اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
10842 |
نام:
عتي اقاملاةي
شهر:
کرمان
تاریخ:
8/22/2005 5:36:44 AM
کاربر مهمان
|
من ازدست پسرم
|
|
10841 |
نام:
اسیر سرنوشت
شهر:
فسا
تاریخ:
8/22/2005 4:24:34 AM
کاربر مهمان
|
بنام انكه غربت رابپاكرد تورااوردوبامن اشناكرد
فرشته زيباي ارزوهايم چقدردوست داشتم كه كنارم بودي وجامي ازشراب مهرت رابردهانم مي ريختي ومرامست مهرخودمي كردي چقدردلم مي خواست كه درتنهايي ام دستان تورابرشانه هاي خسته ام احساس مي كردم اي كاش بودي ومي ديدي كه پروانه ي وجودم درهواي عشق توبالبهاي خودرابه شمع هديه كرده است دوستت دارم وبي توبودن رابه اميدباتوبودن تحمل مي كنم
تقديم به اوكه صدايش ترنم دلنشين باران ونگاهش فروغ روشن مهتاب است
|
|
10840 |
نام:
لیلا ی غریب
شهر:
اصفهان
تاریخ:
8/22/2005 4:18:29 AM
کاربر مهمان
|
خدایا ترا شکر می گویم به خاطر نعماتی که بر من ارزانی داشته ای
*************************************
خدایا منو ببخش که اینقدر گستاخ شده ام که در مقابل تو ایستاده ام و از خود سخن می گویم
خدای مهربانم
**********************************
هر چند که می دونم
حرف دل اون حرفیه که به زبون نیاد
اما...
از گناهام بگم که منو زمین گیر کرده
یا از لطف و کرمت که همیشه شامل حالم بوده
حرف دل من تویی ای خدا
یا گناهام که حجاب و پرده ای شده که ترو نبینم
ای کاش می تونستم این پرده ها رو کنار بزنم
ای کاش می تونستم خودم باشم
ای کاش این دل بیقرار یه کمی اروم بشه
هر چقدر که پیش می رم بی تاب تر می شم
با خوندن هر کتاب عرفانی هر روز مثل یه دیوار خراب میشم
خدایا شرمندتم
اخه چی بگم
تو انقدر بزرگی که من...
ای کریم بی منت
تو تنها کریمی هستی که مثل یه بارون رو همه می باری برات فرق نمی کنه کی باشه یا چی باشه
ای پناه بی پناهان دستگیرم باش
و منو در پناه لطف بیکرانت حفظ کن
امین با رب العالمین
|
|
10839 |
نام:
ساحل
شهر:
اردبیل
تاریخ:
8/22/2005 3:42:05 AM
کاربر مهمان
|
چگونه به ارزویم برسم؟
|
|
10838 |
نام:
آواره دیارسرنوشت
شهر:
فسا
تاریخ:
8/22/2005 3:34:30 AM
کاربر مهمان
|
شعرمسافرخودرابشنوي امادريغ كه رفتن رازغريب
همين زندگي است اين موسم بخاطرشماهرچه كه بودهرچه كه
هست همين كلام همين عشق پيش كش شماباشدكه اين پيش كش
غبارگذشت زمان راازقاب زيباي خاطرات باهم بودن نزدايد
|
|
10837 |
نام:
شانلی ایرجی
شهر:
اهواز
تاریخ:
8/22/2005 2:10:00 AM
کاربر مهمان
|
بسم تعالی خدوندا گناهان مرا ببخش وشر شیطان رانده شده مرا حفظ بگردان
التماس دعا
|
|
10836 |
نام:
علی
شهر:
تهران
تاریخ:
8/22/2005 1:50:26 AM
کاربر مهمان
|
بسم الله الرحمن الرحیم.خداوندا گناهکارم.از تو می خواهم مرا ببخشی و مرا یاری کنی.
التماس دعا
|
|
10835 |
نام:
م.ا
شهر:
اصفهان
تاریخ:
8/22/2005 12:39:03 AM
کاربر مهمان
|
نبود ارامی به دل ناشادم
دهداین دل اخر به خدا بر بادم
***
ز چه با دست غم زه بها افتادم
زه چه بر گوش کس نرسد فریادم
***
نتوانم که بنالم زه پریشانی
به چه راهم بکشاند غم پنهانی
***
همه شب همه شب مستی مدهوشی
همه جا هم جا ترس از خاموشی
***
زدل رسوا به کجا بگریزم
به کجا تنها به کجا بگریزم
***
زه پریشانی به کجا رو ارم
زه غم دنیا به کجا بگریزم
استادبنان
|
|
10834 |
نام:
حلاج
شهر:
تهران
تاریخ:
8/22/2005 12:00:46 AM
کاربر مهمان
|
صلی الله علیک ِ یا عمه ولی الله ..(یا زینب روحی له الفدا )
****************************************************************
صلی الله علی الباکین علی الحسین
**********************
نام زینب دلنشین ودلرباست ........ دختر مشکل گشا مشکل گشاست
======================================
.....وچگونه شروع شود سخنی که با کلمه "زینب " آغاز میگردد..نه یک کلمه ..چه میگویم یک واژه ..نه ..خدای من یک دریا معنا ....
قلم چه بگوید ازین وسعت ؟...قلم چه بنویسد؟ ... بنویسد .."زینب " که هر حرفش یک آسمان توصیف است وپرواز..زینبی که مینشیند حسین میگوید ..بر می خیزد حسین میخواند ..گام بر میدارد حسینش را به تصویر میکشد ..وز بان به مدح وتکلم میگشاید جز حسین نمیخواند ...وبراستی زینب ترکیبی است از اندیشه های زلال وناب و زینت به خاندان وحی وپدر ....منشوری از زینت.. .وقار.. حیا.. عفت ...صبر ..چه میگویم که حرف "زا" در مقابل این وسعت محدود است ...و حرف "یا" که نشان از یمی دارد بی منتها در صبر وعشق که میشود بگرداب حوادث وطوفانهای مهیب ساحل برادر بود ..و حرف "نون " که نیابت را تداعی میکند ..نیابت بر بوسه مادری از زیر گلوی برادر ...که شاید تا چندی دیگر خنجر پلیدی با گلوی مبارک به سایش در افتد ! ... و "باء" نه آنکه بی وفا باشی زینب جان که وفا از تودرس پایداری آموخت ..و صبر صبوریش بسته به صبر توست ..که اگر نبودی باب الصبری در جنت بنا نمیشد ..
چه بگویم که الفاظ در وسعت بیکرانت نمیتوانند جلوه گری کنند ..که درخشش نامت هبوط آدم را توجیه میسازد و قصیده زندگیت ترنم و آهنگ باران را تفسیر ...
چگونه تاب آورند فرشتگان وملکوتیان که در رکابت بال و پر نسایند .....!
چه بخوانمت که زیبنده ات همان نام زینب است ...
و اگرچه یعقوب نبی به علم نبوت میدانست که پس از چهل سال به شعف ابدی میرسد لیکن از داغ فراق میگریست ونابینا شد ...پس چه بگوید زینب که در یک نیم روز راس هجده تن از عزیزانش را بالای نیزه ببیند ....!
بگذار آرام بگیرد زینب که تو _ یا ذبیح بالقفا_ آرام جان خواهری
بگذار قطرات اشک در چشمانش موج زند _ که او تکیه گاه خیام آل الله است _
بگذار تا این بیت از غزل تاریخ تکرار شود که :
این صدای تپش قلبم نیست ......در حسینیه دل سینه زنیست
پس بیا با هم بخوانیم :
سلام علی قلب الزینب الصبور .....
التماس دعا ....یا حق
|
|
10833 |
نام:
کالیفرنیا
شهر:
لس آنجلس
تاریخ:
8/21/2005 4:55:28 PM
کاربر مهمان
|
بسم الرب زینب
یک خبر جالب براتون دارم البنه شاید لرای بعضیها
منتظر خبر باشید
|
|