اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 10652 |
نام:
سید محمد حسین
شهر:
تهران
تاریخ:
8/16/2005 5:35:26 AM
کاربر مهمان
|
موندم مردد که اعتکاف برم مسجد محلمون یا نه. آخه نیت کرده بودم اولین اعتکافم رو برم امام رضا. ولی نشده. تا حالا نشده. ولی اعتکاف مسجد محلمون جور شده که من به دلم نیست. از طرفی حبیبم و مامانم هی من رو تشویق می کنن که برم.
اونا می گن اگه امام رضا نشد، عیبی نداره برو مسجد. ولی من به دلم نیست. کلی با امام رضا کار داشتم آخه.
چیکار کنم؟
خدایا اهدنا الصراط المستقیم
|
|
| 10651 |
نام:
لیلا ی غریب
شهر:
اصفهان
تاریخ:
8/16/2005 5:21:58 AM
کاربر مهمان
|
**********************************
یا حسین
**********************************
|
|
| 10650 |
نام:
لیلا ی غریب
شهر:
اصفهان
تاریخ:
8/16/2005 4:50:30 AM
کاربر مهمان
|
خدایا:
خسته ام ،دلشکسته ام،نا امیدم
دیگر ارزویی ندارم
مرا در جوار رحمتت سکنی ده
|
|
| 10649 |
نام:
رضا
شهر:
تهران
تاریخ:
8/16/2005 4:43:34 AM
کاربر مهمان
|
خاله لیلای غریب
سلام
اخه من بد بخت رو چه به خود پرستی
داره خندم می گیره
یه عاشق در به دری که نمی تونه درست راه بره
حتی در ست نمی تونه سبحان الله بگه
خاله عزیز
فکر نمی کنی باید بیشتر بنویسی انهم از خوت و انچه
دوست داری و فکر میکنی .
|
|
| 10648 |
نام:
ناشناس
شهر:
غریبستان
تاریخ:
8/16/2005 4:43:22 AM
کاربر مهمان
|
به نام حضرت دوست
سلام دوستای خوبم
دوستای مهربونی که بحث عشق و محبت و احساس رو دنبال میکنید :
باهاتون حرفی داشتم و اون اینکه بیایید قبل از هر بحثی اول باور کنیم اول عاشق دنیا خداست
اول عشق رو در قامت خدا برانداز کنیم و بعد به عشق در نگاه انسانی برسیم.
میشه خواهش کنم مطلب زیر رو عمیق بخونید و راجع به اون فکر کنید و یا شاید بحث . من ایمان دارم با فکر روی مطلب زیر باورمون میشه چرا ما در عشق حتی شکست میخوریم.
***********************************************
مرد بر لبه پرتگاهي راه ميرفت. پايش لغزيد و داشت سقوط ميكرد.
ناگهان با دستانش شاخه كوچـك گياهي را گرفت اما خيلي زود فهميد كه آن شاخه آنقدر كوچك است كه نميتواند او را نگهدارد.
پس سرش را بالا گرفت و فرياد زد :
" كسي آن بالا نيست؟"
كسي گفت: " من هستم."
مرد گفت: " تو كي هستي."
او گفت: " من خدا هستم."
مرد گفت: "خدايا نجاتم بده من دارم سقوط ميكنم."
خدا گفت: " آيا به من اعتماد داري؟ "
مرد گفت: " بله "
خداوند گفت: " پس آن شاخه درخت را رها كن."
مرد كمي سكوت كرد و فرياد زد:
" كَس ديگري آنجا نيست؟ ؟ ؟ "
داستاني را كه در بالا خونديد در عين كوتاه بودنش حرفهاي بسيار بزرگ و مهمي را در خودش داشت اولين حرفش اين بود ،
اگر اين مرد كمـك خدا را باور داشت ،
يقيناٌ براي نجات خودش به كس ديگری متوسل نمي شد.
***********************************************
یا علی
|
|
| 10647 |
نام:
حامد
شهر:
تهران
تاریخ:
8/16/2005 4:39:40 AM
کاربر مهمان
|
درحال حاظر دارم از دست عشق نافرجامم زجر میکشم دوستش دارم ولی نمیدانم که به که گویم خجالت میکشم شنیده ام که اودل به کس دیگه داده نمیتوانم باور کنم
تو بگو گناه من چیست که باید اینطور به خاطر این همه نامردی ها بسوزم اه
|
|
| 10646 |
نام:
لیلا ی غریب
شهر:
اصفهان
تاریخ:
8/16/2005 4:12:13 AM
کاربر مهمان
|
یه نام خدایی که هست
************************************
دوست خوبم امید از یزد
سلام
ممنون از اینکه ایراداتم رو به من متذکر شدی
ولی یه چیزی برام سواله
اگه توضیح بدید ممنون می شم
خود پرستی
اخه من بد بخت رو چه به خود پرستی
داره خندم می گیره
شاید هم به جای علی آقا جک گفتی
می خوام بدونم من کیم که بخوام از خودم هم تعریف کنم
یه عاشق در به دری که نمی تونه درست راه بره
حتی در ست نمی تونه سبحان الله بگه
خدایا :
خودت کمکم کن تا پاک باشم و خالص
امید اقا من کی گفتم خودم رو قبول دارم
من که کسی نیستم
به هر حال ممنونم
خدایا شکرت
خدا حافظ
|
|
| 10645 |
نام:
آسمان
شهر:
تهران
تاریخ:
8/16/2005 4:05:42 AM
کاربر مهمان
|
سلام
ضمن عرض ادب و احترام خدمت شما
میخواستم از سایت خوبتان تشکر کنم.
سلامت و موفق باشید
|
|
| 10644 |
نام:
لیلا ی غریب
شهر:
اصفهان
تاریخ:
8/16/2005 3:59:05 AM
کاربر مهمان
|
به نام خدایی که زیباست
و زیباییها را دوست **************************************
با عرض سلام خدمت
علی آقااز تبریز**********************
اخه من که ترکی بلد نیستم
اگه لطف کنید برام معنی کنید ممنون میشم
علی آقا
می بینم جک هات تموم شده
چرا دیگه نمی نویسی
در مورد مادرم نوشته بودی
مادرم سالها پیش شهید شده توی بمباران
مادرم معلم بوده
دیگه سوالی نداری
در مورد بحث قبلیمون هم باید بگم
شما درست می گید خیلی وقتها ما ادمها ازمایش میشیم
اما خواستم بگم همون هم لطف خداست
*********************************
می دونی چرا چون خدا ما رو به حال خودمون رها نکرده
و به نظر من آزمایش خدا یعنی لطف خدا
یعنی بنده ی من تو مال منی
چرا فراموش کردی
و این ازمایش یعنی یاد اوری
یعنی به بقیه مشغول نشو
به بقیه دل نبند
اونها همه نا پایدارند
گول این ظواهر فریبنده رو نخور
برا همین بود گفتم لطف خداست
***********************************
خدایا:نور معرفتت رو تو دلمون روشن کن
امین
لیلا
|
|
| 10643 |
نام:
امید
شهر:
یزد
تاریخ:
8/16/2005 3:57:53 AM
کاربر مهمان
|
لیلای غریب :
سلام :
خود پرستی اونم تو راه عرفان .
کسی که خودشو خیلی قبول داره محاله که حتی یک قدم بتونه که تو راه سیروسلوک قدم برداره .
سعی کن از توجه دیگران بی نیاز بشی ،باور کن که دنیا خیلی بی ارزش تر از این حرفهاست که آدم دلش رو
|
|
