اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 108062 |
نام:
مجنون حسین
شهر:
تهران
تاریخ:
4/8/2013 9:00:57 PM
کاربر مهمان
|
پروردگارا
یاری ام ده تا بدون اینکه از ایمان افراد بپرسم
و بدون اینکه بدردم بخورند
همدل و همدردشان باشم
زیرا در سودای هر انسانی"روح تو"خانه گزیده است!!!
|
|
| 108061 |
نام:
شیدا
شهر:
مشهد
تاریخ:
4/8/2013 8:51:57 PM
کاربر مهمان
|
♥ اَعوُذُ بِالله ِمِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ ♥
♥ بِسمِ الله ِالرَّحمنِ الرَّحیمِ ♥
عَنِ الزُّهْرِى قَالَ سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع يَقُولُ آيَاتُ الْقُرْآنِ خَزَائِنُ فَكُلَّمَا فُتِحَتْ خِزَانَةٌ يَنْبَغِى لَكَ أَنْ تَنْظُرَ مَا فِيهَا
زهرى گويد: از حضرت على بن الحسين عليهما السلام شنيدم كه مى فرمود: آيه هاى قرآن گنجينه هائى است ، پس هرگاه در يك گنجينه را گشودى شايسته است كه بدانچه در آن است نظرى بيفكنى
❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀
* خـتـــم قـــرآن کـــریم حــرف دل ؛ نوبت چهارم *❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ ❀❀ ❀
**********
☁ جزء 1 : عطیه ازکربلا
☁ جزء ۲الی ۱۰ صبرعجول گرامی ازهفت شهر
☁ جزء ۱۱ فاطمه خانم گرامی ازشهرقاین
☁ جزء 12 : هاجرخانم ازتبریز
☁ جزء 13 :مسافرکوچولو(آرمان)گرامی ازمشهدالرضا
☁ جزء 14 : شیدا ازمشهد
☁ جزء 15 : غریب عزیز ازشهرتنهایی
☁ جزء 16 : معصومه خانم گل ازهمدان
☁ جزء 17 : شیدا از مشهد
☁ جزء 18 : ناشناس عزیز
☁ جزء 19 :گل یاس ازشهرغریب
☁جزء 20 :نرگس خانم گل ازقزوین
☁ جزء 21 : راستین عزیزازحرف دل
☁ جزء 22 :مجنون عزیز ازشهرکویراندیشه
☁ جزء23 :مهساخانم گل ازتهران
☁ جزء 24 :مهلاگل ازهشتگرد-کرج
☁ جزء 25 الی 30 :خانم صبرعزیزازهفت شهرعشق
(سلام/التماس دعا/قبول باشه گلم/)
پــــایـــــــان دوره چهارم
ثواب اين نوبت به نیت برآورده شدن حاجات شرعی وهدیه به محضر خانم حضرت زهرا سلام الله علیه است .
****
خانه اى كه در آن قرآن فراوان خوانده شود، خير آن بسيار گردد و به اهل آن وسعت داده شود
التمـــــــــــاس د عـــــــــــــــا
|
|
| 108060 |
نام:
دل آشوب
شهر:
تبریز
تاریخ:
4/8/2013 8:35:05 PM
کاربر مهمان
|
شهید سید مرتضی آوینی ملتمس دعا خوب دری رو برای حل مشکلش زده. اشتباه نیومده. هر چی تو دنیا دروغ باشه کرامت شهدا و مادرشون دروغ نیست. میدونم حواستون بهش هست. ولی خواهش میکنم یخورده بیشتر.
----------------------
دوستان خواهش میکنم برای ملتمس دعا، دعا کنید.حالش خوب نیست.
گفت به شما بگم:
شنیدین میگن که جانش به لب رسیده؟ ملتمس دعا جانش به لب رسید ولی قصه اش به سر نرسید. گفت بگم بهتون که دعا کنید این قصه به سر برسه. گفت حلال همه ی مشکلات و درد ها و غصه ها؛ یوسف زهراست. دعا کنید آقا بیاد.
وقتی اینو گفت گریه نذاشت حرفش رو بزنه. با زاری گفت تو رو خدا دعا کنید آقا بیاد. بیاد و به غربت خودش و به بیچارگی ما خاتمه بده.
براش دعا کنید دعاهای من براش اجابت نمیشه.
یا مهدی ادرکنی
التماس دعا
یا زهرا مددی
|
|
| 108059 |
نام:
مرادعلی
شهر:
ده بالا
تاریخ:
4/8/2013 8:21:13 PM
کاربر مهمان
|
این روزها وقتی از تو کوچه پس کوچه ها رد میشی یه بوهای خاصی به مشام میرسه بوی عطر گلها و بوی غذاهای خوشمزه که به دلیل امدن بهار پنجره هارا باز میگذارندیه وقت هایی ادم یه چیز هایی را طلب میکنه دعا هم همینطوره باید وجود ادم طالب باشه اون غذای جسمه ودیگری غذای روح خدایاهردوشو برسون
|
|
| 108058 |
نام:
زهرا
شهر:
تهران
تاریخ:
4/8/2013 8:19:13 PM
کاربر مهمان
|
بین خودمان بماند آقا سید مرتضی
باران آن شب و
دعای سیزده به در و
درد دل با عکس و...
تو که باشی دیگر ههم نیست شهید باشی یا نباشی
مهم تویی و دلت که هست اینجا میان دلم
بین خودمان بماندآقا سید مرتضی
|
|
| 108057 |
نام:
mojtaba
شهر:
تاریخ:
4/8/2013 8:05:57 PM
کاربر مهمان
|
چندگاهیست وقتی می گویم : اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن با آمدن نام
دلربایت دلم نمی لرزد چندگاهیست وقتی می گویم : صلواتک علیه و علی آبائه
به یاد مصیبتهای اهل بیتت اشک ماتم نمی ریزم چندگاهیست وقتی می گویم : فی
هذه الساعة دگر به این نمی اندیشم که در این ساعت کجا منزل گرفته ای
چندگاهیست وقتی می گویم : و فی کل الساعة دلم نمی سوزد که همه ساعاتم از
آن تو نیست چندگاهیست وقتی می گویم : ولیا و حافظا احساس نمی کنم که
سرپرستم، امامم کنار من ایستاده و قطره های اشکم را به نظاره نشسته است
چندگاهیست وقتی می گویم : و قائدا و ناصرا به یاد پیروزی لشکرت، در میان
گریه لبخند بر لبم نقش نمی زند چندگاهیست وقتی می گویم و دلیلا و عینا
یقین ندارم که تو راهنما و نگهبان منی چندگاهیست وقتی می گویم : حتی
تسکنه أرضک طوعا یقین ندارم که روز حکومت تو بر زمین،من هم شاهد مدینه
فاضله ات باشم چندگاهیست وقتی می گویم : و تمتعه فیها طویلا به حال آنانی
که در زمان دراز حکومت شیرین تو طعم عدالت را می چشند غبطه نمی خورم اما
چندگاهیست دعای فرج را چند بار میخوانم تا هم با آمدن نامت دلم بلرزد هم
اشکم بریزد هم در جست و جویت باشم، هم سرپرستم باشی، هم به حال مردمان
عصر ظهور غبطه بخورم وهم احساس کنم خدا در نزدیکی من است و باز هم با شرم
می گویم : اللهم عجل لولیک الفرج
|
|
| 108056 |
نام:
دل آشوب
شهر:
تبریز
تاریخ:
4/8/2013 8:05:48 PM
کاربر مهمان
|
دنبال جنازه ات اگر می نالم
آهسته تر از مرغ سحر می نالم
دیشت سر بالین تو اشکم می ریخت
امشب به غریبی پدر می نالم
... امشب به غریبی پدر می نالم
-------------------------
مدینه از چه این سان بی قراری
تو هم از داغ زهرا سوگواری؟
مدینه دیده ای جز زینب من
کند یک چار ساله خانه داری؟
کند یک چار ساله خانه داری
-------------------------
نمایان شد ز خط آتش و دود
که جرم فاطمه حب علی بود
پس از زهرا علی بی همزبان شد
اسیر امتی نامهربان شد
-------------------------
گیرم که خانه خانه ی وحی خدا نبود
آتش به بیت ام ابیها روا نبود
آن بانویی که حرمت قرآنی اش سزاست
در کوچه اش تهاجم اعدا سزا نبود
در کوچه اش تهاجم اعدا سزا نبود
-------------------------
شکسته بال وپری زآشیانه میبردند
تن ضعیف غریبانه شبانه میبردند
جنازه ای که همه انبیاء قربانش
چه شد که هفت نفرمخفیانه میبردند
--------------------------
در خانه آه دارد علی
عشق پهلو شکسته دارد علی
آن پسر، جان داد فدای مادرش
حسن وحسین، داغ مادر دارند یاعلی
---------------------------
یا زهرااااااااااااااااااااا مددی
یاااااااااااااازهرا ادرکنی
مددی مددی مددی
|
|
| 108055 |
نام:
علي
شهر:
تاریخ:
4/8/2013 7:59:56 PM
کاربر مهمان
|
دلم براي شهدا تنگ شده......
|
|
| 108054 |
نام:
خدايا هر چه تو بنامي ...
شهر:
ملكوت اعلي
تاریخ:
4/8/2013 7:56:20 PM
کاربر مهمان
|
خدايـــــــــــــا ...
روز تولد آسمانيش را در دفتر جان و دلم ماندگار ساز
تا يادم نرود، سرلوحه سازم آموخته هايم از او را
اويي كه در فكر و انديشه ام با « روايت فتح» زاده شد
و در نهايت، خود فاتح قله هاي والاي انسانيت گرديد
اويي كه خود را در تو فاني نمود
تا جلوه گر گردد، آثار وجوديت
اويي كه حديث نفس از ميان برداشت
تا هر چه هست، فقط تو باشي
اويي كه هر چه نوشت، از تو نوشت، از خوبان درگاهت
و جاودانه شد، در نوشته هايش
اويي كه شهري در آسمانش ناتمام ماند
تا خود به شهري فراسوي آسمانها عـــــروج نمايد...
و تو
بــــــــــرادرم آويني
روز پرواز آسمانيت مبارك
دعايـــــــــــم كن تا فراموش نكنم خدا را، حتي لحظه يي
و ببخـــــــــش مرا،آنگونه كه شايسته تو بود، نشناختمت
ببخـــــــــش...
|
|
| 108053 |
نام:
دل آشوب
شهر:
تبریز
تاریخ:
4/8/2013 7:51:25 PM
کاربر مهمان
|
نیمه ی شب بهر تدفینش مهیا شد علی
عاقبت شد در دل صحرا مکان فاطمه
منع کرد از ناله طفلان را ولی ناگه ز دل
ناله ها زد همسر والانشان فاطمه
ای فلک ترسم شوی وارون که افکندی شرر
از غم مرگش به جان کودکان فاطمه
نیست مردانی نشان ار تربت پاکش ولی
مهدی (عج) یی آید کند پیدا نشان فاطمه
|
|
