شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
103772
نام: جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر: شهر خدا
تاریخ: 1/31/2013 10:05:31 AM
کاربر مهمان
  نزدیک عملیات بود. می دونستم دختردار شده.
یه روز دیدم سرِ پاکت نامه از جیبش زده بیرون.

گفتم : " این چیه؟ "
گفت: " عکس دخترمه. "
گفتم : " بده ببینمش. "
گفت: " خودم هنوز ندیدمش. "
گفتم : " چرا؟ "
گفت: " الآن موقع عملیاته. می ترسم مهر پدر و فرزندی کار دستم بده.
باشه بعد . . . "
103771
نام: مهران طاوسی
شهر: لنگرود
تاریخ: 1/31/2013 9:55:59 AM
کاربر مهمان
  گر برسر نفس خود امیری مردی
گربر دگران خرده نگیری مردی
مردی نبود فتاده را پای زدن
گردست فتاده ای بگیری مردی
103770
نام: جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر: شهرخدا
تاریخ: 1/31/2013 9:30:14 AM
کاربر مهمان
  عشق یعنی یک خمینی سادگی...


عشق یعنی با علی دلدادگی....


عشق یعنی دست تو پرپر شده...


عشق یعنی یک علی رهبر شده...


عشق یعنی لافتی الا علی....


عشق یعنی رهبرم سید علی..
103769
نام: فاطمه
شهر: دهنواران
تاریخ: 1/31/2013 9:17:43 AM
کاربر مهمان
  با عرض سلام خدمت عاشق شهدا از شهر شهدا تبریک عرض می نمایم اما چرا خدا جواب منرا نمی دهد بسیار دعا کردم گریه کرم التماس کردم گفتم خدایا برای تو هر کاری اسان است چرا این جور ی بخت بر سراغ من امد بسیار نا راحتم بسیار غمگینم از یک سو خجالت پدر ومادر خجالت خواهر بعد از خودم کم کم دیگر نا امید می شوم نمی دانم چه اینده ای در راه دارم شما چه جور دعا کردی که خداوند اجابت کرد دعایم کن سال داره تمام می شوه ودل من هم این طور نه برای ازدواج کردن بلکه برای حرف وحدیث ها خدایا نجاتم بده حالا دیگه
103768
نام: جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر: شهر خدا
تاریخ: 1/31/2013 9:14:49 AM
کاربر مهمان
  سرود زیبا و خاطره انگیز " خمینی ای امام" که در بدو ورود امام در فرودگاه مهرآباد اجرا شد .

خمینی ای امام ، خمینی ای امام
ای مجاهد ای مظهر شرف

ای گذشته ز جان در ره هدف
هر زمان می رسد از تو این ندا

ای اسیران و مستضعفان به پا
زیر بار ستم زندگی بس است

نزد طاغوتیان ، بندگی بس است
بود شعار تو به راه حق پیام

ز ما تو را درود زما تو را سلام
خمینی ای امام ، خمینی ای امام

ای مجاهد ای مظهر شرف
ای گذشته ز جان در ره هدف

چون نجات انسان شعار توست
مرگ در راه حق افتخار توست

این تویی ، این تویی ، پاسدار حق
خصم اهریمنان ، دوستدار حق

بود شعار تو به راه حق قیام
ز ما تو را درود ، زما تو سلام

خمینی ای امام ، خمینی ای امام
ای مجاهد ای مظهر شرف

ای گذشته ز جان در ره هدف
چون تو عزم صف دشمنان کنی

ترک سر ، ترک تن ، ترک جان کنی .
103767
نام: جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر: شهر خدا
تاریخ: 1/31/2013 9:07:01 AM
کاربر مهمان
  ایران:۱۲/۱۱/۱۳۵۷
شعار نویسی در همه جا انجام می شد شاید رانندگان اتوبوس زیاد ناراضی نبودند که روی بدنه ماشین شان شعاری باشد،آقا قدمت مبارک
حضرت امام به هنگام خروج از فرانسه با ارسال پیامی خطاب به مردم فرانسه، ضمن اظهار تشکر از آنها خداحافظی کردند.امام خمینی پس از اقامه نماز در کف هواپیما، روی دو پتو با آرامش خوابیدند. این در حالی بود که همه علاقمندان، دوستداران و نزدیکان ایشان، نگران انجام این پرواز بودند. خطر انهدام هواپیما و یا ربودن آن در آسمان چیزی بود که همه را تا لحظه فرود آن در فوردگاه تهران، نگران ساخته بود.
با ورود حضرت امام به سالن فرودگاه، فریاد «الله اکبر» سالن فرودگاه را به لرزه در آورد. مستقبلین با خواندن سرود «خمینی ای امام»، اشک‌های مشتاقان را بر گونه‌هایشان جاری کردند.
حضرت امام طی بیاناتی در فرودگاه تهران گفتند: من از عواطف طبقات مختلف ملت تشکر می‌کنم. عواطف ملت ایران به دوش من بارگرانی است که نمی‌توانم جبران کنم. ایشان ضمن اشاره به اینکه طرد شاه از کشور قدم اول پیروزی بود، همگان را به وحدت کلمه و ادامه مبارزه تا قطع کامل ریشه‌های فساد ترغیب کردند. ایشان سپس از آنجا عازم بهشت زهرا شدند.
حضرت امام در اولین سخنرانی خود در میان انبوه مستقبلین مشتاق در بهشت زهرا، گفتند: من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست داده‌اند می‌افتد، سنگینی‌ای در دوشم پیدا می‌شود که نمی‌توانم تاب بیاورم. محمدرضا پهلوی فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد و قبرستان‌های ما را آباد. ایشان اضافه کردند: من دولت تعیین می‌کنم، من توی دهن دولت می‌زنم ... من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می‌کنم. من به ارتش یک نصیحت می‌کنم و یک تشکر ..... [ما] می‌خواهیم ارتش مستقل باشد. آقای ارتشبد شما نمی‌خواهید؟ آقای سرلشکر شما نمی‌خواهید مستقل باشید؟ و اما تشکر می‌کنم از قشرهایی که متصل شدند به ملت.
با وجود سرمای زمستان، دیشب هزاران مشتاق زیارت حضرت امام، در مسیر حرکت ایشان خوابیدند.
شهرهای کشور در شادی ورود امام، غرق نور و گل و فریاد بود.
از هنگام هجرت حضرت امام از نجف اشرف به پاریس، تراکم سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و پیام‌های ایشان در این مدت کوتاه یعنی (118 روز اقامت در نوفل لوشاتو) ، قابل توجیه و تأمل است. به طور یکه ایشان در برخی از روزها به سؤالات چندین رسانه خبری و تبلیغاتی پاسخ داده‌اند.
در حالی که مراسم ورود حضرت امام به طور مستقیم از تلویزیون پخش می‌شد، نظامیان با یورش به این سازمان از ادامه پخش آن ممانعت کردند.
عده‌ای از مردم با قطع جریان پخش مستقیم ورود حضرت امام از تلویزیون به علت هجوم مأمورین نظامی، از عصبانیت تلویزیون‌های خود را به خیابان پرت کردند.
امام خمینی در شب اول اقامت خود در مدرسه رفاه، طی سخنانی با اعضای کمیته استقبال، بر لزوم حفظ وحدت تأکید نمودند.
روحانیون متحصن در دانشگاه، با انتشار آخرین اعلامیه خود، به تحصن پایان دادند.
در پی درخواست مجدد بختیار برای ملاقات با حضرت امام خمینی، ایشان گفتند: ملاقات با بختیار را در صورت استعفای وی می‌پذیرم.
شاپور بختیار در آستانه ورود امام خمینی پیامی انتشار داد. وی در پیام خود مردم را نسبت به ادامه اعتراضات و تظاهرات، خصوصا در روز ورود حضرت امام، تهدید کرد.
دانشجویان ایرانی در مقابل سفارت ایران در آمریکا تظاهرات کردند.
آمریکا مقداری از دستگاه‌های الکترونیکی محرمانه خود را از ایران خارج کرد.
نیروی هوایی سیستم‌های محرمانه جنگنده‌های اف چهارده را مخفی...
103766
نام: جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر: شهر خدا
تاریخ: 1/31/2013 8:50:13 AM
کاربر مهمان
  بـِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ و الصِّـدیقیــن

سلام به همه دوستای خوب حرف دلی

بزرگواران ،من کوچکتر از اونی هستم که بخوام در این مورد باهاتون صحبت کنم اما دوستان به حرمت این محیط مقدس هم که شده یک مقدار در صحبت هاتون حد نگهدارید.

ما مهمون آقا سیدیم ایکاش حرمت صاحب این خونه رو نگه داریم و ...

مدیریت محترم حرف دل
سلام و خدا قوت

این تذکرات رو شما باید بدید ، نه ما که خودمون بارها تو این محفل خطا کردیم

بخدا درست نیست انقدر صمیمانه حرف زدن. درست نیست دو تا نامحرم انقدر راحت همو صدا کنن و ...

وقتی دانشجو بودیم یادمه انقدر راحت پسرا و دخترا با هم به قول خودشون روابط اجتماعی داشتند و ما حرص می خوردیم که تو کشور امام زمان و با داشتن این همه شهید ، کلا یادمون رفته شیعه ایم. یادمون رفته اسلام گفته حجاب فقط به پوشش بدن نیست. یادمون رفته...!!

اما انگار قراره کلا همه چیزای خوب رو فراموش کنیم. قراره یادمون بره که امام خمینی فرمودند:عالم محضر خداست در محضر خدا گناه نکنید

یادمون رفته که شهدا واسه اینکه ما سربلند باشیم از جوون و جوونیشون گذشتن.اما ما چقدر قشنگ مزدشون رو گذاشتیم کف دستشون؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تو خونه شهیدیم و به دور از یاد شهدا

در واقع عکس شهدا رو میبینیم و عکس شهدا عمل میکنیم

نذارید وقتی کسی وارد این جمع میشه با خوندن دل نوشته ها بگه اینجا هم مثه بقیه ....!!

نذارید کسی به خودش اجازه بده راحت بگه یه بچه سوسول مذهبی ...!!

نذاریم کسی بیاد و راحت بگه سید بی دین!!

تا حالا به این فکر کردید چرا نفس اون حرفا رو زد؟ چرا جعفر متری اونجوری تهاجمی برخورد کرد؟ چرا و چرا و چراهای بسیاری هست که اگه ریشه یابی کنیم آخرش ختم به رفتارهای خودمون میشه.

چون نیک نظر کرد پر خویش برآن دید... گفتا ز که نالیم؟ از ماست که بر ماست

دوستای خوبم ببخشید اگه باعث ناراحتیتون شدم. اما شهید حرمت داره بخدا.

حلالم کنید.شاید من خونه رو اشتباه اومدم. شاید من از نظر امروزی ها املم. اگه اینطوره به من بگید ایراد از منه.و این صمیمیت و راحتی دو جنس مخالف جزئی از فرهنگمون شده !فرهنگی که برای حفظش پدرها و برادرهای زیادی رو هدیه کردیم.اما بعد از گذشت 34 سال همه چی یادمون رفت و در عوض اون همه جوون، تن به فرهنگ غربی دادیم و غرب زده شدیم.


**************************
مدیریت حرف دل

باسلام و تشکر از تذکر به جای شما
اتفاقاً در این چند روز اخیر چندین بار تصمیم به تذکر عمومی گرفتم ولی خوب نشد که بنویسیم.
در سنوات گذشته نیز از همه سروران عزیز حرف دلی درخواست کرده بودیم که مراعات این بخش را که برای عموم نمایش داده میشه بکنند و بعضا نیز مجبور شدیم برخی از خطاب های دوستان را اصلاح کنیم.
در نهایت تقاضا می کنیم این بخش را از "حرف دل" بودن به "احوال پرسی" صِرف یا "چت" تبدیل نکنیم.

ومن الله التوفیق
103765
نام: سیف الدوله
شهر: قدس
تاریخ: 1/31/2013 8:13:57 AM
کاربر مهمان
  اللهم ارزقنا توفیق الطاعة و بعد المعصیه


برگرفته از رساله حقوق امام سجاد(ع)

حق مادر .

اما حق مادر برتو آنست که بدانی او حمل کرده است

ترا نه ماه طوریکه هیچ کس حاضر نیست این چنین دیگری را حمل کند و به تو شیره جانش را خورانده

است قسمی که هیچ کس دیگر حاضر نیست اینکار را انجام دهد و با تمام وجود ؛ با گوشش چشمش ؛

دستش ؛ پایش ؛ مویش ؛ پوست بدنش و جمیع اعضا و جوارحش ترا حمایت و مواظبت نموده است و اینکار را از روی شوق و عشق انجام داده و رنج و درد و غم و گرفتاری دوران بارداری را به خاطر تو تحمل نموده است ؛

تا وقتی که خـدای متعال ترا از عالم رحم به عالم خارج انتقال داد .

پس این مادر بود که حاضر بود گرسنه بماند و توسیر باشی ؛برهنه بماند و تو لباس داشته باشی ؛

تشنه بماند و تو سیراب باشی ؛ در آفتاب بنشیند تا تو در سایه او آرام استراحت کنی ؛

ناراحتی را تحمل کند تا تو در نعمت و آسایش به زندگی ادامـه داده و رشد نمائی و در اثر نوازش او به خواب راحت و استراحت لذیذ دست یابی .


شکم او خانهء تو و آغوش او گهواره تو و سینه او سیراب کننده تو و خود او حافظ و نگهدارنده تو بود ؛ سردی و گرمی دنیا را تحمل میکرد؛

تا تو در آسایش و ناز و نعمت زندگی کنی .


پس شکر گزار مادر باش به اندازهء که برای تو زحمت کشیده است؛ و نمی توانی از او قدر دانی نمائی مگر به عنایت و توفیق خداوند متعال .

حق پدر



اما حق پدرت بر تو آنست که بدانی او اصل و ریشه تست؛ و تو فرع و شاخه او هستی؛

و اگر او نبود تو نبودی ؛ پس هر وقت در خودت چیزی می بینی که موجـب پیدا شدن غرور در تو می گردد ؛

متوجه باش که پدرت اصل و اساس آن نعمت است و خداوند را به خاطر این نعمت بزرگ ستایش کن و از او تشکر کن به اندازهء نعمتی کـه به تو ارزانی نموده است و قوتی نیست مگر به قوت خداوند متعال .

اللهم رب اغفر لی و لوالدی و ارحمهما کما ربیانی
صغیرا اجزهما بالاحسان احسانا و بالسیئات غفرانا

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
103764
نام: عاشق
شهر: خوزستان-ایذه
تاریخ: 1/31/2013 8:11:25 AM
کاربر مهمان
  کسی رو دوست دارم اما نمی تونم ببینمش اون اصفهانه من خوزستان به قول خودم بچه طلاقی هست ولی من بهش گفتم خودت برام مهمی بس بهش گفتم اگه زندگی با بچه طلاقی بده من این زندگی رو با جان و دل تا آخر عمرم می پذیرم حاضرم باهاش تا آخرش بمونم اما سربازیم یه طرف دوری از اون هم یه طرف چی کار کنم راهی بگین اون قدر دلم می خواد یک بار دیگه ببینمش بعد برم سربازی گاهی وقتا به خدا میگم چرا آدما رو وقتی عاشق میکنی که از هم دور هستن حرف من اینه چرا نمی تونم یه بار دیگه ببینمش چرا؟؟؟؟؟
103763
نام: سیف الدوله
شهر: قدس
تاریخ: 1/31/2013 7:51:47 AM
کاربر مهمان
  نام: جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر: شهر خدا

سلام و عرض ادب؛ادامه پاسخ شما

بهترین روانشناسی را از قرآن میتوان آموخت/

علل تمام مشکلات را در قرآن میتوان یافت/

درمان تمام مشکلات را در قرآن میتوان جست/

اعم از مشکلات روحی و روانی /مشکلات اقتصادی/

مشکلات اجتماعی و هر مشکلی/


در جامعه بعضی ها دنبال آرامشند اما آرامش کاذب/

حال اینکه بهترین ارامش را خداوند در قران معرفی کرده/

یکی از این آرامشها آرامش فردی

و دیگری آرامش اجتماعی



بعضی ها طالب پیشرفتند و حال نمیدانند با بعضی اعمال درحال پسرفت هستند


بعضی ها ادعای روشنفکرانه گری دارند/ایراد از دین میگیرند/و حال اینکه خود بتمام وجود ایراد و اشکال هستند/


میگویند چرا نماز بخوانیم/

مگر نه اینکه هدف از نماز این است که انسانهای خوبی باشیم و حق الناس به ذمه ما نیاید؟

گیرم درست ؛منظور؟

پاسخ میده من نماز نمیخوانم اما حق الناس را رعایت میکنم/


پاسخ ما/مردمی که گاهی اوقات به تو جفا میکنند چگونه میتوانی حقشان را رعایت کنی؟


خدایی که این همه لطف در حق تو کرده ؛عزت و شرف و ابرو /و سلامتی و هزاران نعمت دیگر بتو عطا کرده!

وقتی نتوانی شکر او را بجای بیاوری وقتی نتوانی حق الله را رعایت کنی /

پس خود را گول نزن/چگونه میتوانی حق بندگانش را بجای آوری /

چگونه میتوانی انسانی خوبی باشی؟


وقتی از زمره افرادی خواهی شد که خداوند دوستشان
ندارد.


این مورد یکی از روانشناسی های قرآن

تا بعد بدرود دوستان/

اللهم احفظ قائدنا الخامنه ای (روحی له الفداء)
وانصره نصرا عزیزا

اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم
<<ابتدا <قبلی 10383 10382 10381 10380 10379 10378 10377 10376 10375 10374 10373 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved