شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
103092
نام: ملتمس دعا
شهر: آشوب
تاریخ: 1/24/2013 12:19:13 PM
کاربر مهمان
  فرازهایی از توبه نامه شهید 13 ساله(علیرضا محمودی)
بار خدایا از کارهایی که کرده ام به تو پناه می برم از جمله :
از این که حسد کردم...
از این که تظاهر به مطلبی کردم که اصلاً نمی دانستم...
از این که زیبایی قلمم را به رخ کسی کشیدم....
از این که در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم....
از این که مرگ را فراموش کردم....
از این که در راهت سستی و تنبلی کردم....
از این که عفت زبانم را به لغات بیهوده آلودم.....
از این که در سطح پایین ترین افراد جامعه زندگی نکردم....
از این که منتظر بودم تا دیگران به من سلام کنند....
از این که شب بهر نماز شب بیدار نشدم....
از این که دیگران را به کسی خنداندم، غافل از این که خود خنده دارتر از همه هستم....
از این که لحظه ای به ابدی بودن دنیا و تجملاتش فکر کردم....
از این که در مقابل متکبرها، متکبرترین و در مقابل اشخاص متواضع، متواضع تر نبودم....
از این که شکمم سیر بود و یاد گرسنگان نبودم....
از این که زبانم گفت بفرمایید ولی دلم گفت نفرمایید.
از این که نشان دادم کاره ای هستم، خدا کند که پست و مقام پستمان نکند....
از این که ایمانم به بنده ات بیشتر از ایمانم به تو بود....
از این که منتظر تعریف و تمجید دیگران بودم، غافل از این که تو بهتر از دیگران می نویسی و با حافظه تری.....
از این که در سخن گفتن و راه رفتن ادای دیگران را درآوردم....
از این که پولی بخشیدم و دلم خواست از من تشکر کنند....
از این که از گفتن مطالب غیر لازم خودداری نکردم و پرحرفی کردم....
از این که کاری را که باید فی سبیل الله می کردم نفع شخصی مصلحت یا رضایت دیگران را نیز در نظر داشتم....
از این که نماز را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم....
از این که بی دلیل خندیدم و کمتر سعی کردم جدی باشم و یا هر کسی را مسخره کردم....
از این که " خدا می بیند " را در همه کارهایم دخالت ندادم....
از این که کسی صدایم زد اما من خودم را از روی ترس و یا جهل، یا حسد و یا ... به نشنیدن زدم....
از...
103091
نام: فرشته
شهر: خرم اباد
تاریخ: 1/24/2013 12:16:52 PM
کاربر مهمان
  باعرض سلام!
نام :غریب
شهر:تنهایی
آیه ی 110سوره ی مبارکه کهف راقبل ازخواب بخوانید،انشاءالله هرساعتی که بخواهید بیدارمیشوید!
"یاعلی"
103090
نام: ملتمس دعا
شهر: آشوب
تاریخ: 1/24/2013 12:16:35 PM
کاربر مهمان
  تازه داشتم از هيأت مي آمدم. خيلي دلم هواي کربلا کرده بود. از اينکه بعد از باز شدن موقت مرز هم ،‌راه کربلا بسته شده ، خيلي ناراحتم. به قول يکي از بچه ها ،‌فقط مانده بود کربلا يک خانه بگيريم و آنجا مقيم شويم. به هر حال خيلي دلم هواي کربلا داشت. به خانه که رسيدم،‌ مادرم طبق معمول روي جانمازش نشسته بود و داشت جامعه کبيره مي خواند. اين کار هر هفته مادر است . از پشت عينک نزديک بينش گفت: سعيد جان! ابراهيم زنگ زد، کار مهمي داشت. يک دفعه حالت خاصي به سراغم آمد. اولين بار هم که رفتيم کربلا، ابراهيم شب به خانه زنگ زده بود. بلافاصله تلفن را برداشتم شماره را گرفتم. ابراهيم خودش بود.
ـ سلام داش سعيد گل
ـ چطوري ... هيأت نبودي؟
ـ‌آره، نشد بيايم... آخه..
ـ‌آخه چي؟
ـ آخه داشتم ساک سفر مي بستم
ـ سفر؟
ـ کجا؟
ـ‌ هر که دارد هوس کرببلا بسم الله
ـ جان سعيد راست مي گي؟
ـ بله !‌ دروغم چيه؟ ... پس فردا صبح ساعت 5 صبح از جلوي مسجد راه مي افتيم طرف شلمچه.
ـ بابا اِي و’ل ... دلم لک زده بود براي سفر اين جوري.
ـ‌ خلاصه به خاطر سوء سابقه شما در مسافرت هاي اين چنيني ،‌گفتيم اگر خبرت نکنيم حتماً‌ عذاب بايد بکشيم.
ـ نوکرتم آقا ابرام. من خراب اين مرامم.
ـ‌ لات هم که شدي؟
ـ تو ديگر براي آدم نزاکت نمي گذاري...

103089
نام: ملتمس دعا
شهر: آشوب
تاریخ: 1/24/2013 12:12:09 PM
کاربر مهمان
  ما باید دنیا بسازیم، نه اینکه با دنیا بسازیم.
103088
نام: ملتمس دعا
شهر: آشوب
تاریخ: 1/24/2013 12:11:13 PM
کاربر مهمان
 
... ادامه معجزه عددی لا اله الا الله:
تناسب در اول و آخر كلمه:
در ابتدای عبارت لا اله الا الله كلمه‌ی "لا" آمده است كه تعداد حروفش 2 می‌باشد و در آخر عبارت لفظ "الله" آمده است كه تعداد حروفش 4 می‌باشد.
لا اله الا الله
2 4
اگر اين دو عدد كنار هم قرار دهيم می‌شود 42 كه از مضرب‌های عدد 7 می‌باشد.
(42 = 7 ضربدر 6) (6 = 7 تقسیم بر 42)
كه اين پيام را می‌رساند كه خداوند آسمان‌های هفتگانه را در 6 روز بيافريد.
از اين نتيجه به اثبات می‌رسد كه خداوند عبارت لا اله الا الله را به شيوه‌ی حكيمانه‌ای كنار هم قرار داده و نظم بخشيده است و بين اول و آخر تناسب برقرار كرده است و آن را بخش‌پذير بر 7 قرار داده است تا گواه و شاهدي بر وحدانيت خداوند سبحان باشد.
همچنين خداوند تبارك و تعالي تعداد حروف كلمه طيبه‌ی لا اله الا الله را 12 قرار داده است بطوري‌كه تناسب با عدد 7 هم برقرار است ( يعني اگر شماره حروف كلمات عبارت لا اله الا الله را از چپ به راست كنار هم قرار دهيم بر 7 بخش پذير است.
لـا ا لـــه ا لــا ا لــلــه
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12
يعني عدد 121110987654321 بر 7 بخش‌پذير است.
( 17301569664903 = 7 تقسیم بر 121110987654321)
121110987654321 = 7 ضربدر 17301569664903
اگر حروف لا اله الا الله را به صورت تراكمی (حروف خود كلمه به اضافه حروف ماقبلش) نيز شمارش كنيم متوجه می‌شويم كه باز هم بر 7 بخش پذير است.
لا الـه الـا اللـه
2 5 8 12
يعني 12852 از مضرب‌های 7 می‌باشد.
12852 = 7 ضربدر 1836 (1836 = 7 تقسیم بر 12852)
و بدين‌صورت مشخص شد كه حروف لا اله الا الله با همديگر ارتباط تنگاتنگ و محكمي دارند و هرگز جدا از همديگر نيستند. همه‌ی اين تناسبات و نظم شگفت‌انگيز را در چهار كلمه اين عبارت مشاهده كرديم. اگر در ديگر آيات قرآني نيز دقت كنيم متوجه می‌شويم كه عجايب اين قرآن پاياني ندارد و راست گفته آنجا كه پيامبر (ص) درباره قرآن می‌فرمايد: "و لا تنقضي عجائبه". عجايب قرآن پايان ناپذير است. رواه الترمذي .
پس آيا در قرآن تدبر كرده‌ايم تا به عظمت احكام آن پي ببريم؟
لازم است تأكيد كنيم كه اعجاز عددی وسيله‌ای است كه خداوند در قرآن كريم قرار داده است تا دليلي مادی و عملی باشد مبنی بر اين‌كه قرآن از جانب خداوند است و هيچ‌گونه تحريف و تغيير و تبديلی در آن رخ نداده است‌. مثلاً اگر جای يكی از حروف لا اله الا الله تغيير كرده بود يا حرف ديگری آمده بود ساختار اعجاز عددی مختل می‌شد و ديگر تناسب و نظمی بين حروف وجود نداشت‌. پس پاك و منزه است آن خدايی كه همه‌ی حروف كتابش را حفظ نموده است. خداوند می‌فرمايد: (إِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ). حجر 9 " بدرستي‌كه ما قرآن را فرو فرستاديم و ما آن را حفظ خواهيم نمود".
والسلام.

103087
نام: ملتمس دعا
شهر: آشوب
تاریخ: 1/24/2013 11:54:32 AM
کاربر مهمان
  سمیرا-عاشقان
سلام
نمی دونم راه دیگه ای هست یانه ولی من کل پنجره ها رو می بندم دوباره میام تو سایت.
التماس دعا
یا علی
103086
نام: زينب سلامات
شهر: اصفهان
تاریخ: 1/24/2013 11:45:13 AM
کاربر مهمان
  سلام خدمت اقا شهاب اميد به رحمت خدا مطلبت جالب بود خندم گرفت مخصوصا جمله اخرش ياده پسرداييم افتادم هر وقت ميرم خونشون شبا زن داييم بش ميگه بيا اشغالا ببر دم در اون ميگي بنظر شماها رو پيشونيم نوشتن من بايد هر شب اشغالا بندازم يا ميگه كاش بجاي رشته حقوق ميخوندم ميرفتم باژيافت اشغالا ميخوندم بهتره اون ادم شوخي يا ميگه مامان دلت مياد من اشغال ببرم حالا اگه يدختر از كوچه رد بشه مسخرم كنه بعد زن داييم بش ميگه نه اتفاقا ميگه چه پسر خونه دار و كدبانو هس خلاصه خيلي بش ميخنديم
103085
نام: یاسر
شهر: زاهدان
تاریخ: 1/24/2013 11:31:20 AM
کاربر مهمان
  چطوریه حال کسی که از بچگی عاشق یکی باشی و همیشه با عشق اون زندگی کنی حالابعد این همه سال بفهمی دوست ندارحالا شاید هم ناز کنه شاید هم راست بگه ولی من که بی تجربه هستم برام خیلی سخته خدا عاقبت همه ما رو بخیر کنه
103084
نام: جزیره ی مجنون
شهر: نا کجا آباد
تاریخ: 1/24/2013 11:27:15 AM
کاربر مهمان
  یاحق


حمزه علوانی گرامی؛

سلام و خیر مقدم ......



علی یارتون
103083
نام:
شهر:
تاریخ: 1/24/2013 11:10:45 AM
کاربر مهمان
  سلام دوستان برای رفع مشکلات منم دعا کنید
<<ابتدا <قبلی 10315 10314 10313 10312 10311 10310 10309 10308 10307 10306 10305 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved