شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
111782
نام: معصومه
شهر: اون جایی که خودش میدونه
تاریخ: 5/30/2013 10:46:12 PM
کاربر مهمان
  سلام.خدایا سلام .مهدی جان سلام . دلم واسه روزای پاک زندگیم تنگ شده خدایااااااااااااااااااااااااااااااا دستمو بگیر کمک کن دوباره به اون روزا برگردم فقط تو نجات دهنده هستی . دلم واسه نماز دردل کردن باهات تنگ شده
111781
نام: شهلا
شهر: تبريز
تاریخ: 5/30/2013 10:19:03 PM
کاربر مهمان
  مادرم ميگه استايد گفت يه فرد مطمئن و با خدا انجام بده
يعني خودم انجام ندم
نميدونم چي بگم !الان كه استخاره كردم بد اومد
خيلي نارحت شدم.
111780
نام: شيدا
شهر: مشهد
تاریخ: 5/30/2013 10:01:13 PM
کاربر مهمان
  سلام خوبان وپاكان حرف دلي
ازطرف همه تون تو حرم آقاامام رضاي نازنينم سوره هود كهف وحضرت يوسف روقرائت به روح امام رضاكردم براهمتون هم دعاكردم انشااله حاجت روابشيدالانم روبرودرورودي مسجد گوهرشادنشستم كنار شوهرم گفتم اول پيام بدم به شمابعدبريم خونه_ياحق_برايم دعاكنيد
111779
نام: فاطمه
شهر: ...
تاریخ: 5/30/2013 9:25:06 PM
کاربر مهمان
  با سلام خدمت سیف الدوله ، من یه نیتی دارم اگر ممکنه از قران برام یه راهنمایی بگیرید ممنونم. خدا اجر خیرتان بدهد.
111778
نام: نردبانی سوی خدا
شهر: شهر خدا
تاریخ: 5/30/2013 9:19:24 PM
کاربر مهمان
  سارا هشت ساله بود که از صحبت پدر و مادرش فهمید که برادر کوچکش سخت مریض است و

پولی هم برای مداوای او ندارند. پدر به تازگی کارش را از دست داده بود و نمی‌توانست هزینه‌ی

جراحی پرخرج برادرش را بپردازد. سارا شنید که پدر به آهستگی به مادر گفت: فقط معجزه

می‌تواند پسرمان را نجات دهد.

سارا با ناراحتی به اتاقش رفت و از زیر تخت قلک کوچکش را درآورد، قلک را شکست. سکه‌ها

را روی تخت ریخت و آن‌ها را شمرد، فقط پنج دلار بود. سپس به آهستگی از در عقب خارج شد چند

کوچه بالاتر به داروخانه رفت. جلوی پیشخوان انتظار کشید تا داروساز به او توجه کند ولی

داروساز سرش به مشتریان گرم بود. بالاخره سارا حوصله‌اش سر رفت و سکه‌ها را محکم روی

پیشخوان ریخت.

داروساز با تعجب پرسید: چی می‌خواهی عزیزم؟


دخترک توضیح داد که برادر کوچکش چیزی تو سرش رفته و بابام میگه که فقط معجزه می‌تونه او

را نجات دهد. من هم می‌خواهم معجزه بخرم، قیمتش چقدر است؟





داروساز گفت: متاسفم دختر جان ولی ما این‌جا معجزه نمی‌فروشیم.

چشمان دخترک پر از اشک شد و گفت: شما رو به خدا برادرم خیلی مریضه و بابام پول نداره و این

همه‌ی پول منه. من از کجا می‌تونم معجزه بخرم؟

مردی که در گوشه ایستاده بود و لباس تمیز و مرتبی داشت ازدخترک پرسید: چقدر پول داری؟

دخترک پول‌‌ها را کف دستش ریخت و به مرد نشان داد.
مرد لبخندی زد و گفت: آه چه جالب! فکر کنم این پول برای خرید معجزه کافی باشد. سپس به آرامی

دست او را گرفت و گفت: من می‌خواهم برادر و والدینت را ببینم، فکر کنم معجزه برادرت پیش من

باشه. آن مرد دکتر آرمسترانگ فوق تخصص مغز و اعصاب در شیکاگو بود..

فردای آن روز عمل جراحی روی مغز پسرک با موفقیت انجام شد و او از مرگ نجات یافت. پس از

جراحی پدر نزد دکتر رفت و گفت: از شما متشکرم، نجات پسرم یک معجزه واقعی بود، می‌خواهم

بدانم بابت هزینه عمل جراحی چقدر باید پرداخت کنم؟

دکتر لبخندی زد و گفت: فقط پنج دلار!

111777
نام: نردبانی سوی خدا
شهر: شهر خدا
تاریخ: 5/30/2013 9:18:23 PM
کاربر مهمان
  سلام مجدد.
توجه توجه
انشالله ادامه ختم رو انجام میدم ولی ازابتدای دوره چون اصلا به دلایلی مقدور نیست کسانی که قبلا درخواست دادند رو ثبت کنم هرکسی درخواست داره من درخدمتم ممنون یاعلی

............................


**اَعوُذُ بِالله ِمِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ ** **** بِسمِ الله ِالرَّحمنِ الرَّحیمِ ****
***********************************
اللهم اغفر للمومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات الاحیاء منهم و الاموات
×××××××××××××××××××××××××××××××××××
عَنْ اَبِى عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ: الْقُرْآنُ عَهْدُ اللَّهِ إِلَى خَلْقِهِ فَقَدْ يَنْبَغِى لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ أَنْ يَنْظُرَ فِى عَهْدِهِ وَ أَنْ يَقْرَأَ مِنْهُ فِى كُلِّ يَوْمٍ خَمْسِينَ آيَةً

حضرت صادق عليه السلام فرمود: قرآن عهد خداوند و فرمان او است بر خلقش پس سزاوار است براى شخص مسلمان كه در اين عهد و فرمان خدا نظر افكند و روزى پنجاه آيه از آن بخواند.
❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ * خـتـــم قـــرآن کـــریم حــرف دل ؛ نوبت ...* ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ ❀❀ ❀ **********
☁ جزء1 : خواهره نردبانی سوی خدا از شهرخدا

******************************
نکته:
ثواب اين نوبت به نیت دعا در حق مومنین
وشفای همه ی بیماران میباشد
111776
نام: زحل
شهر: قائمشهر
تاریخ: 5/30/2013 9:10:50 PM
کاربر مهمان
  سلام مارال عزیزم خیییییلللللییییی ممنونم که براپدرم دعامیکنی خیلی ممنون پدرم به دعاهای شمانیازداره منم شرایط خوبی ندارم کاش من جای بابابودم چون اصلادلم زندگی نمیخوادکاش برم پیشه کسی که ازدستش دادم خدایاچرامنونمی بری پیشش دلم براآغوشش لک زده خستم خسته قرارنبودچشمای من خیس بشه ....قرارنبودهرچی قرارنیس بشه ....
برام1۰دسته صلوات ثبت کنیدبراپدرم دعاکنید
111775
نام: نردبانی سوی خدا
شهر: شهر خدا
تاریخ: 5/30/2013 9:08:47 PM
کاربر مهمان
  **اَعوُذُ بِالله ِمِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ ** **** بِسمِ الله ِالرَّحمنِ الرَّحیمِ ****
***********************************
اللهم اغفر للمومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات الاحیاء منهم و الاموات
×××××××××××××××××××××××××××××××××××
عَنْ اَبِى عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ: الْقُرْآنُ عَهْدُ اللَّهِ إِلَى خَلْقِهِ فَقَدْ يَنْبَغِى لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ أَنْ يَنْظُرَ فِى عَهْدِهِ وَ أَنْ يَقْرَأَ مِنْهُ فِى كُلِّ يَوْمٍ خَمْسِينَ آيَةً

حضرت صادق عليه السلام فرمود: قرآن عهد خداوند و فرمان او است بر خلقش پس سزاوار است براى شخص مسلمان كه در اين عهد و فرمان خدا نظر افكند و روزى پنجاه آيه از آن بخواند.
❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ * خـتـــم قـــرآن کـــریم حــرف دل ؛ نوبت ...* ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ ❀❀ ❀ **********
☁ جزء 1 :نردبانی سوی خدا از شهر خدا
******************************
نکته:
ثواب اين نوبت به نیت دعا در حق مومنین
وشفای همه ی بیماران.
111774
نام: هدی
شهر: اصحاب کهف
تاریخ: 5/30/2013 9:03:50 PM
کاربر مهمان
  بنام خدای مهربونم....*****سایه جان خواهرخوش خبرم اینطورنگو.خیلی ممنونم.خیلی خیلی خوشحال شدم خبرسلامتی راتاروشنیدم.راستش اول که واردسایت شدم دنبال خبرخوشت بودم.خیلی خیلی خوشحال شدم که شنیدم راتابه هوش اومده.خداونداسپاس.سپاس.سپاس.ان شاء الله سلامتی کامل روبدست بیاره.بی صبرانه منتظرحضورش هستم.دلم براش خیلی تنگ شده.خدایاشکرت.**********مادرم صبر:خیلی خوش اومدین.دلم حسابی براتون تنگ شده.خوشحالم که خوشحالین مادرخوبم.بابت دخترتون هم هزاران تبریک عرض میکنم.خیلی خوشحال شدم.جای تعجب نداره که دخترهمچنین مادری شخصیت محبوب سال شناخته نشه.قطعا انچه کاشتین رو دروکردین مادرم.احسنت ودرودبرشما.خداقوت مادرم.تبریک.تبریک.تبریک.*******منتظرظهورمنجی خواهرخوبم راجب حرف دلت دقیقادرکت میکنم.من هم دچارهمچنین قضایایی هستم.بسیارباتبعیض وکم توجهی و بی احترامی خانواده ی همسرم مواجه شدم.سالهای اولیه ی زندگیم فقط ناله وگریه بود.زندگیم تامرزطلاق هم رفت ولی خداروشکرازهم پاشیده نشد.همه گفتن طلاق من گفتم نه.فشارعصبی زیادی روباتوجه به سن کمم درسالهای اولیه زندگیم متحمل شدم.دختربسیارشادوسرحالی بودم.ولی الان گوشه گیروساکت وکم حرف وعصبی.همسرم هم مدیریت خوبی نداش بین من وخانواده ی همسرم.بارهابخاطراینکه چطوربطرزمناسبی با اونهارفتارکنه دعوامون شد.بارهاسعی کردم تغییرش بدم امانشدکه نشد.بارها بخاطرخانواده ی همسرم باهمسرم دعوام شده که بی احترامه نکنه بخاطرمن یاخودش یاخواسته هاش.بارهاخوبی کردم درجواب بدیهاشون.ولی کوچشمی ودلی که اینهاروببینه.همیشه مقصرمن بودم.پابپای خانم برادرشوهرم باوجودفرزندکوچکم تمام کارهای مادرشوهرموانجام میدادم.وحتی بیشترازاون محبت وخوبی کردم.حتی بیش ازتوان جسمیم وروحیم انجام میدادم.امابازهم من همون ادم بده بودم.وهمیشه مقصر.هرچیزخوبی بودبرای اونهابود.محبتی بودبرای اونهابود.دیگه خسته شدم.خودموکشیدم کنار.وگفتم خدایاتوخودشاهدوگواه باش.تابه الان هم بهشون بی احترامی نکردم.ولی بدجوری بمن حسادت دارن.بدجوری بامن لج هستن.ولی چه کنم .من تموم سعیموکردم.گفتم خدایا هرکاری میکنم بخاطرتومیکنم.ازبندتم انتظاری ندارم.شماهم خواهرخوبم سعی کن داشته هاوخوشیهای زندگیتوبرای خودت تکرارکنی.اوناحاشیه زندگیتن.اصل محبوبیت پیش خداوهمسرته که توقطعاداری.نذار این مسائل روحیتو کسل کنه.ونا امیدوبی اعتمادبنفس بشی.ببخش اگه زیادحرف زدم.شرمنده .التماس دعاخواهرگلم
111773
نام: منتظرظهورمنجی
شهر: قزوین
تاریخ: 5/30/2013 8:59:22 PM
کاربر مهمان
  سلام به همه حرف دلیهای گل.

غریب ازتنهایی ***سلام منم خودم دوتازنداداش دارم همیشه سعی می کنم احترامشونونگه دارم خوب درستشم همینه تازه انقدرباهام راحتن که گاهی اوقات که باشوهرشون مشکل دارن بامن درد دل می کنن.منم ناراحت نمی شم وجبهه نمی گیرم وتاجایی که ازداداشم شناخت دارم کمکشون می کنم.خوب زندگی همینه همه که مثل هم نمی شن.ازاینکه به یادم بودی وباهام همدردی کردی واقعاازت ممنونم.انشاءالله که زودتر حالت خوب می شه وچیزمهمی نیست برات دعامی کنم.

صبرمهربونم***سلام .قبل ازهرچیزبه خاطردخترتون بهتون تبریک می کم دخترمامان صبربودن افتخاره بایدم شخصیت محبوب سال شناخته بشه.خوب شمامثل خودتون خانوم بارش آوردین.الهی که همیشه خوشحالیتونو ببینم. وقتی شماباهام صحبت می کنی احساس خوبی دارم فکرمی کنم مامان خودم داره کمکم می کنه .واقعاکه حرفاتون به آدم آرامش
می ده.ازراهنماییتون ممنونم شوهرم نظرش همینه الان دوساله فقط عیدبه عید می ریم خونه مادروخواهراش ولی من خیلی ناراحتم.به خاطرقطع صله رحم.خداخودش این رابطه رودرستش کنه.

خدایاهرچه توبنامی ***سلام ازاینهمه لطف داره گریه ام می گیره فک می کردم هیشکی دوستم نداره ولی حالا حالم خیلی بهترشده .تونمازات منوهم دعاکن.

حاج آقاسیف الدوله ***سلام ازراهنماییتون ممنونم .من خیلی سیاست به خرج دادم ولی به هیچ صراطی مستقیم نیستن.حالا که دوساله عیدبه عیدمثل غریبه هامی رم خونه هاشون ازگناه قطع صله رحم می ترسم .ولی شوهرم معتقده اینطوری برای زندگیمون بهتره.اون به استحکام زندگیمون واعصاب من فکرمی کنه.من تاقبل ازقطع ارتباطمون ناراحتی اعصاب گرفته بودم ومرتب دارومی خوردم وداروها اثرنداشتن. دکترم دیگه شوهرموترسوندگفت خانمت داره افسردگی می گیره بیشترمواظبش باش
.حالاگناه نداره که رفتوآمدمون کم شده؟البته شوهرم هرهفته به مامانش سرمی زنه.
<<ابتدا <قبلی 11184 11183 11182 11181 11180 11179 11178 11177 11176 11175 11174 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved