اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 103362 |
نام:
راستین
شهر:
غریبم
تاریخ:
1/27/2013 3:01:13 PM
کاربر مهمان
|
سلام آقا شهاب لطفا برام یه جز قران ثبت کنید ممنونم.سمیرا ی عزیزم برات ایمیل گذاشتم.جان و جوانیم فدای رهبر خیلی خوشحالم که چیزی رو که خواستی خدا بهت داد.خدا رو شکر خبرای خوب زیاد داریم.ازدواج،حاجت روایی هزار ماشاالله...ایشالا همیشه همینطور باشه.
|
|
| 103361 |
نام:
مجتبی کرمی منشی
شهر:
ماهشهر-خوزستان
تاریخ:
1/27/2013 2:58:30 PM
کاربر مهمان
|
سلامرتضی جان خوبی دلم برات تنگ شده آرزو دارم یه شب بیای تو خوابم سلام تمام اونایی که رفتن پیش خدا روبرسون بگو آقا جون بخدا قسم دستم از دنیاکوتاهه قربون شکل ماه همتون صلوات.
|
|
| 103360 |
نام:
hasti22
شهر:
اهواز
تاریخ:
1/27/2013 2:38:39 PM
کاربر مهمان
|
شبا برام قصه بگو تا که من آروم بشم دستمو آروم بفشارتا که من آسوده بشم آروم بیا پیشم بشین بهم بگو دوستم داری منم میگم دوست دارم حالا که تو دوستم داری!
|
|
| 103359 |
نام:
جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر:
شهر خدا
تاریخ:
1/27/2013 2:28:53 PM
کاربر مهمان
|
سلام به همه دوستای گلم
چند روزه حالم خیلی قشنگه
خدا بزرگترین هدیه عمرمو بهم داده.
هدیه ای که باعث شد زندگیم زیر و رو شه.
به واسطه اون هدیه قشنگ، به خدا نزدیکتر شدم و منو بیشتر از قبل متوجه الطاف خداکرد. و باعث شد بیشتر شاکر نعمتای خدای خوبم باشم.
خدا جونم دوست دارم.ممنونم ازت که منو به خواستم رسوندی و ممنونم که بهترین و زیباترین نعمتت رو در اختیارم قرار دادی.
دوست دارم. خیلی خیلی دوست دارم.
برادر خوبم آقا شهاب لطفا یه دسته گل صلوات برام ثبت کنید.
|
|
| 103358 |
نام:
مریم
شهر:
۸۶۷
تاریخ:
1/27/2013 1:58:06 PM
کاربر مهمان
|
سردرگم عزیز از ویرانه دنیا
منم دقیقا وضعیت تورو دارم ولی با این تفاوت که خودم دارم واسه زندگیم تصمیم میگیرم من و همسرم خیلی همدیگو دوست داشتیم ولی اون کارایی کرد که آبرومو پیش خانوادم برد بعد از ۲ سال که عقد کردیم دیگه فهمیدم که جدایی بهترین راهی که میتونم انتخاب کنم چون اگه باهاش باشم زندگیمو نابود میکنه دقیقا منم خیلی وقتا به بعد از طلاق فکر میکنم که داغون میشم
ولی عزیزم شاید چیز بهتری در انتظارت باشه غصه نخور فقط زمان درمان بعضی از دردهاست
|
|
| 103357 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدایی
تاریخ:
1/27/2013 1:44:25 PM
کاربر مهمان
|
یانور...
توی جبهه جنوب مشغول نبرد با ایران بودیم که دژبانی من رو خواست.
فرمانده مان با دیدن من خبر کشته شدن پسرم رو بهم داد.خیلی ناراحت شدم.
رفتم سردخانه ، کارت و پلاکش رو تحویل گرفتم
اونا رو چک کردم ، دیدم درسته
رفتم جسدش رو ببینم
کفن رو کنار زدم ، با تعجب توأم با خوشحالی گفتم:
اشتباه شده ، اشتباه شده ، این فرزند من نیست
افسر ارشدی که مأمور تحویل جسد بود گفت:
این چه حرفیه می زنی؟ کارت و پلاک رو قبلا چک کردیم و صحت اونها بررسی شده
هر چی گفتم باور نکردند
کم کم نگران شدم با مقاومتم مشکلی برام پیش بیاد
من رو مجبور کردند که جسد را به بغداد انتقال بدم و دفنش کنم
به ناچار جسد رو برداشتم و به سمت بغداد حرکت کردم
می خواستم اون رو توی قبرستان شهرمون به خاک بسپارم
اما وقتی به کربلا رسیدم ، تصمیم گرفتم زحمت ادامه ی راه رو به خودم ندهم
به سرم زد اون جوون رو توی کربلا دفن کنم
چهره ی آرام و زیبای آن جوان که نمی دانستم کدام خانواده انتظار او را می کشید ، دلم را آتش زد
خونین و پر از زخم ، اما آرام و با شکوه آرمیده بود
او را در کربلا دفن کردم و رفتم
... سال ها از آن قضیه گذشت
بعد از جنگ فهمیدم پسرم زنده است و اسیر شده
بعد از مدتی با اسرا آزاد شد
به محض بازگشتش ، ازش پرسیدم:
چرا کارت و پلاکت رو به دیگری سپردی؟
وقتی داستان مربوط به کارت و پلاکش رو برایم تعریف کرد ، مو به تنم سیخ شد
پسرم گفت: من رو یه جوون بسیجی خوش سیما اسیر کرد
با اصرار ازم خواست که کارت و پلاکم رو بهش بدم
وقتی بهش دادم ، اصرار کرد که راضی باشم
بهش گفتم در صورتی راضی ام که بگی برای چی میخای
اون بسیجی گقت: من دو یا سه ساعت دیگه شهید میشم
قراره توی کربلا در جوار مولا و اربابم حضرت باعبدالله الحسین علیه السلام دفن بشم
می خوام با این کار مطمئن بشم که تا روز قیامت توی حریم بزرگترین عشقم خواهم آرمید
راوی: ابو ریاض " از افسران زمان جنگ و از سیاسیون حال حاضر کشور عراق
منبع: حکایت فرزندان روح الله ۱ ، صفحه ۵۴ و ۵۵
شادی روح تمام شهدا صلوات
|
|
| 103356 |
نام:
روزگار تلخ
شهر:
مرداد سرد
تاریخ:
1/27/2013 1:29:44 PM
کاربر مهمان
|
فَمَن يُرِ‌دِ ٱللَّهُ أَن يَهْدِيَهُۥ يَشْرَ‌حْ صَدْرَ‌هُۥ لِلْإِسْلَـٰمِ ۖ وَمَن يُرِ‌دْ أَن يُضِلَّهُۥ يَجْعَلْ صَدْرَ‌هُۥ ضَيِّقًا حَرَ‌جًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِى ٱلسَّمَآءِ ۚ كَذَ‌ٰلِكَ يَجْعَلُ ٱللَّهُ ٱلرِّ‌جْسَ عَلَى ٱلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿١٢٥)انعام
پس كسى را كه خدا بخواهد هدايت نمايد، دلش را به پذيرش اسلام مى‌گشايد؛ و هر كه را بخواهد گمراه كند، دلش را سخت تنگ مى‌گرداند؛ چنانكه گويى به زحمت در آسمان بالا مى‌رود. اين گونه، خدا پليدى را بر كسانى كه ايمان نمى‌آورند قرار مى‌دهد.
می...از اردبیل خوشابه حاتان که توفیق نصیبتان گشته و به راه ایمان باز گشته اید بی شک شما هم یکی از کسانی هستید که طبق این آیه شریف خدا خواسته و شما هدایت یافته اید من و دیگر دوستان حرف دلی را از دعای خیر خودفراموش نکنید
فاطمه از قائن ممنون از همدلیت نمیتونم که نرم چون بچه من نوه اوناست وانگار اصلاً توانایی نه گفتن را ندارم از نظر اونا وظیفه منه که این بچه را ببرم اونجا هفته دیگه تولد دخترمه ومن از الآن عزا گرفتم که باید اونو ببرم تا براش تولد بگیرن سخته توی جمعی باشی که اصلاًدلت نخواد
غریب از تنهایی ممنون از پیامت اگه خدا توفیق را ازم نگیره تقریباً قران را دوباره شروع کردم برام دعا کن توفیق ادامه دادن را پیدا کنم
شهاب امید به رحمت خدا/طنزهاتون همیشه قشنگه وآدم بعد خوندن کلی دردل و غم خنده به لبش میاد موفق باشید
گل یاس از شهرغریب/اگه لیاقت و وفا داشت تنهات نمی گذاشت حالا که معرفت نداشت بهتر که رفت اگر بعد از ازدواج تنهات می گذاشت و می رفت چه می کردی خلایق هرچه لایق لیاقت تو بهتر از اونی است که فکر می کردی اصلاً بهش فکر نکن خدا بزرگه
آرزو ز شهر امید خیلی خوشحالم که حالت بهتره و راهت راپیدا کردی امیدوارم همین روزها بنویسی تموم شد همه اون چیزی که نگرانت کرده بود و غصه دارت کرده بود به امید شادی روز افزونت
راستین عزیز تو که روزگارت روبه بهبودی وشادی بود پس دیگه از خستگی نگو دیگه از بریدن نگو تا باورت بشه دنیا به کامت می شه دعا میکنم
شاد باشی همیشه
سردرگم از ویرانه دنیا /درسته که تحت فشار خانواده می خواهید جدا شوید اما اینکه گفته اید همسرتان خیلی کینه ای است و وقتی چیزی را قبول نمی کنید حرفهای بدی به شما میزند نشانه خوبی نیست اگر شما رادوست دارد باید به طرفداری از شما بپردازد نه اینکه حرفی بزند که شما در اعتقاداتتان سست شوید بهتر است با احساساتتان تصمیم نگیرید ببخشید اگر رک حرف زدم و یا ناراحتتان کردم
الهام از اصفهان/ همنام من امیدوارم بهترین تصمیم را بگیری علی یارت و حق نگهدارت
|
|
| 103355 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدایی
تاریخ:
1/27/2013 1:26:04 PM
کاربر مهمان
|
سلام دوستان حرف دل
و سلام مخصوص به ""نام: روزگار تلخ،شهر: مرداد سرد""
خوبی خانوم گل؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دختر گلتون خوبن؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دلمون واستون تنگ شده بود.
روی ماهشو ببوس.
در پناه حق
|
|
| 103354 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدایی
تاریخ:
1/27/2013 1:20:28 PM
کاربر مهمان
|
یا لطیف ارحم عبدک ضعیف
ای خدای محمد !
تو گفتی که گنهکاران با شفاعت و استغفار رسول آمرزیده می شوند.
ما عقب ماندگان از عصر ظهور پیامبر چه کنیم اگر مصطفی جاودانه ی تاریخ برایمان دست استغفار بر نیاورد ؟!
التماس دعا
|
|
| 103353 |
نام:
دلشکسته
شهر:
غریب
تاریخ:
1/27/2013 1:17:53 PM
کاربر مهمان
|
سلام شیدا جان به دوستت بگو اینجا همه جور آدم هست بهش بگو مهم اینه که خودش کیه ۰۰حتما یکی گذری تو اینجا بوده و یه چیزی گفته ۰۰ فکر کنم یه چند نمونه ای خودت دیدی انجا و تند روی که بعضی از دوستان میکردن
اینجا ادم باید ظرفیت شنیدن هرحرفی رو داشته باشه و جواب محکمی هم در مقابل ان حرفها
تا جایی که من میدونم مدیریت حرف دل حواسشون هست
به دوستت بگو بیاد ما هم براشون دعا میکنیم
موفق باشی عزیزم التماس دعا
|
|
