شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
110962
نام: دل آشوب
شهر: تبریز
تاریخ: 5/18/2013 8:51:53 PM
کاربر مهمان
 
چفیه یعنی در ولایت حل شدن

نقشه ی روبه دلان مختل شدن

چفیه ای از چفیه ها جا مانده است

روی دوش شیر تنها مانده است

چفیه ها را پر کنید از اعتبار

پر کنید از عشق رهبر کولبار

کولبار بی محبت بار نیست

چفیه ی تنها خم اسرار نیست

چفیه یعنی کنج سنگر سوختن

در خط زیبای رهبر سوختن

چفیه یعنی عصر زیبای علی

بوسه باران کردن پای علی

چفیه ها باید ولایت جو شوند

وقت شب سجاده ای خوشبو شوند

بی علی رویان اسیر ماتمند

بی ولایت زادگان محو غمند



التماس دعا
110961
نام: یا عباس
شهر:
تاریخ: 5/18/2013 8:51:36 PM
کاربر مهمان
  سلام راتا خانم مهربان ،کجا میخای بری بابا ،ای داد بیداد ،ای بابا ،منم هود ،به خدا شارژم خیلی کمه .دیگه همه پول جیبی هام تموم شده .صدای کیس کامپیوترم بلند تر شده ،دیگه به زودی خواهرم به جرم اعتیاد به اینترنت منو به تشک میبنده ؟ شما بمون من میرم.اصلا اگه بری همه ناراحت میشیم.چرا داری میری خانم کوچولو تازه مسلمان مهربان ؟ حتما از دست من ناراحتی ؟ به خدا نمیشه زیاد حرف بزنم ؟ من کم دارم از دست خواهرم حرص میخورم شما هم یک خواهر دیگه ؟حرصم نده؟یک نعره سهرابی میزنم از ترس سکته کنی ها؟یا یک قورباغه میندازم توی کیفت ؟بمان به خاطر خدا .یا عباس اگه کم باهات حرف میزنه به خاطر خودته ؟نمیخاد حرمت اینجا شکسته بشه وگرنه شما خواهر کوچیک منی .یا عباس مدد کارت باشه .یا عباس
110960
نام: دل آشوب
شهر: تبریز
تاریخ: 5/18/2013 8:50:32 PM
کاربر مهمان
 
چفیه دانی قبله جانت کجاست؟
گردن فرزند شیر مرتضی است
شیعه شیری کز بهاران آمده
از گلستان جماران آمده
شیعه شیری کین چنین مردان عشق
گرد او؛پروانه اند و جان عشق
چفیه باید بوی آزادی دهد
بوی رهبر؛بوی شمشادی دهد
چفیه تندیس عبای رهبر است
جانماز و فرش پای رهبر است
ما دعا کردیم و رهبر خواستیم
چون خمینی؛ نور دیگر خواستیم
چشم خود را فرش پایش کرده ایم
در دل شبها؛دعایش کرده ایم
ما دعا کردیم که او منصور باد
هر بلا از جان پاکش دور باد


110959
نام: دل آشوب
شهر: تبریز
تاریخ: 5/18/2013 8:49:22 PM
کاربر مهمان
 

چفیه یعنی باز گمنامی شهید
از شهیدستان گمنامی رسید
گرچه نامش از زبانها دور بود
استخوان پیکرش پر نور بود
چفیه را سنگر نشینان دیده اند
چفیه را گلها به خود پیچیده اند
چفیه امضای گل آلاله هاست
چفیه تنها یادگار لاله هاست
چفیه رو انداز گلها بوده است
طایر پرواز دلها بوده است
چفیه تار و پود اشکی بی ریاست
مرهم زخمان شیر کربلاست
چفیه را زهرا(س)به گلها هدیه کرد
چفیه را اشک شهیدان چفیه کرد
چفیه ها بوی شهادت می دهند
بوی دوران شرافت می دهند
چفیه یعنی باز گمنامی شهید
با هزاران ناز عطرش می رسید
عطر گمنام عطر یاس ساقی است
چفیه هم مانند چادر خاکی است



110958
نام: دل آشوب
شهر: تبریز
تاریخ: 5/18/2013 8:47:50 PM
کاربر مهمان
  بقیه...

ای آبروی یاران . ای ابر آرزویم !
با درد فشار دندان¬هایم بساز که از درد می سوزم .
فریادم را چاه باش.
مگذار ساز های های من قهقهه ساز صف دشمن باشد!
چفیه منتظر است، منتظر یاران امام عصر(عج)
چفیه همراه بهشتیان است و ریسمان ولایت ، نشانه منزلت و پاگی و یادگار جنگ
.
110957
نام: دل آشوب
شهر: تبریز
تاریخ: 5/18/2013 8:46:36 PM
کاربر مهمان
  باید سلام کرد بر چفیه ، بیرق همیشه جاودان جبهه های خمینی .
و باید سلام کرد بر چفیه¬ ای که همواره بر دوش علمدار نهضت خمینی است ...
به راستی در چفیه چه رازی نهفته است که با عطر و اشک و خون آشناست
و هنوز در کنار مرقد امام شهیدان ، دستمال اشک مردان بی ادعاست ؟
در حسینیه امام ، سینه زده ¬ای؟
چفیه¬ ای که بر شانه قبله قلب هاست دیده ¬ای ؟
در جمکران الغوث و الامان گفته¬ ای ؟
چفیه¬ ای که راهنمای جست و جوگران مهدی زهرا(ع) است دیده ¬ای؟
در دانشگاه نماز خوانده ¬ای ؟ چفیه ¬ای که سجده اهل معناست دیده ¬ای؟
به بهشت زهرا رفته ¬ای ؟
چفیه ¬ای که در قاب عکسی همراه با قرآن و اسلحه¬ ای همنشین است دیده¬ ای؟
از قطره قطره اشک فرو ریخته بر چفیه¬ ای، فشرده شده لای دندان ، حدیث درد خوانده¬ ای ؟
چه می خوانی ؟ تو هم بخوان !
آه از ترکش تهمت ! فریاد از فراموشی دیروز!
امان از خنجری که از پشت فرود می آید و صدا ندارد !
چفیه... ! چفیه !
ای شال شب های سرد کردستانم !
چفیه!
ای چتر روزهای گرم مهران¬ ام !
چفیه...! چفیه!
ای یادگار یاران و همه آبرویم !
110956
نام: دل آشوب
شهر: تبریز
تاریخ: 5/18/2013 8:45:06 PM
کاربر مهمان
 
چفیه ام کو ؟!
چه کسی بود صدا زد :
هیهات !!
عشق من کو ؟!
مهربان مونس شب تا به سحرگاه ام کو؟!
چفیه ی شاهد اشکم به کجاست ؟!
من چرا واماندم ؟!
مأمن این دل طوفانی بی ساحل کو ؟!
ای سحرگاه !
تو را جان شمیم نرگس ، چفیه منتظر صبح کجاست ؟!
تربت کرب و بلا !
تو بگو چفیه ی سجاده چه شد ؟
ای مفاتیح !
بگو همدم دیرینه ی نجوایت کو ؟!
آی مردم ،
به خدا می میرم !!
مرگ بی چفیه !
خدایا هیهات !!
چفیه ام را به دلم باز دهید.
عهد ما ،
عهد وفا بود و صفا بود و ابد!
گر چه من بد کردم
ولی ای چفیه !
بدان بی تو دلم می میرد .
110955
نام: دل آشوب
شهر: تبریز
تاریخ: 5/18/2013 8:40:47 PM
کاربر مهمان
  این خط آخر ندارد

بنویس شهید و بعد برو سر سطر


همانجا که نخل هایش بدون سر


نماز می گزارد و بیدهای


مجنونش به سمت شرجی افق


در اهتزازند


از این سطر به آن سطر


از این خط به آن خط


از این خاک ریز به آن خاکریز


حالا دیگه این همه شهید را


کلمه ها تشییع می کنند


اصلاً این خط آخر ندارد


بدون معطلی به جای نقطه


اشک هایت را بگذار و برو


110954
نام: دل آشوب
شهر: تبریز
تاریخ: 5/18/2013 8:32:52 PM
کاربر مهمان
  راتا/ سلام. چی شده؟ نکنه از شوخی من ناراحت شدی.به جان خودم منظوری نداشتم فقط می خواستم یه کم بخندی.باشه بابا دیگه از این شوخی ها نمی کنم.ببخشید.لااله الا الله.
راتـــــــــــــــــــــــــا بچه ها حالشون خوب نیست.
خاک پای مولا شـــــهـــیـــــــــد شده.راتا یکی که مثل تو به این خونه دعوت شده بود شــــــــهیـــــــد شده.کجامیخوای بــــری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
110953
نام: دل آشوب
شهر: تبریز
تاریخ: 5/18/2013 8:23:58 PM
کاربر مهمان
  آخ که دلم برات بگه از پسرم یه خاطره
لحظه ی جبهه رفتنش، ساعتی که می خواست بره
از اون لباس خاکی و از اون کلام آخرش
هر قدمی میرفت جلو نگاه می کرد پشت سرش
دیگه نیومد، رفت ناپدید شد
چشام به درب خونه سفید شد
آه و واویلا، آه و واویلا ، آه و واویلا ، آه و واویلا
دیگه از اون روز تا حالا منتظر زنگ درم
بس که دلم شور میزنه نصف شب از خواب می پرم
بسه دیگه خسته شدی دوباره خیلی حرف زدم
با این که قول داده بودم اما بازم گریه شدم
خدا نگهدار پسرم فعلا ازت جدا میشم
شاید مسافرم بیاد، زشته تو خونه نباشم….
با صد امید و آرزو مادر مفقود الأثر
بلند شد از کنار قبر، شاید براش بیاد خبر
چند ساله مادر کارش همینه
خبر نداره بچه ش همینه
چند ساله مادر کارش همینه
خبر نداره بچه ش همینه
آه و واویلا، آه و واویلا ، آه و واویلا ، آه و واویلا

بچه ها اگر تونستین فایل صوتی اش رو حتماّ گوش بدید.حتماّ
<<ابتدا <قبلی 11102 11101 11100 11099 11098 11097 11096 11095 11094 11093 11092 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved