اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
101622 |
نام:
دلشکسته
شهر:
غریب
تاریخ:
1/9/2013 4:28:07 PM
کاربر مهمان
|
پروردگارا به حق این روزهای عزیزی که درپیش داریم مشکلات همه رو براورده و به خیر کن خرما دادن نخل خشک حسین بن عبدالوهاب با سلسله سند خویش از امام صادق علیهالسلام نقل میکند: امام مجتبی علیهالسلام در یکی از سفرها با مردی از فرزندان زبیر - که معتقد به امامت زبیر بود - همسفر شد. آنان شتری را نیز کرایه کرده بودند. در میان راه به آبگاهی رسیدند و جهت استراحت توقف نمودند و فرشی را برای نشستن امام مجتبی علیهالسلام در زیر نخل خرمای خشک گستردند و آن مرد زبیری در زیر نخل دیگر پارچهای را انداخت و نشست. وقتی چشم آن مرد زبیری به درخت خرمای خشک افتاد گفت: اگر خرمایی داشت از آن میخوردیم. امام مجتبی علیهالسلام خطاب به او فرمود:
خدمت امام مجتبی علیهالسلام رسیدم، در حالی که مردم نیز حضور داشتند، سنگ ریزههایی را که از زمان پدرش جهت اثبات امامت داشتم، در اختیارش گذاشتم. انگشتر خود را بر روی یکی از سنگها گذاشت، سنگ همانند خمیر و گل متأثر شد و آثار انگشتر بر آن سنگ نقش بست
خرما میدهی؟ جواب داد: آری. حضرت دست به سوی آسمان بلند نمود و دعایی کرد، این جا بود که درخت خرما سبز شد و برگ درآورد و خرمای بسیار مطبوعی داد. ساروان چون این صحنه را دید، گفت: این کار، چیزی جز سحر نیست! امام مجتبی علیهالسلام فرمود: «لیس هذا بسحر، ولیکن دعوة أولاد الأنبیاء مستجابة؛ این کار سحر نیست، بلکه دعای فرزندان پیامبران مستجاب است» در آن حال یکی از آنان از درخت خرما بالا رفت و آنچه خرما میل داشتند چید و همگی خوردند. (3)
|
|
101621 |
نام:
زينب سلامات
شهر:
اصفهان
تاریخ:
1/9/2013 4:24:14 PM
کاربر مهمان
|
گفتم: خدايا از همه دلگيرم گفت حتي از من؟
گفتم: خدايا دلم را ربودند گفت بيش از من؟
گفتم: خدايا چقدر دوري گفت تو يا من؟
گفتم: خدايا تنهاترينم گفت پس من؟
گفتم: خدايا كمك خواستم گفت از غير من؟
گفتم: خدايا دوستش دارم گفت بيش از من؟
گفتم: خدايا اينقدر نگو من گفت ديوانه من توأم!
يا امام رضا شفاعتم كن و همه حاجتمندان حاجت روا كن الهي امييييييييييييييين
|
|
101620 |
نام:
زهرا
شهر:
شیراز
تاریخ:
1/9/2013 4:19:46 PM
کاربر مهمان
|
خدایا به بزرگواری و رحمت تو دلمان خوش است و همین بس که تو را داریم . خدایا شکرت
|
|
101619 |
نام:
یلدا
شهر:
شیراز
تاریخ:
1/9/2013 4:13:11 PM
کاربر مهمان
|
سلام بچه ها.دلم گرفته.28 سالمه ولی خواستگار ندارم. خیلی عذاب میکشم.دوست دارم زودتر ازدواج کنم تا از این فکرای پلید بیرون بیام.بچه ها تو رو به جان فاطمه زهرا دعا کنید.احساس میکتم خدا ازم رو برگردونده که جوابمو نمیده
|
|
101618 |
نام:
ریمانا
شهر:
بروجرد
تاریخ:
1/9/2013 3:57:13 PM
کاربر مهمان
|
سلام خیلی وقته دلم گرفته الان چندروزه که دوباره عزادارشدم
|
|
101617 |
نام:
عاشق شهدا
شهر:
شهدا
تاریخ:
1/9/2013 3:45:07 PM
کاربر مهمان
|
بنام رب المهدی (عج) خدا خالق عشقه محمد (ص) گل عشقه علی (ع) مظهر عشقه زهرا(س) وجود عشقه حسن (ع)نماد عشقه حسین(ع) سالار عشقه عباس (ع) ساقی عشقه زینب(س) شاهدعشقه سجاد (ع) راوی عشقه باقر(ع) کلام عشقه صادق (ع)احیای عشقه کاظم(ع) صابرعشقه رضا (ع)ضامن عشقه تقی (ع)جمال عشقه نقی (ع)پاکی عشقه حسن (ع)بقای عشقه مهدی (عج )قیام عشقه اینم دعای عشقه: اللهم عجل لولیک الفرج
|
|
101616 |
نام:
شهاب
شهر:
تهران
تاریخ:
1/9/2013 3:20:10 PM
کاربر مهمان
|
السلام علیک یابقیه الله فی الارض-سلام ان شاالله همه عزیزان اهل دل دل های شان همیشه آرام باشد.حضور محترم آقای سیف الدوله از شهر قدس سلام وعرض ارادت-همراه صمیمی ازشما درخواست گرفتن یک استخاره رادارم یسیار سپاس گذارم .حق یارتان
|
|
101615 |
نام:
دلشکسته
شهر:
غریب
تاریخ:
1/9/2013 3:03:14 PM
کاربر مهمان
|
سلام به سردر گم از ویرانه دنیا عزیز حق با توعه ولی مراقب خودت باش ۰۰داستان زندگیت یه جورایی شبه به داستان زندگی منه نامزدم ولم کرد اونم تو خانوادش باباش مشکل اخلاقی داشت قبل از خواستگاری کسی چیزی نمیگفت حالا بعد بهم زدن دیدم عمه هاش دارن مامانش و نفرین میکنن که این زنه باز بهم زد آخه واسه پسره اولش بهم زده بود دلم خیلی درد اومد شاید بگم باور نکنی به یادش وبه کاری که کرده فکر میکنم نفسم بند میادو از زندگی بیزار میشم و باز به خودم میگم ولش کن بچسب به خدا ۰خدا خیرمو میخواست که اینطوری شد ۰ازبس تو خودم ریختم الان تحمل کوچکترین ناراحتی رو ندارم داغونم مراقب خودت باش عزیز انشاءالله در زندگیت موفق و خوشبخت بشی ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
سلام به پ از تهران :
میدونم چی میگی اما چه کنیم باز باید محتاج خداباشیم ماهم بریدیم توزندگی هرکی باتوجه به ظرفیتی که داره۰۰ همه بلاها نتیجه اشتباهاتمون نیست گاهی وقتها خدا هم امتحانمون میکنه قوی باش مومن تواوج سختی و بلا بازم بگو خدا ۰۰ چون واقعا بعضی وقت ها آدم نمیتونه تحمل کنه بعضی از مشکلات رو که اینجور موقع ها یه دوست خوب پدرو مادر خلاصه کسی که آدم باهاش راحته میتونه تاثیر گذار باشه وکمی از مشکل ادم کاسته بشه ۰۰۰موفق باشی در تمامی مراحل زندگیتون انشاءالله التماس دعا من از بیگانگان هرگز ننالم که هرچه کرد بامن آشنا کرد
|
|
101614 |
نام:
خادم الرضا
شهر:
غریب
تاریخ:
1/9/2013 2:14:27 PM
کاربر مهمان
|
سلام جناب سیف الدوله عزیز ببخشید من یه مشکلی دارم میشه لطفا منو راهنمائی کنید .
|
|
101613 |
نام:
mh
شهر:
tehran
تاریخ:
1/9/2013 2:06:41 PM
کاربر مهمان
|
گفت ای موسی دهانم دوختی واز پشیمانی تو جانم سوختی جامه را بذرید آهی کرد سرد سر نهاد اندر بیابان برفت وحی آمد تو برای وصل کردن آمدی نی برای فصل کردن آمدی
|
|