شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
103552
نام: عبدگنهکار اما امیدوار
شهر: شهادت
تاریخ: 1/29/2013 1:31:45 AM
کاربر مهمان
  بشر حافى یکى از اشراف زادگان بود که شبانه روز به عیاشى و فسق و فجور اشتغال داشت . خانه اش مرکز عیش و نوش و رقص و غنا و فساد بود که صداى آن از بیرون شنیده مى شد. روزى از روزها که در خانه اش محفل و مجلس گناه برپا بود، کنیزش با ظرف خاکروبه ، درب منزل آمد تا آن را خالى کند که در این هنگام حضرت موسى ابن جعفر(ع ) از درب آن خانه عبور کرد و صداى ساز و رقص به گوشش رسید. از کنیز پرسید: صاحب این خانه بنده است یا آزاد؟ کنیز جواب داد: البته که آزاد و آقا است . امام (ع ) فرمود: راست گفتى ؛ زیرا اگر بنده بود از مولاى خود مى ترسید و این چنین در معصیت گستاخ نمى شد. کنیز به داخل منزل برگشت .
بشر که بر سفره شراب نشسته بود از کنیز پرسید: چرا دیر آمدى ؟ کنیز داستان سؤ ال مرد ناشناس و جواب خودش را نقل کرد. بشر پرسید: آن مرد در نهایت چه گفت ؟ کنیز جواب داد: آخرین سخن آن مرد این بود: راست گفتى ، اگر صاحب خانه آزاد نبود (و خودش را بنده خدا مى دانست ) از مولاى خود مى ترسید و در معصیت این چنین گستاخ نبود.
سخن کوتاه حضرت موسى بن جعفر(ع ) همانند تیر بر دل او نشست و مانند جرقه آتشى قلبش را نورانى و دگرگون ساخت . سفره شراب را ترک کرد و با پاى برهنه بیرون دوید تا خود را به مرد ناشناس برساند. دوان دوان خودش ‍ را به موسى بن جعفر(ع ) رسانید و عرض کرد: آقاى من ! از خدا و از شما معذرت مى خواهم . آرى من بنده خدا بوده و هستم ، لیکن بندگى خودم را فراموش کرده بودم . بدین جهت ، چنین گستاخانه معصیت مى کردم . ولى اکنون به بندگى خود پى بردم و از اعمال گذشته ام توبه مى کنم . آیا توبه ام قبول است ؟ حضرت فرمود: آرى خدا توبه ات را قبول مى کند. از گناهان خود خارج شو و معصیت رابراى همیشه ترک کن .
آرى بشر حافى توبه کرد و در سلک عابدان و زاهدان و اولیاى خدا در آمد و به شکرانه این نعمت ، تا آخر عمر با پاى برهنه راه مى رفت .
طبیب مسلمان شد یا نه ؟
وقتى بشر حافى مریض شد؛ همان مرضى که بر اثر آن فوت کرد. دوستان و اطرافیانش در کنار بالینش جمع شده ، گفتند: باید ادرارت را به طبیب نشان دهیم تا راهى براى علاج بیابد.
گفت : من در پیشگاه طبیبم ، هر چه بخواهد با من مى کند.
گفتند: این کار باید حتما انجام شود.
گفت : مرا رها کنید، طبیب واقعى مریضم کرده است .
دوستان بشر اصرار ورزیده ، گفتند: طبیبى است نصرانى که بسیار حاذق و ماهر است . بشر وقتى دید که دست بردار نیستند به خواهرش گفت :
فردا صبح ادرارم را براى آزمایش به آنها بده .
فردا که ادرارش را پیش طبیب بردند، نگاهى به آن کرد و گفت : حرکت دهید، حرکت دادند، گفت : بر زمین بگذارید، گذاردند سپس گفت : حرکت دهید، دستور داد تا سه مرتبه این کار را کردند. یکى از آنها گفت :
در مهارت تو بیش از این شنیده بودیم که سرعت تشخیص دارى ، ولى حالا مى بینیم چند مرتبه حرکت مى دهى و به زمین مى گذارى ؟!
طبیب گفت : به خدا سوگند در مرتبه اوّل فهمیدم ولى از تعجّب ، عمل را تکرار مى کنم ، اگر این ادرار از نصرانى است متعلق به راهبى است که از خوف خدا کبدش فرسوده شده و اگر از مسلمان است ، قطعا از بشر حافى مى باشد.
گفتند: همانطور که تشخیص دادى از بشر است . همین که طبیب نصرانى این حرف را شنید، مقراضى (قیچى ) گرفت و زنار خود را پاره کرد و گفت :
اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله
رفقاى بشر با عجله پیش او آمدند تا بشارت اسلام آوردن طبیب را به او بدهند، همین که چشمش به آنها افتاد گفت : طبیب اسلام آورد یا نه ؟ جواب دادند: آرى . ولى تو از کجا خبردار شدى ؟ گفت : وقتى شما رفتید..
103551
نام: خادم الزهرا‏(س‏)‏
شهر: بابل
تاریخ: 1/29/2013 1:03:38 AM
کاربر مهمان
  خدایا تنها امیدم تویی همه درها به روم بسته شده خودت دستم رو بگیر تو رو به حضرت زهرا‏(س‏)‏ قسم میدم من رو ناامید نکن من حاجتم رو از تو میخوام خودت کمکم کن
103550
نام: حمید
شهر: امید به خدا
تاریخ: 1/29/2013 12:04:24 AM
کاربر مهمان
  عاشقان عیدتان مبارک
103549
نام: فذلم ت
شهر:
تاریخ: 1/28/2013 11:33:17 PM
کاربر مهمان
  دلم تنگه زیارته
خدایا اسباب سفر به دیار عاشقانم آرزوست...
قم////حمکران
مشهد الرصا
خدایا..........دلم بدجور گرفته
103548
نام: علیرضا..
شهر: همدان
تاریخ: 1/28/2013 11:23:58 PM
کاربر مهمان
  سلام به همگی..
مخصوصا مدیران سایت و دوستان قدیم و جدید حرف دل..

عید ولادت حضرت محمد (ص) و امام جعفر صادق(ع) رو ابتدا خدمت آقا امام زمان (عج)و همچنین خدمت شما تبریک و تهنیت عرض میکنم...
ایشالله که امت خوبی برای رسول اکرم (ص) و شیعیان خوبی برای حضرت صادق(ع) باشیم..
103547
نام: توبه کننده
شهر: ورامین
تاریخ: 1/28/2013 11:19:52 PM
کاربر مهمان
  خدایا به حق این شب مبارک ازت میخوام ازم راضی باش.
دیگه برام مهم نیست که اونیکه میخوام نیست فقط تو باش.۰اون از اولم چشمش دنبال یکی دیگه بود...
بیچاره خودم.‏‎ ‎
103546
نام: سیدمهدی موسوی
شهر: اسلامشهر
تاریخ: 1/28/2013 10:48:22 PM
کاربر مهمان
  عرشیان امشب زمین را لاله باران میکنند/خاک را خوشبو تر از زلف نگاران میکنند/آفرینش فیض از دیدار احمد میبرند/کعبه امشب سجده بر خاک محمد میبرد...عید همتون مبارک
103545
نام: ترمه
شهر: شیراز
تاریخ: 1/28/2013 10:37:58 PM
کاربر مهمان
  سلام رفقا عیدتون مبارک.التماس دعا.
103544
نام: غریب امام هادی ع
شهر: زاهدان
تاریخ: 1/28/2013 10:28:20 PM
کاربر مهمان
  سلام به همه عزیزان وسلام خدمت ملتمس دعا چشم حتمابه ایشون پیامتون رومیرسونم به روی چشم وسلام خدمت سمیراازشیراز خواهرگرامی ازشماهم چشم بدون کمی کاستی بهشون میگم حتما به روی چشم دستتون دردنکنه توکل برخداهرچی خواست خداباشه ان شاالله موفق بشم
ازهمتون التماس دعادارم
103543
نام: صبا
شهر: خرمشهر
تاریخ: 1/28/2013 10:10:45 PM
کاربر مهمان
  اللهم صلي علي محمد وال محمد
بلغ العلي بكماله
كشف الدجي بجماله
حسنت جميع خصاله
صلو عليه واله
عيدتون مبارك باشه اللهم صلي علي محمد و ال محمد
<<ابتدا <قبلی 10361 10360 10359 10358 10357 10356 10355 10354 10353 10352 10351 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved