اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 109242 |
نام:
ریحانه
شهر:
نظرآباد- کرج
تاریخ:
4/24/2013 7:54:55 PM
کاربر مهمان
|
کلینیک خدا
به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم، فهمیدم که بیمارم ...
خدا فشار خونم را گرفت، معلوم شد که لطافتم پایین آمده.
زمانی که دمای بدنم را سنجید، دماسنج 40 درجه اضطراب نشان داد.
آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه محبت نیاز دارم، تنهایی سرخرگهایم را مسدود کرده بود ...
و آنها دیگر نمی توانستند به قلب خالی ام خون برسانند.
به بخش ارتوپدی رفتم چون دیگر نمی توانستم با دوستانم باشم و آنها را در آغوش بگیرم.
بر اثر حسادت زمین خورده بودم و چندین شکستگی پیدا کرده بودم ...
فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم، چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم.
زمانی که از مشکل شنوایی ام شکایت کردم معلوم شد که مدتی است که صدای خدا را آنگاه که در طول روز با من سخن می گوید نمی شنوم ...!
خدای مهربان برای همه این مشکلات به من مشاوره رایگان داد و من به شکرانه اش تصمیم گرفتم از این پس تنها از داروهایی که در کلمات راستینش برایم تجویز کرده است استفاده کنم :
هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم
قبل از رفتن به محل کار یک قاشق آرامش بخورم .
هر ساعت یک کپسول صبر، یک فنجان برادری و یک لیوان فروتنی بنوشم.
زمانی که به خانه برمیگردم به مقدار کافی محبت بنوشم .
و زمانی که به بستر می روم دو عدد قرص وجدان آسوده مصرف کنم.
امیدوارم خدا نعمتهایش را بر شما سرازیر کند:
رنگین کمانی به ازای هر طوفان ،
لبخندی به ازای هر اشک ،
دوستی فداکار به ازای هر مشکل ،
نغمه ای شیرین به ازای هر آه ،
و اجابتی نزدیک برای هر دعا .
جمله نهایی : عيب کار اينجاست که من '' آنچه هستم '' را با '' آنچه بايد باشم '' اشتباه مي کنم ، خيال ميکنم آنچه بايد باشم هستم، در حاليکه آنچه هستم نبايد باشم
|
|
| 109241 |
نام:
صبر
شهر:
هفت شهرعشق
تاریخ:
4/24/2013 7:36:26 PM
کاربر مهمان
|
شاه ابوالفضل من، مطلع انوار من/
زاده ام البنین، حیدر کرار من//
جان تو شاه جهان! رحم نما چون شهان/
بر دل مجروح من، بر تن بیمار من//
دود دلم را ببین دامن گلها گرفت/
بین چه فغان می کند مرغ گرفتار من//
تشنه برون شد ز شط، وز دل دریا چو بط/
چون دل طفلان شده ست، دیده خونبار من//
مست نباشم ز می، جان من و جان می/
سوز دل زینب است آتش رخسار من//
فخر کنم بر فلک، ناز کنم بر ملک/
ماه بنی هاشم است دلبر و دلدار من//
کاش درآید به ناز، وین چمن دلنواز/
شاخه شمشاد من، سرو کماندار من //
ماه منیرم کجاست، شاه دلیرم کجاست؟/
خیمه صبرم بسوخت شعله افکار من//
احمد عاشق بگوی، مدح ابوالفضل شاه/
کز اثر طبع توست رونق بازار من//
عازم کرب و بلاست بهر تو عباس شاه!/
طبع شکر ریز من، کلک شکر بار من//*احمد عزیزی*//اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم(خدمت پاک پای مولا سلام گلستان شهدای کدام شهر؟)
|
|
| 109240 |
نام:
آرزوی آرزو
شهر:
تهران
تاریخ:
4/24/2013 7:34:41 PM
کاربر مهمان
|
امشب دلم گرفته به پهنای آسمان
گویی درون جهانم بی کس و بی همزبان
اتفاقی از کنار سایت آوینی گذشتم
نوشته ی هود و که خوندم تازه یادم افتاد که امروز شهادت بانوی بزرگوار ام البنینه.
دوستان، من در ارزوی وصالم، خیلی تو گناه غرق شدم برام دعا کنید تا به راهی برم که خدا برام تعیین کرده دوست دارم بنده ی خدا بشم مال خوده خودش...
|
|
| 109239 |
نام:
صدف
شهر:
نوشهر
تاریخ:
4/24/2013 7:23:10 PM
کاربر مهمان
|
اگر انسان به دنبال رضایت خدا باشد و هدف هایش برای کسب رضای خدا باشد اون حس قشنگ از کاراش بهش هم امید و هم موفقیت و هم ...... می ده پس به دنبال رضای خدا باشیم.
|
|
| 109238 |
نام:
خاک پای مولا
شهر:
بوستان مهدی
تاریخ:
4/24/2013 7:06:21 PM
کاربر مهمان
|
ببخشید دعوتتون کردم ولی یادم رفت اسممو بنویسم، به بزرگواری خودتان عذرخواهی بنده رو پذیرا باشید
به حق می سپارمتان
راستی هود عزیز، بیان گیرایی دارید خیلی دلنشینه، خدا حفظتون کنه، قدمهاتون استوار باشه
یا علی
|
|
| 109237 |
نام:
شهر:
تاریخ:
4/24/2013 7:00:26 PM
کاربر مهمان
|
السلام علی المهدی"عج" و علی آبائه"ع"
به رسم ادب، سلام بر اهالی مهربان حرف دل
سلام آقا سید، سلام شهدا، سلام رفقا.:خیلی التماس دعا:.
اللهم اشف کل مرضانا.:آمین:.
فردا"پنجشنبه" سالگرد شهادت عزیزمه، شهادت که نه! سالگرد تولددوباره برادرمه...همتون دعوتیدرفقای گلم، قدم روچشم ما بگذارید تشریف بیارین خوشحال میشیم.
وعده ی دیدار: گلستان شهدا
منتظریم، یادتون نره
تنتون سلامت، یا علی
|
|
| 109236 |
نام:
هود
شهر:
تبریز
تاریخ:
4/24/2013 5:41:51 PM
کاربر مهمان
|
سوار بر اسب شده ونیزه بر دست گرفته ومشکی از آب بر دوش ،از این دشت بلا ، هزار تیر انداز نقاب به چهره،تیر در چله کمان نهاده اند.وای امان از دل زینب،کجا مانده عباسم،مشک را به دندان گرفته وناگاه تیری بر مشک آب آمد.وتیر دگر بر سینه و افتادن از اسب. وای از دل زینب.غم افتادن بی دست تو از اسب وعمود آهنی دگر چرا؟وای امان از دل زینب ،کنار فرات افتاده ،تن پاره پاره ،دستهای خونی ،لب تشنه ،وای امان از دل زینب......--مثل دانه ای که در خاک عشق تو،مرا کاشته اند.هر روز با آب مهر تو می رویم.نهالی شده ام که می شود از هر برگ برگ آن مهر تو را دید.در تمام سلول های وجودم ،عشق تو جریان دارد مثل رودی که می روی وزنده میکنی ،در تو غوطه ورم،می روم وزنده میشوم.ای سرو قامت کشیده از فرش تا عرش خدا،دستان تو زیر پای زینب است وقتی سوار مرکب میشود مگر غلام حلقه به گوش زینبی--برای تو همیشه می گریم.ابدیت تا ابد مدیون توست ،فتبارک الله احسن الخالقین یعنی تو. وای امشب کربلا چه شلوغ است وجای من خالی،دلتنگ توام ای صاحب پرچم ،من غرق نیازم وتو غرق ناز،وای دلتنگ توام.ببین اقا صدای گریه علی اصغر هنوز در خیمه ها می پیچد و منتظر بر گشت توست.وای همه دلتنگ تو اند. صلی الله علیک یا قمر بنی هاشم
|
|
| 109235 |
نام:
تنین
شهر:
تهران
تاریخ:
4/24/2013 5:24:26 PM
کاربر مهمان
|
خداياتوكه ميدونستي اخرش اينجوريه چرا گذاشتي وارد زندگيم بشه خداياكمكم كن فقط توميتوني ازمن دورش كني ميدونم اشتباه كردم اما توكمكم كن .بچه ها برام دعاكنيد
|
|
| 109234 |
نام:
یه آشنا
شهر:
کلید فارس
تاریخ:
4/24/2013 4:36:32 PM
کاربر مهمان
|
سلام و درود به همگی دوستان خوبم .همه ی حرف دلی های عزیز امیدوارم که حال همتون خوب باشه و در پناه امام زمان(عج)باشید.چند روزی بود نیومده بودم مطالبتون رو بخونم خیلی دلم برا همتون تنگ شده بود ولی امروز اومدم بیشتر مطالبتونم خوندم برا همتون آرزوی موفقیت و پیروزی رو از خداوند منان دارم همچنین برا فرزند آقای سیف الدوله ان شاالله که زودتر خدا شفا بده .از همتون التماس دعا دارم.اللهم عجل الولیک الفرج
|
|
| 109233 |
نام:
مجتبی
شهر:
...
تاریخ:
4/24/2013 4:32:35 PM
کاربر مهمان
|
عشق تو
شوخي زيبايي بود که خداوند با قلب من کرد !
زيبا بود
امّا
... شوخي بود !
... ... ... حالا . . .
تو بي تقصيري !
خداي تو هم بي تقصير است !
من تاوان اشتباه خود را پس ميدهم . . . !
تمام اين تنهايي
تاوان « جدّي گرفتن آن شوخي » است.
|
|
