شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
101032
نام: غریب آقا
شهر: وحید آقا
تاریخ: 1/1/2013 1:51:53 AM
کاربر مهمان
  سلام.
اوستا کریم پاکم بکن خاکم بکن.
شفای همه مریضا دعا بفرمایید.
101031
نام: الهام
شهر: اصفهان
تاریخ: 12/31/2012 11:57:06 PM
کاربر مهمان
  سلام دوستان. دوستای پاک و بی ریای خودم امیدوارم همگی حالتون خوب باشه . نرگس عزیزم از کرج , صفا آوردین خانم! جاتون خیلی خالی بود. خوب هستی دوست دریا دل من ؟اگه اشتباه نکنم یادمه آخرین بار نوشته بودی تا وقتی یه مسئله ای برات حل نشه نمیتونی بیای سراغمون, انشالا همه چیز به خواست خدا بر وفق مرادت باشه.عذر تقصیر بابت کمتر سر زدنم!در گیر دانشگاه وکار بیمارستانم ولی هر روز تا میشد نوشته ها رو میخوندم ومنتظر اومدنت بودم.خوشحالم که دوباره نوشته های پر از لطف و محبتت رو دیدم. بچه ها خواهش میکنم همگی برای شفای عاجل بیمارها دعا کنید . آمار عملهای جراحی خیلی بالاست واقعا سخته کسی گرفتار بیمارستانها بشه. راستی زینب سلامات عزیز تسلیت من رو هم بپذیرید انشالا بقای عمر باز ماندگان باشه. از خدای بزرگ طلب صبر میکنم براتون.نرگس جان باز هم ممنون والتماس دعا
101030
نام: سمیرا
شهر: شیراز
تاریخ: 12/31/2012 11:44:34 PM
کاربر مهمان
  سلام زینب جان خوشحالم که تونستید دوباره به جمع بیایید خدارحمتشون کنه وهمچنین صبر به خانواده محترمه
نرگس جان ازکرج خیلی وقت بود تو سایت ندیده بودم دلم تنگ شده بود واستون
راستین جان نیاز به تشکر نیست
جناب سیف الدوله اگه زحمتی نیست واسم یه استخاره می گیرید ممنون یا حق التماس دعا
101029
نام: غزل
شهر: مشهد
تاریخ: 12/31/2012 11:43:49 PM
کاربر مهمان
  سلام شب بخیر
دلتنگی حس عجیبیه
دوست ندارم دیگه به کسی دل ببندم
چون خیلی ها معنی دل بستگی رو نمی فهمند
رو راستی تو به پای سادگیت میزارن
101028
نام: حبیبه حمیدی
شهر: ارومیه
تاریخ: 12/31/2012 11:20:50 PM
کاربر مهمان
  روزها از پی هم می گذرد ومن هر روز بیشتر نیازمندی خود را به خدا احساس میکنم من در اینجا زندگی می کنم اما انگار که اطرافیانم را نمی شناسم چرا ریا؟چرا حسادت ؟چرا آزاردیگران؟چرا نیاز به محبت خود را در اطرافیان جستجو میکنیم ؟بیایید با هم این مسئله را حل کنیم در همه انسانها نیاز به محبت موج میزند بیایید گوشه ای از ابراز محبت از طرف خود را به دیگران هدیه کنیم
میدانید چرابی حجابی رشد کرده؟چراپذیرش بیگانه در جامعه افزایش یافته ؟ میدانید چرا احترام ها از بین رفته؟چرا ذلت ها زیاد شده؟همه وهمه وهمه نشانگر فقر محبت در جامعه امروزین است که فریاد برمی آورد ولی گوش شنوایی نیست تا آن را بشنود وبه داد جوانان مملکت برسد
راه حل:گوش شنوا برای شنیدن حرف دل فرزندان-دوستان -آشنایان-حتی پدرومادرواحساس همدردی ونشان دادن راه حل به صورت غیر مستقیم.
هدیه محبت به آنها
امیدوارم همه وهمه در این امر راسخ قدم بر داریم وموفق شویم.
101027
نام: مادر ایرانی
شهر: ایرانی
تاریخ: 12/31/2012 11:01:01 PM
کاربر مهمان
  با سلام حدیث جان من اسم قصه زندگی را میذاشتم یک عمر حسرت یا مادر کوه صبر واستقامت.....هستیم برای مادرم چون پدر ندارم عشقم مادر مادرم برات میمیرم
101026
نام: نصرت الله
شهر: هرات
تاریخ: 12/31/2012 10:41:07 PM
کاربر مهمان
  من یک جوان هستم می خواستم که جوانی ام را به خوشی سبری نمایم اما نتوانستم جرا که نام مرا بعضی کس هابد کرد حلا از زندگی ام ناراضی هستم جی کنم که بس عزت ابرو خود را بدست بیاورم
101025
نام: یه کبوتر
شهر: کرج
تاریخ: 12/31/2012 10:32:33 PM
کاربر مهمان
  سلام
ملتمس دعا از شهر آشوب برا حل مشکلت صلوات فرستادم
منم می خوام همه برا حاجت روا شدن بقیه یه صلوات بفرستن. منم تو این صلوات از یاد نبرید
ممنون و التماس دعا
101024
نام: شهاب
شهر: اُمید به رحمت خدا
تاریخ: 12/31/2012 10:24:22 PM
کاربر مهمان
 

.:: یَااَرحَمَ الرّاحِمینَ ::.


ای که زمین گیر گناهی

ای شهره ی لغو و تباهی

ای بنده ی افتاده در چاه

« لا تَقنَطوُا مِن رَحمَةِ اللهِ »


ای آن که در عصیان ذلیلی

بر کرده ات داری دلیلی؟

توبه نما در این سحرگاه

« لا تَقنَطوُا مِن رَحمَةِ اللهِ »


ای آن که مسکین و فقیری

ای آن که در نفست اسیری

ای بنده ی عاصی و گمراه

« لا تَقنَطوُا مِن رَحمَةِ اللهِ »


حرفت ندارد بویی از من!

از چه کناره جویی از من؟

از معصیت بنما تو اکراه

« لا تَقنَطوُا مِن رَحمَةِ اللهِ »


بنگر اجل از ره رسیده

بنگر شده مویت سپیده

برگرد از این راه بیراه

« لا تَقنَطوُا مِن رَحمَةِ اللهِ »


با این همه جرم و خطایت

شرمی نکردی از خدایت!

ای که ز جرمت هستی آگاه

« لا تَقنَطوُا مِن رَحمَةِ اللهِ »


ای که مرا حرمت شکستی

با من چرا بیگانه هستی؟

اینک بشو با من تو همراه

« لا تَقنَطوُا مِن رَحمَةِ اللهِ »


محمّد فردوسی

101023
نام: راستین
شهر: غریبم
تاریخ: 12/31/2012 10:19:24 PM
کاربر مهمان
  خدایا من تو رو به قرانی قسم دادم که خودت توش نوشتی خداوند شنونده ی اجابت کننده س پس بیا جونمو بگیر که انقد دلم نشکنه.امشب بد دلم شکست خیلی بد.
<<ابتدا <قبلی 10109 10108 10107 10106 10105 10104 10103 10102 10101 10100 10099 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved