اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
10402 |
نام:
ناشناس
شهر:
غریبستان
تاریخ:
8/8/2005 6:39:19 AM
کاربر مهمان
|
لیلا خانم -
حواست کجاست ؟
ایمیلت رو در قسمت ایمیل اختیاری قرار ندادی.
من مجدد ایمیلم رو میگذارم
|
|
10401 |
نام:
لیلای غریب
شهر:
اصفهان
تاریخ:
8/8/2005 6:26:32 AM
کاربر مهمان
|
نمی شه
|
|
10400 |
نام:
حلاج
شهر:
تهران
تاریخ:
8/8/2005 6:05:31 AM
کاربر مهمان
|
یا خلاصه خلقت یا ابا صالح المهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفدا)
بدلم ز هجر رویت غم بی حساب باشد
دل من ز سیل اشک وغم تو خراب باشد
همه روزه دل اسیر غم والتهاب باشد
همه شب دو دیده من ز غمت پر آب باشد
***** تو بیا که از فراقت جگرم کباب باشد *****
بگذشت عمر ودیگر لحظات آخرین است
نظرم بتوست تنها نه بسوی آن واین است
قدمی به چشم من نِه که امید من همین است
ز خیال روی ماهت شب و روز من چنین است
***** نه توان به تن بروز و نه شبانه خواب باشد *****
به تو روی کرده جانا همه عمر روسیاهی
ز گنه نمانده بهرم بخدا جز اشک وآهی
به رهت نشسته ام من به امید یک نگاهی
بنواز خستگان را به نگاه .گاهگاهی
***** بگذار خسته جانی ز تو کامیاب باشد *****
چه بگویم از فراقت چه کنم ازین جدایی
که ز قید درد هجران نبود مرا رهایی
چه شود بوقت مردن تو بدیدنم بیایی
بنمای رخ که جانرا بدهند رونمایی
***** که ندیدن جمالت بخدا عذاب باشد *****
چه شود ز باغ وصلت همه شب گلی بچینم
تو به جلوه آیی و من بنظاره ات نشینم
من اگر چه رو سیاهم مپسند اینچنینم
گنه از منست جانا که رخ ترا نبینم
***** تو بیا و رخ بر افروز که همین ثواب باشد *****
( تضمین استاد وفایی از شعر مرحوم ثابت )
|
|
10399 |
نام:
لیلای غریب
شهر:
اصفهان
تاریخ:
8/8/2005 5:59:51 AM
کاربر مهمان
|
خدایا*********************************
مردم آنقدر به من محبت کرده اند وآنچنان
مرا از باران لطف خود لبریز کرده اند
که به راستی خجلم و خود را آنقدر کوچک می بینم که نمی توانم از عهده به در آیم
خدایا:
به من قدرت ده توانایی ده تا از عهده به در آیم
و شایسته ی این همه مهر و محبت باشم
ان شا ءا...
|
|
10398 |
نام:
ناشناس
شهر:
غریبستان
تاریخ:
8/8/2005 5:52:24 AM
کاربر مهمان
|
لیلا خانم - سلام
ببین عزیز روی کلمه ایمیل در قسمت آدرس کلیک کن
بعد صفحه کامپوس ایمیل باز میشه
من پیشنهاد میکنم از اون طریق میل نفرستی بهتره در اونجا آدرس منو کپی کنی و بعد صفحه یاهو رو باز کرده و بعد آدرس رو پیس کنی
اگه بازم مشکل داشتی ایمیلت رو برام در قسمت ایمیل اختیاری سایت قرار بده خودم میام سراغت
یا علی
|
|
10397 |
نام:
ناشناس
شهر:
غریبستان
تاریخ:
8/8/2005 5:46:17 AM
کاربر مهمان
|
لیلا جان - دوباره و دوباره سلام
میخواستم درمورد بحث احساس - عشق و محبت که به گفته دوست خوبمون حلاج سم خطرناکه صحبت کنم و خدا رو چه دیدی شاید با نظرات بقیه بچه های سایت یه نتیجه مثبت گرفتیم.
حلاج میگه احساس و محبت سم خطرناکیه
و من میگم صددرصد قبول
شمای مهربونم میگی همه چیز در یک ارتباط با محبت و عاشقانه است که ثابت میشه
و من میگم صددرصد قبول
اما اگه از کنار به این دو موضوع نگاه کنیم میبینیم که کاملا مخالف همدیگه هستند . پس چطوره که مورد قبول هم هستند.
من فکر میکنم نگاه ما به مسائل و یا برخورد ما با اونها و شاید هم نتایجی که ما و دیگران در زندگی از اونها گرفتیم باعث شده که در مقوله عشق و محبت و احساس از جهتی اون رو خطر ناک و در بابی دیگه اون رو سرمنشاء حیات ببینیم.
من به واقع در مورد این دو موضوع هر دو نظریه رو قبول دارم اما از طرفی میخوام بهم ثابت بشه در نظر اولیاء خدا و علما و اندیشمندان نگاه به عشق آیا خطرناکه و یا حیات بخش (در اصل یعنی چه ؟)
اگه ما عشق رو به جنس احساس ببینیم قطعا خطرناکه چون عشق همش جاذبه است و اگه در روابط انسانی به جاذبه عشق فرو بریم قطع و یقین جذب میشیم و همین جذب شدن یعنی به فعل درآوردن همه احساس و فکر میکنم شما هم موافق باشید که عشق افلاطونی ، عشقی نیست که بشه به اون اعتماد کرد و من میگم ۹۹ درصد وجود نداره
اما
اگه عشق رو به جنس محبت ببینیم و اون رو هاله محافظی برای قلب و ایمان خودمون خوب در این حالت قطع و یقین خطری وجود نداره و خود عشق سلاحی میشه برای پیشبرد اهداف الهی و انسانی ما ....
ضمنا یادمون نره که تنها یه جور عشق ناب و پاک و در نهایت صداقت بین ما و ائمه بوده که بعد از ۱۴۰۰ سال ما هنوز منتظر نواده پیامبر هستیم بی عشق قطعا این انتظار سالها پیش به بوته فراموشی سپرده شده بود و ...........
من زیاد بحث رو طولانی نمیکنم اگه صلاح دونستید در این مورد صحبت کنیم فکر میکنم در اینحالت از صحبتهای حاشیه ای که بعضا ناراحت کننده هم میشه دور میشیم و ضمنا صحبتهامون مسیر مثبتی رو دنبال میکنه
یا علی
|
|
10396 |
نام:
لیلای غریب
شهر:
اصفهان
تاریخ:
8/8/2005 5:41:34 AM
کاربر مهمان
|
ی رب
**************************************
فرانک از شهر گهواره
×××××××××××××××××××××
قبل از هر چیز سلام********************************
معذرت میخوام از اینکه نتونستم جواب
پیام قبلی رو بنویسم.
خواهر خوبم**************************
از این همه لطفت ممنونم
بیشتر از این منو شرمنده نکن
دیگه نمی خوام برام اینجوری بنویسی
اما منو خواهر خودت بدون و با من درد دل کن
خیلی خوشحال شدم
**********************************
ان شاءا... که همیشه لبت خندون باشه
**********************************
در پناه حق
خواهر کوچکت لیلا
|
|
10395 |
نام:
فرانک
شهر:
گهواره
تاریخ:
8/8/2005 5:26:46 AM
کاربر مهمان
|
وای لیلا جون کاش می دونستی که چقدر از خوندن مطالب شما اروم میگیرم
|
|
10394 |
نام:
لیلا ی غریب
شهر:
اصفهان
تاریخ:
8/8/2005 5:19:47 AM
کاربر مهمان
|
***********************************
یا علی(ع)
***********************************
|
|
10393 |
نام:
لیلا ی غریب
شهر:
اصفهان
تاریخ:
8/8/2005 4:49:20 AM
کاربر مهمان
|
به نام خدای مهربون
***********************************
***********************************
علیک سلام داداش خوبم******************
متاسفانه نمی دونم چطوری میشه به میلتون دسترسی پیدا کرد
اگه میشه برام توضیح بده
*************************************
منتظرم
لیلا
|
|