شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
103972
نام: گل یاس
شهر: غریب
تاریخ: 2/2/2013 5:20:37 PM
کاربر مهمان
  •’``’•,•’``’•,.
’•,`’•,*,•’`,•’
.....`’•,,•......’
…...…,•’``’•,•’``’•,
…...…’•,`’•,*,•’`,•’
...……....`’•,,•’`
…..............…,•’``’•,•’``’•,
...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’
..............……....`’•,,•’`
…..............…,•’``’•,•’``’•,
...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’
..............……....`’•,,•’`
…...…,•’``’•,•’``’•,
…...…’•,`’•,*,•’`,•’
...……....`’•,,•’`
,•’``’•,•’``’•,.
’•,`’•,*,•’`,•’
.....`’•,,•......’
…..............…,•’``’•,•’``’•,
...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’
..............……....`’•,,•’`
…..............…,•’``’•,•’``’•,
...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’
..............……....`’•,,•’`
,•’``’•,•’``’•,.
’•,`’•,*,•’`,•’
.....`’•,,•......’
…...…,•’``’•,•’``’•,
…...…’•,`’•,*,•’`,•’
...……....`’•,,•’`
…..............…,•’``’•,•’``’•,
...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’
..............……....`’•,,•’`
…..............…,•’``’•,•’``’•,
...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’
..............……....`’•,,•’`
…...…,•’``’•,•’``’•,
…...…’•,`’•,*,•’`,•’
...……....`’•,,•’`
,•’``’•,•’``’•,.
’•,`’•,*,•’`,•’
.....`’•,,•......’
خدایا شکرت
103971
نام: کیوان رونما
شهر: منوجان
تاریخ: 2/2/2013 5:08:37 PM
کاربر مهمان
  سلام ملتمس دعا از آشوب الان نگاه کردم درست می فرمایید حواسم نبود متشکر که یاد آوری کردید
..........
واقعا حرف زدن درباره امام خمینی‏(ره‏)بسیار دشواره
‏ بچه ها امام گردن همه حق دارند اگه بگند یه جمله به امام بگید چه می گید؟
103970
نام: یه بنده خدا
شهر: تهران
تاریخ: 2/2/2013 5:04:57 PM
کاربر مهمان
  سلام به همه ، خانم راستین گرامی از شهر غریبم باور کن بنده به هیچ وجه قصد مؤاخذه و یا سرزنش شما و یا کس دیگری رو نداشتیم... اینقدر زود قضاوت نکنید! من فقط برای مثال گفتم انگار ما جوونا در مورد مطالبات و خواسته هامون با خودمون هم روراست نیستیم...بطوریکه من با خوندن مثلا یادداشتهای فلان کس؟! متوجه نمیشتم دقیقا این فرد متوکله ، صبوره یا عجول و زود رنج و... یه بار نوشته ها رو به سوی امیدواری و خوف و رجاء و توکل داره و یکبار رو بسوی ناامیدی ، یأس و حرمان و... و نمیتونی بفهمی که من نوعی از حضور در این سایت و از مصاحبت با هم نوعان خودم به یه نتیجه رو به جلو و صعودی رسیدم و یا دارم به عقب برمیگردم و بدتر میشم...! و برای مثال نوشته های شما و یا غریب از تنهائی رو مثال زدم... باور بفرمائید من خودم یکی از افرادی هستم که همیشه دوست داشتم بدونم چطور میشه مثلا به شما و یا همین خانم غریب از تنهائی کمک کرد تا شرایط روحی ، فکری و حتی حال و روز عمومی و روزمره شما بهتر بشه...! اصلا آیا واقعا کاری از دست من و یا امثال من نوعی برمیاد که برا یه دوست و یا به تعبیری یه هموطن یا یه هم نوع انجام بدیم؟! نه اینکه بگم شما متناقض حرف میزنید و یا خدائی نکرده قصد توهین و جسارت داشته باشم... حالا امیدوارم کمی روشن بینانه تر در مورد حرفهای بنده قضاوت بفرمائید... در ضمن عقاید و افکار هرکسی شخصا به خودش مربوطه و هیچ کس حق تفتیش عقاید و بازخواست افکار و خواسته های دیگری رو نداره... که من به خودم این اجازه رو بدم...! در ضمن امیدوارم که تو این محیط مجازی اینقدر دوستیهای خالصانه و بی ریائی برا خودتون بدست بیارید که هیچ گرفتاری و مشکلی بر شما مستولی نشه...! تور خدابه خاطر حرفهای نادانی مثل من که بی مطالعه و بدون شناخت اظهار نظر میکنه!!!از جائی که مأمن و محفل آرامشی براتون هست دل نکنید و رنجیده نشید... همون بهتر که من فقط تو این سایت میخونم و هیچوقت نمینویسم! چون مسئولیت پذیری در مورد حرفهائی که میزنیم خیلی سخته و اگر این حرفها منجر به شکستن دل بنده خدائی و یا قطع امیدش از یه جائی بشه که گناهش چندین برابر بیشتره... امیدوارم منو ببخشید! سرکار خانم شیدا از مشهد شما هم به جزء اظهار لطف و مهربانی هیچ حرفی که باعث رنجش این حقیر بشه نزدید! من از اینکه شما و آسمان عزیز از آسمان به حرفهام توجه کرده بودید خوشحال شدم و به وجد اومدم و اصلا مطلبی رو دال بر رنجوندن خودم در حرفهای شما ندیدم... واقعا میگم همون بهتر که چیزی ننویسم... چون مسئولیت حرفهائی که ما میگیم و تأثیرش رو افرادی که میخونن و یا میشنون خیلی سنگینه و نمیدونم میتونم پاسخگوی شکستن دلی و یا سوء تعبیری که در زندگی کسی تأثیر داشته باشه حتی به اندازه یک اپسیلون در مورد کلامم میتونم باشم یا نه...!!! برای همه بندگان خدا طلب رحمت ، موهبت ، مهربانی و نعمات بیش از پیش از درگاه پروردگار توانا و متعال دارم.
103969
نام: گل یاس
شهر: غریب
تاریخ: 2/2/2013 4:52:17 PM
کاربر مهمان
  نه تو می مــانی و نه انــدوه
و نه هیچیـــــک از مردم ایــــن آبادی…
به حباب نگـــــران لب یک رود قســــم،
و به کوتاهــــی آن لحظه شـــــادی که گذشت،
غصــــه هم می گــــذرد،
آنچنــــانی که فقط خاطــــره ای خواهـــد ماند…
لحظه ها عریاننــــد.
به تن لحظـــه خود، جامه انــدوه مپوشان هرگــــز
“سهراب سپهری”
103968
نام: شهاب
شهر: اُميد به رحمت خدا
تاریخ: 2/2/2013 4:51:14 PM
کاربر مهمان
 

.:: يَارَبّ العَالَمين ::.


* خانم سميرا از شيراز ، سلام و عرض ادب.

قبل از همه چيز بنده ي ناچيز درگاه الهي از حضور مثمر ثمر و مؤثر شما گرامي در حرف دل و ثبت آمار ختم صلوات ، به سهم ناچيز خود سپاسگزارم.

به سؤالتون در توضيحات قبلي و همينطور در قسمت توجه ختم صلوات نوبت دوازدهم ، بارها و بارها پاسخ داده ام و باز هم چون سؤال فرموده ايد بر حسب وظيفه براي واضح شدن منظورم ، پاسخ عرض مي کنم.

يک کار به خصوص کاري که يک امر مذهبي و اعتقادي محسوب مي شه يا نبايد انجام بشه و يا اگه خواست انجام بشه بايد به بهترين و زيباترين شکل ممکن انجام بشه و ما بايد نهايت تلاش و همّتمون رو به کار ببنديم که اون کار به بهترين نحو ممکن انجام بشه. بر اين اساس ، کاري که ک‍جدار مريض و باري به هر جهت انجام بشه مورد پسند نيست و انجام ندادنش خيلي بهتر از انجام ناقصشه.

بنده از ابتدا که پيشنهاد ختم مجدّد صلوات مطرح شد دوست نداشتم اين کار قائم به شخص بنده باشه و پيش بيني چنين مواردي رو که پيش آمد رو داشتم و به همين خاطر تلاش کردم از حرف دلي هاي محترم ، باني کار خير و ثبت آمار پيدا بشه که نشد تا موقعي که شما اعلام آمادگي فرموديد و خدا رو شکر با کمک خانم ليلا از مرودشت و کمک دست و پا شکسته ي بنده تا حدّي کار پيش رفت امّا با توجه به مشغله ي زياد شما بزرگوار و عدم دسترسي تون به اينترنت و مشغله هاي زياد بنده ، گهگاه پيش مياد که مدّت زيادي از درخواست حرف دلي هاي محترم مي گذره و آمار ثبت نمي شه.

هيچ ايرادي و اشکالي به شما حرف دلي ارجمند وارد نيست چرا که اين کار ، کار خيره و هيچ وظيفه اي بر دوش شما نيست و تا حالا هم که زحمت کشيده ايد واقعاً جاي تقدير داره.

بنده عرض کردم فعلاً تا پيدا شدن باني ثبت آمار ، اين نوبت ، نوبت پايانيه به اين دليل که هم به نيت دوازده امام عليهم السّلام همينجا روي عدد ۱۲ متوقف بشه تا شايد حرف دلي هاي ديگه هم وارد گود بشن و پرچم ختم صلوات رو بلند کنند و نگذارند وقفه اي پيش بياد و کاري قوي و خوب ارائه بشه و در بدترين حالت ممکن هم اين که کار ارزشمند ، کجدار مريض و ناقص ارائه نشه.

بنده بر اين باور نيستم که نمي تونه و نبايد کار ختم صلوات ادامه داشته باشه بلکه مصرّاً دوست دارم قوي و خوب و به بهترين نحو ممکن ادامه پيدا کنه ، منتها با اين توضيح که بنده فعلاً از ثبت آمار معذورم و صرفاً تا پايان نوبت اوّل ختم صلوات انجام وظيفه مي کنم و بعد از اون نه.

هر کسي که در توان خودش مي بينه که مي تونه کار رو خوب و منظم و قوي پيش ببره ، « بسم الله » ، اين گوي و اين ميدان...

يـا عـلـــي مـدد.

103967
نام: فاطمه
شهر: قاین
تاریخ: 2/2/2013 4:34:53 PM
کاربر مهمان
 
امروز برای شهدا وقت نداریم

ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم

با حضرت شیطان سرمان گرم گناه است

ما بهر ملاقات خدا وقت نداریم

چون فرد مهمی شده نفس دغل ما

اندازه ی یک قبله دعا وقت نداریم

در کوفه تن غیرت ما خانه نشین است

بهر سفر کربلا وقت نداریم

تقویم گرفتاری ما پر شده از زر

ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم

هر چند که خوب است شهیدانه بمیریم

خوب است ولی حیف که ما وقت نداریم·
103966
نام: سمیرا
شهر: شیراز
تاریخ: 2/2/2013 4:32:39 PM
کاربر مهمان
  ایستگاه استجابت دعا
یک نفر دلش شکسته بود
توی ایستگاه استجابت دعا منتظر نشسته بود ...
منتظر ولی دعای او دیر کرده بود
او خبر نداشت که دعای کوچکش
در چهارراه آسمان پشت یک چراغ قرمز شلوغ گیر کرده بود
او نشست و باز هم نشست
روزها یکی یکی از کنار او گذشت
روی هیچ چیز و هیچ جا از دعای او اثر نبود
هیچ کس از مسیر رفت و آمد او با خبر نبود
با خودش فکر کرد پس مسیر رفت و آمد دعای من کجاست
او چرا نمیرسد. شاید دعای من مسیر را اشتباه رفته است
پس بلند شد و رفت تا به آن دعا راه را نشان دهد
رفت تا پیش از آمدن برای او دست دوستی تکان دهد
رفت پس چراغ چهارراه آسمان سبز شد
رفت و با صدای رفتنش کوچه های خاکی زمین جاده های کهکشان سبز شد
او از این طرف دعا از آن طرف
در میان راه آن دو با هم روبرو شدند
دست توی دست هم گذاشتند
از صمیم قلب غرق گفتگو شدند
وای که چقدر حرف داشتند
برفها کم کم آب می شود
شب ذره ذره آفتاب می شود
و دعای هر کسی رفته رفته توی راه مستجاب میشود
103965
نام: سمیرا
شهر: شیراز
تاریخ: 2/2/2013 4:26:46 PM
کاربر مهمان
  قطره‌ دلش‌ دريا مي‌خواست. خيلي‌ وقت‌ بود كه‌ به‌ خدا گفته‌ بود.

هر بار خدا مي‌گفت: از قطره‌ تا دريا راهي‌ست‌ طولاني.
راهي‌ از رنج‌ و عشق‌ و صبوري. هر قطره‌ را لياقت‌ دريا نيست.

قطره‌ عبور كرد و گذشت. قطره‌ پشت‌ سر گذاشت.

قطره‌ ايستاد و منجمد شد. قطره‌ روان‌ شد و راه‌ افتاد.
قطره‌ از دست‌ داد و به‌ آسمان‌ رفت. و هر بار چيزي‌ از رنج‌ و عشق‌ و صبوري‌ آموخت.

تا روزي‌ كه‌ خدا گفت: امروز روز توست. روز دريا شدن. خدا قطره‌ را به‌ دريا رساند.
قطره‌ طعم‌ دريا را چشيد. طعم‌ دريا شدن‌ را. اما...

روزي‌ قطره‌ به‌ خدا گفت: از دريا بزرگتر، آري‌ از دريا بزرگتر هم‌ هست؟

خدا گفت: هست.

قطره‌ گفت: پس‌ من‌ آن‌ را مي‌خواهم. بزرگترين‌ را. بي‌نهايت‌ را.

خدا قطره‌ را برداشت‌ و در قلب‌ آدم‌ گذاشت‌ و گفت: اينجا بي‌نهايت‌ است.

آدم‌ عاشق‌ بود. دنبال‌ كلمه‌اي‌ مي‌گشت‌ تا عشق‌ را توي‌ آن‌ بريزد.
اما هيچ‌ كلمه‌اي‌ توان‌ سنگيني‌ عشق‌ را نداشت.
آدم‌ همه‌ عشقش‌ را توي‌ يك‌ قطره‌ ريخت. قطره‌ از قلب‌ عاشق‌ عبور كرد.
و وقتي‌ كه‌ قطره‌ از چشم‌ عاشق‌ چكيد، خدا گفت:
حالا تو بي‌نهايتي، چون كه‌ عكس من‌ در اشك‌ عاشق است
103964
نام: گل یاس
شهر: غریب
تاریخ: 2/2/2013 4:18:12 PM
کاربر مهمان
 
خدایا کجایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خیلی دلم گرفته
103963
نام: نرگس
شهر: قزوین
تاریخ: 2/2/2013 4:06:33 PM
کاربر مهمان
  «یا رب العالمین »
سمیرا خانم عزیز لطفا برای من 12 دسته گل صلوات ثبت بفر مایید. ممنون
التماس دعا
<<ابتدا <قبلی 10403 10402 10401 10400 10399 10398 10397 10396 10395 10394 10393 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved