شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
108622
نام: درمانده
شهر: دوزخ
تاریخ: 4/16/2013 5:30:10 PM
کاربر مهمان
  قبل از ازدواج :


پسر: بالاخره موقعش شد. خيلي انتظار كشيدم.



دختر: مي‌خواي از پيشت برم؟



پسر: حتي فكرشم نكن!



دختر: دوسم داري؟



پسر: البته! هر روز بيشتر از ديروز!



دختر: تا حالا بهم خيانت كردي؟



پسر: نه! براي چي مي‌پرسي؟



دختر: منو مي‌بوسي؟



پسر: معلومه! هر موقع كه بتونم.



دختر: منو مي‌زني؟



پسر: ديوونه شدي؟ من همچين آدمي‌ام؟!



دختر: مي‌تونم بهت اعتماد كنم؟!



پسر: بله.



دختر: عزيزم!




بعد از ازدواج :


كاري نداره از پايين به بالا بخون متن قبلي رو
108621
نام: تنین
شهر: تهران
تاریخ: 4/16/2013 5:28:29 PM
کاربر مهمان
  سلام به همه دوستاي حرف دلي جديدوقديمي .چقدر تو اين مدت كه نبودم دوستاي جديدامدند دلم براي همه ي بچه هاي سايت تنگ شده بود
108620
نام: درمانده
شهر: دوزخ
تاریخ: 4/16/2013 5:25:25 PM
کاربر مهمان
  در مراسم خواستگاری چه بگوییم

قبل از تصمیم قطعی ، یک یا چند جلسه را حتماً جهت صحبت و گفتگو با طرف مقابلتان بگذارید ، این کار را حتماً انجام دهید، چون اطلاعات زیادی را به دست خواهید آورد و همچنین حرفها و نظرات خود را بیان خواهید کرد . اما در جلسهٔ گفتگو از چه مسائلی صحبت می کنید؟
جلسهٔ گفتگو جای دل دادن و دل سپردن نیست ، بلکه جایی است که بایستی« قول سدید» داشته باشید ، حتماً می پرسید قول سدید یعنی چه؟ قول سدید حداقل چهار ویژگی در کلام و کلمات دارد و یک ویژگی هم در لحن بیان دارد . شفافیت ، مستدل بودن ، و واقعیت داشتن از خصوصیات کلام و قاطعیت در لحن کلام ، عناصر تشکیل دهندهٔ قول سدید هستند .

● شفافیت :

کلمات گر چه هر کدام کاربردهای متفاوتی دارند، اما هر کدام بار معنایی و احساسی متفاوت از هم را در درون خود دارند، افراد ذهن خوان و قلب بین نیستند تا بدانند که در درون ما چه می گذرد . ما در پشت پردهٔ کلمات قرار داریم، آنها کلمات را می بینند نه ما را و غالباً کلمات را تجزیه و تحلیل می کنند نه نیتهای درونی ما . بنابراین به هنگام گفتگو از هر گونه کلی گویی ، پراکنده گویی، ابهام گویی اجتناب کنید .

● مستدل بودن :

مطالبتان را با دلایل منطقی و محکمه پسند بیان کنید ، اگر آرزویی ، برنامه ای ، هدفی و خواسته ای را دارید دلایل خودتان را کاملاً بیان کنید ، مستدل و منطقی صحبت کردن دیگران را نیز به فکر فرو می برد تا بیشتر در مورد حرفهای شما فکر کنند ، اگر خواسته های منطقی دارید با منطق آنها را بیان کنید تا تصور نشود که شما خیلی متوقع هستید.

● واقعیت داشتن :

به هنگام گفتگو از واقعیتها بگوئید ، از آمال و آرزوها و توهمات بی اساس و خیالی دوری کنید،خیالبافی هایتان راکناربگذاریدو
ازمسائل ملموس درزندگی صحبت کنید، همان هایی که وقتی می خواهید زندگی را شروع کنید، وجود آنها را بیشتر از تمامی خیال هایتان حس خواهید کرد .

● اهمیت داشتن :

از مسائل مهم صحبت کنید ، از همهٔ آنچه که در یک زندگی اهمیت زیادی دارند صحبت به میان آورید ، وقت خود را صرف مسائل پوچ و بی اهمیت نکنید ، بچه گانه صحبت نکنید ، صحبت از اینکه چه رنگی را دوست دارید ، چه غذایی را دوست دارید بی اهمیت است . این حرفهای کودکانه را کنار بگذارید و به مسائلی بپردازید که نشانهٔ رشد فکری و روحی و بلوغ شما باشد.

● قاطعیت :

اگر بحث تشکیل یک زندگی است ، پس لازم است که قاطع باشید . هر گونه مسامحه ، سهل انگاری ممکن است فرجام ناخوشایندی را به همراه داشته باشد . اگر برای آینده خود برنامه هایی دارید لازم است همه آنها را به هنگام گفتگو به روشنی هر چه تمام بر زبان آورید. درباره تمامی مسائل وضعیت فکری و روحی ، وضعیت اقتصادی ، سبک زندگی ، برنامه های آینده ، اعتقادات و … بحث و تبادل نظر کنید ، نگذارید مسئله ای مبهم بماند ، اگر در مورد مسئله ای بحث کردید و به اختلاف رسیدید تا تکلیف آن را مشخص نکردید ، آن را رها نکنید . در هنگام صحبت ، خود را همانگونه که هستید عرضه دارید و همین دقت را در مورد طرف مقابلتان به کار ببرید.
هنگام تنظیم قرار داد ازدواج ، همه در خواستهای قلبی خود را که بالندگی و رشد و استقلال فردی را تضمین می نماید با طرف دیگر در میان بگذارید و در صورت توافق آن را امضاء نمائید ، باید خاطر نشان سازیم که انتظارات و توقعات شما از ازدواج باید کاملاً منطقی و معقول باشد
آدم کم رو گرسنه از سر سفره بلند می شود .
یادتان باشد به هنگام انتخاب همسر حجب و حیای نامعقول را کنار بگذارید چرا که باعث محرو
108619
نام: درمانده
شهر: دوزخ
تاریخ: 4/16/2013 5:15:35 PM
کاربر مهمان
  در مراسم خواستگاری چه بگوییم

قبل از تصمیم قطعی ، یک یا چند جلسه را حتماً جهت صحبت و گفتگو با طرف مقابلتان بگذارید ، این کار را حتماً انجام دهید، چون اطلاعات زیادی را به دست خواهید آورد و همچنین حرفها و نظرات خود را بیان خواهید کرد . اما در جلسهٔ گفتگو از چه مسائلی صحبت می کنید؟
جلسهٔ گفتگو جای دل دادن و دل سپردن نیست ، بلکه جایی است که بایستی« قول سدید» داشته باشید ، حتماً می پرسید قول سدید یعنی چه؟ قول سدید حداقل چهار ویژگی در کلام و کلمات دارد و یک ویژگی هم در لحن بیان دارد . شفافیت ، مستدل بودن ، و واقعیت داشتن از خصوصیات کلام و قاطعیت در لحن کلام ، عناصر تشکیل دهندهٔ قول سدید هستند .

● شفافیت :

کلمات گر چه هر کدام کاربردهای متفاوتی دارند، اما هر کدام بار معنایی و احساسی متفاوت از هم را در درون خود دارند، افراد ذهن خوان و قلب بین نیستند تا بدانند که در درون ما چه می گذرد . ما در پشت پردهٔ کلمات قرار داریم، آنها کلمات را می بینند نه ما را و غالباً کلمات را تجزیه و تحلیل می کنند نه نیتهای درونی ما . بنابراین به هنگام گفتگو از هر گونه کلی گویی ، پراکنده گویی، ابهام گویی اجتناب کنید .

● مستدل بودن :

مطالبتان را با دلایل منطقی و محکمه پسند بیان کنید ، اگر آرزویی ، برنامه ای ، هدفی و خواسته ای را دارید دلایل خودتان را کاملاً بیان کنید ، مستدل و منطقی صحبت کردن دیگران را نیز به فکر فرو می برد تا بیشتر در مورد حرفهای شما فکر کنند ، اگر خواسته های منطقی دارید با منطق آنها را بیان کنید تا تصور نشود که شما خیلی متوقع هستید.

● واقعیت داشتن :

به هنگام گفتگو از واقعیتها بگوئید ، از آمال و آرزوها و توهمات بی اساس و خیالی دوری کنید،خیالبافی هایتان راکناربگذاریدو
ازمسائل ملموس درزندگی صحبت کنید، همان هایی که وقتی می خواهید زندگی را شروع کنید، وجود آنها را بیشتر از تمامی خیال هایتان حس خواهید کرد .

● اهمیت داشتن :

از مسائل مهم صحبت کنید ، از همهٔ آنچه که در یک زندگی اهمیت زیادی دارند صحبت به میان آورید ، وقت خود را صرف مسائل پوچ و بی اهمیت نکنید ، بچه گانه صحبت نکنید ، صحبت از اینکه چه رنگی را دوست دارید ، چه غذایی را دوست دارید بی اهمیت است . این حرفهای کودکانه را کنار بگذارید و به مسائلی بپردازید که نشانهٔ رشد فکری و روحی و بلوغ شما باشد.

● قاطعیت :

اگر بحث تشکیل یک زندگی است ، پس لازم است که قاطع باشید . هر گونه مسامحه ، سهل انگاری ممکن است فرجام ناخوشایندی را به همراه داشته باشد . اگر برای آینده خود برنامه هایی دارید لازم است همه آنها را به هنگام گفتگو به روشنی هر چه تمام بر زبان آورید. درباره تمامی مسائل وضعیت فکری و روحی ، وضعیت اقتصادی ، سبک زندگی ، برنامه های آینده ، اعتقادات و … بحث و تبادل نظر کنید ، نگذارید مسئله ای مبهم بماند ، اگر در مورد مسئله ای بحث کردید و به اختلاف رسیدید تا تکلیف آن را مشخص نکردید ، آن را رها نکنید . در هنگام صحبت ، خود را همانگونه که هستید عرضه دارید و همین دقت را در مورد طرف مقابلتان به کار ببرید.
هنگام تنظیم قرار داد ازدواج ، همه در خواستهای قلبی خود را که بالندگی و رشد و استقلال فردی را تضمین می نماید با طرف دیگر در میان بگذارید و در صورت توافق آن را امضاء نمائید ، باید خاطر نشان سازیم که انتظارات و توقعات شما از ازدواج باید کاملاً منطقی و معقول باشد
آدم کم رو گرسنه از سر سفره بلند می شود .
یادتان باشد به هنگام انتخاب همسر حجب و حیای نامعقول را کنار بگذارید چرا که باعث محرو
108618
نام: من
شهر: ایران
تاریخ: 4/16/2013 5:11:06 PM
کاربر مهمان
  خدایا مدتیه بد دل تنگم تو آرومم کن
108617
نام:
شهر:
تاریخ: 4/16/2013 5:07:14 PM
کاربر مهمان
  سلام هود
خاستم بي هويت باشم خاستم اثري ازمن نباشدامانشدجوابتوندم
هودمرسي
به لطف دعاي شما و دوستان حالش هواش عاليه يادم رفت بگم آزمايشاش زخموعفونت نشون دادن باداروانشااله رفع بشه
اول خدابعدش دعاي شماعزيزان كارسازبود
هودچراانرژي بخشي چرادوستات بينهايتن يادته وقتي اومدي خودتوخنگول نشون دادي كم كم گفتي من اين نيستم اينم _يادته ؟
بنظرم آدم بسيارفهميده اي هستي قدرتوبدون حقوق دادن
درپناه حق
108616
نام: درمانده
شهر: دوزخ
تاریخ: 4/16/2013 5:06:53 PM
کاربر مهمان
 

بنده: خدايا !خسته ام!نمي توانم.



خدا: بنده ي من، دو ركعت نماز شفع و يك ركعت نماز وتر بخوان.

بنده: خدايا !خسته ام برايم مشكل است نيمه شب بيدار شوم.

خدا: بنده ي من قبل از خواب اين سه ركعت را بخوان

بنده: خدايا سه ركعت زياد است

خدا: بنده ي من فقط يك ركعت نماز وتر بخوان

بنده: خدايا !امروز خيلي خسته ام!آيا راه ديگري ندارد؟

خدا: بنده ي من قبل از خواب وضو بگير و رو به آسمان كن و بگو يا الله

بنده: خدايا!من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم مي پرد!

خدا: بنده ي من همانجا كه دراز كشيده اي تيمم كن و بگو يا الله

بنده: خدايا هوا سرد است!نمي توانم دستانم را از زير پتو در بياورم

خدا: بنده ي من در دلت بگو يا الله ما نماز شب برايت حساب مي كنيم

بنده اعتنايي نمي كند و مي خوابد

خدا:ملائكه ي من! ببينيد من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابيده است چيزي به اذان صبح نمانده،او را بيدار كنيد دلم برايش تنگ شده است امشب با من حرف نزده

ملائكه: خداوندا! دوباره او را بيدار كرديم ،اما باز خوابيد

خدا: ملائكه ي من در گوشش بگوييد پروردگارت منتظر توست

ملائكه: پروردگارا! باز هم بيدار نمي شود!

خدا: اذان صبح را مي گويند هنگام طلوع آفتاب است اي بنده ي من بيدار شو نماز صبحت قضا مي شود خورشيد از مشرق سر بر مي آورد

ملائكه:خداوندا نمي خواهي با او قهر كني؟

خدا: او جز من كسي را ندارد...شايد توبه كرد...

بنده ي من! تو، هنگامي كه به نماز مي ايستي من آنچنان گوش فرا ميدهم كه انگار همين يك بنده را دارم و تو چنان غافلي كه گويا صد ها خدا داري.

108615
نام: درمانده
شهر: دوزخ
تاریخ: 4/16/2013 5:02:05 PM
کاربر مهمان
  ******************هفت جا نفس خود را حقير ديدم


نخست : هنگاميكه به پستي تن مي داد تا بلندي يابد،



دوم : آنگاه كه در برابر از پاافتادگان مي‌پريد،



سوم : آنگاه كه ميان آساني و دشوار مختار شد و آسان را برگزيد،



چهارم : آنكه گناهي مرتكب شد و با يادآوري اينكه ديگران نيز همچون او دست به گناه ميزنند ، خود را دلداري داد،



پنجم : آنگاه كه از ناچاري، تحميل شده‌اي را پذيرفت و شكيبايي‌اش را ناشي از توانايي دانست،



ششم : آنگاه كه زشتي چهره‌اي را نكوهش كرد، حال آن كه يكي از نقاب‌هاي خودش بود،



هفتم : آنگاه كه آواي ثنا سرداد و آن را فضيلت پنداشت.


108614
نام: درمانده
شهر: دوزخ
تاریخ: 4/16/2013 4:50:05 PM
کاربر مهمان
  اقاي سيف الدوله
ميشه يكم راجع به اون دنيا حرف بزنيد
ممنون
108613
نام: درمانده
شهر: دوزخ
تاریخ: 4/16/2013 4:43:16 PM
کاربر مهمان
  نمیدونم چرا دلم گرفته
دوست دارم زار زار گریه کنم
چشمام خستس
اصلا یک جوری شدم
دلم گرفته اما دوست ندارم با کسی حرف بزنم نمیدونم یک چیزی تو وجودم جلومو میگیره و نمیذاره با کسی درد دل کنم حتی شوهرم
احساس میکنم دلم سنگین شده-
خدایا خودت کمکم کن
یا الله کمکم کن
<<ابتدا <قبلی 10868 10867 10866 10865 10864 10863 10862 10861 10860 10859 10858 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved