دعا
شهر: تهران
تاریخ: 7/8/2013 8:32:48 AM
کاربر مهمان
  سلام و عرض ادب و احترام به همه دوستان خوبم در حرف دل
پیشاپیش فرا رسیدن ماه مهمانی خدا ، ماه پرفیض و برکت رمضان رو به همه شماه خوبان حرف دل تبریک میگم
خواهرهای خوبم زینب خانم مؤمن و پرهیزگارم و هدی مهربون و آسمانی و خانم کدبانو ،
از ابراز لطف و محتبتتون بسیار سپاسگزارم... یه بار دیگه هم گفتم با اینکه هشت ساله که برای حاجتی دست به دامان پروردگار و ائمه اطهار و معصومین هستم... ولی وقتی اینطور پیامی رو میخونم که کسی برام دعای خیر کرده و یا به نیابت استجابت دعای من قرآن تلاوت کرده... تمام سلولهای بدنم به وجد میاد... یه لحظه موجی از شادی تمام وجودم رو پر میکنه... یه لحظه با تمام وجود الحمدالله رب العالمین میگم... یه لحظه خوبی و محبت رو توی این دنیای سراسر... حس میکنم! یه لحظه احساس افتخار میکنم که خواهر یا برادر مسلمانی منو یاد کرده هرچند که ما همدیگه رو ندیده باشیم...! نمیدونم انگار که خیلی کمبود محبت دارم!!! باور کنید راست میگم ، فقط ۱۴ سالم بود که یتیم شدم و در اوج جوانی و زمانی که بیشترین نیاز رو به حضور مادرم داشتم اونو از دست دادم... هرچند پدرم مرد بسیار بسیار مؤمنی بود که من بجز سکوت و عبادت هیچوقت حرف محبت آمیزی ازش نشنیده بودم... ولی خیلی محترم و مظلوم بود... یه مرد دست فروش ساده که در سحر هشتم ماه رمضان روی سجاده نماز صبح و در حال سلام نماز و درحالی که انگار گلی رو میبوئید از دنیا رفت...ولی وقتی میبینم و میشنوم که پدری به فرزندش محبت کرد یه حس غریب و بی کسی بیشتر وجودمو احاطه میکنه...وقتی هود گرامی از محبت پدرش میگفت و یا مارال خوب و مهربون که خیلی دوسش دارم و همینجا بهش عرض ادب و ارادت دارم در مورد محبت و مهربانی پدرش حرف میزد از خدا خواستم که هیچوقت هیچ بنده ای از نعمت محبت و گرمی دستان پدر محروم نباشه و خداوند پدر و مادر همه بچه های حرف دل رو عمر با عزت و سلامت عنایت کنه و روح همه پدر و مادرها و پدر خانم شیدای مهربون هم غریق رحمت واسعه پرورگار بشه...
به هر حال از ابراز محبت همه بچه هائی که به من و بقیه دوستانم لطف و مهربانی دارند صمیمانه سپاسگزارم و چون حس و حال نوشتن ندارم و وقتی مینویسم بیشتر ناله است تا نگارش و ممکنه روحیات آسمونی دوستانم خراب بشه و از حال و هوای معنوی این محفل کاسته بشه... فقط میام و حرف های قشنگتون رو میخونم و براتون از صمیم قلب دعا میکنم(اگر اجابت بشه که خیلی خوبه) و پیشاپیش از هر مهربون و دوست خوبی که تولدمو تبریک میگه خیلی خیلی تشکر میکنم و امشب به نیابت برآورده شدن حاجات و رفع گرفتاری و حل مشکلات تمام دوستان خوبم در محفل حرف دل و بپاس تشکر از دعای خیر و تبریک تولدم سوره مبارکه یس رو با تأمل و تدبر در آیات و معنی تلاوت میکنم... ارادتمند همه بزرگواران
ببخشید اگه تک تک و بنام احوالپرسی نکردم...قطعاً شما بسیار بزرگوار ، فهیم ، مدرک ، مدیر ، مدبر و باایمان و مخلص هستید و قصور یه آدم نالان و گریان و همیشه گریزان رو خواهید بخشید...
114088
نام: عطیه
شهر: کربلا
تاریخ: 7/8/2013 7:43:07 AM
کاربر مهمان
  باسلام وصلوات برمحمد وآل محمد

درود وسلام بردوستان واهالی حرف دل


نگذارید زنجیر عشق به شما ختم بشه



یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از کار برمی گشت خانه،

سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان توی برف ایستاده بود.

اون زن برای او دست تکان داد تا متوقف شود.

اسمیت پیاده شد و خودشو معرفی کرد و گفت من اومدم کمکتون کنم.

زن گفت صدها ماشین از جلوی من رد شدند ولی کسی نایستاد، این واقعا لطف شماست .

وقتی که او لاستیک رو عوض کرد و درب صندوق عقب رو بست و آماده رفتن شد، زن پرسید:

"من چقدر باید بپردازم؟"

و او به زن چنین گفت: "

شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام. و روزی یکنفر هم به من کمک کرد.

همونطور که من به شما کمک کردم. اگر تو واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی،

باید این کار رو بکنی.

نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!"

چند مایل جلوتر زن کافه کوچکی رو دید و رفت تو تا چیزی بخوره و بعد راهشو ادامه بده

ولی نتونست بی توجه از لبخند شیرین زن پیشخدمتی بگذره که می بایست

هشت ماهه باردار باشه و از خستگی روی پا بند نبود.

او داستان زندگی پیشخدمت رو نمی دانست و احتمالا هیچ گاه هم نخواهد فهمید.

وقتی که پیشخدمت رفت تا بقیه صد دلار شو بیاره ، زن از در بیرون رفته بود،

درحالیکه بر روی دستمال سفره یادداشتی رو باقی گذاشته بود.

وقتی پیشخدمت نوشته زن رو می خوند اشک در چشمانش جمع شده بود.


در یادداشت چنین نوشته بود:

"شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام و روزی یکنفر هم به من کمک کرد،

همونطور که من به شما کمک کردم اگر تو واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی،

باید این کار رو بکنی.

نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!".

همان شب وقتی زن پیشخدمت از سرکار به خونه رفت

در حالیکه به اون پول و یادداشت زن فکر می کرد به شوهرش گفت:

"دوستت دارم اسمیت همه چیز داره درست میشه..."

به دیگران کمک کنیم بلاخره یک جا یکی به ما کمک میکنه و قول بدیم كه

نگذاریم هیچ وقت زنجیر عشق به ما ختم بشه

این داستان رو برای هر کس که دوست دارید بفرستید...

نگذارید زنجیر عشق به شما ختم بشه


114087
نام: فاطمه
شهر: بیت الاحزان
تاریخ: 7/8/2013 7:28:44 AM
کاربر مهمان
 


سلام آقا سید!

میگم .... خودتون حرفای دلمو بهش نگاهی میندازید؟؟

آخه ترجمه و نوشتنشون اینجا برام خیـــلی سخته .....


ََ
114086
نام: مجنون مهدي(عج)
شهر: كوفه...
تاریخ: 7/8/2013 7:23:55 AM
کاربر مهمان
  سلام وعلي آل ياســـين.....




مرا كه مى شناسى اى دل صبور حادثه،..!



يك غريبه از ميان پابرهنگان سرزمين خسته خسته از جفايم،...


از آن كوير زخمى كه در عطش عدل تو مى سوزد...

از هوايى كه در آن ديرى است باران نباريده است جز زلال اشك هاى كودكان ويتيمان ومستضعفان، پشت يك وداع آتشين...



مــرا خوب مى شناسى، به دعوت دل تــو عـاشقت شدم!


مگر بدون اجازه تو مى شود عاشق شد؟!...


اگرچه زمين و آسمان آواره ام مى خوانند...

به جز خدا و دل سبز تو و پاى آبله ام كسى چه مى داند مرا از كجا به كجا فراخوانده اى؟...

از كدامين كرانه به جمكران انتظار و آرزو دعوتم نموده اى؟...



اگر زخم آواره بر تنم نشسته است بگذار باز بنشيند، وقتى در

آوارگى، آواره چشمان مهدى ام، مرا چه باكى است از تمام زخم هاى

روزگار و مرا چه مرهمى است جز مرهم ديدار تو...





كاش در اين رمضان لايق ديدار شوم


سحري با نظر لطف تو بيدار شوم


كاش منت بگذاري به سرم مهــدي جان


تا كه همسفره تو لحظه افــطار شوم...



التماس دعاي فــــــــــرج



114085
نام: بابک توکلی
شهر: لایبید
تاریخ: 7/8/2013 5:05:25 AM
کاربر مهمان
  اگر عاشق شدن بر ما گناه است
دل عاشق شکستن صد گناه است
______________________‏___
میگن هیچ عشقی تو دنیا مثل عشق اولی نیست . . .!‏S

ولی عشق اولی عشق اول به من خیانت کرد . ‏S‎
114084
نام: مهدی
شهر: لایبید
تاریخ: 7/8/2013 4:34:59 AM
کاربر مهمان
  eshghe man one ke dostesh daram*
114083
نام: گمنام
شهر: کاشکی کربلا
تاریخ: 7/8/2013 2:36:41 AM
کاربر مهمان
  بسم رب الحسین ع

السلام علیک یااباصالح المهدی عج

چون مرد خدا،گراهل دردی مردی
با دشمن اگر که در نبردی مردی...
***************************************
حرکت باید نفس ها را تغییر دهد وبه سوی کمال ببرد،
والا جنب وجوش های زیادی در جامعه ها بوجود می آیدکه مثل حباب بر سطح آب ظاهر می شوند و فورا محو می گردند

(شهیدچمران)
***************************************

بسم الله الرحمن الرحیم

برادران!

شما در حالی به این وضعیت گوش فرا می‌دهید

که این حقیر فقیر دست از دنیا کوتاه دارد

و چشم امید به دعای شما عزیزان دوخته است.

می‌خواهم آنچه در تمام عمر

علی الخصوص در این اواخر

بیش از هر چیزی مرا بیشتر داغدار می‌کرد

و جگرم را می‌سوزاند

با شما در میان گذارم.

عزیزان!

دوری از امام زمان

مرز سال‌ها و قرن‌ها را در نوردیده است.

اکنون بیش از هزار و 300 سال از

محرومیت عالم از دیدار با آن حجت خدایی می‌گذرد.

آنچه تلخ و اسفبار بوده این است که

شیعه چه بد با غیبت مولایش خو کرده است.

چه ناجوانمردانه بریدن از مولا

برایش عادت شده است،

چه بی‌معرفتیم

ما که اصل کل خیر

برایمان فرعی شده است.

(شهید حجت الله رحیمی)
********************************************
امام باقر ع:
چهار چیز از گنج های نیکوکاری است:
پنهان داشتن حاجت،پنهان داشتن صدقه،
پنهان داشتن درد،پنهان داشتن مصیبت

حاجت،درد ومصیبت ضعف انسان است که خوب است دیگران ازآن مطلع نباشند
چراکه جز خفت برای انسان فایده ای ندارد وصدقه نیز عملی نیک است که پنهانی بودنش انسان را از ریا نجات می دهد

یا زهرا س
<<ابتدا <قبلی 11415 11414 11413 11412 11411 11410 11409 11408 11407 11406 11405 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved