شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
10962
نام: دختر اسمان
شهر: تهران
تاریخ: 8/26/2005 5:38:35 AM
کاربر مهمان
  کاش امروز روزی بود که من به ارزوم میرسیدم من دلم برای بابام تنگ شده و بیقراره میخوام برم دیدنش فکر میکنی کی به امیدم برسم اونی که میخواستم منو تنها گذاشت رفت از بین گلها یک گل تازه چید و رفت
10961
نام: x
شهر: همدان
تاریخ: 8/26/2005 5:28:18 AM
کاربر مهمان
  داد از غم تنهايي....مشتاقي و مهجوري دور از تو چنانم كرد...آقا رسول خواستم بقيه شعرت ئا بنويسم ولي هر كاري كردم يادم نيامد ....
10960
نام: علی
شهر: جنوب
تاریخ: 8/26/2005 5:21:16 AM
کاربر مهمان
  یتیمی با به مهری شادمان کن
گل بی باغبان را سایه بان باش
چو افتد بر جبینت خط پیری
مکن افسردگی در دل جوان باش

به امید روزی که تو بیایی مهدی جان
10959
نام: علی
شهر: تبریز
تاریخ: 8/26/2005 4:31:55 AM
کاربر مهمان
  سلام بهمگی
کاش می شود هیچ کس تنهانبود×××کاش می شددیدن تو رویا نبود
گفته بودی با تو میمونم ولی×××رفتی وگفتی که اینجا جا نبود
من دعا کردم برای بازگشت×××دستهای تو ولی بالا نبود
باز گفتی که فردا می رسد×××کاش روز دیدنت فردا نبود
مریضها رو فراموش نکنید
یا حق
10958
نام: رسول
شهر: شهریار
تاریخ: 8/26/2005 3:33:33 AM
کاربر مهمان
  ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان امد وقت است که باز ایی
10957
نام: farideh
شهر: البی
تاریخ: 8/25/2005 11:00:14 PM
کاربر مهمان
  سلام حدیث جان
امیدوارم که به ارزوت برسی ما را هم دعا کنید
10956
نام: حدیث
شهر: تهران
تاریخ: 8/25/2005 8:37:09 PM
کاربر مهمان
  ای کاش می توانستم به مکه معظمه می رفتم و به کربلا حرم آقام حسین میرفتم پا بوس همه شان و از نزدیک همه را دعا میکردم و از خداوند می خواستم تا همه و همینطور مرا ببخشد و از سر تقصیرات و گناهانم بگزرد.
10955
نام: mohsen
شهر: khoozestan-omidieh
تاریخ: 8/25/2005 8:10:20 PM
کاربر مهمان
  یارب این یار سفر کرده که صد قافله دل در پی اوست

هر کجا هست خدایا بسلامت دارش
10954
نام: طاها
شهر: ارومیه
تاریخ: 8/25/2005 6:32:39 PM
کاربر مهمان
  خانم اکرم
شعرت رو خوندم بد نبود.توصیه می کنم کمی صبر و حوصله داشته باشی .شعرت از لحاظ فنی مشکل داره .باید به اهل فن مراجعه کنی ودونه دونه مشکلش رو رفع کنی . استعدادش رو داری .به شرط استقامت موفق خواهی شد.
10953
نام: بی قرار
شهر: تهران
تاریخ: 8/25/2005 5:49:18 PM
کاربر مهمان
  اکرم خانم.شعر زیبایت را خواندم ویادداشت کردم
امیدوارم روز به روز ÷یشرفت کنی .
برادر کوچک شما.بیقرار.
<<ابتدا <قبلی 1102 1101 1100 1099 1098 1097 1096 1095 1094 1093 1092 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved