اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 107572 |
نام:
علی محمدی
شهر:
شهرستان شاهین دژ--آذربایجان غربی
تاریخ:
3/31/2013 4:16:01 PM
کاربر مهمان
|
سلام من علی هستم از خدا می خواهم که هرچی خوبیه بهم بده چون تاحالا ناراحتیام وغم و غصه هام بیشتر از خوشحالی هام بوده ولی بااین همه خدا را شکر می کنم این زندگیه منه خدا مهربونه منم یکی از مسلمانای سرسخت خداهستم که حتی بکشنم و بگن از خدا یک ثانیه دور باش بازم قبول نمی کنم.موفق باشید.((یاعلی))
|
|
| 107571 |
نام:
نادم
شهر:
اصفهان
تاریخ:
3/31/2013 3:19:31 PM
کاربر مهمان
|
سلام
من اولین بار هست که اومدم اینجا و دقیقا وقتی هست که می خوام با یکی حرف بزنم اهای شما های که حرفای مونده توی دلمو می خونید فقط یه خواهش دارم تو رو جون عزیزت دعا کن برام دعا کن برگردم و مثل قبلم باشم
بزارید از اول قصه واستون بگم
زهرا دختر ناز ۱۷ سال هی بابا درس خون رشته ی کامپیوتر اون ۲ سال پیش سال سال کنکورش بود بابا فاطمه خواهر بزرگش همه تلاش می کنن که قبول بشه فاطمه خودش دانشجوی پرستاریه ترم ۲ سرش شلوغه اما هر وقت کاری نداره نیاد کمکم از اول ستله که توی کانون اسم نوشته خوب پیش میره خیلی خوب تراز بالا ربته های ۲ رقمی کشور عالیه نمازش غذا نمیشه چاد از سرش بر نمی داره با همه خوب رفتار می کنه عضو انجمن اسلامی ۲ ساله که حکم داره تو مدرسه ماه نامه می زنه توی همش ی صفه واسه شهدا گذاشته سر پرست سر گروه سرگذشت پزوهی شهداست رو چندا پروزه کار کرده باباش مامانش خواهراش همه بهش افتخار می کنن
این منم درست ۲ سال پیش با شهدا با خدا دوست بودم گذشت و گذشت تا وقت کنکورم رسید برعکس بابا های دوستام بابای من اجازه داده بود که هر دانشگاهی که دوس دارم درس بخونم برای همین هم ی رضایت نامه نوشت و به من داد اونو نشون مدیر کانون دادم مدیرم گفت براساس اعتبار انتخاب کنم منم خوش خوشان زدم تهران کرج و بعد اصفهان زد و نمی دونم از سر قسمت چی؟؟ کرج قبول شدم با یه رتبهی ۳ رقمی با بابای رفم ثبت نام هم خوشحال هم ناراحت ناراحتم راه دور دور از بابا میمیرم اینا به کنار خوابگاه ندارم و باید خونه بگیرم
کنار حیات گریه می کردم که بابا امد بازم مثل همیشه ی آغوش گروم و با دستلی مهربونش اشک از رو گونه هام باک شد همون جاها بود یه خانم امد به ما گفت شما اصفهانی هستید ؟ بعد معلوم شد که اونا هم هم شهرین و می خوان دخترشون با من خونه بگیره پریسا ی دختر مهجب سر به زیر و باادب که خیلی به دل می شینه نفر بعدی میترا بود یه دختر مشهدی که بابای شوخ و با نمکی داشت میترا هم چادی بود و قد کوتاهی داشت شدن سه نفر بابای من مامان پری و بابای میترا در به در این کوچه ها دنبال خونه ی چند ساعتی گذشت که امدن و گفتن بریم خونه ببینید چند تا خونه به ما نشون داند یکی رو انتخاب کردیم قول نامه و تمام هوا تاریک تاریک شد ه بو.د و بارون میومد خیس خیس شده بودیم هر سه مون قرار شد میترا و بابا ماما نش بمو نن خونه رو حاضر کنن و دنبال دو تا هم خونه ای برن و ماهم بریم اصفها ن با وسایل برگردیم ترمینال ۴ تا بیلیت برا اصفهان اتبوس و ۷ ساعت بعد ترمینال کاوه
رفتیم خونه وسایلو جمه کردم با بابا و مامان برگشتیم کرج خلاصه ۲ نفر بعدی بد از آب در امدن و بزار آخر قصه رو برات بگو ۲ سال پری با ی پسر دوست شد سمیرا یکی از اون دونفر خیانت کرد منم ناخواسته وارد بازی شدم ۳ ماه با یکی لز افراد همون بازی بودم و بد جور گناه کردم بد جور حالا خیلی وقته تموم کردم آدم شدم مثل قبل دوستم دعا کن واسم خدا منو ببخشه
|
|
| 107570 |
نام:
بی نام....
شهر:
بی نشان....
تاریخ:
3/31/2013 3:07:32 PM
کاربر مهمان
|
سلام، مثل اینکه اینجا واقعا میشه حرف دل زد!!!!
نمیخوام زیاد حرف بزنم که کسی حوصله نکنه بخونه فقط میخوام بگم انگار "عاشقی" خیلی سخت تر از اونه که شنیده بودم، وقتی تو این موقعیت قرار بگیری هیچکی حرفتو نمیفه تازه اونیو که دوسش داری اصلا انگار آدم حسابت نمیکنه....
خلاصه اینکه من این سختیو 5 سال تحمل کردمو حالاحالا ها هم پاش وایمیسم فقط ازتون میخوام دعام کنید...
یا علی، التماس دعا
|
|
| 107569 |
نام:
شهید امیر کبیر
شهر:
وطن
تاریخ:
3/31/2013 3:05:22 PM
کاربر مهمان
|
شیدا از مشهد خواهرم سلام با آرزوی شادی سلام ما رو به نردبانی به سوی خدا برسانید و این بیت شعر رو براش بفرستید:
نردبان ها همه بر عکس شدند وافتادند/شرط بالا رفتن پای نهادن بر دوست بشد
-----
صبر از هفت شهر عشق این هفت شهر جالبه من رو یاد هفت وادی عطار میندازه چه لذت بخش بودند وقتی میخوندیم عشق مرحله سوم بود اگه اشتباه نکنم
وادی بی پا وسر/
یاران ره عشق منزل ندارد/این بحر مواج ساحل ندارد
مست و مدهوشی خماری دائم به قول سفاک ترین و کثیف ترین انسان:
انا مسموم ما عندی به تریاق ولا راقی(من مست و مدهوش ان چیزی هستم که در دست ساقی است)
عجب خوش گذشت با هفت وادی سعی کن به قول داداش هود به فنا برسی (پشت پایی زده بر هستی و فرزانه شویی)
ا
|
|
| 107568 |
نام:
فدای آقا
شهر:
ساری
تاریخ:
3/31/2013 2:57:32 PM
کاربر مهمان
|
سلام.چرا دخترای بد حجاب به ما غلبه کردن؟چرا حکومت ما فقط اسمش اسلامیه؟چرا ترس باید وجود مارو بگیره وقتی بریم بیرون؟مخصوصا ساری که از لحاظ فرهنگی خیلی تو سطح پایینیه.چرا فیلمامون مضمون خوبی نداره؟اگه دقت کنید برخلاف نظام اسلامی ماست.هممون با هم میتونیم وضع کشورو نجات بدیم.دلمون خوش بود به آقای احمدی نژاد که تابع رهبری هستن ولی....
|
|
| 107567 |
نام:
شهید امیر کبیر
شهر:
وطن
تاریخ:
3/31/2013 2:44:41 PM
کاربر مهمان
|
حافظا می خور و رندی کن وخوش باش/ولی تو چون دگران دام تزویر مکن قرإن را/ترسم این قوم که بر دردکشان می خندند/برسر کار خرابات برند ایمان را
|
|
| 107566 |
نام:
خادم الشهدا
شهر:
تهران
تاریخ:
3/31/2013 12:38:43 PM
کاربر مهمان
|
بسم رب الشهدا
آرایش حکومت اسلامی به حجاب امت اسلامی است.
شهید خسرو عربیان
|
|
| 107565 |
نام:
مهدي باراني
شهر:
دارالعباده يزد
تاریخ:
3/31/2013 12:11:04 PM
کاربر مهمان
|
باولايت تا شهادت
|
|
| 107564 |
نام:
شيدا
شهر:
مشهد
تاریخ:
3/31/2013 11:40:04 AM
کاربر مهمان
|
سلام دوستان
كسي هست به مدت دوماه دقيقا تا10خرداد ثبت صلواتاوقرآنوبرعهده بگيره ؟چون بايداين ماههاي آخررودرس بخونم هركي هست بهم بگه
|
|
| 107563 |
نام:
خانم
شهر:
تاریخ:
3/31/2013 11:35:21 AM
کاربر مهمان
|
آقا جان
دلم شکسته ، بیا دستمو بگیر...
تو همونی هستی که 4 سال پیش وقتی تو مجلس میلادت ازت حاجت خواستم با چشم تر واسطه شدی پیش خدا و حاجتمو دادی...
آقای من...
بیا و این بارم با دلم مهربونی کن و شفاعتم رو پیش خدای بزرگمون بکن...
|
|
