اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 102381 |
نام:
منتظر
شهر:
عشق
تاریخ:
1/18/2013 6:17:10 PM
کاربر مهمان
|
سلام برا منم دعا کنید ارشد قبول بشم.
|
|
| 102380 |
نام:
بتول
شهر:
سی
تاریخ:
1/18/2013 6:06:45 PM
کاربر مهمان
|
زبان این ترم پاس میشم یا نه
|
|
| 102379 |
نام:
حمید
شهر:
امید به خدا
تاریخ:
1/18/2013 6:02:04 PM
کاربر مهمان
|
هنوز به دیدار خدا می روند ...
خدایی که در یک مکعب سنگی خود را حبس کرده !!
خدا همین جاست ، نیازی به سفر نیست !
خدا همان گنجشکی است که صبح برای تو می خواند ،
خدا در دستان مردی است که نابینایی را از خیابان رد می کند،
خدا در اتومبیل پسری است که مادر پیرش را
هر هفته برای درمان به بیمارستان می برد ،
خدا در جمله ی " عجب شانسی آوردم"است !!
خدا خیلی وقت است که اسباب کشی کرده و آمده نزدیک من و تو!!
خدا کنار کودکی است که می خواهد از فروشگاه شکلات بدزد !!
خدا کنارساعت کوک شده توست، که می گذارد 5 دقیقه بیشتر بخوابی!!
از انسانهای این دنیا فقط خاطراتشان باقی می ماند
و یک عکس با روبان مشکی،
از تولدت تا آن روبان مشکی ، چقدر خدا را دیدی ؟!
خدا را 7 بار دور زدی یا زیر باران کنارش قدم زدی؟
خدا همین جاست، نه فقط در عربستان!
خدا زبان مادری تو را می فهمد، نه فقط عربی را !
خــــدایـــــا دوسـتـــت دارم...
|
|
| 102378 |
نام:
صبا
شهر:
خرمشهر
تاریخ:
1/18/2013 5:43:06 PM
کاربر مهمان
|
اخر شب سرد ما سحر ميگردد/مهدي به مان شيعه باز ميگردد/هر راه به جز راه تو كج خواهد شد/بي لطف تو اسمان كج خواهد شد/ما منتظران اگر زشوق بخواهيم همه/امسال همان سال فرج خواهد شد
اللهم عجل لوليك الفرج
|
|
| 102377 |
نام:
دلشکسته
شهر:
غریب
تاریخ:
1/18/2013 5:19:54 PM
کاربر مهمان
|
بیرون زتو نیست هرانچه در عالم هست
از خود بطلب هرانچه خواهی که تویی
|
|
| 102376 |
نام:
داستان
شهر:
داستان دار
تاریخ:
1/18/2013 4:49:54 PM
کاربر مهمان
|
سلام امید جون ! چه طوری عشقم ؟ با مشت بزن تو چشمم ! بی تو تشنم !
پرچم امید آقا جوادی بالاس !
میخوامت!
از طرف بچه های نظام آباد
|
|
| 102375 |
نام:
کنیز فاطمه(سلام الله علیها)
شهر:
عشق آباد
تاریخ:
1/18/2013 4:37:57 PM
کاربر مهمان
|
السلام ای جمع مستان السلام
ای نی دور از نیستان السلام
به به از این شیون و این شین تان
به به از این رسم و این آیین تان
ای "خروش" "حرف دل" آتش زدی
دود دل از روزنه بیرون شدی
در میان جمع مستان آمدم
عاشقم در عاشقستان آمدم
از کنیز فاطمه هم یاد کن
جان او را ،از دعا آباد کن
"حرف دل" ،آیا پذیرای منی؟
مرهمی بر سوز غمهای منی؟
می همی نالم که تا یاری رسد
یک نظر از سوی دلداری رسد
شد غروب جمعه و دل تنگی ام
عقده دل وا نشد کو مهدی ام؟
در عزای باب مولا دیده تر
شاید این گریه دهد روزی ثمر!!
شهادت حضرت امام حسن عسگری (ع)را به همه "حرف دل" ی ها تسلیت عرض می کنم.
|
|
| 102374 |
نام:
دلشکسته
شهر:
غریب
تاریخ:
1/18/2013 3:46:16 PM
کاربر مهمان
|
سیف الدوله از شهر قدس
سلام عرض میکنم خدمت شما با ارزوی قبولی طاعات و عبادات
سوالی برام پیش اومده میخواستم نظر شماروبه عنوان روحانی ارجمن بپرسم درمورد خوابی که دیدم
من بعد بهم خوردن صیغه نامزدم به طور غیر منتظره گفت نمیخوامت خلاصه وقتتونو نگیرم ایشون یه خواهر شیر خوده هم داشتن
من بعد بهم خوردن خیلی ناراحت شدم و دلم درد گرفت یه شب بعده نماز گریم گرفت و چندتا دعا خوندم و میان دعا ها یهوچشمم خورد رو دعایی که سحروجادو رو برطرف میکنه بادل شکسته و او دوتا دعا رو خوندم همان شب نزدیکای نماز صبح بود تو خواب دیدم منو خواهرش رو در روی هم ایستاده ایم و من داخل مشت دستم نمک بود که پرت کردم ریختم رودل خواهرش بعد که بیدار شدم رفتم سراغ تعبیر خواب ابن سیرین دیم نوشته یک نشانه نمک زهد است و تعبیر دیگر خصومت
بعد من فرداش رفتم دانشگاه برا دوستم تعریف کردم بهم گفت قدیما برابرطرف کردن سحر چیزی نمک اضافه میکردن حالا من نظر شما رو میخوام بدونم راجب خوابم
منتظر پاسختون هستم
تشکر والتماس دعای فراوان
|
|
| 102373 |
نام:
مژی
شهر:
کاشان
تاریخ:
1/18/2013 3:19:07 PM
کاربر مهمان
|
سلام اینجا نوشته هرچه می خواهد دل تنگت بگو دل تنگ من خیلی چیزا میگه اما حیف که نمیشه اینجا نوشت فقط از تمام کساییکه این نوشته رو می خونن میخوام دعام کنن تا از این مخمصه نجات پیدا کنم دختری که نمی دونست عشق چیه حالا عشق داره با زندگیش بازی می کنه و تموم پلای پشت سرش خراب شده و هیچ راه برگشتی هم نداره رابطمون در حد تلفنی بود حرفای بدم ممنوع بود الان ۲ سال و ۶ ماهه هنوز همو دوست داریم فعلا دو سه روزیه که به خاطر یه موضوعی با هم قهر کردیم اما رابطمون به هم نخورده میخوایم با هم ازدواج کنیم پدر و مادر اون مشکلی با ازدواجمون ندارن اما خونواده من مخالفن چیکار می تونم بکنم تورو خدا دعامون کنید
|
|
| 102372 |
نام:
ماهان
شهر:
رشت
تاریخ:
1/18/2013 3:04:39 PM
کاربر مهمان
|
الله اکبر امام خامنه ای رهبر ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند فتنه نابود است ۲۲بهمن روز حمسه ملت در برابر استکبار وتوطعه انتخابات آزاد مامیاییم
|
|
