اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 105402 |
نام:
صـــــابر
شهر:
تهران
تاریخ:
2/20/2013 1:28:42 PM
کاربر مهمان
|
دوستت دارم خدا
|
|
| 105401 |
نام:
جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر:
شهرخدا
تاریخ:
2/20/2013 1:12:53 PM
کاربر مهمان
|
سلام به همه دوستای خوب حرف دلی
خواهر عزیزم نردبانی به سوی خدا این فقط در حد یه پیشنهاده
گفتم پیشنهاد بدم اگه مورد قبول جمع و شما بود اجرا شه
به هر حال ببخش منو عزیزم که درباره کار خیر بزرگان نظر میدم
من یه گروه ختم صلوات دارم به نیت سلامتی امام زمان و گره گشایی از مشکلات ملتمسین دعا دوره ای صلوات میفرستیم.
بذار واضح تر توضیح بدم:
صلواتای ما 12000 صلوات به نیت آقا امام زمانه. هر کی مشکل و یا گرفتاری شدیدی که داره اعلام میکنه که محتاج دعان. ما هم به نیت ایشون یه دور ختم انجام میدیم. خیلی ها از این راه گره از کارشون باز شده.
الته اینجور نیست که تک تک نیت ها رو اعلام کنیم.مثلا چند نفر اعلام میکنن بیمار دارند.یک دور رو اختصاص میدیم به نیت شفای خیر همه بیماران مخصوصا افراد مورد نظر بدون اینکه نامی از کسی به میون بیاد
و یا بارها دختران دم بخت التماس دعا داشتند و ...
البته صلواتای ما دسته ای نیست.یعنی داریم کسی رو که حتی با 1 صلوات تو این عمل خیر شریک میشه و داریم کسی رو هم که دور کامل رو بر عهده گرفته.اما اونجوری یکم محاسبه تعداد داره که کار رو زیاد میکنه.
حالا که شما زحمت صلوات هارو میکشید یه فکری هم رو این طرح کنید و با بقیه دوستان حرف دلی مشورت کنید اگر همه موافق بودند و برای شما هم این امکان وجود داره،اجرا کنید.اگر هم که نشد ، جونت سلامت خواهرم
|
|
| 105400 |
نام:
کیوان رونما
شهر:
منوجان
تاریخ:
2/20/2013 12:57:45 PM
کاربر مهمان
|
چه زیبا سرود رنجی:
زچشم خویشتن دیدم آئین همدردی/که هر عضوی به درد آید به جایش چشم می گرید
|
|
| 105399 |
نام:
پ
شهر:
تهران
تاریخ:
2/20/2013 11:59:23 AM
کاربر مهمان
|
سلام
میشه بگین از کجا میشه فهمید که خدا هست؟
از کجا میشه فهمید که خدا اگر هم هست، با تو هست؟
به جان خودم، من اگه خدا بودم وقتی میدیدم بنده ای اینقدر به پام میفته و التماسم میکنه ، از سنگ که نیستم دل دارم، بااینکه از طرف خودم هیچ کتابی نقرستادم و ادعای مهربونی نکردم، با اینکه اینقدر از خودم تعریف نکردم ولی احساس دارم، درک دارم، میفهمم دل شکسته یعنی چی؟ اگه نمیتونم شخص جدیدیو وارد زندگیش کنم تا تمام غصه های قبلیشو فراموش کنه، یا میتونم ولی اونقدر بی رحمم که نخوام چنین کاریو براش انجام بدم ولی لا اقل به حرفش گوش میکنم ، سعی میکنم فکرشو ذهنشو طوری هدایت کنم که کمتر فکر کنه اذیت بشه سعی میکنم ارومش کنم. نه اینکه کسانی رو که به این روز انداختنش روز به روز خوشحال و خوشحال ترشون کنه؟
تو چه خدایی هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یک دونه از حرفهایی که تو قرانت زدی و ادعا کردی که اینطور و اونطور هستی، حقیقت نداره. مگه نمیگی منو بخونین، ازم بخواین تا اجابت کنم؟ پس کووووووووووووووووو ؟ مگه نمیگی صبر داشته باش، ۱۳ سال صبر کردن کمه؟ میگی مگه چی میخواین که در خدایی خدا یافت نمیشه؟ تو حتی منو بعد این همه اتفاقات ناگوار یک ذره هم ارومم نکردی؟ ارامش خواستن از تو چیز زیادیه؟ یه موقع فکر میکردم اگه کسی براش بد پیش میاد یا از تو خوشش نمیاد مقصر خودشه اما الان فهمیدم این تو هستی که بنده هاتو از پیش خودت میرونی و اونا را به شیطون واگذار میکنی. من بد نیستم خودتم اینو میدونی پاک پاکم و الان هم دارم چوب این پاک بودنم رو، زیادی خوب بودنم رو میخورم. فقط حیف که زورم بهت نمیرسه و مجبورم تسلیمت بشم. کسی که زندگیمو ازم گرفت تو بودی بواسطه بنده هات. این خود تو هستی که برای اینکه بهشتت پر نشه، یه سری رو از خودت میرونی تا برن جهنم. حتی اینقدر در حقم لطف نکردی که این زندگی ای رو که بهم دادی ازم بطور کامل بگیری. تو با از دست دادن من چیزی رو ازدست نمیدی. نمازمو میخونم، قرانمو میخونم، روزه ام رو میگیرم ولی نه از روی عشق و علاقه مثل قبل، نه بلکه از روی ترس میخونم چون بیش تر از هر کس و هر چیز دیگری از تو میترسم. یه موقع فکر میکردم با هم دوستیم، خیلی اومدم سراغت خیلی التماست کردم به خاطر همه کرده ها و نکرده ها ازت عذر خواستم اما راه ندادی. به همین خاطر همین جا میگم:
دیگه دوستت ندارمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
|
|
| 105398 |
نام:
شيدا
شهر:
مشهد
تاریخ:
2/20/2013 11:51:18 AM
کاربر مهمان
|
سلام
بايدقبول كنيم اشتباه كرديم نبايداشتباهامونو تكرارش كنيم بايدبدونيم چيزي كه عشق ميدونستيم عشق نيس عشق اوني هست كه حتي اگه يه ذره دوسمون داشت تنهامون نميذاشت عشق اين نيس كه مثل مرغ سركنده بوديم ترس ازدست دادنشونوداشتيم عشق اوني هست كه آروم و بي دغدغه كنارمونه _ شماميتونيدعاشق همسرتون باشيدبشرطي كه عين عشق قبليتون باهاش رفتاركنيد يه ذره بهش محبت كنيدده برابر بهتون محبت ميكنه بشرطي كه محبت كردنتون بي منت باشه منم عشق قبلي داشتم اماميدونم ديگه برگشتي نيس نميگم فراموشش كردم اما بهش فك نميكنم من 4 سال نامزدبودم اما شو هرم تواين 4سال بامن خوب نبودمنم خوبي نكردم اماازوقتي اومدم اينجادعاهاشماعزيزان اثركرده آدم شدم و الان 4 روزه كه احساس ميكنم عاشقش شدم نميدونم چرااينجوري شدم دقيقا از4روزه ازوقتي شوهرم ازسفربرگشت لازمه بگم منوشوهرم باتوافق خانواده بدون رضايت خودمون ازدواج كرديم نميدونم چرااز4 روزقبل همچین حسي دارم ازوقتي اومده دوتامون تازه متولدشديم
الان دوروزه ازم دوره سفركاري اماهمش بهونه ديدنموميگيره جالبه ما4 ماه ازهم دوربوديم سراغموبه زورميگيرفت خودش ميگه شيداتوخيلي مهربون شدي شايدهمينه من تغيركردم
|
|
| 105397 |
نام:
مجید
شهر:
تهران
تاریخ:
2/20/2013 11:43:12 AM
کاربر مهمان
|
باسلام خدمت محتاج دعا از شهر دل استخاره ای برای شما زدم و به مرحمت ذات اقدس اله خوب بود براتون صمیمانه دعا میکنم انشاالله به خواسته ها و آرزوی های خیر و مشروعتون میرسید البته اونطور که حق تعالی به مصلحت شما میدانند .یاعلی.
|
|
| 105396 |
نام:
جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر:
شهرخدا
تاریخ:
2/20/2013 11:12:18 AM
کاربر مهمان
|
منم عمار همون بچه بسيجي
زخاك فكه و فاو و دوئيجي
همون سينه زني كه ميره هيئت
كلاس عشق بازي با ولايت
هموني كه شنيده اين عمار
دلش آتيش گرفته از غم يار
نوشته نامه اي از جان به جانان
به نام حق تعالي رب منان
سلام مولاي من سيد علي جان
سلام اي رهبرم اي قلب ايران
سلام اي قوت دلهاي خسته
بگو مولا دلت از چي شكسته ؟
بگو آقا كه دل ها بي قراره
چشا رو گونه ها شبنم مي كاره
بگو آقا فقط با يك اشاره
كه غصه دلامون رو كرده پاره
من عمار دارم خونه به خونه
ميگم از مكر شوراي زمونه
از اون فتنه گران انتخابات
كه ميدون آمدن با شال سادات
جسورانه دل رهبر شكستين
خيال كردين كه در كوفه نشستين
علي 70 ميليون يار داره
هزاران مالك و عمار داره
چه سلمانها به دورش در طوافن
چه شمشير ها به اذنش در غلافن
فقط كافي ست تا با يك اشاره
جهان كفر گردد پاره پاره
الا اي رهبرم لب تر كن اي دوست
كه جان من گره در پيچش موست
فدايي ات من عمار آقا
هزاران در هزاران بار آقا
فقط كافي ست تا لب برگشايي
بتازم يك تنه در هر شعاعي
چنان جنگم ز عشقت تا شهادت
كه صد ليلي برن بر تو حسادت
|
|
| 105395 |
نام:
جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر:
شهرخدا
تاریخ:
2/20/2013 11:08:40 AM
کاربر مهمان
|
مردم همیشه نور خدا منجلی شود در سینه ای که مملو مهر ولی شود
من افتخار می کنم، آری خدا کند جانم فدای حضرت سید علی شود
|
|
| 105394 |
نام:
عطیه
شهر:
کربلا
تاریخ:
2/20/2013 11:06:42 AM
کاربر مهمان
|
باسلام وصلوات برمحمد وال محمد
درود وسلام بردوستان واهالی حرف دل
محمد رشید صدیق فرمانده تیپ 24 مکانیزه عراق رو گرفته بودیم
نوسان فشار خون داشت.
اما هر چه معاینه اش می کردم دلیلش رو نمی فهمیدم
.... یه کم آروم شده بود.
تا اینکه صدای حسن باقری از سنگر فرماندهی بلند شد
حسن وقتی با بی سیم حرف میزد ، بلند صحبت می کرد تا صداش برسه اون ور
یه دفعه دیدم حالت سرتیپ عراقی بهم ریخت
رنگش به سرخی و سیاهی متمایل شد
با سختی پرسید: «شما هم این صدا را می شنوی دکتر؟»
پرسیدم: «منظورت را نمی فهمم، مگر تو صدایی می شنوی؟»
سرتیپ در حالی که در سنگر بی تابانه قدم می زد گفت:
«صدای یکی از ژنرال های شماست. بله اون صدا همه اش تو گوشمه.»
با تعجب پرسیدم: «ژنرال ما؟ حالا این ژنرال کی هست؟ از کجا می دونی ژنراله؟»
گفت : « چون همیشه فرمان می ده. فرمانهای مهم.
اون یک کار کشته و قویه. فرماندهان ما همه شون از او می ترسیدن.»
پرسیدم: «شما چه سابقه ای از اون ژنرال دارین که این طوری باعث ترس شما شده؟»
سرتیپ پاسخ داد: «سابقه حمله، شکست، فرار، مرگ،
تو جبهه ما صدای او به نام صدای عملیات شناخته شده.
هر وقت صدای اونو از پشت بی سیم می شنیدیم ، می ترسیدیم
صداش که می یومد قبل شروع حمله بوی شکست از روحیه فرماندهان ما بلند می شد
تازه فهمیده بودم دلیل نوسانات فشار خون سرتیپ از چیست؟
صدای شهید حسن باقری یا همان ژنرال ...
برای شادی روح شهدای اسلام صلواتی مرحمت بفرمائید
|
|
| 105393 |
نام:
جا مانده از راه خدا
شهر:
تهران
تاریخ:
2/20/2013 11:01:42 AM
کاربر مهمان
|
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به تک تک دوستان خوبم
مردی مشغول تمیز کردن ماشین نوی خودش بود .
ناگهان پسر ۴ ساله اش سنگی برداشت و با آن چند خط روی بدنه ماشین کشید .
مرد با عصبانیت دست پسرش را گرفت و چندین بار به آن ضربه زد .
او بدون این که متوجه باشد ، با آچار فرانسه ای که دردستش داشت ، این کار را می کرد !!
در بیمارستان ، پسرک به دلیل شکستگی های متعدد ، انگشتانش را ازدست داد .
وقتی پسرک پدرش را دید ، با نگاهی دردناک پرسید : بابا !!!!!
کی انگشتانم دوباره رشد می کنند ؟؟
مرد بسیار غمگین شد و هیچ سخنی برزبان نیاورد .
او به سمت ماشینش برگشت و از روی عصبانیت چندین بار با لگد به آن ضربه زد .
در حالی که از کرده خود بسیار ناراحت و پشیمان بود ، جلوی ماشین نشست و به خط هایی که پسرش کشیده بود نگاه کرد .
پسرش نوشته بود :
«« دوستت دارم بابایی »»
روز بعـــــد آن مــــــــرد خودکشـــــــــــی کــــــرد !!!!!
عصبانیت و دوست داشتن هیچ حد وحدودی ندارند .
دوست داشتن را انتخاب کنید تا همیشه یک زندگی زیبا و دوست داشتنی داشته باشید .
این را نیز به یاد داشته باشید که :
وسایل برای استفاده کردن هستند و انسان ها برای دوست داشتن .
اما مشکل جهان امروزاینست که انسان ها مورد استفاده واقع می شوند و به وسایل عشق ورزیده می شود .
بیایید همواره این گفته را به یاد داشته باشیم :
وسایل برای استفاده کردن هستند ، انسان ها برای دوست داشتن هستند .
شاید این داستان واقعی نباشد اما ارزش این را دارد که کمی بیندیشیم .
اگر کسی پای شما را لگد کرد و یا به شما تنه زد ، قبل از هرگونه عکس العمل و یا مقابله به مثل ، این داستان
را به یاد آورید .
قبل از آن که صبر خود را از دست بدهید کمی فکر کنید .
ماشین را می شود تعمیر کرد اما انگشتان قطع شده و احساس آزرده را هرگز نمی توان درست و تعییر کرد .
در پناه خدا باشید .
یا حق
|
|
