اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 108342 |
نام:
محسن
شهر:
کرج
تاریخ:
4/12/2013 4:45:45 PM
کاربر مهمان
|
فرهنگ بسیج را نفهمیدیم ما
بر ریش بلندشان بخندیدم ما
|
|
| 108341 |
نام:
خدایا تنها پناهم تویی
شهر:
....
تاریخ:
4/12/2013 3:47:55 PM
کاربر مهمان
|
مادرم دستم رو بگیر مثل همیشه
|
|
| 108340 |
نام:
عزيز الله
شهر:
لندن
تاریخ:
4/12/2013 3:23:30 PM
کاربر مهمان
|
آيا براى يك زن اجازه است كه تنها از راه دور به زيارت كربلا برود
|
|
| 108339 |
نام:
هود
شهر:
تبریز
تاریخ:
4/12/2013 3:01:28 PM
کاربر مهمان
|
راستش از بس سرم گرم خوشامدیدوسلام گرم شد یادم رفت بگم اصلا چرا آمدم اوینی،بله داشتم قران دانلود میکردم. تا فایل پر بشه یه صفحه دیگه باز کردم همه جارو حسابی گشتم دیدم. بچه ها متن ذخیره کردند . یکم دست کاری کردم منم یه چی گذاشتم. دلتنگ رفیق قدیمی گفتم شاید اونم مثل من سر از اینجا در بیاره. گفتم کجایی یحیی ، دل تنگتم. آخ کجایی یحیی ،کجایی،بیا یه سری بریم امامزاده حمزه،بعد بریم کوه تا آخرین نقطه،بعد یواشکی بریم پارک برا تاب سواری،یادته میگفتم یه حجره کربلا میگیریم می ریم مقیم میشیم.دلم برای صدات تنگ شده ،برای عطر محمدی که میزنی بیتابم.عیب نداره کارداری میدونم ،نکنه خلبان شدی یادت رفته مارو؟ برو خدا پشت پناهت هر جا باشی. میدونم بلاخره میای سراغ خودم، نکنه زودتر از من بپری.آخه به عزیز گفتم یا باهم یا بی من هرگز.خسته ام رفیق خسته خسته
سلام بر صبر چه سووال سختی پرسیدید؟ یه زمان بدید فکر کنم .یکی نیست به ما تقلب بده؟ بلدم ها یادم رفته،آخه شب برقامون رفت نتوستم مرور کنم .حالا برم بشینم.یکی داوطلب بشه. من یکم بخونم بعد، صادقانه وراست حسینی نه.چند ترم رفتم حوزه دانشجویی ،شیعه شناسی ،حدیث ،نهج البلاغه منطق رو پاس کردم ولی گذاشتم کنار .من که نه من مانده ام نه غیر من-برتر است ازعقل شروخیر من-قطره بودم گم شدم در بحر راز-می نیابم این زمان آن قطره باز
لطفابازم بهم بگو دروغگو؟اصلا صد نفری دورم کنید با انگشت اشاره بهم بگید.هود کوچولوی دروغگو؟خوشم میاد اینو میگید .از همه دوستان به خاطر همه دروغ هام طلب حلالیت میکنم.خواهش میکنم بهم بگید دروغگو:دروغگو دشمن خداست. دروغگو
|
|
| 108338 |
نام:
الهام
شهر:
دل کویر...
تاریخ:
4/12/2013 1:45:30 PM
کاربر مهمان
|
سید جان سلام....حالا که پیش خدایی ازش بپرس مگه نگفتی توبه کار مثه اونه که گناه نکرده.....خدا جونم...الوعده وفا....خسته شدم دیگه....دلم عشق میخواد...عشق اولاد زهرا....سید جان به خدا بگو عجیب شرمندشم...بهش بگو الهامو دریاب....
|
|
| 108337 |
نام:
فائزه سادات حسینی اصل خسروشاهی
شهر:
تبریز.خسروشاه
تاریخ:
4/12/2013 1:16:11 PM
کاربر مهمان
|
سلام ای اشنای فکه...این روزها دلم که میگیرد با خودم خلوت میکنم در ذهنم فکه و شلمچه و طلائیه تداعی میشود نمیدانی چقدر دلتنگم امروز در شهر ما عزیزی مهمان می اید اری... شهید گمنام می اید در دلم غوغایی است چشم هایم فقط می خواهند ببارند سید مرتضی ای اهل قلم سفارشم را به میهمان بکن تا حاجت روا شوم ... دلم تنگ است...
|
|
| 108336 |
نام:
مهسا
شهر:
تهران
تاریخ:
4/12/2013 12:23:16 PM
کاربر مهمان
|
بشارت دیدار الهی و شادی فاطمه علیهاالسلام
پیامبر در بستر بیماری قرار گرفته و یارانْ گروه گروه برای آخرین دیدار به حضور ایشان می رفتند. همسران ایشان پروانه وار به دور آن حضرت می گشتند و در این میانْ فاطمه بیش از دیگران نگران و غمگین بود.
عایشه، یکی از همسران پیامبر صلی الله علیه و آله می گوید: رسول خدا به سخن گفتن با فاطمه پرداخت، به طوری که فاطمه سخت از آن گریان و نالان شد. هنگامی که پیامبر ناراحتی دختر خود را دید، به آرامی به او چیزی گفت که این بار فاطمه خندید. عایشه می گوید: از فاطمه علّت خنده پس از گریه اش را پرسیدم، فرمود: گفته های پدرم را فاش نمی کنم. پس از رحلت پیامبر دوباره این سؤال را از او پرسیدم، فاطمه گفت که پدرم فرمود: مرگ من فرارسیده است، به همین دلیل گریستم، ولی بعد فرمود: فاطمه جان، تو اولینِ از اهل بیت هستی که به زودی به من ملحق می شوی، و این خبر بسیار مرا شاد کرد. این لبخند فاطمه، همانند فُزْتُ و رَبّ الکعبه گفتن علی در محراب خونین و رضایت حسین در روز عاشورا است و همه، نمایانگر وجود روحی بزرگ، نشان از عشقِ به وصال این عزیزان است.
یاد قیامت و اندوه فاطمه علیهاالسلام
یاد آخرت و قیامت، از اموری بود که فاطمه علیهاالسلام را سخت پریشان و گریانْ و راحتی و آسایش فکری را از او سلب می کرد.
امیرمؤمنان می فرماید: روزی رسول اکرم صلی الله علیه و آله فاطمه علیهاالسلام را دید که از خداترسی بر خود می لرزد و غم و اندوهْ وجود بابرکتش را در برگرفته است. علت ناراحتی اش را پرسید. حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: پدر جان، به یاد روز قیامت افتادم.
اندوه فاطمه از انقطاع وحی
یکی از غصّه ها و ناراحتی های زهرای اطهر علیهاالسلام بعد از رحلت پدر بزرگوارش، پایان یافتن نزول وحی بود.
رسول خدا صلی الله علیه و آله در حدیث مفصّلی می فرماید: فاطمه همواره بعد از من ناراحت و گریان است: از طرفی از انقطاع وحی، و از سویی دیگر از فراق من در سوز و گداز است.
ناراحتی و پریشانی بانوی نمونه اسلام از انقطاع وحی و نزول ملائکه، با آن همه سختی های جان سوز که دید، بیانگر فضیلت و کمال او است.
|
|
| 108335 |
نام:
الهام
شهر:
اصفهان
تاریخ:
4/12/2013 11:54:18 AM
کاربر مهمان
|
دوستان سلام .و یک سلام وتبریک سال نو برای راستین عزیز . از لطفت واقعا ممنونم ایشالا اوضاع روحیت بعد از مشکلاتت بهتر شده باشه خانمم وهمیشه خوشبخت وسعادتمند باشی.کم پیدا بودنمو بیشتر میگذارم به حساب کم سعادتی خودم عزیزم. راستش کمتر فرصت دارم ولی تا بتونم به دلنوشته ها سر میزنم امیدوارم همیشه همه موفق باشن مخصوصا شما و نرگس عزیز از کرج که واقعا خیلی زحمت میکشیدن ولی هیچ نشونی تازگیها ازشون نمیبینم خبری ازشون ندارین؟
|
|
| 108334 |
نام:
صبر
شهر:
هفت شهر عشق
تاریخ:
4/12/2013 11:19:47 AM
کاربر مهمان
|
السلام علیکِ یا بنت رسول الله(یا فاطمه الزهرا)السلام علیکَ یا بن رسول الله(یا صاحب الزمان)
علیک سلام بر من از ش.ش این هم کمک.......بگیر.
عزیز شوخی کردم حالا بگو ببینم چت هست که کمک میخوای؟کمک کردن بدون دانستن درد کار پیشگوها است حرف دل پیشگو نیست.بگو شاید کسی باشه کمکت کنه.
سلام بر هود گرامی از تبریز، شهر اولین ها. یه سوال دارم صادقانه جواب بدید.شما روحانی هستید؟اری یا نه؟
کسانی که در طرح ترجمه شرکت میکنند هر زمان وهر جلسه ای که بود و وارد شدند عقب نیستند چون هر درس لغات خاص خود را دارد.نگران نباشید.
الهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
|
|
| 108333 |
نام:
مهلا
شهر:
هشتگرد - کرج
تاریخ:
4/12/2013 11:07:34 AM
کاربر مهمان
|
با عرض سلام به شیدای مهربون
ببخشید زحمت می دم بهتون من کامنت شمارو دیدم از اینکه به من لطف دارین ممنونم.
فقط یه خواهش داشتم اینکه جزء های قرآنم طوری باشه که بتونم کل قرآن رو ختم کنم ممنون می شم ، منظورم اینه که جزء تکراری برام نزارید. البته اگه امکانش هست .
|
|
