شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
113422
نام: شهید امیر کبیر
شهر: وطن
تاریخ: 6/27/2013 11:30:33 AM
کاربر مهمان
  چه زیبا سرود نظام وفا:
‏(صد بهار آمد و بگذشت و من زار هنوز/‏ بال و
پر بسته گرفتار گلی در چمنم‏)‏
113421
نام: فاطمه
شهر: بیت الاحزان
تاریخ: 6/27/2013 11:23:17 AM
کاربر مهمان
 

سلام هادی از کانال کمیل


این پیشواز قلب منه،،،،من هیچوقت تو راه نور نبودم،،،،من کور بودم ...

مطالب وبلاگتون عالیه ، خدا قوت میگم ..موفق باشید

mazar67.blogfa.com
113420
نام: وجود
شهر: ال عبا
تاریخ: 6/27/2013 11:11:31 AM
کاربر مهمان
  یاعلی ذکرقیام قائم است...سلام برعموجانم سیدمرتضی...
نسرین ازتهران/سلام وحضوردوباره ات به باغ شهیداوینی راخوش امد میگوییم ممنون ازدعای خیرتان وامین یارب العالمین
حاجی ازبوشهر(خورموج)/سلام وعرض ادب خوش امدیدامیدوارم شاهدحضورفعالتان باشیم
مرادعلی ازده بالا/سلام ممنون ازنوشته هاتون راستی ازده بالاچه خبر؟
عکس شهداازعکاسی شهدا/سلام کجایی ازت خبری نیست امیدوارم هرجایی سلامت باشی وبدون مامنتظرعکسهای خوبت هستیم
دوست خوبم صبرسلام ممنون از نوشته هات واقعا استفاده میکنیم /راتافاطمی سلام بهتری؟سلام دل اشوب وملتمس دعادعاگویتان هستم/سلام برنردبانی به سوی خدا-مرغ باغ ملکوت-منتظرظهور-اول خط عاشقی-مجنون مهدی-فدای اقا- فاطمه دهنواران-دلشکسته دلسوخته- غریب-فاطمه ازقاین-فاطمه بیت الاحزان وسلامی به برادرامیرکبیر-هادی ازکانال کمیل-سیدفخرالدین تهران وسلامی به زینب ازاصفهان-سمیراازشیرازپس کجایید؟-بوی سیب مطلع الفجر ممنون ازنوشته هاتون -مارال مسیرسبز-راز-منم گدای فاطمه-رویااصفهان-خدایاهرچه توبنامی-روشنک کاش مدینه فاضله بود-زهراسادات گلستان وسلامی به کسانی که ازقلم افتادندحالاهمگی باهم اللهم عجل لولیک الفرج/اللهم صل علی محمدوال محمدوعجل الفرجهم/امین
113419
نام: بوی سیب
شهر: مطلع الفجر
تاریخ: 6/27/2013 10:49:37 AM
کاربر مهمان
  *** تفریح سالم - قسمت پنجم:

2- تيراندازى‏
مورد ديگر از تفريحات مجاز، مسابقه تيراندازى است.
رسول خدا(ص) هم عملاً در مسابقات تيراندازى شركت مى‏فرمود، و هم در مورد آن سفارش مى‏فرمود.
شيخ در مبسوط آورده كه روزى رسول خدا(ص) به جمعى از انصار عبور كرد كه مشغول تيراندازى بودند، حضرت نيز پيشنهاد فرمود كه در مسابقه تيراندازى با آنها شركت كند و فرمود: من با گروهى كه «ابن اردع» در آن است همكارى مى‏كنم، دسته مقابل با شنيدن گفتار حضرت از تيراندازى دست كشيدند و گفتند: گروهى كه رسول خدا در آن باشد هرگز مغلوب نمى‏شوند.
حضرت براى اين كه مسابقه تعطيل نشود، فرمود، من با هر دو گروه همكارى مى‏كنم مجدداً مسابقه شروع شدو پيامبر اكرم(ص) با هر دو گروه تيراندازى نمود.
علاوه بر شركت عملى، در سخنان خويش نيز به اين مسأله سفارش نموده است از جمله رسول خدا(ص) فرمود: «كلّ لهو المؤمن باطل الّا فى ثلاثٍ: فى تأديبه الفرس، ورميه عن قوسه و ملاعبته امرأته، فانّهن حق؛ هر لهو و بازى از مؤمن باطل است مگر در سه مورد: 1- در تربيت اسب (و اسب دوانى) 2- تيراندازى از كمانش (و مسابقه تيراندازى) 3- شوخى و بازى با همسرش، اين سه مورد حق (و روا) است.»
و امامان معصوم نيز تيراندازى مى‏كردند، و مهارت خاصى داشتند از جمله جريان مسابقه تيراندازى امام باقر(ع) است كه نقل شده هشام بن عبدالملك تصميم گرفت مسابقه تيراندازى ترتيب داده امام را در آن مسابقه شركت بدهد تا بلكه به واسطه شكست در مسابقه امام باقر(ع) در نظر مردم كوچك جلوه كند! به همين جهت پيش از ورود امام به قصر خلافت، عده‏اى از درباريان را واداشت نشانه‏اى نصب كرده مشغول تيراندازى شوند. امام باقر(ع) وارد مجلس شد و اندكى نشست ناگهان هشام رو به امام كرد و چنين گفت: آيا مايليد در مسابقه تيراندازى شركت نماييد؟ حضرت فرمود: من ديگر پير شده‏ام وقت تيراندازيم گذشته است، مرا معذور دار، هشام اصرار و پافشارى كرد و امام را سوگند داده و همزمان، به يكى از بزرگان بنى اميّه اشاره كرد كه تير و كمان را به آن حضرت بدهد. امام دست برد و كمان را گرفت و تيرى در چلّه كمان نهاد و نشانه‏گيرى كرد و تير را درست به قلب هدف زد، آنگاه تير دوم را به كمان گذاشت و رها كرد و اين بار تير در چوبه تير قبلى نشست و آن را شكافت، تير سوم نيز به تير دوم اصابت كرد و به همين ترتيب نه تير پرتاب نمود كه هر كدام به چوبه تير قبلى خورد!
هشام بى اختيار گفت: آفرين برتو اى اباجعفر! تو سرآمد تيراندازان عرب و عجم هستى، چگونه مى‏گفتى پير شده‏ام؟... حضرت فرمود: مى‏دانى اهل مدينه به تيراندازى عادت دارند، من نيز در ايام جوانى مدّتى به اين كار سرگرم بودم ولى بعد آن را رها كردم، امروز چون تو اصرار كردى ناگزير پذيرفتم.(23)
113418
نام: هادی
شهر: کانال کمیل
تاریخ: 6/27/2013 10:46:07 AM
کاربر مهمان
  سلام وجود آل عبا شما همون وجود خور موج هستید؟ممنونم از احوال پرسی شما.ممنونم از اینکه برای مادرم دعا کردید..آره خیلی ناراحتم از خیلیا.دلم گرفته از همه دنیا..یه خورده از حرفاموبه خانم مهسا زدم شماهم اگه دوست داشتید بخونید..اگه راهنمایی بود در خدمتم
113417
نام: وجود
شهر: ال عبا
تاریخ: 6/27/2013 10:31:32 AM
کاربر مهمان
  بنام خدا...
یاابوالفضل العباس ع...
تاساغروصل رابه دستش دادند
چندی زپی نظاره اش استادند
دیدنددودست اوپی سجده ی شکر
ازشانه جداشده به خاک افتادند
...یاعباس(هود)
سلام برگلهای باغ اوینی وسلامی خدمت یاعباس من شمارونمیشناسم فقط درهمین حدمیدونم که گلی ازگلهای باغ شهیداوینی هستیدوزیرپرچم مولایم عباس ایستاده ایدنبینم باغ راترک کنیداین باغ به حضورتون نیاز داردمولایم عباس هروقت صدایش کنی حاضراست پس کسی که زیرپرچم عباس می ایستدصحنه رابه هردلیلی ترک نمی کندوایستادگی میکندچون میداندکسانی هستند که به حضورش نیازدارن پس لطفا درماه مبارک بااهالی باغ شهیداوینی بمان اینرامن نمیگویم اینرااهالی باغ میگویند...
بااجازه مولایم ابوالفضل العباس ع میخواهم ازجانب شمایاعباس (هود)رابه این محفل دعوت کنم وشاهدحضورفعالش باشیم...پس هوداینباردعوت شده ی نه ازجانب من بلکه ازجانب مولایم عباس (ع)این دعوتنامه رامن اوردم ولی امضای مولایمان پاش است پس یاعلی...حال اجابت کنی یانه مختاری شرمنده پرحرفی کردم-امضائ شده علمدارکربلا-

باسوزوگدازواخلاص بخوان/باحنجره ی زخمی احساس بخوان/صحن دل من عین حسینیه شده /ای عشق بیاروضه ی عباس بخوان
اللهم عجل لولیک الفرج/امین
113416
نام: هادی
شهر: کانال کمیل
تاریخ: 6/27/2013 10:05:07 AM
کاربر مهمان
  سلام خانم مهسا از حرف دل اولین بار اسمتونو دیدم...درسته همه آدما یه جایی از زندگی کم میارن وخسته میشن اما من همه زندگیم کم آوردم وخسته شدم یه وقت فکر نکنین که آدم بی ظرفیت وبی جنبه ای هستم نه؟؟2تا از دوستای صمیمیم که از مشکلاتم خبر دارن واتفاقایی که برام میوفته ومیبینن ومیبینن که من هیچکاری نمیکنم ومیسپارم به خدا وحضرت زهرا بهم میگن اگه ما جای توبودیم کم میاوردم بعضی مواقع میگن اگه جای توبودیم سکته میکردیم نمیدونم باید خداروشکر کنم به خاطر ظرفیت بالایی که دارم یا نه؟؟حس میکنم خدا میبینه ظرفیتشودارم وهی امتحانای بزرگترم میکنه اما دیگه خسته شدم از ظرفیت زیادی بابا نخواستیم ظرفیت میخوام مث بقیه بی ظرفیت باشم...منم نیاز دارم یه چراغ سبز ببینم همه ی زندگیم چراغ قرمزه...بابا من هیچ کاشکی یکی از مشکلات مادرم حل میشد....//سلام خانم فاطمه از بیت الاحزان ببخشید شما امسال راهیان نور رفتید؟؟آخه این مداحی که نوشته بودید ما پادگان حبیب اللهی با هاش حال میکردیم...کلی از بچه ها پیشوازمونم این بود....هرشب میخونم باشور ونوا کربلا میخوام اباالفضل...
113415
نام: سید فخرالدین
شهر: تهران
تاریخ: 6/27/2013 10:05:06 AM
کاربر مهمان
  شهدادرقهقه مستانه شان ودرشادی وصولشان عندربهم یرزقونند
113414
نام: نسرین
شهر: تهران
تاریخ: 6/27/2013 9:29:05 AM
کاربر مهمان
  سلام بچه ها خوب هستید؟زینب جان از اصفهان سلام خوبی عزیزم؟زینب جان چقدر بچه های حرف دل جدیدی عضو سایت شدن چه اسمای قشنگی هم دارن.مثل نردبانی سوی خدا.منتظر شفاعت خدا.مجنون مهدی.منم گدای فاطمه و ... خیلی اسماشون دل نوشته هاشون قشنگ.
بچه ها من خیلی وقته که نیومدم تو سایت دل نوشته حدود ۱ ماه میشه بخاطر همینه که آنقدر ذوق کردم.بچه ها زینب خیلی به من لطف کرده در حقم خواهری کرد البته اگه اشتباه نکنم و این زینب همون زینب دوست حرف دلی من باشه.من اول که وارد این سایت شدم اسم شهرم تنهایی بود و خیلی هم تنها بودم ولی با بچه های حرف دل مخصوصا زینب دیگه احساس تنهایی نمیکردم.اسم شهرمم بخاطر دوستم زینب عوض کردم چون بهم گفت که تنهایی فقط مخصوص خداست پس بهتره اسم شهرتو عوض کنی.
بچه ها من خیلی آدم گناهکاری بودم ولی خدااز خواب غفلت بیدارم کرد یه طوری بیدارم کرد که اصلا باورم نمیشه بچه ها اصلا امیدتونو از سوی خدا از دست ندین مطمعن باشین خدا همیشه به فکر همه بندهاش هست.خدا مردیو برای همسری جلو پای من قرار داد که بهم ثابت کرد که با اینکه من خیلی گناهکارم و لایق این همه خوشبختی نیستم ولی هوامو خیلی داره و بهم یه جورایی فهمون که بسه تا اینجایی هرچی گند زدی بهتره دیگه بندگی کنی.منکه نماز واجبمم به زور میخوندم حالا دارم هرشب نماز شب میخونم و بلند بلند گریه میکنمو الهی العف میگم هنوزم که هنوزه باورم نمیشه آنقدر تو شک هستم که همیشه به خدا میگم دمت گرم خداجونم که بیدارم کردی.
به امید روزی که همه از خواب غفلت بیدار بشیم
الهی آمین.
یا علی.
113413
نام: فاطمه
شهر: بیت الاحزان
تاریخ: 6/27/2013 9:22:17 AM
کاربر مهمان
 
راهی که هر شهیدی آغاز کرده است .....

تازه به لطف فاطمه آغاز نموده ایم ......
<<ابتدا <قبلی 11348 11347 11346 11345 11344 11343 11342 11341 11340 11339 11338 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved