شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
105862
نام: معصومه
شهر: قزوین
تاریخ: 2/27/2013 4:09:36 PM
کاربر مهمان
  خیلی ازدست همسرم ناراحتم با اینکه می دونست عاشق امام حسینم وچقدردوست دارم برم کربلا منوبا خودش نبردمن دوتابچه دارم پسرم سوم راهنماییه ودخترم چهارساله است هرچی التماس کردم بهونه بچه هارو آورد وتنهایی رفت خیلی دلم شکسته یعنی قسمتم می شه یعنی می شه من گناهکارو بطلبه؟؟؟
105861
نام: شهید امیر کبیر
شهر: وطن
تاریخ: 2/27/2013 3:22:09 PM
کاربر مهمان
  سلام خدمت فاطمه و سمیرا از گرگان انشاا..‏ خدا همیشه پشت وپناه شما باشد ‏
التماس دعا
105860
نام: شیدا
شهر: مشهد
تاریخ: 2/27/2013 3:21:49 PM
کاربر مهمان
  روزگار به من آموخت با زندگي قهر نكنيم ، چون دنيا منت كش كسي نيست
بايد شكر گذار باشيم كه خدا هر آنچه كه مي طلبيم را به ما نمي دهد
يادمان باشد كه زنگ تفريح دنيا هميشگي نيست ، زنگ بعد حساب داريم ..!
هميشه آخر هر چيز خوب مي شود ، اگر نشد بدان كه هنوز به آخر نرسيده "چارلي چاپلين"

سلام دوستان گل حرف دلی آرزوی سلامتی برای همتون:

روزی یک مرد ثروتمند ، پسر بچه کوچکش را به یک روستا برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند ، چقدر فقیر هستند . آنان یک روز یک شب را در خانه محقر یک روستایی به سر بردند .
در راه بازگشت و در پایان سفر ، مرد از پسر بچه پرسید : نظرت درباره مسافرتمان چی بود ؟
پسر پاسخ داد : عالی بود پدر !
پدر پرسید : آیا به زندگی آنان توجه کردی ؟
پسر پاسخ داد : فکر می کنم !
و پدر پرسید : چه چیزی از این سفر یاد گرفتی ؟
پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت : فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا . ما در حیاطمان یک فوراره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد . ما در حیاطمان فانوس هایی تزیینی داریم و آنها ستارگلان را دارند . حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود ، اما باغ آنها بی انتهاست !
در پایان حرف های پسر ، زبان مرد بند آمده بود . پسر اضافه کرد : متشکرم پدر که من نشان دادی ما واقعا چقدر فقیر هستیم


زلال باش .... ،‌ زلال باش .... ،

فرقی نمی كند كه گودال كوچك آبی باشی ، یا دریای بیكران ،

زلال كه باشی ، آسمان در تو پیداست

درآخر
باتشکرازمدیریت حرف دل خسته نباشیدیاعلی مدد




105859
نام: سمیرا و فاطمه
شهر: گرگان
تاریخ: 2/27/2013 2:58:58 PM
کاربر مهمان
  سلام داداش مهدی با اینکه داداش ندارم بعد از یک بار خواب دیدن راجبه شهدا متحول شدم دیگه بد حجاب نیستم الانم هرهفته که بتونم سر یه قبر شهید گمنام میرم و اسمشم خودم انتخاب کردم داداش جونم منو بطلب تا بیام شلمچه و آدم بشم و برگردم حالا دوستم فاطمه مینویسه سلام منم یک دختره گناه کار بااینکه گناهکارم اما دلم پيش شماست ازتون خواهشي دارم كه منو بطلبين
105858
نام: مریم
شهر: ۸۶۷
تاریخ: 2/27/2013 2:18:16 PM
کاربر مهمان
  دلتنگ از دلتنگی....
دقیقا میفهمم چی میگی منم ۲سال عقد کردم شوهرمو خیلی دوست دارم ولی از زندگی کردن باهاش وحشت دارم چون میدونم نمیتونه برام زندگی درست کنه نمیتونم بهش تکیه کنم نمیتونم واسه یه زندگی روش حساب کنم خیلی شرایط بدیه البته من تصمیممو گرفتم میخوام ازش جدا شم اقدامم کردم ولی اون راضی نمیشه میگه تا الان اشتباه کردم خیلی بهش فرصت دادم ولی میدونم فایده ای نداره
ولی آرزوی بهترینهارو واست دارم عزیزم اگر کنار همسرت آرامش داری به چیزه دیگه فکر نکن امیدوارم خوشبخت بشی
105857
نام: علي
شهر: عباس آباد كرج
تاریخ: 2/27/2013 1:46:49 PM
کاربر مهمان
  به نام آرام بخش دلها
باسلام ، امروز خيلي مزاحم شما عزيزان شدم
خواهش و تمنا دارم هر عزيزي الآن اين مطب را مي خونه با توجه خواص از خدا و اهل بيت(ع)براي بنده حقير دعايي كند (مشكلي دارم انشا الله حل گردد)ممنون از همگي
105856
نام: مریم
شهر: خراسان
تاریخ: 2/27/2013 1:37:57 PM
کاربر مهمان
  سلام شهید اوینی من امسال امدم خدمت شما نمیدانم مرا دیدید یا نه نمیدانم لیاقت داشتم یا نه ولی از شما میخواهم که برای همه و من دعا کنید
105855
نام: علی اصغر
شهر: همدان
تاریخ: 2/27/2013 1:22:03 PM
کاربر مهمان
  ایا قسمت میدم به حق خوبای دو عالم به بزرگیو کرمت به اشک تو چشامو بغض تو گلوم اجی ستارمو در دم شفا بدی.از شما دوستای گلم میخوام واسش دعا کنید
105854
نام: سوگند
شهر: امان از جدایی
تاریخ: 2/27/2013 1:16:16 PM
کاربر مهمان
  یالطیف...

خدایا منم همان بنده پرغرور و قدرنشناست هستم
که به ذره ای کار مثلا خوب به تو و کل جهانت منت می‌گذارم و تا آخر عمر قصد دارم ریاکارانه آنرا به رخ همه بکشم
همان که تو را یادش رفته ...تو و همه مهربانی هایت را
همانی که هر روزش از روز قبل سیاه تر است و قلبش سیاه تر از روزش
همانی که از گناه هم خسته شده
همانی که به تار مویی بند است امیدش
خدایا این تار مو را خودت محکمش کن ......
همین را می‌دانم تو از من و همه گناهانم و همه گناه جهانیان بزرگ‌تری
مرا ببخش
شرمنده از گفتن همین جمله ام
خدایا هر چه هستم به خدا دوستت دارم خدای مهربان من !

آه خدایا....
105853
نام: حسين
شهر:
تاریخ: 2/27/2013 12:45:16 PM
کاربر مهمان
  نمي دونم اين هم ميشه جزء دردها نوشت يا نه؟
متولد 64 ام.
صفحه آخر شناسنامه ام كه مربوط ميشه به فوت، رو شهادت خط كشيده. كسي ميدونه چرا؟
<<ابتدا <قبلی 10592 10591 10590 10589 10588 10587 10586 10585 10584 10583 10582 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved