شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
111122
نام: هدی
شهر: اصحاب کهف
تاریخ: 5/21/2013 8:40:20 AM
کاربر مهمان
  زلال که باشي، آسمان در توست ...
از خدا خواستم عادتهای زشت را ترکم بدهد.
خدا فرمود: خودت باید آنها را رها کنی.
از او خواستم فرزند معلولم را شفا دهد.
فرمود: لازم نیست ، روحش سالم است ،جسم هم که موقت است .
از او خواستم که لا اقل به من صبر عطا کند.
فرمود: صبر‌ ، حاصل سختی و رنج است. عطا کردنی نیست ، آموختنی است.
گفتم مرا خوشبخت کن.
فرمود: نعمت از من خوشبخت شدن از تو.
از او خواستم مرا گرفتار درد و عذاب نکند.
فرمود: رنج از دلبستگی‌های دنیا جدا و به من نزدیک‌ترت می‌کند.
از او خواستم روحم را رشد دهد.
فرمود : نه تو خودت باید رشد کنی. من فقط شاخ و برگ اضافی‌ات را هرس می‌کنم تا بارور شوی.
از خدا خواستم کاری کند از زندگی لذت کامل ببرم.
فرمود: برای این کار من به تو ، زندگی داده‌ام.
از خدا خواستم کمکم کند همان قدر که او مرا دوست دارد ، من هم دیگران را دوست بدارم.
خدا فرمود: آها ، بالاخره اصل مطلب دستگیرت شد !
__________________
فرقي نمي کند گودال آب کوچکي باشي يا درياي بيکران... زلال که باشي، آسمان در توست .

111121
نام: مریم.ل
شهر: تهران
تاریخ: 5/21/2013 8:31:32 AM
کاربر مهمان
  هیچ امیدی ندارم. هیچ انگیزه ای برای ادامه زندگیم ندارم. از وقتی چشم باز کردم و خودمو شناختم همیشه برای رسیدن به اهدافم سخت تلاش کردم و جنگیدم. اما به خدا این یکی دیگه دست من نیست کاری جز دعا از من ساخته نیست. خدایا یک کم رحم کن. یا حاجتمو بده یا جونمو بگیر و خلاصم کن. من اینطوری نمیتونم. دعایی نیست که نخونده باشم. شبی نیست که به درگاهت گریه نکرده باشم. دیگه بیشتر از این بلد نیستم. نمیدونم چرا سنگهای بقیه رو هم گذاشتی جلو پای من؟ بلند کردن این یکی کار من نیست کار خودته. اینو خودتم خوب میدونی. هیچوقت تو زندگی بهم اسون نگرفتی. چرا؟ با اینکه سنی ندارم ولی خیلی خسته ام. بهم رحم کن و حاجتمو بده. این نفسها رو به حساب زندگی نذار . خیلی وقته شمارش معکوس شروع شده. بقیه اش با خودت. خود دانی.
111120
نام: هدی
شهر: اصحاب کهف
تاریخ: 5/21/2013 8:30:12 AM
کاربر مهمان
 
خدایا اگر گناهانم را بر روی سنگ نوشته بودم از هم پاشیده بود!

اگر بر روی آب دریا نوشته بودم خشک شده بود!

اگر زمین از آن آگاه شده بود مرا به درون خود کشیده بود!

اگر آسمان از آن آگاه گشته بود مرا هلاک کرده بود!

خدایا ممنون که ستارالعیوب منی!


خدایا از تو مهربون تر کجا پیدا کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

111119
نام: يه آشنا
شهر: كليد فارس
تاریخ: 5/21/2013 8:24:22 AM
کاربر مهمان
  با سلام و درود به همگي دوستان عزيزم .ميلاد باسعادت امام جواد(ع)و همچنين شيرخواره اباعبدالله حضرت علي اصغر رو به همگي دوستان حرف دلي تبريك ميگم .اميدوارم كه ايام به كامتون باشه. شيدا خانوم خواهر خوبم دو دسته صلوات هم براي من ثبت كنيد ممنونم .با تشكر .اللهم عجل الوليك الفرج.
111118
نام: محتاج دعا
شهر: تهران
تاریخ: 5/21/2013 8:13:14 AM
کاربر مهمان
  السلام علیک یا محمد علی ایها الجواد یبن رسول الله یا حجت اله علی خلقه یا سیدنا و مولانا انا توجهنا وستشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیهاً عندالله اشفع لنا عندالله
با سلام و آرزوی سلامتی و تبریک میلاد امام جواد (ع)
من خیلی دلم گرفته!!! خیلی محتاج دعام ! من از درک حکمت خدا عاجزم ! من نمیتونم بیشتر از این صبر کنم !
واقعاً مستأصل شدم ! از شفاعت ائمه دلسرد شدم! از نگاه مهربان خدا نا امید شدم ! هرچند که شب و روز شکرگزارم! اصلاً حوصله موعظه و پند و اندرز رو هم ندارم! چون خودم یک سره در حال سرشماری نعمت های بی حد و وصف پروردگارم که بهم عنایت داشته! و شکر میکنم ! فکر میکنم فقط از ترسه ! خیلی از خدا میترسم ! چون از بچکی یادم میاد هر مشکل و گرفتاری تو زندگی خودم و خانوادم پیش اومده به هیچ وجه من الوجوه حل نشده و طوری شده که به اون بلا و مصیبت و گرفتاری عادت کردیم و پذیرفتیم و....! هیچوقت دعام مستجاب نشده ! یادم نمیاد که یک روز از زندگیمو بدون التماس از درگاه خدا به شب رسونده باشم...! ولی هیچوقت یادم نمیاد که یکی از دعاهام مستجاب شده باشه! هیچوقت یادم نمیاد که یه مشکل تو زندگیم به خیر و خوشی ختم شده باشه...!!! میدونم دعا شرایط داره .... ! حال و اوضاع داره ! حکمت هم هست ! مصلحت و خیر و صلاح هم هست ! دیگه این حرفا برام خیلی تکراریه....!
ولی دیگه خسته شدم ! بریدم ! الان دیگه این حرفا هم برام بی معنیه ! اصلاً دیگه کم کم دارم به این نتیجه میرسم که دنیا و عوامل و عوالمش همه هیچ در هیچ است ! همه چیز اتفاقیه ! همه این حرفا الکیه ! اصلاً شاید این قانون هر کسی به سزای عملش میرسه هم بیخودی باشه! فعلاً که واقعیت اینه که هر کسی هر ظلمی میکنه... همچنان خودش و ظلمش پابرجا و مستحکم و برنده است...
خیلی داغونم خیلی .... خیلی خرابم خیلی ...
نمیدونم چکار کنم... ؟!! شما میدونید اعتکاف از کی شروع میشه ! شاید برم اعتکاف ! نیاز به یه خلوت دارم که با تکلیفمو با خدا روشن کنم !!! باهاش خیلی حرف دارم و ازش جواب میخوام ! دیگه گوشم از حکمت و مصلحت و تقدیر و ...! این حرفا پره! یکی به من بگه مصلحت خواری و خفت و بدبختی و بی آبروئی و سرشکستگی چی میتونه باشه ؟!
111117
نام: سوگند
شهر: امان از جدایی
تاریخ: 5/21/2013 8:11:50 AM
کاربر مهمان
 

یا بقیه الله ...

.................................
او که می آید حقیقت آشکار می گردد. منافق خوار می گردد. او که می آید جهان پُر نور خواهد شد چشم ظالم کور خواهد شد. او که می آید تبسّم معنا می یابد. آن روز آسمان و زمین می خندند و لاله ها می رقصند و پروانه ها گرد نور می چرخند.

خوشه های زرد گندمزار مشرق را ، سحرگاهان که می بینم دلم بی تاب می گردد دیده ام پُر آب می گردد. نمی دانم چرا ظهور خورشید را اینقدر دوست دارم.

آه کجایی ای گل باغ ولایت؟
شیعه را جان به لب آمد.
سوخت شیعه در سکوتی جانگداز.
شعله های انتظارت کُشت ما را.

تا به کِی در آتش هجر تو باید سوختن؟. تا به کِی باید که بر در چشم خود را دوختن؟. تا به کِی درس غم هجران تو آموختن؟

تا که آتش ، زبانه می گیرد ، دل بهانه می گیرد. روی عاشقانه می گیرد. با من افسرده می گوید، ما که مُردیم از غم هجران دوست.

بی تاب و منتظِر به هر کرانه نگاه می کند. با دیده ای چون دریا، که در آن زورق امید را، شیعیان پارو می زنند با سکوتی عاشقانه.

آه ، ای امام منتظَر! تا به کِی ...؟

یا ابا صالح، سوختیم در آتش طعنه ها!!! راضی مباش به خاکستر شدن محبانت در این شعله های عجیب. در این روزگار غریب.

یا ابا صالح... یا ابا صالح....


" دلنوشته ی ساقی سقاخونه خروش عزیز حرف دل "


** بر حجت حق به آل یاسین صلوات **
111116
نام: عبدالله نادم
شهر: زمین
تاریخ: 5/21/2013 7:05:45 AM
کاربر مهمان
  بهم گفتند "پدرت " را در یک جمله توصیف کن

هرچه فکر کردم نتوانستم.
نوشتن خوبی هایت جمله ای نیست
دفتر هزار برگ میخواهد.

فقط در یک جمله گفتم
" خدارا شـــــــکــر که دارمت"
111115
نام: سوگند
شهر: امان از جدایی
تاریخ: 5/21/2013 7:02:59 AM
کاربر مهمان
  یا نور ...

" یا جواد الائمه ادرکنی "

سلام گلهای باغ شهید آوینی

** یا عباس عزیز ممنون از روضه هاتون ،خوبید بزرگوار؟؟؟

** دل آشوب گل ممنون از مطالب نابتون ...

** راتا جان خواهری دخمل با منک قلعه سید مرتضی ،دخمل خوب که مامانشو اذیت نمیکنه ،مراقب مامان صبرت باش و اذیتش نکن .مراقب مامان بزرگت هم باش و سلام به ایشون برسون .آره گلم همه می میریم اما دلتنگی بچه ها واسه خاک پای مولا....

** صبر عزیز و نازنین مامان گل خونه شهید اوینی ،یه دنیا ممنون بابت روشن کردن شمع تو سقاخونه و بابت جلسات قرآنتون .
واما در مورد عهد خاک پای مولای عزیز و نازنین اینطور نوشته بودن :
دوستان و اهالی مهربان حرف دل، عزیزان و یاران همیشگی من،اسم نمیارم چون تعدادتون خیلی زیاده، ازهمتون میخوام خواهش کنم که یک عهدی باهم ببندیم، همون عهدی که شهدا قبل از عملیات و شهادتشون باهم می بستند، عهد ببندیم که هرکس خواست وارد بهشت بشه یادش نره و همه ی اهالی حرف دل رو شفاعت کنه.موافقید؟ دلهای همتون پاکه میدونم، دست ما رو هم بگیرید رفقا، یادتون نره ها
کلام آخر همیشه باید کم باشد و جاودانه، پس خداحافظ ایمانتان

** خ محمدی گل و گلاب خیلی با دلنوشتتون آرومم کردی ،ممنون ...

** مجنون مهدی عزیز و بزرگوار ،انشاالله به آبروی گل نرگس مرگ شما هم جز شهادت نباشه و به داداشتون ملحق شید .دوست دارم یه ستاره ها به ستاره های آسمونم اضافه شه و اونم شما باشید ،اما اگه روزی شما هم شهید شدید قول بدید گلهای باغ سید مرتضی نازنینم رو فراموش نکنید .بقول خاک پای مولای عزیزم :شفاعت شهیدان بدرقه راهتان .

** زینب خانوم ممنون از مطالب زیباتون و قربون دل پاکتون ...

** آقا کامران شاعر و با ذوق و ماه بانوی زندگیشون سلام ،خوبی داداش ،در ضمن منم گاهی از طریق گوشیم وارد سایت میشم واسه من که مشکلی نداشته بررسی کن ببین شاید مشکل از خط و ... باشه .

** هدی گل قربون دلت ،چرا اینقدر دل نازکی ...

** هادی خان زیارت قبول ،انشالله زیارت کربلا قسمتت باشه خوبان حرف دل رو اونجا دعا کنی .

** سایه نازنین خوبی خانومی؟؟؟ دلنوشته هات فوق العادس...

** راستین جان یه کوچولو بی تابی ... غم و غصت رو نبینم ...

** سیف الدوله مهربان انشاالله هل پسرتون هر چه سریعتر حالشون خوب شه ،ما هم واسش دعا میکنیم...

** شیدا و سمیرای مهربون ،ممنون بابت ختم قرآن و صلوات هاتون .شیدا جون چه خبر از ارشد؟؟؟ سمیرا چه میکنی با اتاقت ؟؟؟

** خدایا هر چه تو بنامی ،خانومی کولاک میکنی ... خوبی ؟؟؟

** فدای آقای گل ، تنها ، مارال نازنین ،سعید سناتور ، روشنا ،اول خط عاشقی ،نقطه سر خط ،آیه ناز و دختر گلش،خادم الرضا ،عبدالزهرای نازنینم ،و ... شرمنده اگه اسم کسی از قلم جا افتاد ممنون بابت دلنوشته های زیبا و نابتون ...

** بچه ها عطیه جون به همتون سلام رسوند و التماس دعا گفت .همچنین شهادت خاک پای مولا رو تسلیت ....

** خروش جان شما خوبی ؟؟؟ این روزها جاتون خیلی خالیه ...
ای بابا کجایی ؟؟

*** سلام مخصوص به خاک پای مولا ،خوبی بزرگوار ؟؟؟ چه خبر از چشماتون
جانم چی گفتی ؟؟؟ سلام ،خوبم چشمام خوب شدن
خدا رو صد هزار مرتبه شکر ....
خوش میگذره یا نه ؟؟؟ سلام منو به دوستانتون و امام حسین برسون ،یه سلام مخصوص به باب الحوائج حضرت عباس برسون ،آخه من عاشقشم ...
ممنونم ،امروز کمی آرومترم ،میدونم خودت دعا کردی ....


دوستان خوبم گلهای باغ شهید آوینی ،مواظب خودتون ، دلهاتون و دلهای دیگران باشید...


بقول خاک پای مولای
111114
نام: شيدا
شهر: مشهد
تاریخ: 5/21/2013 4:41:53 AM
کاربر مهمان
  ***** فاطمه عزيزاز دهنواران
سلام عزيزم _انشااله حاجت روا بشي عزيزم برامنم حتمادعاكن تا به حاجتم برسم _خوشحالم عزيزي چون شمااينجاداريم
خداپشت وپناهت
التماس دعا
111113
نام: خروش!
شهر: همین دور و برا
تاریخ: 5/21/2013 12:55:25 AM
کاربر مهمان
 
این روزها عجیب گرفتار و خسته ام
تسلیم روزهای پس از این نشسته ام

من مانده ام که وقت تلف می کنم هنوز
افسوس میل آب و علف می کنم هنوز

چشمی مرا دوباره رصد می نمود کاش
دستی مرا دوباره مدد می نمود کاش

یادش بخیر پشت همین روزهای سرد
خورشید بود همنفس مردهای مرد

یادش به خیر موسم فتح الفتوح بود
بر موج می زدیم و جلودار، نوح بود

دل تا هوای کرخه و اروند و هور کرد
از پشت شیشه خاطره ها را مرور کرد

شب های حمله باز نمی گردد؛ آه آه
پرچم به اهتزاز نمی گردد؛ آه آه

آه ای شهید می شنوی ناله مرا؟
اشعار که نه آلت قتاله مرا؟!

قول و قرارمان چه شد ای آسمانی ام
فرجام کارمان چه شد ای آسمانی ام

من مانده ام که مهر سعادت نخورده ام
یک قطره از شراب شهادت نخورده ام

آه ای شهید قسمت ما بود سوختن
بر خاک ماندن و به هوا چشم دوختن

تو جاودانه ای و من از یاد می روم
گیسو پریش کرده و درباد می روم

دست مرا بگیر؛ که بیمار و خسته ام
دست مرا بگیر؛ برادر... شکسته ام

ساقی بریز جام می هشت ساله را
چرخی بزن؛ دوباره بچرخان پیاله را

ما با شمیم نرگس موعود زنده ایم
با عطر سیب و سوختن عود زنده ایم

پاییز را در آرزوی عید سر کنیم
چشم انتظار حضرت خورشید سر کنیم

آقا بیا به جان خودت؛ دیر می شود!
این بغض های کهنه گلوگیر می شود

دل گشت بی قرار تو یا صاحب الزمان
هستم در انتظار تو یا صاحب الزمان
<<ابتدا <قبلی 11118 11117 11116 11115 11114 11113 11112 11111 11110 11109 11108 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved