اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
100772 |
نام:
ثمین
شهر:
ایران
تاریخ:
12/27/2012 8:34:16 PM
کاربر مهمان
|
به نام خدا سلام
سایت بامزه ایه. جالب بود برام. و دیگه اینکه دعا چیز قشنگیه. منم میخوام
|
|
100771 |
نام:
فقط عاشق خدااااااااااااا
شهر:
اصفهان
تاریخ:
12/27/2012 8:04:50 PM
کاربر مهمان
|
سلام به همه کسانی که اهل دلند . راستش چند وقتیه خیلی دلم گرفته . شاید خیلیهاتون این تجربه را داشته باشید . چند وقتیه خیی دلم هوای اقام امام رضا (ع)را کرده امام اقا نمیدونم چرا دعوتم نمیکند نمیدونم چه کاری کردم که از دستم خسته شده و دعوتم نمیکند . خواهش میکنم برام دعا کنید هم مشکلات بقیه هم مشکل من حل بشد بعدم اقام امام رضا یه نگاهی به من روسیاه بکند . از همتون التماس دعا دارم
|
|
100770 |
نام:
دلشکسته
شهر:
غریب
تاریخ:
12/27/2012 7:13:44 PM
کاربر مهمان
|
داستانی خواندنی با عنوان مردم چه می گویند ؟
می خواستم به دنیا بیایم ، در یک زایشگاه عمومی . پدربزرگم به مادرم گفت فقط بیمارستان خصوصی ! مادرم گفت : چرا ؟ پدربزرگم گفت :مردم چه می گویند ؟! می خواستم به مدرسه بروم همان مدرسه ی سرکوچه ی مان ،مادرم گفت : فقط مدرسه ی غیرانتفاعی ! پدرم گفت چرا ؟ مادرم گفت مردم چه می گویند ؟ به رشته ی انسانی علاقه داشتم . پدرم گفت : فقط ریاضی .گفتم : چرا ….. پدرم گفت : مردم چه می گویند ؟ با دختری روستایی می خواستم ازدواج کنم . خواهرم گفت : مگرمن بمیرم . گفتم :چرا ؟… خواهرم گفت : مردم چه می گویند ؟ می خواستم پول مراسم عروسی را سرمایه ی زندگی ام کنم . پدر و مادرم گفتند مگر از روی نعش ما رد شوی .گفتم : چرا؟…آنها گفتند : مردم چه می گویند ؟ می خواستم به اندازه ی جیبم خانه ای درپایین شهر اجاره کنم .مادرم گفت : وای برمن . گفتم چرا؟…. مادرم گفت مردم چه می گویند ؟!… اولین مهمانی بعداز عروسیمان بود .می خواستم ساده باشد و صمیمی . همسرم گفت : شکست ، به همین زودی ؟! …. گفتم : چرا؟ همسرم گفت : مردم چه می گویند ؟!…. می خواستم یک ماشین مدل پایین بخرم ، درحد وسعم ، تا عصای دستم باشد .همسرم گفت : خدا مرگم دهد .گفتم چرا ؟….همسرم گفت : مردم چه می گویند ؟….. بچه ام می خواست به دنیا بیاید ،دریک زایشگاه عمومی . پدرم گفت : فقط بیمارستان خصوصی ! گفتم چرا ؟… پدرم گفت : مردم چه می گویند ؟…. بچه ام می خواست به مدرسه برود ، رشته ی تحصیلی اش را برگزیند ، ازدواج کند …. می خواستم بمیرم . برسر قبرم بحث شد .پسرم گفت : پایین قبرستان . زنم جیغ کشید .دخترم گفت : چه شده ؟ ….زنم گفت : مردم چه می گویند ؟! مـــُردَم ،برادرم برای مراسم ترحیمم مسجد ساده ای را درنظر گرفت ، خواهرم اشک ریخت و گفت : مردم چه می گویند ؟!…. ازطرف قبرستان سنگ قبرساده ای برسرمزارم گذاشتند .اما برادرم گفت :مردم چه می گویند ؟! خودش سنگ قبری برایم سفارش دادکه عکسم را رویش حک کردند . حالا من دراینجا در حفره ای تنگ خانه دارم و تمام سرمایه ام برای ادامه ی زندگی جمله ای بیش نبود : مردم چه می گویند ؟!…مردمی که عمری نگران حرف هایشان بودم ،حالا حتی لحظه ای هم نگران من نیستند .
|
|
100769 |
نام:
سف الدوله
شهر:
قدس
تاریخ:
12/27/2012 7:12:19 PM
کاربر مهمان
|
سلام و عرض ادب
راستین
از شهر غریبم
استخاره خوب نیست و این عمل از عهده شما خارج است.ترک کنید بهتره.
حمید رضا
از شهر شیراز
استخاره شما اصلا خوب نیست.یاحق
|
|
100768 |
نام:
زینب
شهر:
تهران
تاریخ:
12/27/2012 6:56:06 PM
کاربر مهمان
|
اقای سیف الدوله بابت استخاره مرسی واجرتون با سیدالشهدا(ع).
|
|
100767 |
نام:
فاظمه
شهر:
مشهد
تاریخ:
12/27/2012 6:50:20 PM
کاربر مهمان
|
سلام اقاي شهاب منم ميخام جزِء جز خوندن شما باشم تازه دو روزه با اين سايت اشنا شدم خيلي ازش خوشم اومده پس اگه منو قابل ميدونيد منم عضو كنيد باتشكر
|
|
100766 |
نام:
لیلا
شهر:
مرودشت
تاریخ:
12/27/2012 6:40:32 PM
کاربر مهمان
|
جناب شهاب سلام.ممنون میشم یک جز هم برای من بنویسید.فکر میکنم ایده خوبی باشه اینجا ختم صلوات هم برگزار شه.برای سلامتی امام زمان وظهورشون..10000تا 10000تا.اگه بشه هر جمعه همگی ختم10000تا صلوات بذاریم خیلی خوب میشه.با همکاری بچه ها.اگه موافق باشید میتونم من کمک کنم.البته میدونید که زیاد نمیام.ولی ختم صلوات کار زیادی نمیبره.وفقط همکاری بچه ها رو میطلبه.
|
|
100765 |
نام:
مصطفی
شهر:
لردگان
تاریخ:
12/27/2012 6:35:04 PM
کاربر مهمان
|
گذشت
|
|
100764 |
نام:
زهراسادات
شهر:
مراغه
تاریخ:
12/27/2012 5:52:14 PM
کاربر مهمان
|
ا ی هرکس کهحرف دل منو میشنوی درد دل من این است که: دوست دارم دوباره برم مکه
|
|
100763 |
نام:
الهام
شهر:
اصفهان
تاریخ:
12/27/2012 5:51:28 PM
کاربر مهمان
|
سلام دوستان. دلم برای همتون تنگ شده بود .جناب شهاب, برادر محترم یادمه اون اوایل ارزو کردم ای کاش همه ظرفیت وشناختی همچون شما داشتند خوشحالم که تا امروز هم نشون دادید که همونطور هستید جامعه ما به وجود چنین افراد دلسوزی خیلی نیازمنده! لطفا, خواهشا, ما رو از دعای خیرتون بی نصیب نگذارید مخصوصا این بنده ی محتاج به دعا رو. یک جزء دیگه هم برای من در نظر بگیرید ممنون میشم. در مورد موضوعی که راجع به اون بنده خدا عنوان شد هم دعا میکنم خدا هر چه زودتر به حق خودش گره از کار همه باز کنه. امین یا رب العالمین
|
|