اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
100132 |
نام:
دلشکسته
شهر:
غریب
تاریخ:
12/18/2012 2:28:31 PM
کاربر مهمان
|
یا حضرت رقیه(س) نا امید نکن کسی که به شما متوسل شده ۰۰یادتون نره اول خدا بعد حضرت رقیه۰۰ دوستان التماس دعا زینب سلامات عزیز آرزو جان مهنازو سمیرا و سوگند و هستی از بی وفایی و خروش و شهاب گرامی ۰۰بنده حقیر را از دعای خیرتون فراموش نکنید۰۰انشاءالله که حوائج مشروعه همه دوستان حرف دلی برآورده و بخیر بشه انشاءالله
مرحوم حاج ميرزا علي محدث زاده ( متوفاي محرم 1396 ه. ق)، فرزند مرحوم محدث عالي مقام حاج شيخ عباس قمي رضوان الله تعالي عليها، از وعاظ وخطباي مشهور تهران بودند. ايشان ميفرمود : يكسال به بيماري وناراحتي حنجره وگرفتگي صدا مبتلا شده بودم،تا جايي كه منبر رفتن وسخنراني كردن براي من ممكن نبود . مسلم، هر مريضي در چنين موقعي به فكر معالجه ميافتد، من نيز به طبيبي متخصص و با تجربه مراجعه كردم. پس از معاينه معلوم شد بيماري من آن قدر شديد است كه بعضي از تارهاي صوتي از كارافتاده و فلج شده و اگر لاعلاج نباشد صعب العلاج است. طبيب معالج در ضمن نسخهاي كه نوشت دستور استراحت داد و گفت كه بايد چند ماه ازمنبر رفتن خودداري كنم وحتي با كسي حرف نزنم واگر چيزي بخواهم و يا مطلبي از زن و بچهام انتظارداشته باشم آنها را بنويسم،تا در نتيجه استراحت مداوم واستعمال دارو، شايد سلامتي از دست رفته مجددا به من برگردد. البته صبر درمقابل چنين بيماري وحرف نزدن با مردم حتي با زن وبچه، خيلي سخت وطاقتفرساست،زيرا انسان بيشتر از هر چيز احتياج به گفت وشنود دارد و چطور ميشود چند ماه هيچ نگويم وحرفي نزنم وپيوسته در استراحت باشم ؟! آن هم معلوم نيست كه نتيجه چه باشد. برهمه روشن است كه با پيش آمدن چنين بيماري خطرناكي،چه حال اضطراري به بيماردست ميدهد اضطرار مياندازد، اين حالت پريشاني است كه انسان اميدش از تمام چارههاي بشري قطع شده و به ياد مقربان درگاه الهي ميافتد تا به وسيله آنها به درگاه خداوند متعال عرض حاجت كرده وا زدرياي بيپايان لطف خداوند بهرهاي بگيرد. من هم باچنين پيش آمدي، چارهاي جز توسل به ذيل عنايت حضرت امام حسين (ع) نداشتم . روزي بعد ازنماز ظهر وعصر،حال توسل به دست آمد وخيلي اشك ريختم وسالار شهيدان حضرت اباعبدالله (ع) راكه به وجود مقدس ايشان متوسل بودم مخاطب قرارداده گفتم : يا بن رسول الله، صبر درمقابل چنين بيماري براي من طاقتفرساست. علاوه بر اين من اهل منبرم و مردم ازمن انتظاردارند برايشان منبربروم. من از اول عمر تا به حال علي الدوام منبر رفتهام و از نوكران شما اهل بيتم، حالا چه شده كه بايد يكباره از اين پست حساس براثر بيماري كنار باشم . ضمنا ماه مبارك رمضان نزديك است،دعوتها را چه كنم؟آقا عنايتي بفرما تا خدا شفايم دهد. به دنبال اين توسل، طبق معمول كم كم خوابيدم. درعالم خواب، خودم را در اطاق بزرگي ديدم كه نيمي ازآن منور وروشن بود وقسمت ديگر آن كمي تاريك. درآن قسمت كه روشن بود حضرت مولي الكونين امام حسين(ع)را ديدم كه نشسته است . خيلي خوشحال وخوشوقت شدم و همان توسلي را كه در حال بيداري داشتم در حال رويا نيز پيداكردم . بنا كردم عرض حاجت نمودن، ومخصوصا اصرار داشتم كه ماه مبارك رمضان نزديك است و من در مساجد متعدد دعوت شدهام،ولي با اين حال حنجره از كارافتاده چطور ميتوانم منبر رفته وسخنراني نمايم وحال آنكه دكتر منع كرده كه حتي با بچههاي خود نيز حرفي نزنم. چون خيلي الحال وتضرع وزاري داشتم، حضرت اشاره به من كردو فرمود به آن آقا سيد كه دم درب نشسته بگو اشك بريزيد،ان شاءالله تعالي خوب ميشويد. من به درب اطاق نگاه كردم ديدم شوهر خواهرم آقاي حاج
|
|
100131 |
نام:
عاشق
شهر:
تهران
تاریخ:
12/18/2012 2:20:09 PM
کاربر مهمان
|
کسی را دوست دارم اما نمیدانم دوسم دارد یا نه اما به گفته خودش دوسم دارد از خداوند کمک می خواهم که اگر دروغ است زودتر دوستی به هم بخورد.خیلی تنهام کسی نمیدونه
|
|
100130 |
نام:
عطیه
شهر:
کربلا
تاریخ:
12/18/2012 2:19:28 PM
کاربر مهمان
|
باسلام مجدد بجه های حرف دل . امشب وداع با شهدای گمنام
آدرس : شهرک راه آهن . ابتدای جاده کوهک . شهرک یاس .مسجد حضرت ولی عصر
همراه باعزاداری بی بی سه ساله است . هرکی مایله و نزدیکه بسم الله .
|
|
100129 |
نام:
جواد
شهر:
خراسان شمالی - بجنورد
تاریخ:
12/18/2012 2:00:10 PM
کاربر مهمان
|
کاش نسیم سحر در این شهر بیشتر می ماند کاش من جان فدای رهبرم بشوم خواستم از این ولی امر اجازه بگیرم پدر بخوانمش چون پدر من نظر کرده خدایی بود و به خدا پیوست . پس پدر جان برام دعا کن که شهید بشم یاحق
|
|
100128 |
نام:
غریب امام هادی ع
شهر:
زاهدان
تاریخ:
12/18/2012 1:48:30 PM
کاربر مهمان
|
چکیده ای اززندگینامه اولین شهید سیستان شهاب شفیعی *********بچه های زهرا س************* *********بسم رب الزهرا س وشهدا********* درسال 1340درروستای کرباسک ازتوابع شهرستان سیستان(زابل)کودکی دیده به جهان گشودکه بعدها مایه مباهات روستاگردید ان کودک شهاب نام داشت شهاب درخانواده ای متدین ومذهبی که عاشق اهل بیت بودند رشدونموپیداکرد وی تحصیلاتش تاسیکل ادامه داد و بدلیل مشکلات مالی مجبوربه ترک تحصیل شدوباپدر بزرگوارش مشغول به کشاورزی گردید.ایشان علاقه خاصی به امام عظیم الشان وخدمت به نظام جمهوری اسلامی داشت که این علاقه اورا بسوی جبهه های حق علیه باطل سوق داد.سرانجام این دلاورمردسیستانی درتاریخ 10'3'1359درسن19سالگی به درجه رفیع شهادت نایل گشت وبه چهره درنقاب خاک نهاد.این شهیدبزرگوار اولین شهیداستان وبخصوص روستای کرباسک میباشد.روستای اجدادی ماشهدای زیادی راتقدیم انقلاب کرد. ********روح شهاب شفیعی وهمه شهیدان انقلاب شادوراهشان پررهرو باد***********
|
|
100127 |
نام:
ابوالفضل رحيمي
شهر:
خوانسار
تاریخ:
12/18/2012 1:43:07 PM
کاربر مهمان
|
از مطالب خوبتون استفاده كردم و از زحمات شما كمال قدرداني و تشكر را دارم. به اميد موفقيتهاي بيشتر شما
|
|
100126 |
نام:
سید جلال
شهر:
تبریز
تاریخ:
12/18/2012 1:42:28 PM
کاربر مهمان
|
یادبادآن روزگاران یادباد آن سادگیها آن یکرنگیها
|
|
100125 |
نام:
سارا
شهر:
غریب
تاریخ:
12/18/2012 1:35:36 PM
کاربر مهمان
|
سلام به تمام دوستان حرف دل. آقاشهاب برادر گرامی یک جز به نام ما ثبت کن خدا خیرت بده. امروز خیلی دلم گرفت به خدا قسم دلم نمی خواست از غم دلم اینجا بگم ولی کم اوردم یعنی خسته شدم دوستان برام دعا کنید که خدا صبرم و تحملم زیاد کنه. بخدا زندگی برای من و بچه هام خیلی سخت شده ولی می دونیم هیچ کاری نمی تونیم بکنیم. اگر قصه زندگیم بگم شاید باورش برای شما سخت باش اونم کجا خارج از ایران ولی بخاطر خدا وبچه هام صبر کردم و می سازم. فقط از شما دوستان کمک وهم فکری می خوام شاید زندگیم درست بشه شاید من اشتباه میکنم. شوهرم ادم خوبی هست اهل نماز وقاری قران ومداح اهلبیت واقعا من وبچه هام دوستش داریم ولی خیلی از کاراش قابل تحمل نیست . دوست داره تو خونه حرف حرف خودش باشه. یک کاری را که میگه باید بدون دلیل انجام بدیم یا ندیم تا بگیم چرا شروع میکنه به دعوا وحرف بد زدن. این یکی اش هیچ احترامی به من که زنش هستم نداره همه اش سرکوفت میزنه بخدا خجالت میکشم اینا را میگم ولی چاره ای ندارم. با داشتن چهار بچه که حالا همشون بالای ۱۲ هست جه کار کنم نگران ایندهاشون هستم اندازه بچه هاش احترام به من نداره. بد گمان هست همش فکر میکنه ما ولش میکنیم ولش کن برای امروز بسه ببخشیند اینارا گفتم گفتم شاید یک کسی اینجا کمکم کنه بخدا اگر ایران بودم حتما پیش یک مشاور میرفتم. التماس دعا دارم جز اینجا هیچ جای را نداشتم که کمک بخوام خدا کنه به حرمت این شهید یک فرجی بشه.
|
|
100124 |
نام:
خروش!
شهر:
همین دور و برا
تاریخ:
12/18/2012 1:35:01 PM
کاربر مهمان
|
یا لطیف...
سلام امشب شب شهادت غریبانه ی دردانه ی امام حسین(علیه السلام)، بی بی رقیه خاتون سلام الله علیهاست بقول حرف دلی قدیمی ،سورنا از نزدیک کربلا، امشب هر کس نتونه حاجتشو بگیره دیگه تقصیر خودشه...
التماس دعا یاعلی...یاعلی...
|
|
100123 |
نام:
رها
شهر:
دنیای کثیف و مردمان بی شرم
تاریخ:
12/18/2012 1:18:44 PM
کاربر مهمان
|
هانای عزیز از ایلام سلام عزیزم تو باید به خودت کمک کنی . میدونم دوست نداشتی این بیماری تو بدنت باشه عزیزم میفهمم ت فکر کن یه مهمان ناخوانده داری هر چند ازش بدت میاد دلت نمی خواست بیاد تو زندگیت ولی هر جا اراده ی الهی باشه بنده ی خدا هیچ کاری نمی تونه بکنه . ولی عزیزم تو باید به این مهمان ناخواندهت بفهمونی تو ازش قویتری . هانا جان میدونم برات سخته ولی سعی کن همیشه با اراده ی الهی کنار بیای و هیچگاه نگو چرا من؟ چون داری توی کار خداوند نا خواسته دخالت میکنی و کار اونو اشتباه میدونی که خودت هم اینو میدونی که کارهای خداوند بدون هیچ نقصی است .اینو یادت باشه که خداوند کسی رو که دوست داره مشکلات بیشتری میده تا همیشه خداوند رو به یاد داشته باشه . عزیزم برای سلامتیت دعا میکنم . الهی به امیدت
|
|