اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
105902 |
نام:
شهید امیر کبیر
شهر:
وطن
تاریخ:
2/28/2013 10:52:12 AM
کاربر مهمان
|
علی از بهشت حرف شما درست است بیشتر آدم ها به تقلید از اطرافیان اللخصوص پدر و مادر می پردازند سرخ پوست به سرخ پوستی می نازد و بقیه هم همینطور هر کسی به آنچه دارد خود را مسوول میداند ------
|
|
105901 |
نام:
موسی پهلوانی
شهر:
فرون آباد
تاریخ:
2/28/2013 10:38:55 AM
کاربر مهمان
|
ماتاابد مدیون خون شهدا هستیم پس باید مراقب باشیم تا بی احترامی به خون پاکشان نکنیم
|
|
105900 |
نام:
ل-موسوی
شهر:
تهران
تاریخ:
2/28/2013 10:04:22 AM
کاربر مهمان
|
سلام به همه دوستان و آرزوی سعادتمندی و خوشبختی برای همهگان. از همه خواهران و برادران دینی ام می خواهم که برای سعادتمندی و خوشبختی همه جوانا دعا کنند در این ما بین یکم بیشتر از همه برای من. نمی دونم چرا به این سایت آمدم ولی می دونم کسانی در این گذرگاه عبور و مرور دارند که مثل شهید سید مرتضی آوینی دل پاک و بی آلایشی برای دعا کردن دارند. (التماس دعا) یا حق
|
|
105899 |
نام:
سیف الدوله
شهر:
قدس
تاریخ:
2/28/2013 10:02:17 AM
کاربر مهمان
|
عاقلانهترین کلمه است... حواست را جمع کن "احتیاط"
دست و پا گیرترین کلمه است... اجازه نده مانع پیشرفتت بشود "محدودیت"
سختترین کلمه است... وجود ندارد "غیر ممکن"
مخربترین کلمه است... مواظب پلهای پشت سرت باش "شتابزدگی"
تاریکترین کلمه است...آن را با نور علم روشن کن "نادانی"
کشندهترین کلمه است...آن را نادیده بگیر"اضطراب"
صبورترین کلمه است... منتظرش باش "انتظار"
بی ارزشترین کلمه است... بگذار و بگذر "انتقام"
ارزشمندترین کلمه است... سعی خود را بکن "بخشش"
قشنگترین کلمه است... راز زیبائی در آن نهفته است "خوشروئی"
تمیزترین کلمه است... اصلا سخت نیست "پاکیزگی"
رساترین کلمه است... سر عهدت بمان "وفاداری"
تنهاترین کلمه است...بدان که همیشه جمع بهتر از فرد بوده "گوشه گیری"
محرکترین کلمه است... زندگی بدون هدف روی آب است "هدفمندی"
و هدفمندترین کلمه است... پس پیش به سوی آن "موفقیت"
|
|
105898 |
نام:
سیف الدوله
شهر:
قدس
تاریخ:
2/28/2013 9:53:02 AM
کاربر مهمان
|
سمیترین کلمه است... بشکنش "غرور"
سستترین کلمه است... به امید آن نباش "شانس"
شایعترین کلمه است... دنبالش نرو "شهرت"
لطیفترین کلمه است...آن را حفظ کن "لبخند"
حسرت انگیز ترین کلمه است... از آن فاصله بگیر "حسادت"
آن را ایجاد کن ضروریترین کلمه است ..."تفاهم"
سالمترین کلمه است... به آن اهمیت بده "سلامتی"
اصلی ترین کلمه است... به آن اعتماد کن "اطمینان"
بی احساس ترین کلمه است... مراقب آن باش "بی تفاوتی"
دوستانهترین کلمه است... از آن سوءاستفاده نکن "رفاقت"
زیباترین کلمه است... با آن رو راست باش "راستی"
زشتترین کلمه است... از آن دوری کن"دو رویی"
ویرانگرترین کلمه است... دوست داری با تو چنین کنند؟ " تمسخر"
موقرترین کلمه است... برایش ارزش قائل شو "احترام"
آرامترین کلمه است... به آن برس "آرامش"
|
|
105897 |
نام:
صبر
شهر:
هفت شهرعشق
تاریخ:
2/28/2013 9:18:01 AM
کاربر مهمان
|
..................؟سکوت یعنی همه چیزیعنی آرامش،آسایش،احترام،... ولی صدافسوس حیف که انسان به خاطرانتقال معنایی مجبور به حرف زدنه
|
|
105896 |
نام:
شهید امیر کبیر
شهر:
وطن
تاریخ:
2/28/2013 9:15:10 AM
کاربر مهمان
|
سلام دوستان اگه قرار باشه صبح آخرین روز دنیا باشه امروز رو صرف چه کاری می کنید ---------- دلم برای حرف دلی های قدیمی یه ذره شده (ای همرهان و یاران گریید همچو باران)
|
|
105895 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدايي
تاریخ:
2/28/2013 9:00:57 AM
کاربر مهمان
|
در آستانه آدينه اي ديگر... گل هميشه بهارم مهدي فاطمه
هر چند آمدنت حتمي است،من اما در هراس نبودن خويشم... آه اي پسر فاطمه...
|
|
105894 |
نام:
نردبانی سوی خدا
شهر:
شهر خدا
تاریخ:
2/28/2013 8:56:57 AM
کاربر مهمان
|
سلام دوستان حرف دل من سیستم خونه نمی تونم ثبت کنم هرچی ثبت می کنم ارور میده فقط مطالبا رو میخونم. الان کافینت هستم چند بار صلواتا رو ثبت کردم نشد. .......................... **مطلب چهارم** برادر شهیده نجمه قاسم پور مفاتیحی را آورد و داد دست آقا سید . بازش کرد . درست پشت جلد چیزی نوشته بود با این مضمون : چهل شب تا دیدار مهدی با صدبار تلاوت آیه ی بسم الله الرحمن الرحیم ، رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق وجعلنی من لدنک سلطانا نصیرا . امضا نجمه قاسم پور ........................... **مطلب پنجم** نجمه خیلی مهربون بود تا جایی که خیلی وقت ها تو خونه مینشست گریه میکرد برای اونایی که مومن نیستن و براشون دعا میکرد
نجمه جان تو که انقدر مهربونی حالا که دستت باز تره ما رو دریاب به خدا خیلی بد بختیم . دلمون میخواد خوب باشیم ولی ... چمیدونم شاید اگه واقعا دلمون میخواست آدم میشدیم مشکلمون اینه که فقط شعار میدیم ، تو برامون دعا کن تو که دعات مستجابه تو که پیش خدا آبرو داری ، مطمئنم که اگه برامون دعا کنی خدا قبول میکنه اینو هم میدونم که براموندعا میکنی آخه مامانت می گفتن تو خیلی مهربونی ................................. **مطلب ششم** شهیده نجمه قاسم پور شهیده ای که آرزوش شهید شدن بود و آخرش هم به آرزوش رسید ... چند خط کوتاه از زندگی ایشون خواهر ایشون می گویند: ---نجمه از نامحرم فراری بود . یه روز دارالرحمه بودیم گفت : ابجی من میخوام وقتی تو قبر بذارنم هیچ نا محرمی بالای سرم نباشه ---همه ی اقوام میگفتن نجمه اخر شهید میشه این ارزوشه . برادر این شهیده می گویند: هیچ وقت هیچ نامحرمی خواهرم رو بدون چادر ندیده بود..
|
|
105893 |
نام:
نردبانی سوی خدا
شهر:
شهر خدا
تاریخ:
2/28/2013 8:52:13 AM
کاربر مهمان
|
سلام امروز می خواهم از شهیده نجمه قاسم پور که درانفجار سال 87درحسینیه سیدالشهدا به شهادت رسیدن بگم اینها مطالب در سایت رهپویان وصال شیراز هست اگه تونستید یه سر به جامعه مجازیشون بزنید از زبان دوستان.خانوداده .من بعداز انفجار باکانون اشنا شدم ........................................................ ***مطلب اول*** نجمه چهار تا خصوصیت داشت : - 1همیشه نماز شب می خوند 2- هیچ وقت نه خودش غیبت میکرد و نه کسی جلوش غیبت میکرد ) همه میدونستن که خیلی از غیبت کردن بدش میاد ( 3هیچ وقت هیچ کس بدون چادر ندیدش 4- خیلی خیلی درس می خوند حتی تو راه کانون ( حسینیه سید الشهدا)این شهیده در تاریخ 8/1/87 در دفتر یکی از دوستانش می نویسد : «دوست عزیزم! خوشبختی را نه بر تخت پادشاهی بلکه در نمازهای عاشقانه و عارفانه باید جستجو کرد . » (مطلب دوم) نجمه نجمه نجمه!!!!!!یادش بخیر!!!!! خیلی متین و با وقار و خوشرو!!!نجمه شهادت حقش بود!!!! همیشه وقتی من و میدید یه سوالی ازم می کرد!این سری وقتی رفتم سر خاک ازش خواستمش!!! یادش بخیر روز عاشورا و تاسوعا بچه های انتظامات بیرون که اون موقع ها هممون یه اکیپ بودیم ببعد مجلس با هم پشت حسینیه می نشستیم و زیارت عاشورا می خوندیم!!! وقتی توی شاهچراغ زیارت عاشورا رو می خوندند!نگام با تابوتش افتاد و کمرم شکست!!!نتونستم رو پام بایستم!!!همون موقع یاد اشکاهای نجمه افتادم که ..... نجمه می دونست داره چی می خونه!می دونست برا چی می خونه!!!! نجمه ماه بود! نجمه دلم خیلی برات تنگ شده!!!
**مطلب سوم** خواهرم میگفت: امشب زینب -خواهر نجمه -اومده بود به یکی از بچه های انتظامات میگفت : میشه من بیام انتظامات؟انتظاامتیه میگه: اخه شمو کوچولویی نمیشه که! زینب گفت:اخه من خواهر نجمه م میخوام به جای نجمه بیام انتظامات!!!! .چه میتوان گفت؟ نجمهاین همان زینب کوچولی شیرین زبونیه که ازش برام حرف میزدی .کجایی نجمه؟ همین زینب کوچولو خواهر نجمه می گفت : هروقت تو خونه چیزیم گم میشد ، صدای نجمه میزدم تا بیاد برام پیدا کنه ! حالا هم وقتی یه چیزیمو پیدا نمی کنم یهویی بی اختیار میگم : نجمــــــــــه ! بیــــا! که یهویی یادم میاد .......... روزی هم که رفته بودیم گلزار که می خواستن شهدا رو غسل بدن ، داداش نجمه اومده بود دم در غسالخونه ی خواهرا نشسته بود و گریه میکرد و داد میزد نجمـــــه بیا برام آب بیار ! نجمــــــه کجایی ! بیا تشنمه ! بعدش خواهر کوچیکش که پیش ما وایساده بود می گفت آخه هر وقت داداشم تشنش میشد نجمه بهش آب میداد ! همیشه نجمه براش آب میورد!ادامه دارد... نجمه جان تولدت مبارک امروز تولدت بوده
|
|