اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
100292 |
نام:
لیلا
شهر:
مرودشت
تاریخ:
12/21/2012 8:44:29 AM
کاربر مهمان
|
بچه ها کسی اگه قران میخونه.کمک کنه تا ختم قران منم کامل شه.از جز 12 به بعد مونده. 1تا10الهام از یزد 11 ماد ایرانی. خدا 26تا30رو هم خودم میخونم خانم الهام وراستین صبر زینب رو عطا کنه.بزرگترین ارزوی من اینه که نفسام زودتر عشقم قطع شه.ولی ما واسه زندگیمون هدفای زیادی داریم.برای رسیدن به خدا.دعا کنید برامون.اگه اون نباشه نمیتونم .اهل دلی هاشما رو بخدا کمک کنید ختمم کامل شه.جناب شهاب شما میخونید یانه؟من زیاد نمیام.14جز از یک ختم مونده با اون 21جز که نمیدونم شما میخونید یا نه؟
|
|
100291 |
نام:
غریب آقا
شهر:
وحید آقا
تاریخ:
12/21/2012 2:02:36 AM
کاربر مهمان
|
سلام. مرحوم شیخ احمد کافى این شهید گمنام و سرباز واقعى امام زمان و عاشق ولى عصر عجل اللّه تعالى فرجه الشریف و واعظ شهیر و شهید در راه دین رضوان اللّه تعالى علیه فرمود: مرحوم سید هاشم *رضوان اللّه تعالى علیه یکى از علماء بزرگ شیعه شام بود که سه دخترداشته ، مى گوید یکى از* دخترهایم خواب رفت یک شب بیدار شد صدا زد: بابا در شب بى بى رقیه را خواب دیدم . بى بى به من فرمود: دختر به بابات سیدهاشم بگو آب آمده در قبر من و بدن من نارحت است قبر مرا تعمیر کنید. بابا اعتنائى نکرد، مگر مى شود با یک خواب دست به قبر دختر امام حسین ع زد.
فردا شب دختر و سطى همین خواب را دید: باز بابا اعتنایى نکرد. شب سوم دختر کوچولوى سید این خواب را دید شب چهارم خود سید هاشم مى گوید خوابیده بودم یک وقت دیدم یک دختر کوچولو دارد مى آید این دختر از نظر سِنّى کوچک است اما آنقدر با اُبهت است باصولت و جلالت دارد مى آید رسید جلوى من به من فرمود سید هاشم مگر بچه هایت به تو نگفتند که من ناراحتم قبر مرا تعمیر کن ؟ گفت : من با وحشت از خواب پریدم رفتم والى شام را دیدم جریان را گفتم والى نامه نوشت به سلطان عبد الحمید، سلطان جواب نوشت براى والى که ما جراءت نمى کنیم اجازه نبش قبر بدهیم به همین آقاى سید هاشم بگوئید خودش اگر جراءت مى کند قبر را نبش کند و بشکافد پائین برود قبر را تعمیر کند مادست نمى زنیم .
سید هاشم چند تا از علماى شیعه را دید، اینها حرم را قُرُقْ کردند، ضریح را کنار گذاشتند کلنگ به قبرزدند، مقدار کمى که قبر را کندند آثار رطوبت پیدا شد، پائین تر رفتند، دیدند آب آمده در قبر بدن بى بى در کفن لاى آب افتاده ، سید هاشم رفت پائین دستهایش را برد زیر بدن این سه ساله ، بدن را با کفن از توى آبها آورد بیرون ، روى زانویش گذاشت ، آب قبر را کشیدند، نزدیک ظهر شد، بدن را گذاشتند در یک پارچه سفید نماز خواندند، غذا خوردند، دو مرتبه آمد بدن را گرفت روى دستش ، تا غروب اینها مشغول بودند، تا سه روز قبر را تعمیر کردند، و به جاى آب گُلاب مصرف مى کردند، و گِل درست مى کردند و قبر را مى ساختند، جلوگیرى از آن آبها شد و قبر ساخته شد، یک تکه پارچه دیگر سیدهاشم از خودش آورد، روى کفن انداخت ، بدن را برداشت ، در قبر گذارد.
علماى شیعه مى گویند در این چند روز همه گریه مى کردند سید هاشم هم همینطور، اما روز سوم وقتى سید هاشم بدن را در قبر گذاشت و آمد بیرون دیگر داد مى زد گفتم سید هاشم چى شده چرا فریاد مى زنى ؟ گفت به خدا دیدم آنچه شنیده بودم ، این کلمه را بگویم امروز آتشت بزنم هِى داد مى زد رفقا به خدا دیدم آنچه شنیده بودم . گفتیم سید هاشم چه دیدى ؟ گفت به خدا وقتى این بدن را بردم در قبر دستم را از زیر بدن بیرون کشیدم یک مقدار گوشه کفن عقب رفت دیدم هنوز بدنش کبود و سیاه است ، هنوز جاى آن تازیانه ها روى بدن این سه ساله باقى است
|
|
100290 |
نام:
فاطی
شهر:
بروجرد
تاریخ:
12/21/2012 1:46:35 AM
کاربر مهمان
|
دلم گرفته که چراحاجتم نمیگیرم
|
|
100289 |
نام:
رها
شهر:
دنیای کثیف و مردمان بی شرم
تاریخ:
12/21/2012 12:07:58 AM
کاربر مهمان
|
دوست دارم ولی شرمنده ی روی توام مهدی جان:
فریب ما مخور آقا دروغ میگوییم؛ به جان «حضرت زهرا» دروغ میگوییم
/ چه انتظار ظهوری چه درد هجرانی؛ میا میا گل طاها دروغ میگوییم
/ تمام چشم براهی و انتظار ظهور؛ و ندبههای فرج را دروغ میگوییم
/ دلی که مأمن دنیاست جای مولا نیست؛ اسیر شهوت دنیا دروغ میگوییم
/ کدام گریه غربت کدام اشک فراق؛ قسم به «ام ابیها» دروغ میگوییم
/ زبان سخن ز تو گوید ولی برای «مقام»؛ به پیش چشم خدا ما دروغ میگوییم
/ خلاصهای گل نرگس کسی به فکر تو نیست؛ و ما به وسعت دریا دروغ میگوییم
/ مرا ببخش عزیزم که باز میگویم؛ میا میا گل طاها دروغ میگوییم.
خدایا کمکمان کن ....................
|
|
100288 |
نام:
عاشق
شهر:
بم
تاریخ:
12/20/2012 11:27:12 PM
کاربر مهمان
|
دوستدارم به معشوق خود برسم خدا میداند کیست
|
|
100287 |
نام:
زينب سلامات
شهر:
اصفهان
تاریخ:
12/20/2012 10:55:52 PM
کاربر مهمان
|
التماس دعا
|
|
100286 |
نام:
شهرام
شهر:
اردبیل
تاریخ:
12/20/2012 10:27:28 PM
کاربر مهمان
|
خیلی دلم گرفته و نمیدانم با که درد دل کنم که آروم بشم کاش میشد یه همدل خوب داشتم
|
|
100285 |
نام:
لیلا
شهر:
مرودشت
تاریخ:
12/20/2012 10:22:38 PM
کاربر مهمان
|
سلام.ببخشید که نتونستم چند روز سر بزنم.بله خانم زینب سلامات شما یک ختم بخونید وروزی یک جز بیشتر یا کمتر بخونید هم اشکال نداره.الهام از یزد جز یک تا ده از یک ختم را بخونید بهتره تا اخر صفر تموم شه ولی اگه نشد اشکال نداره.ماد ایرانی شما جز 11 رو بخونید.جناب شهاب شما اون 21جز رو قبول کردید یا نه؟خانم الهام وراستین عزیز خدا یهتون صبر بده.5سال واسه بودن با کسی که همو دوست داشتیم تلاش کردیم تا همه راضی شن سختی زیاد کشیدیم.میخوایم زندگی یسازیم برای خدمت بخدا.اینو جدی میگم نه شعاری.ولی بازم خواهراش باهام خوب نبودن.نامزدم کلافه بود.وزیاد عصبی شد.چند وقت پیش خیلی از بینیش زیادخون میومد وقتی رفت دکتر بهش گفت که رگ عصب سرت خیلی خیلی نازک شده.یه طور خود ایمنی هست هربار باخون اومدن ممکنه پاره شه و دیگه نشه کاریش کرد.حالا کسی جز من اینو نمیدونه.وقتی حرف شما روخوندم گفتم خدایا من عاشقشم بدون اون نمیتونم.کمکم کن.برام دعا کنید.تازه بهم رسیدیم.حالا فقط اونو میخوام.بچه ها دبگه کسی نمیخواد تو ختم شریک شه.اگه کسی هست از جز11به بعد بگه.برای سلامتی مریض.برام دعا کنید.بزرگترین ارزوم اینه که من نفسام یه ثانیه زودتر عشقم قطع شه.
|
|
100284 |
نام:
نسرین
شهر:
تنهایی
تاریخ:
12/20/2012 10:20:22 PM
کاربر مهمان
|
سلام آقا شهاب میشه یه جز برای خانم کنیز حضرت زهرا از شهر کربلا ثبت کنید ممنون.برای منم دعا کنید دلم بدجوری هوای آقام امام رضا رو کرده.عاشق اینم که گنبد طلای امام رضارو زیر بارون توی برف ببینم یا زیر بارون توی حیاط باب الجواد قدم بزنم. آقا شهاب بچه های حرف دل برام دعا کنید که امام رضا منه گنهکارو یه بار دیگه توی خونش راه بده. راستی بچه ها یلداتون به خوشی ودر کنار کانون گرم خانواده باشه.
|
|
100283 |
نام:
شاهین
شهر:
تهران
تاریخ:
12/20/2012 9:19:11 PM
کاربر مهمان
|
سلام برام دعا کنید توی این چند سال هیچ کارم درست پیش نمیره
|
|