اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
101382 |
نام:
بهار
شهر:
تهران
تاریخ:
1/6/2013 12:49:49 PM
کاربر مهمان
|
سلام منم 5 دسته صدتایی صلوات میفرستم
|
|
101381 |
نام:
خاک پای مولا
شهر:
بوستان مهدی
تاریخ:
1/6/2013 12:45:44 PM
کاربر مهمان
|
" یا حق" السلام علی المهدی"عج" و علی آبائه سلام بر اهالی مهربان حرف دل، خدا قوت به همگی سمیرا خانم محترم از شیراز، لطفا یک دسته گل صدتایی صلوات رو هم به نام بنده ثبت بفرمایید. اللهم عجل لولیک الفرج.:آمین:. التماس دعا یا علی
|
|
101380 |
نام:
یه آشنا
شهر:
کلید فارس
تاریخ:
1/6/2013 12:43:26 PM
کاربر مهمان
|
با عرض سلام خدمت همه ي دوستاي خوبم .اميدوارم كه حالتون خوب باشه.سميرا خانم از شيراز ممنون ميشم اگه يه بسته صدتايي رو هم به نام من حقير ثبت بكنيد.التماس دعا.
|
|
101379 |
نام:
سوگل
شهر:
تهران
تاریخ:
1/6/2013 12:23:07 PM
کاربر مهمان
|
تنهابرنامه ای که تکرارش آرزوی من است پخش زنده ی نگاه زیبای توست.
|
|
101378 |
نام:
یک هموطن
شهر:
خداوند همواره به اعمال ما نگاه می کند
تاریخ:
1/6/2013 12:12:01 PM
کاربر مهمان
|
به نام خداوند هستی بخش
سلام
عزیزان حرف دل
امروز فهمیدم یک بنده خدا که خیلی جوان هست ، به خاطر افتادن از داربست در هنگام کار ،دچار سانحهء خیلی بدی شده .
و امروز قرار که اون عمل کنند .
لطفا برای سلامتی این جوان که عملش باموفقیت انجام بشه و بتوان دوباره با پاهای خودش راه بره دعا کنید .
دوستان خوبم برای سلامتی این جوان و تمامی بیمار لطفا یک حمد و توحید و ده تا صلوات بفرستید .
تک تک شما خوبان را به خداوند مهربان می سپارم .
یا علی مدد
|
|
101377 |
نام:
روزگار تلخ
شهر:
مرداد سرد
تاریخ:
1/6/2013 11:55:21 AM
کاربر مهمان
|
وقتی نباشی انگار که هستم و گویا که نیستم
روزی که رفتی من با تمام وجودم گریستم
خداحافظی کردی یک جوری که انگار دیگه بر نمی گردی
روزی که رفتی من با تمام وجودم گریستم سلام عزیز دل خسته! سلام خوب من! سلام دنیای من ! سلام سوهان روح من! سلام آرامش من!سلام بی معرفت! سلام بی وفا!بازم به خوابم اومدی چقدر بدبختم من که دلم به خواب دیدن تو خوشه توی خواب بهت گفتم خیلی دوست دارم مثل بیداری های قدیم کی این کابوس تموم میشه خسته شدم خسته شدم از بس با در ویوار حرف زدم خسته شدم از بس تنهایی با خودم حرف زدم خسته شدم از بس با سنگ قبر حرف زدم خسته شدم کی تموم می شه؟ ماه آینده تولد دخترته دختری که حتی حاضر نشدی برای یه سال تولدش بمونی. دختری که چهار سالش تموم میشه ولی هیچی از تو یادش نیست تو بی معرفت حتی یه سال هم نموندی کنارش دلمون به چی خوش باشه دلمون به کجای دنیا خوش باشه لعنت به این زندگی دوباره تولده یه تولد سرد اونا جدا براش تولد می گیرن و ما جدا چقدر احمقانه است که فکر می کنند بچه من این چیزها را نمی فهمه خدا چرا نذاشتی من و باباش با هم براش تولد بگیریم چرا؟ خدا چرا باید همیشه حسرت به دل بمونم چرا؟ مگه من بنده تو نیستم؟ مگه تو محکومم نکردی که زندگی کنم ؟ پس چرا چرا خدا؟ چرا حکمت تورا نمی فهمم ؟ چرا درک نمی کنم؟ من خنگم که نمی فهمم یا این درک در حد من نیست؟ خدایا مگه چقدر تحمل دارم؟مگه چقدر طاقت میارم؟ مگه از سنگم خدا؟ آخه منم آدمم دیگه بسه خدا دیگه آخر خطم تنهایی داره منو می کشه خدایا تا کی باید با خاطرات زندگی کنم؟ چی باعث شد به این روز بیافتم کجای راه را خطا رفتم دل چه کسی را سوزوندم؟ چطوری خدا دلت اومد با من با دخترم اینگونه تا کنی؟ چطوری؟ جمعه بازهم اومدم دیدنت می بینی که خودم را به هر آب و آتیشی میزنم که ببینمت. جالب اینجاست همه طلب کارند همه زجر کشیده اند و من درآسایش حرف از فیلم ستایش بود توی فیلم حق باستایش بود ولی توی واقعیت حق با حشمت فردوس خانواده ات دلشون برای ستایش توی فیلم می سوزه اما برای ستایش واقعی نه ومن همون ستایش واقعی ام حتی چند درجه بدتر کاش زندگی من هم فیلم بود اونوقت الآن تموم شده بود از خاطر همه رفته بود برای دل خودم متاسفم که نه فیلمه نه کابوس حقیقته حقیقت تلخ! دلم پره خدا ! لبریز لبریز دارم از تنهایی و درد می میرم پس چرا صدات به من نمی رسه؟ مگه من چند سال دارم که تجربه یک مادر بزرگ را دارم چرا دنیا نتونست خوشبختی منو تحمل کنه؟ عزیز من کجای دنیا راتنگ کرده بود؟ جا چه کسی را گرفته بود که باید می رفت؟ خدا خسته ام دستمو بگیر خدا دارم دیوونه می شم دیگه نمی تونم دووم بیارم خدا یا منم ببر پیش او یا نجاتم بده که بی حد خسته ام خسته از دوری و تنهایی او ... راستین عزیز خوشحالم بهت تبریک می گم از این به بعد با نام جدید وارد می شوم التماس دعا الهام از یزد
|
|
101376 |
نام:
نرگس
شهر:
قزوین
تاریخ:
1/6/2013 11:53:07 AM
کاربر مهمان
|
یا حق برادر گرامی آقا شهاب سلام و خسته نباشید ممنون از لطف شما التماس دعا
|
|
101375 |
نام:
فاطمه
شهر:
مشهد
تاریخ:
1/6/2013 11:38:19 AM
کاربر مهمان
|
بلا تکلیفم موندم باید چیکارکنم سختی کار سختی درس سختی شوهرداری همه روانمو چند روزه بهم ریخته خدایا خدایا ای خدا کمکم کن خدایا راه درستو بهم نشون بده ای خدا خسته شدم خدایا به امید تو خخخخخخددددداااایییییااااا صدامو گوش کن
|
|
101374 |
نام:
دلشکسته
شهر:
غریب
تاریخ:
1/6/2013 11:34:33 AM
کاربر مهمان
|
سلام به عبد گناه کار از دیار پشیمانب و توبه ۰۰امیدوارم تواین مبارزه باشیطان وگناه موفق باشید واقعاسخته ۰۰و انشاءالله خداوند همه ماها را میبخشه ازسره تقصیراتمون میگذره ۰۰موفق باشید ۰۰حکایت اون کفن دزد را شنیدین که داخل گوشی ها بود من شنیدم گناه اون که به نظرم بدتر از شما بود خدا بخشیدش ۰۰امیدوارم مطلب زیر بهتون کمک کنه ۰۰موفق باشید گزیده ای از سخنرانی استاد قرائتی - چهل روز اخلاص، دريافت حكت الهي «مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِينَ يَوْما» يعني چه؟ كسي كه چهل روز كارهايش خالص باشد خدا او را حكيم قرار ميدهد. اخلاص خيلي سخت است. گاهي اخلاص پيدا ميشود، اما مدتي كه ميگذرد اخلاص از بين ميرود. مثلاً اول ميگويد: من ميروم جبهه. روزي كه ميخواست جبهه برود اصلاً در فكر درجه نبود كه سرگرد ميشود يا استوار يا سروان يا سرهنگ. اولش خالص بود، بعداً كه يك مدتي ميگذرد چانه ميزند اِ... من بايد سرهنگ باشم، سرگردم كردي؟ بعداً چانه ميزند. اول كه آدم طلبه ميشود ميخواهد با اسلام آشنا شود. ميگويد: بروم درس عربي بخوانم با قرآن و روايات آشنا شوم. بعد كه وارد ميشود ميبيني كه اطلاعش بر علوم ديگر بيش از قرآن و حديث شد. يا بعد يك توقعاتي پيدا ميشود. اين اخلاص، هم پيدايشش مشكل است و هم آنهايي كه مخلص هستند، ادامهي اخلاص كار سختي است. يكي از مراجع تقليد آيت الله العظمي مرحوم آ سيد عبدالهادي شيرازي، به آيت الله مدني شهيد محراب گفته بود كه آقا اخلاص گير نميآيد. ايشان گفته بود اگر هم گير بيايد حفظش مشكل است. مثل ماهي ليز است. اول آدم براي خداست. مثلاً ميگويد: برويم عيادت فلان مريض. براي خدا عيادت ميرود. بعد در عيادت، به او شربت ميدهند و به اين نميدهند. مردم ادب سرشان نميشود! اول براي خدا عيادت رفت. سر يك شربت هيچي! اول براي خدا روضه ميآيد. بعد ميگويند: آقا غذا تمام شد شام نيست. معلوم نيست قابلمه را كجا بردند، خودشان خوردند، به ما كه رسيدند گفتند: شام نيست. بعد مينشيند چانه ميزند. اخلاص گير نميآيد، وقتي هم گير آمد زود از بين ميرود. من يك خاطرهي تلخي دارم نميدانم گفتم يا نه. ولي بگويم كه شما چشمتان باز شود. 4- خاطرهاي از اخلاص در تبليغ يكبار مهديهي تهران يك ماه رمضان از ما دعوت كرد كه بعد از افطار سخنراني كنيم. من هم گفتم: به شرطي ميآيم كه پول نگيرم. چون ميخواهم صد در صد نيت من خالص باشد. اينها گفتند: ما بودجه داريم. گفتم بودجه داشته باشيد، جاي ديگر خرج كنيد. بگذاريد مهديه خانهي امام زمان است، ما يك ماه رمضان پول نگيريم. خوب بحث معاد را كرديم، جمعيت هم خيلي زياد بود. در آخر هم در مهديه را بوسيديم و گفتيم اين خالص باشد. خالص خالص باشد. چند ماهي گذشت ما گفتيم حالا ما گفتيم پول نميخواهيم اينها تلفن هم نزدند تشكر كنند. (خنده حضار) بعد معلوم شد كه بندگان خدا تلفن كردند، من در خانه نبودم. فهميديم اخلاص نيست. چون مخلص اين است كه نه پول بخواهد، نه تشكر. «لا نُريدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً» (انسان/9) نه جزا ميخواهيم و نه شكور. شكور يعني تشكر. اين اخلاص است. اخلاص اين است. نه جزا ميخواهيم نه تشكر. اگر نيت خالص باشد، «لا نُريدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً»
|
|
101373 |
نام:
راستین
شهر:
غریبم
تاریخ:
1/6/2013 11:31:59 AM
کاربر مهمان
|
سلام.سمیرا ی عزیز لطفا به من هم پنج دسته گل صدتایی صلوات بدید.خدا این کار خیر شما و آقا شهاب رو بی جواب نمیذاره.ملتمس دعا گرامی از شهر اشوب محتاجم به دعا.انشاا... حاجت همممه ی دوستای حرف دلی براورده بشه و عاقبت به خیر بشید.شعر خدا و ادم خیلی روم تاثیر گذاشت.پ عزیزم از تهران.قربون اون دل شکسته ت برم میدونم چی میگی،اما خواهر خوبم خدا با صابرینه.صبر کن خدا کریمه.خدا خیلی بزرگه نماز میخونی؟نماز خیلی ادمو سبک میکنه.من ادم مذهبی نیستم اما نماز و قران واقعا ارامش بخشه.کاش منم ترکش نکنم.اخه ایمانم قوی نیست میترسم خوشی بزنه زیر دلمو...
|
|