اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
104202 |
نام:
زهرا
شهر:
تهران
تاریخ:
2/4/2013 6:34:05 PM
کاربر مهمان
|
لبیک یا حسین.لبیک یا حسین.التماس دعا
|
|
104201 |
نام:
مریم
شهر:
مشهدمقدس
تاریخ:
2/4/2013 6:19:31 PM
کاربر مهمان
|
ای دل بشارت میدهم خوش روزگاری میرسد دردوغم طی میشود یا شهریاری میرسد ای منتظرغمگین مشود قدری تحمل بیشتر..گردی به باشد در افق گویی سواری میرسد...............
|
|
104200 |
نام:
یه بنده خدا
شهر:
تهران
تاریخ:
2/4/2013 6:15:40 PM
کاربر مهمان
|
قسمت هفتم یک داستان واقعی خلاصه اینکه تمام افرادی که در حق این دختر ظلم کردن چون این دختر خودش جوابی نداد و به خدا واگذار کرد چنان جواب دندان شکنی از خدا گرفتن که قابل وصف نیست و اما سه تا خواهر شوهر بطور عجیب و باور نکردنی محتاج همین عروس شدند و اومدن اعتراف کردن که تمام بدبختی هائی که میکشیم به خاطر ظلمیه که در حق تو کردیم و تو با خوبی به ما جواب دادی ...! و ایشون هم میگه با تمام وجود بخشیدمتون و باور کنید چنان بهشون کمک میکنه که امکان نداره عروسی که بهترین رابطه رو با خانواده شوهرش داشته اینطور به خواهر شوهرهاش محبت کنه...!مدام و پا به پاشون دنبال مشکلاتشونه ! بهشون محبت میکنه ، کمک مالی میکنه ، هفته ای چند شب میارشون خونه خودش و مثل یه دوست صمیمی به دردشون میخوره و انگار نه انگار که اون ظلمهارو بهش کردن! ولی شوهره میگه هیچوقت نمیتونم ببخشمشون و وقتی به زنش میگه چرا از ظلمی که بهت شده گذشت میکنی ؟ میگه وقتی خدا به اون بزرگی بخشنده است ! وقتی یه گناهکار که گناه غیر قابل بخششی داشته میره درخونه خدا و پاک و طاهر برمیگرده ! من بنده ناچیز کی هستم و چی هستم که نخوام ببخشم ! تمام سعیشو میکنه که زندگی دختری رو که صورتش سوخته درست کنه ! نظر پسراشو نسبت بهش تغییر بده ! رفته با شوهره صحبت کرده و گفته زنت پاکه ! رابطه نامشروع نداشته ! در حد تهمته! شوهره میخواسته شاخ دربیاره گفته واقعاً در عجبم که با تمام ظلمی که در حقت کردن چطور میتونی راجع بهشون اینطوری حرف بزنی ؟! گفته هرکس ندونه من یکی شاهد بودم که چقدر به تو بدی کردن و فکر میکردم اولین کسی که از وضعیت زن من و روزگاری که برامون درست شده خوشحال بشه توئی...! ولی اون گفته نه اینطور نیست کدوم بنده خدائیه که به خدا و روز جزا ایمان داشته باشه و از مصیبت هم نوعش خوشحال بشه...! در مورد خواهر شوهر بزرگه که شوهرش مرد و در فقر زندگی میکنن! داره تو خرج و مخارج و تحصیل دخترش کمک میکنه ! میگه صله ارحامه ! به هر حال ما مؤاخذه میشیم که چرا زمانی که از دستمون برمیومد و یکی از اقواممون مشکل داشت کمکش نکردیم...!
|
|
104199 |
نام:
جدا مانده از کاروان عشق
شهر:
دیار اشنایان
تاریخ:
2/4/2013 6:06:44 PM
کاربر مهمان
|
حرف زیادارم ولی نمیدونم چرا وقتی بهگ گفتن میاد احساس میکنم سکوت بهترین فریاد دل است فریادی که خدا میشنودو میگوید او عاشق من است نه فریادی که دیگری میشنودو میگوید ییوانهاست برای امدنت زنده ام بیا
|
|
104198 |
نام:
یه بنده خدا
شهر:
تهران
تاریخ:
2/4/2013 6:05:55 PM
کاربر مهمان
|
قسمت ششم یک داستان واقعی سالها میگذره فرزند دخترشون دانشجوی پزشکیه ، فرزند پسرشون دانشجوی مهندسی کامپیوتر، یه خونه دوبلکس بسیار زیبا دارن و یه زن و شوهر نمونه در عشق ورزی ، محبت و وفاداری ، خانواده ای گرم ، بچه های بسیار خوب ، دختره بعد از جدا شدن از خانواده شوهر دیپلمشو گرفت و لیسانس هم گرفت و مشغول به کار شد ، پسره یه مدیر عالیرتبه در همون اداره دولتی شد و یک زندگی خوشبخت و غیر قابل توصیف دارن و اما سرگذشت خانواده پسره : خواهر شوهر اول که بهترین زندگی رو تو این خانواده داشت و بسیار وضع مالی خوبی داشت و شوهر زیبا وخوبی : شوهرش در عین ناباوری همه علیرغم اینکه از خانواده پولدار و تحصیل کرده ای بود و خودش هم مرد بسیار خوب و تحصیل کرده ای بود به بدترین وضع ممکن معتاد شد و تمام زندگی و دارائی و خونه و مغازشو پای اعتیاد از دست داد و حین تزریق مواد مرد!!! دختر دوم که همزمان با عروس حامله شده بود نیمی از صورتش بطور کاملاً حادثه ای دچار سوختگی شد ! دچار اختلاف شدید خانوادگی با شوهرش شد و شوهرش به اتهام روابط نامشروع طلاقش داد...! همون پسری که همزمان با دختر ایشون متولد شده بود ! همون بچه ای که وقتی باردار بود عروس باردار ازش پذیرائی میکرد و چپ و راست بهش خدمت میکرد و ماساژش میداد ! همراه فرزند دیگش با پدرشون زندگی میکنن و هر چند روز یکبار سراغ مادرش میاد و کلی کتکش میزنه به قصد کشت و وقتی مردم به زور از زیر دستش نجاتش میدن و پسره رو آروم میکنن ، قسم میخوره که یه روزی با دستای خودم توی هرزه رو میکشم...! دختر سوم ، ته تغاری! ازدواج کرد و شوهرش معتاد از آب دراومد زندگیش نابود شد آبروش رفت و هر روز از خانواده شوهرش کتک میخورد و بهش میگفتن تو عامل اعتیاد و بدبختی پسر مائی و الان یه زن بدون شوهر با یه بچه است که شوهرش توی این خیابونا افتاده و اون با مادره زندگی میکنه...! پسر کوچیکش معتاد شد به حد فجیع ...! پسر سومش دچار اختلاف شدید خانوادگی شد با همسرش و زن اون بیش از صدبار موهای مادره رو گرفته و تا وسط خیابون کشونده که باید منو طلاق بدید و بچشو آورده انداخته سر مادر شوهره ...!
|
|
104197 |
نام:
عبد گناهکار
شهر:
***
تاریخ:
2/4/2013 5:50:40 PM
کاربر مهمان
|
به نام خدا لبیک یا خامنه ای
ما همان نسل جوانیم که ثابت کردیم
در ره عشق جگردار تر از صد مردیم
هر زمان شور خمینی به سر افتد ما را
دور سید علی خامنه ای می گردیم اللهم احفظ قائدنا الخمامنه ای (روحی له الفداء)
|
|
104196 |
نام:
زهرا
شهر:
ايلام
تاریخ:
2/4/2013 5:49:24 PM
کاربر مهمان
|
وقتي ک نمي توانيد بارها و بارها ب لطيفه اي يکسان بخنديد پس چرا بارها و بارها ب گريه و افسوس خوردن در مورد مسئله اي مشابه ادامه ميدهيد؟ گذشته را فراموش کنيد و ب جلو نگاه کنيد.
|
|
104195 |
نام:
سمیرا
شهر:
شیراز
تاریخ:
2/4/2013 5:43:22 PM
کاربر مهمان
|
♥ اَعوُذُ بِالله ِمِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ ♥ بِسمِ الله ِالرَّحمنِ الرَّحیمِ ♥
« إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيمًا. »
همانا خداوند و فرشتگانش بر پيامبر درود مى فرستند ؛ (پس)اى كسانى كه ايمان آورده ايد ، بر او درود فرستيد و سلام گوييد و كاملاً تسليم (فرمان او) باشيد.{ سوره ی مبارکه ی الاحزاب آیه 56 }
امام صادق (علیه السّلام) فرمودند:
« مَن صَلَّی عَلی مُحَمَدٍ وَ آلِهِ فیمَا بَینَ الظُهرَینِ عُدِلَ سَبعینَ رَکعَهّ. »
هر کس بین دو نماز ظهر و عصر ، بر پیغمر خدا و خاندان او درود فرستد ، برابر با هفتاد رکعت نماز خواهد بود.
☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ خـتـــم صـلـــوات حــرف دل ؛ نوبت دوازدهم(پایانی) ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸
● دسته گل صلوات یکصد تایی 1: ملتمس دعای گرامی از شهر آشوب(با 4 دسته گل از نوبت یازدهم = مجموعاً 5 دسته گل) ● دسته گل صلوات یکصد تایی 2 الی 31: خانم مارال از شهر فراموش شده ها(30 دسته گل) ● دسته گل صلوات یکصد تایی 32 الی 36: جان و جوانیم فدای رهبرم گرامی از شهر خدا(5 دسته گل) ● دسته گل صلوات یکصد تایی 37 الی 50: خانم نرگس از قزوین(14 دسته گل) ● دسته گل صلوات یکصد تایی ۵۱ و ۵۲: جان و جوانيم فداي رهبرم از شهر خدا(۲ دسته گل) ● دسته گل صلوات یکصد تایی ۵۳ و ۶۰: شهاب اُميد به رحمت خدا(۸ دسته گل) ● دسته گل صلوات یکصد تایی54الی77 :گل یاس گرامی ازشهر غریب(سلام وعرض ادب ان شالله خداوند توفیق بدهند این دوره تمام شددور دوم شروع می شود یا حق)(24دسته گل) ● دسته گل صلوات یکصد تایی78الی80:سمیرا از شیراز(3دسته گل) ● دسته گل صلوات یکصد تایی81 :ساجده گرامی ازشهرانتظار(1دسته گل.)سلام وعرض ادب احترام باکمال تشکر که به فکر رهبر مان هستید.یاحق) ◊ نکات لازم به توجّه:
◊ این ختم صلوات به نیّت دعا برای سلامتی و تعجیل در ظهور حضرت حجّت(عج) و هديه به آن حضرت و اهل بيت معصومين عليهم السّلام می باشد و می بایست همراه با خلوص نيّت و وضو انجام شود تا هديه اي مناسب براي آن بزرگواران باشد. ◊ هر یک از اعضاء محترم حرف دل(قدیمی و جدیدالورود) با اعلام آمادگی خود در فضای معنوی حرف دل ، تعداد صلوات های مورد درخواستشون رو اعلام بفرمایند تا براشون ثبت بشه وبراي ايجاد نظم بهتره بسته ي صدتايي درخواست بشه. ◊ فرستادن صلوات هاي انتخاب شده زمان و مهلت مشخصي نداره و هر موقع که بفرستيد مناسبه امّا فرستادن اون ها به عنوان یک دِین بر عهده ی شخصی که با اختیار کامل درخواست داده هست و اگه امکان فرستادنشون به هر دلیل براش میسر نیست باید اعلام کنه که به نام شخص دیگری ثبت بشه. ◊ این نوبت ، نوبت پایانی دوره ی اوّل می باشد و تا پیدا شدن بانی ثبت آمار انجام نخواهد شد و ادامه نخواهد داشت و به محض پیدا شدن یک نفر برای ثبت دقیق و مستمرّ آمار ان شاء الله ادامه خواهد یافت.
التمــ♥ــاس دعــ♥ــا.
اَللًّهُـ‗__‗ـمَّ صَـ‗__‗ـلِ عَـ‗__‗ـلَى مُحَمَّـ‗__‗ـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـ‗__‗ـَد و عَجِّـ‗__‗ـلّ فَّرَجَهُـ‗__‗ـم
|
|
104194 |
نام:
محمد
شهر:
شیراز
تاریخ:
2/4/2013 5:08:16 PM
کاربر مهمان
|
شهید سید مرتضی میدونی الان دارم با اشک حرف دلم رو اینجا مینویسم... شهید حال و احوال روحیم چند روز هست خیلی به هم ریخته... هیچ راهی به ذهنم نرسید الا اینکه به شما متوسل بشم بعد از خدا... امید وارم یه نظر هم به ما بندازی شهید (خیلی حالم گرفته)
|
|
104193 |
نام:
کیوان رونما
شهر:
منوجان
تاریخ:
2/4/2013 4:59:28 PM
کاربر مهمان
|
از قول قرآن: هیچ توراتی شده پیش یهودان مثل من/هیچ انجیلی به خاک افتاده غلطان مثل من/هیچ زندی گشته پامال مجوسان مثل من/هیچ هندویی چنین ظلم و فصاحت می کند/
|
|