فصل
سوم: معیارهاي
گزینش رئیس جمهور اصلح
مردم
ملاكهاي دیني، شرعي و انقلابي را در نظر بگیرند
69- مردم
وظیفه دارند به ملاكهاي دیني و شرعي و انقلابي نگاه كنند. به
روابط و قوم و خویشي و ایل و طایفه و اینطور چیزها نگاه نكنند.
ببینند واقعاً چه كسي با معیارهاي الهي و انقلابي مناسبتر و به آن
نزدیكتر است، او را انتخاب كنند و با شور و شوق به عنوان یك وظیفه
در این كار دخالت كنند. كساني از مردم وظیفه دارند كه دیگران تشویق
و تحریض كنند. كساني كه زبان گویایي دارند، قلم توانایي دارند و
آبرویي پیش مردم دارند ـ كه این آبرو هم جزو ذخایر الهي است و
خداي متعال به هر كسي داده است، باید آن را در راه او صرف كند و
به كار ببرد ـ مردم را توجیه و تشویق كنند و آدمهاي خوب را به آنها
معرفي نمایند.
باید گشت و
اصلح را پیدا كرد
70- همچنان
كه شركت در انتخابات یك وظیفه است، گزینش خوب و آگاهانه هم یك
وظیفه است. البته ممكن است همه تلاشها به نتیجه نرسد؛ امّا
انتخاب كنندگان تلاش نمایند براي اینكه گزینشِ درست بكنند، این
خیلي مهم است. البته هیچ كسي در صحنه انتخابات وارد نميشود، مگر
اینكه شوراي نگهبان صلاحیت او را اعلام كند. بنابراین كساني كه
وارد صحنه انتخابات ميشوند، اشخاصي هستند كه شوراي نگهبان كه
امین مردم در این قضیه استـ پاي اسم آنها را امضا كرده و اعلام
صلاحیت نموده است. بنابراین همه صلاحیت دارند؛ منتها امر ریاست
جمهوري بالاتر از این حرفهاست.
باید گشت و
اصلح را پیدا كرد. باید گشت و امینترین را انتخاب كرد. باید جست و جو
كرد و در بین این چند نفر به طور نسبي قادرترین بر اداره كشور را
پیدا كرد؛ مهم این است. چون این امر مهم است، تفاضل هر چه هم كم
باشد، اهمیت پیدا ميكند. در كارهاي كلان، اینطور است. فرق دو مبلغي
كه با هم اندكي تفاضل دارند، اگر جنسي كه ميخواهیم با این مبلغ
تهیه بكنیم، یك كیلو و دو كیلو جنس است، خیلي اهمیت ندارد؛ امّا
وقتي كه آنچه ميخواهیم جابهجا بكنیم، فرضاً هزاران تن از این
جنس است، آن هنگام تفاضل در قیمت وقتي هم كم باشد، حجم زیادي
ميیابد و اهمیت پیدا ميكند. همه كارهاي كلان اینطور است.
باید براي
انتخابي كه ميكنید، حجت شرعي داشته باشید
71- ملت باید
تلاش خود را بكنند، باید زحمت بكشند و دنبال اصلح بگردند. من مكرّر
عرض كردهام كه مسأله، مسأله دین و خدا و اداي تكلیف است. همچنان
كه اصل انتخابات یك تكلیف الهي است، انتخاب اصلح هم یك تكلیف
الهي است. قبلا هم گفتیم كه تفاضل ولو كم باشد، در این قضیه بسیار
است. باید بگردید بین خودتان و خدا حجت پیدا كنید؛ یعني بتوانید از
راهي بروید كه اگر خداي متعال پرسید شما به چه دلیل به این فرد
رأي دادید، بتوانید بگویید به این دلیل. بین خودتان و خدا دلیل و
حجتي فراهم بكنید، بعد با خیال راحت بروید رأي بدهید. مردم باید این
كار را بكنند و ما هم از خدا ميخواهیم و دعا و آرزو ميكنیم كه خداي
متعال دلهاي مردم را به سمت نامزد اصلح آنكه واقعاً صلاحیتش
بیشتر استـ هدایت كند.
البته شوراي
نگهبان، این چهار نفر آقایان را صالح دانسته است. لابد اینها در یك
حد نیستند؛ بعضي صالحند، بعضي صالحترند. بگردید آن صالحتر را شناسایي
و پیدا كنید و به او رأي بدهید. هر كسي كه برود رأي بدهد، چه رأي او
صائب باشد و به اصلح رأي داده باشد و چه اشتباه كرده باشد و به
غیراصلح رأي بدهد، همین اندازه كه از روي احساس تكلیف نسبت به
آینده پاي صندوق برود و رأي بدهد، این رأي پیش خداي متعال مأجور و
موجب ثواب است و این شخص علاقهمند به نظام و رهبري ميباشد.
آنچه كه
مهم است، این احساس تكلیف است. همه آحاد ملت، این احساس تكلیف
را باید بكنند. بحمدالله همانطور كه گفتیمـ احساس ميشود كه مردم
كاملا با شور و شوق وارد شدهاند، همین شور و شوق، بلكه بیشتر از این
را تا روز رأي و لحظه رأي دادن حفظ كنید. بروید تلاش و تفحص خودتان
را بكنید، اصلح را پیدا نمایید و آن كسي را كه فكر كردید اصلح است و
بین خودتان و خدا حجّت تمام شد، به او رأي بدهید و خاطرجمع باشید
كه تكلیفتان را انجام دادهاید. این، آن چیزي است كه همه باید به
آن توجه بكنند.
در انتخاب
اشخاص باید به خداوند پاسخگو باشید
72- همه
توجه كنند كه این انتخابي كه ما ميكنیم، یك جا ميبایست جواب آن
را بدهیم. اینطور نیست كه بگوییم حالا ما یا اصلاً انتخاب نميكنیم،
یا انتخاب ميكنیم و كسي چه ميفهمد! بله، مردم نميفهمند كه ما چه
انتخاب كردیم؛ امّا خداي متعال كه تشخیص ميدهد؛ ما باید جواب او را
بدهیم. ما باید محاسبه كنیم. تحقیق كنیم، بررسي كنیم و معیارها را
ملاحظه نماییم تا بتوانیم به خداوند پاسخ دهیم. اگر انسان
نميتواند، از اشخاصي كه مورد اعتماد هستند، از كساني كه انسان
ميتواند در مسائل مهم در مسائلي كه باید به خدا جواب دادـ به
آنها اعتماد كند، اعتماد بكند؛ اشكالي هم ندارد.
آگاهي مردم
باید رشد كند تا تشخیص آنها صحیح باشد
73- همه
دستگاهها موظفند به سهم خود براي صحیح انجام شدن انتخابات تلاش
كنند. انتخابات صحیح هم معلوم است چگونه انتخاباتي است. یك وقت
عرض كردیم كه انتخابات غلط و بد، فقطآن انتخاباتي نیست كه
آراي عوضي و تقلبي در صندوقها بریزند؛ پیداست كه در نظام جمهوري
اسلامي با نظارتهایي كههست، چنین چیزي عليالقاعده امكانپذیر
نیست یا به آسانيامكانپذیر نیست. صحت انتخابات این است كه
انتخابات حقیقتاً معرِب و خبردهنده از آراي قلبي و تشخیص مردم باشد
و حقیقتاً كوشش بشود كه آگاهي به حدي برسد كه این تشخیص، تشخیص
صحیحي باشد.
ممكن است در
دوران انتخابات گوشه و كنار براي منحرف كردن افكار و آراء و براي بد
جلوه دادن حقایق و براي كشاندن انتخابات در مجراهاي رایج بین
غربيها كه با پول و با تبلیغات پولي و با خریدن افراد ضعافالنفوس
و امثال اینها، رأیي را براي براي كسي، براي جناحي، براي گروهي و
حزبي درست ميكنند كه این در خیلي از كشورهاي دنیا معمول استـ
كارهاي تبلیغاتي و بعضي وسوسهها انجام بگیرد. اینها نباید باشد. یعني
مردم واقعاً آگاهانه فكر كنند، انتخاب كنند و انتخاب خودشان را اعلام
نمایند، این ميشود آن شكل صحیح اسلامي كه هر كسي آگاهانه به
نحوي با نظام اسلامي بیعت ميكند. وقتي كه انتخابات به شكل صحیحي
انجام بگیرد، حقیقتاً بیعت مجددي است كه آن شخص دارد انجام ميدهد
و این چیز بسیار مهم و خوبي است.
انتخاب
اصلح، وظیفه بسیار مهمي است
74- كساني
ميروند نامزد ميشوند، بعد هم شوراي نگهبان طبق وظیفه قانوني خود
آن كساني را كه از لحاظ معیارهاي قانوني صلاحیت دارند، مشخص خواهد
كرد. سپس من و شما بایستي در بین این مجموعه نگاه كنیم و آن كسي
را كه اصلح است، انتخاب كنیم. این هم وظیفه بسیار مهمي است.
صلاحیتها یك اندازه نیست، اصلح را انتخاب كنید
75-
خوشبختانه كساني كه وارد این میدان شدهاند، افراد متعددي هستند و
ميتوانند سلایق مختلفي را به خودشان جذب كنند. در اینجا افراد باید
با دقت و تعقّل و محاسبه وارد شوند و از خداي متعال هم بخواهند كه
آنچه كه خیر و صلاح این ملت است، به آنها توفیق دهد تا انجام
دهند. افرادي كه از تأیید شوراي نگهبان عبور كردهاند، قانوناً صالح
هستند. البته صلاحیتها یك اندازه نیست؛ صالح داریم، اصلح داریم؛
تشخیصها مختلف است. یكي چیزي را ملاك قرار ميدهد و كسي را اصلح
ميداند و كسي چیز دیگر را ملاك قرار ميدهد؛ اشكالي ندارد. اینها نباید
موجب اختلاف شود. مبادا به خاطر علاقهمندي یك دسته به یك نامزد
ریاست جمهوري و دستهاي دیگر به یك نامزد دیگر، بین آحاد مردم شقاق
و اختلافي پیدا شود. چه مانعي دارد؟ قانون همین را خواسته است كه
مردم طبق سلایق خودشان بگردند و انتخاب كنند.
البته كسي
كه در این میان حایز اكثریت آراء خواهد شد، رئیس جمهور همه ملت
ایران است. فقط رئیس جمهور آن كساني كه به او رأي دادهاند،
نیست. یعني همه ملت ایران باید او را رئیس جمهور بدانند و خودشان را
موظف بدانند كه مقام ریاست جمهوري او را حفظ كنند و شأن او را نگه
دارند. البته او هم باید متقابلا خود را موظف بداند كه حقوق همه آحاد
مردم را چه آنهایي كه به او رأي دادهاند، چه آنهایي كه به او
رأي ندادهاند، چه آنهایي كه رقیب انتخاباتي او بودندـ رعایت كند.
ساز و كار قانوني این است. البته آن كسي كه انتخاب شود، مورد
حمایت رهبري هم خواهد بود. از اول انقلاب هم تا حالا همینگونه
بوده است. رئیس جمهور مورد حمایت رهبري است؛ براي اینكه بتواند
كارهاي خودش را انجام دهد تا آنجایي كه خلاف قانون نباشد، به او
كمك ميشود تا بتواند كارهاي خودش را انجام دهد و پیشرفت كند.
گزینش باید
از روي تحقیق همراه با حجّت شرعي باشد
76- حضور در
انتخابات باید آگاهانه و از روي تحقیق و با به دست آوردن حجّت بین
خود و خدا باشد. آن كسي كه رأي ميدهد و فرديرا انتخاب ميكند،
باید بر طبق تشخیص باشد. این تشخیص را به دست آورید و انشاءالله با
قاطعیت در این آزمایش الهي شركتكنید.
مردم باید با
چشم باز انتخابات كنند
77- مردم
بایستي هوشمندانه و آگاهانه انتخاب كنند و در میان نامزدهاي گوناگون
كسي را كه احساس ميكنند به این معیارها نزدیك است، برگزینند. این
یك پیكار بزرگ است و كار شما مردم است. مردم باید با چشم باز در
این صحنه مهم حاضر شوند.
در شناخت
اصلح دچار وسواس نشوید
78- در شناخت
اصلح نباید دچار وسواس شد بلكه باید با نیت خیر به هر كسي كه پس از
تحقیق و مشورت، براي انسان مشخص ميشود رأي داد تا به یاري
پروردگار ملت از این آزمایش بزرگ سرافراز بیرون آید.
الف ـ ایمان
و تقواي اخلاقي
شرط اول،
صدق و اخلاص است
79- انقلاب
به كار آدمهاي كارآمد و صادق نیاز دارد. صدق و اخلاص شرط اول است.
اگر ما در كسي صدق و اخلاص نبینیم، خیلي احتمال دارد كه كار او هم
به درد نخورد و یا در مواقعي مشكل درست كند. انساني كه صدق و اخلاص
ندارد، ولي كارایي دارد، مثل ماشیني ميماند كه اگر مراقبش نبودند و
یك پیچ آن اشكال پیدا كرد، گاهي ميبینید كه ضربهاي هم به آدم
ميزند. كارایي انساني بهاین است كه هر فردي، از روي اخلاص و
صدق و نیت صحیح كاري را كه به عهدهاش است، انجام دهد تا انسان
تلقي شود و ماشیننباشد.
كارگزار
اسلامي باید متدین، انقلابي و مسلط بر نفس باشد
80-
كارگزاران حكومت اسلامي، از لحاظ ایماني باید به سمت نمونه و الگو
شدن پیش بروند؛ یعني نمونه انسان متدین انقلابي مسلط بر نفس و
عامل براي خدا باشند. این، آن چیزي است كه اگر در بین توده مردم
ما، افراد زیادي از این قبیل هستند، باید به این سمت برویم كه همه
كارگزاران حكومت ما اینطور باشند. این لازمه حكومت اسلامي است و
حكومت اسلامي با داشتن اینگونه افراد، پایدار خواهد شد و استمرار
خواهد یافت.
جهتگیري
كارها فقط باید به سوي خدا باشد
81- در كشور
ما، هفته دولت، هفته ولادت دولت نیست. جاهاي دیگر اگر بخواهند چنین
روزي و چنین مناسبتي بگذارند، قاعدتاً ولادت دولت یا مثلا یك كار
برجستهاي كه دولت انجام داده، این را به عنوان هفته دولت معین
ميكنند؛ امّا ما آمدیم و هفته دولتمان را یادبود شهادت قرار دادیم.
این چیز خیلي پرمعنا و مهمي است. این معنایش آن است كه راه ما،
راه همین خصوصیات است.
اینكه آیا
ما شانسِ گرفتن پاداش شهادت را داشته باشیم یا نه؛ آنیك بحث
دیگري است. بنده كه به خودم خیلي امیدي ندارم. حالا شاید
انشاءالله در بین شماها كساني باشند كه پایان كارشان باشهادت
درراه خدا باشد كه این افتخار بزرگي است. حالا اینپاداش
نصیبما بشود یا نشود، راهمان این است. راهِ كار برايخدا، با
اخلاص و همراه با رشادت و شجاعت و دلیري وبيباكي در مواجهه با
مشكلات.
تقواي
كارگزاران ، پشتوانه عدالت اجتماعي است
82- در
امیرالمؤمنین عدالت شخصي در حد اعلي بود. همان چیزي كه از آن به
تقوا تعبیر ميكنیم. همین تقواست كه در عمل سیاسي او، در عمل نظامي
او، در تقسیم بیتالمال توسط او، در استفاده او از بهرههاي زندگي،
در هزینه كردن بیتالمال مسلمین، در قضاوت او و در همه شئون او
خودش را نشان ميدهد. در واقع در هر انساني، عدالت شخصي و نفساني او
پشتوانه عدالت جمعي و منطقه تأثیر عدالت در زندگي اجتماعي است.
نميشود كسي
در درون خود و در عمل شخصي خود تقوا نداشته باشد، دچار هواي نفس و
اسیر شیطان باشد، امّا ادعا كند كه ميتواند در جامعه عدالت را اجرا
كند. چنین چیزي ممكن نیست. هر كس كه بخواهد در محیط زندگي مردم
منشاء عدالت بشود، اول باید در درون خود تقواي الهي را رعایت كند.
تقوا یعني مراقبت براي خطا نكردن. البته معناي این حرف آن نیست
كه انسان خطا نخواهد كرد. خیر، بالاخره هر انسان غیرمعصومي دچار خطا
ميشود. امّا این مراقبت یك صراط مستقیم و یك راه نجات است و از
غرق شدن انسان جلوگیري ميكند و به انسان قدرت ميبخشد. انساني كه
مراقب خود نیست و در عمل و كلام و زندگي شخصي خود دچار بيعدالتي و
بيتقوایي است، نميتواند در محیط جامعه منشاء عدالت اجتماعي باشد.
اینجاست كه
امیرالمؤمنین علیه الصّلاه والسلامـ درس همیشگي خودش را به
همه كساني كه در امور سیاسي جامعه خود نقشي دارند، بیان كرده
است. «من نصب نفسه للنّاس اماماً فلیبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم
غیره» هر كس كه خود را در معرض ریاست، امامت و پیشوایي جامعه
ميگذارد در هر محدودهايـ اول باید شروع به تأدیب و تربیت خود
كند؛ بعد شروع به تربیت مردم كند. یعني اول خودش را اصلاح كند بعد
به سراغ دیگران برود.
در درجه
اول، فرد با ایمان را انتخاب كنید
83- قوام
نظام جمهوري اسلامي به اعتمادهاي مردم نسبت به كساني است كه
براي تصدّي مراكز قدرت انتخاب ميكنند. باید به خواستههاي مردم
عمل و به اعتماد آنها پاسخ داده شود. آن طرف قضیه باید امانت شما
را رعایت كنند و به اعتماد شما پاسخ دهد. این طرف قضیه هم ـ كه شما
هستید ـ باید چشم خود را باز كنید و متوجه باشید كه به چه كسي رأي
ميدهید و چه كسي را انتخاب ميكنید. بعضي از جناحها و گروهها و
باندها طوري عمل كردند كه مردم دیگر به معرفي آنها اعتماد نميكنند و
اینكه مردم به معرفي افراد و جناحها و گروهها اعتماد نكنند، ضایعه
است.
در انتخابات
سعي كنید در درجه اول انسانهاي مؤمن و باایمان را انتخاب كنید.
تبلیغات دشمنان و پیروان آنها در راستاي كمرنگ كردن ایمان در
جامعه است. ميگویند ایمان چیست؟ پاسخ این است كه اگر ایمان
نباشد، لیاقت و كارایي هم به كار نخواهد آمد. فردي كه لایقتر است
اگر ایمان نداشت، بیشتر دزدي ميكند و لطمه ميزند. اگر ایمان داشت،
لیاقت و عرضه و كاردانياش براي مردم مفید خواهد بود. بنابراین
مردمان باایمان، بالیاقت، كاردان و امین را انتخاب كنید و مراقب
عملكرد آنها باشید.
ایمان به
خدا و عمل صالحِ كارگزاران، كلید موفقیت نظام اسلامي است
84- ما قله
بلند و رفیعي را در نظر گرفتهایم كه عبارت است از همین زندگي
مطلوب انبیاء و اولیاي الهي. همه تلاش و همت و همه فكر و ذكر ما
این است كه خودمان را به این قله نزدیك كنیم. البته فاصله زیاد
است و راه دشوار؛ امّا رسیدن به دامنههاي بالا و والاتر مغتنم و
لذتبخش است؛ ما دنبال این هدف هستیم. كلید موفقیت این كار در
نظام اسلامي چیست؟ كلید موفقیت این است كه مسئولان نظام اسلامي همچنان كه در آیه قرآن ذكر شده استـ از ایمان و عمل صالح
برخوردار باشند.
ایمان و عمل
صالح فقط اعتقاد به خدا و خواندن نماز و گرفتن روزه نیست؛ بلكه
ایمان یعني ایمان به خدا؛ ایمان به وعده الهي؛ ایمان به آنچه
كه خداي متعال براي بشر در دستورات تشریعي خود به وسیله انبیا
فرستاده است؛ ایمان به درستي راه خود. «امن الرّسول بما انزل
الیه من ربّه والمؤمنون» ؛ خود پیغمبر به راه خود ایمان داشت.
مؤمنین هم به دنبال سر پیغمبر به راه خودشان ایمان داشتند. خداي
متعال به ما وعدههایي داده است؛ باید به این وعدهها ایمان داشته
باشیم.
خداي متعال
به ما به طور قاطع فرموده است كه «اوفوا بعهدي اوف بعهدكم» ؛
به عهد من وفا كنید تا من هم به عهد خود وفا كنم. معاهدهاي كه با
خدا بستهاید، به آن معاهده عمل كنید تا خدا هم به وعدهاي كه به
شما داده است، عمل كند. خاصیت ایمان در وجود یك انسان مسئول این
است كه راه او را هموار و دشواريها را در نظرش كوچك ميكند. همت او
را بالا ميبرد؛ او را از آلوده شدن به خواستههاي حقیر اهل دنیا
بازميدارد؛ او را عاشق، خادم و دوستدار مردم قرار ميدهد و در مقابل
تهدید دشمنان آسیبناپذیر و در مقابل مشكلاتِ كار و مسئولیت، مقاوم
ميسازد. عمل صالحي كه در اسلام از یك مسئول نظام سیاسي خواسته
شده است، رفتار دیني است. رفتار دیني یعني گسترش عدالت در جامعه و
خدمت به آحاد مردم. در اسلام خدمت به انسانها حتي انسانهاي
غیرمؤمن هم مورد نظر است. افق دید اسلام خیلي وسیع است.
ب ـ اعتقاد
به قانون اساسي
تا آخرین
لحظه، به شعار قانونگرایي تمسك كنید
85- یكي از
شعارهاي بسیار خوب جناب آقاي خاتمي كه من از اولي كه آن را از
ایشان شنیدم، واقعاً خدا را شكر كردمـ مسئله «قانونگرایي» بود.
این، حرف خیلي خوبي است و خوشبختانه این را شما بارها تكرار
كردهاید. در دوره انتخابات گفتید، در مجلس گفتید، اینجا و آنجا
گفتید. من ميخواهم عرض بكنم كه تا لحظه آخر، به این شعار تمسك
كنید و بدانید كه قانونگرایي كار سختي هم است. امّا با وجود
سختيهایش، در كوتاهمدت و بلندمدت، فوایدش از بيقانوني بهتر است.
وقتي كه
انسان سوار ماشین است و ميخواهد به منزل برسد، ممكن است از راه
میانبر ورود ممنوعي مسیر خود را انتخاب كند. اگر شما از این راه رفتید
و به منزل رسیدید، به نظرتان فایده نقدي وجود دارد. امّا خطراتي كه
در این راه هست، به مراتب غیرقابل مقایسه با آن سود است. تمام
قوانین همین طورند.
از قانون
اساسي كه اساس كار ماست گرفته تا قوانین عرفي و عادي و معمولي كه
در مجلس شوراي اسلامي تصویب ميشود تا احیاناً مصوبات بعضي از مراكز
دیگر مثل هیئت عمومي قوه قضائیه كه در حكم قانون استـ تا
مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي كه آن هم مصوباتش در حكم قانون
است. آنچه كه آنها معین ميكنند و به مسئولان راهبرد ميدهند، ارزشش
بیشتر است. البته این حرف هم همانطور كه عرض كردمـ حرفي
آسان است كه در مقام عمل دشواريهایي دارد.
بعضي قانون
را طوري عمل ميكنند كه اصحاب سبت عمل كردند! اصحاب سبت هم عین
مرّ قانون عمل كردند؛ یعني خدا گفته روز شنبه ماهي نگیرید، اینها هم
روز شنبه ماهي نگرفتند. بله، كار كوچكي كردند كه آن هم رسماً منع
نشده بود و آن، این بود كه حفرههایي درست كردند؛ ماهيها داخل آن
حفرهها آمدند. راه آن حفرهها را روز شنبه بستند تا ماهي نتواند
برگردد! روز شنبه این كار را كردند، روز یكشنبه همان ماهيها را
گرفتند! این ظاهر قانون است.
اگر شما نگاه
كنید، این مثل همان كلاه شرعيهایي است كه یك رباي سنگین كذایي
را با یك شاخه نبات جابهجا ميكردند! قانون بود، ظاهر شرع بود؛ امّا
امام بزرگوار رضوانالله تعالي علیهـ كه یك فقیه قوي آگاه به
لبّ و روح دین بود، قبل از اینكه تشكیل حكومت بدهد، این را منع
كرد. جزو فتاواي ایشان كه در دوران مبارزه، ما به آن فتوا افتخار
ميكردیم و همه جا هم نقل مينمودیم، منع حیل ربا بود. ایشان
مطلقاً حیل ربا را منع كردند. شما آقایان، حیل قانون را هم منع كنید
و جلویش را بگیرید. بعضي از شركتها و بعضي از مجموعههاي عليالظاهر
قانوني، حامل باطن اصحاب السّبتي هستند. مواظب باشید كساني كه
ميخواهند از قانون بگریزند، شما را به این دام نیندازند؛ نیایند شما
را قانع كنند كه این كار قانوني است.
غیرمعتقد به
قانون اساسي؛ شهروند، نه مسئول
86- چیزي كه
لازم ميدانم در مورد مسئولان كشور تأكید كنم، در درجه اول انسجام و
اتحاد كلمه است. مسئولان كشور باید متحد باشند و حرفشان یكي باشد.
یكي از توطئههاي دشمن در چند سال اخیر این بوده است كه بتواند
آدمهاي نامعتقد به آرمان اسلامي را در صفوف مسئولان بالاي كشور
نفوذ دهد؛ براي اینكه انسجام مدیران ارشد كشور به هم بخورد؛ این
خطر بزرگي است. البته مدیران كشور هم مثل بقیه مردم در هر
مسألهاي آراء و عقایدي دارند و عقاید آنها براي خودشان محترم است؛
ولي دو نكته وجود دارد: یكي اینكه اگر كسي در نظام جمهوري اسلامي
در مسئولیتي مشغول كار است، ولي آرمانهاي نظام جمهوري اسلامي را
آنطوري كه امام بزرگوار ترسیم كرده است و در قانون اساسي در
مسئولیتي مشغول كار است. ولي آرمانهاي نظام جمهوري اسلامي را
آنطوري كه امام بزرگوار ترسیم كرده است و در قانون اساسي تجسم
پیدا كرده، در دلش قبول ندارد، اشغال آن پست براي او حرام شرعي
است.
آنجایي كه
صحبت از مسائل اساسي نظام اسلامي است، آنجایي كه وحدت دین و
سیاست مطرح است، آنجایي كه اصول قانون اساسي مورد نظر است،
آنجایي كه الزام به تبعیت از دین و شریعت مطرح است، اگر یك
مسئول عقیدهاي غیر از این دارد، ميتواند شهروند جمهوري اسلامي باشد
ـ مانعي ندارد ـ امّا نميتواند مسئول باشد؛ بخصوص مسئولیتهاي بالا،
مدیران ارشد، نمایندگان مجلس و مسئولان عاليمقام قوه قضایي، در
عین حال كه مسئولیت مهمي در نظام جمهوري اسلامي دارند، نميتوانند
به آرمانهاي نظام جمهوري اسلامي و اصول قانون اساسي اعتقادي
نداشته باشند؛ چون اعتقاد در عمل و گفتار او اثرميگذارد.
اجازه
نميدهیم مخالفان قانون اساسي، در رأس نظام قرار بگیرند
87- بنده سه
چهار سال قبل در نماز جمعه تهران گفتم: دو جناح براي این كشور مثل
دو بالند كه كشور با این دو بال ميتواند پرواز كند. امّا اگر یكدست
كردني كه آنها دستگاه را متهم ميكنند، معنایش حاكمیت یكپارچه و
اجازه ندادن به شكاف در حاكمیت و در اصول است، این لازم است. در
هیچ جاي دنیا به كساني كه به قانون اساسي و اصول آن كشور معتقد
نیستند، اجازه نميدهند در بخشهاي حاكمیت وارد شوند. در كجاي دنیا
چنین اجازهاي داده ميشود؟ آیا در آمریكا و انگلیس و جاهاي دیگر به
كسي كه با اصول و ارزشهاي آمریكایي مخالف است، اجازه ميدهند در
رأس حكومت بیاید؟
شما ميبینید
در مبارزات انتخاباتيشان اختلاف بین دو حزب و دو جناح بر سر چیزهاي
بسیار جزئيتر از این حرفهاست؛ بزرگترینش این است كه به عراق
حمله كنیم یا نكنیم ـ یك جناح ميگوید حمله كنیم، یك جناح
ميگویم حمله نكنیم ـ والا اختلاف سر مسائلي از این قبیل است كه
مآلیات فلان جنس را افزایش دهیم یا نه؛ راجع به مسائل زیست
محیطي چنین بكنیم یا نه. مگر در دنیاي دموكراسي اجازه ميدهند كه
كساني كه با اصول و مباني یك نظام مخالفند، بیایند داخل حاكمیت آن
نظام شوند؟ هیچ جاي دنیا چنین اجازهاي نميدهند. البته معلوم است
كه ما هم اجازه نميدهیم. كساني كه قانون اساسي را قبول ندارند،
كساني كه اصل نظام جمهوري اسلامي را قبول ندارند، اینها بیایند در
رأس نظام جمهوري اسلامي قرار بگیرند؟! اسم این اصلاحطلبي است؟
ج ـ مدافع
ارزشهاي انقلاب
جهت رئیس
جمهور باید به سوي تقویت ارزشها و قانون اساسي باشد
88- تبیین
مباني ارزشي و تقویت قانون اساسي هم مهم است. قانون اساسي مثل
ستونها و پِيهاي یك بناست. اگر ما بخواهیم عمارت بزرگ و رفیعي
بسازیم، پِي و ستون لازم دارد تا بتواند به ساختمان شكل كلي بدهد.
این پِيها و ستونها، همان قانون اساسي است. قوانین عادي عبارت
است از كاري كه در داخل بنا انجام ميگیرد. تقسیمبنديها،
دیواركشيها و آرایشها. ارزشها به مثابه مصالح ساختمانياند. همه
كارهایي كه در این عمارت انجام ميگیرد چه در بخش قانون اساسي،
چه در بخش قانون عاديـ مصالحش همان ارزشهاي ماست؛ از ارزشهاي
ما تشكیل و تركیب ميشود.
ما این
قانون اساسي و این چارچوب مستحكم را داریم. در این بیست و چهار
پنج سال، براي آراستن داخل این بناي رفیع و فخیم سعي زیادي هم
شده است. ما ميتوانیم یك بناي مستحكم و زیبا به دنیا ارائه دهیم.
همه تلاش دشمن این است كه این نمونه ارائه نشود؛ لذا به ستونها
و پِيها حمله ميكند، براي اینكه آنها را فرو بریزد. البته قوانین
عادي منعطف است. براي تغییر و بروز كردن قوانین عادي، عاقلانه و
مدبرانه نیست كه پِيها را به هم بریزیم. براي تغییر یك دكور، هیچ
وقت ستونها را خراب نميكنند. براي عوض كردن تقسیمبنديها، پِي را
خراب نميكنند. پِي را باید محكم نگه داریم. این پِي خوب ریخته
شده است.
ببینید در
دنیا دولتهایي كه گاهي اعتراضهایي هم به جمهوري اسلامي ميكنند،
قانون اساسی دویست سیصد ساله خود را محكم نگه داشتهاند. ارزشهاي
كهنه دویست سیصد ساله، بلكه بیشتر را محكم و دو دستي نگه ميدارند و
نميگذارند به آن خدشه وارد شود. شما دیدید در نامهاي كه سال گذشته
عدهاي از به اصطلاح روشنفكرهاي آمریكا براي توجیه جنگطلبي رئیس
جمهور آمریكا و دار و دستهاش صادر كردند، روي ارزشهاي آمریكایي تكیه
كردند. این ارزشها، ارزشهاي جورج واشنگتن است كه دویست سال از
عمر او ميگذرد. ارزشهاي آمریكایي براي آنها شد اصل، كه بر اساس آن
ارزشها حتي جنگطلبي و استعمال بمب اتم نیز مطرح شد. همان روزها
بوش تهدید كرد كه من چند كشور را با بمب اتم ميزنم! این كار توجیه
ميگردد و جایز شمرده ميشود. روي ارزشهاي خودشان اینطور تكیه
ميكنند؛ امّا وقتي نوبت به ما و قانون اساسي و ارزشهاي ما ميرسد،
ما ميشویم اصولگرا به معناي متحجر! اصولگرایي آمریكایي ميشود
مثبت؛اصولگرایي اسلامی متكي به منطق و عقل و استدلال و تجربه و
شوقِ آزاديخواهي و استقلالطلبي یك ملت ميشود یك چیز محكوم، ميشود
فحش: اصولگراها!
البته مدتي
است تعبیر «اصولگراها» را عوض كردهاند و ميگویند «محافظهكارها»؛ غافل
از اینكه در كشور ما جناحهاي مختلف همهشان اصولگرایند. البته ممكن
است تعدادي تندرو در هر گوشهاي وجود داشته باشند، امّا جِلّ عناصر
كشور ما كه در دستگاهها هستند، اصولگرایند و همهشان به این اصل
معتقدند. این اصول باید در این چشماندازها كاملا دیده و رعایت شود.
ما به مرحلهاي رسیدهایم كه ميتوانیم و باید این بنا را بر اساس
این اصول حفظ كنیم و پیش برویم.
د ـ زهد و
سادهزیستي
بترسید، ما
هم مترفین ميشویم
89- من و شما
همان طلبه یا معلم پیش از انقلابیم. یكي از شماها معلم بود، یكي
دانشجو بود، یكي طلبه بود، یكي منبري بود، همه ما اینطور بودیم.
امّا حالا مثل عروسي اشراف عروسي بگیریم، مثلِ خانه اشراف، خانه
درست كنیم، مثل حركت اشراف در خیابانها حركت كنیم! اشراف مگر
چگونه بودند؟ چون آنها فقط ریششان تراشیده بود، ولي ما ریشمان را
گذاشتهایم، همین كافي است؟ نه ما هم مترفین ميشویم.
دنیاطلبي
مسئولان نظام اسلامي، نقص است
90- من براي
زندگي خودم باید به قضاوت بنشینم و ببینم آیا دنبال دنیاي شخصي
خودم هستم یا نیستم؟ هر كدام باید به حساب خودمان برسیم. وقتي كه
در بین مسئولین و براي مسئولین صحبت ميشود، كاربرد، كاربرد شخصي
است. یعني هر كدام از مسئولین كشور باید سعي و تلاششان این باشدكه
آن چهره زهد امیرالمؤمنین 7 را در خودشان منعكس كنند. البته زهد 7
براي ما نه قابل عمل است و نه حتي قابل درك. ما كه نميتوانیم
آنگونه زندگي كنیم! پرتوي از آن عدالت و زهد را شاید بتوانیم
داشته باشیم.
نه اینكه
ما بگوییم نميتوانیم، خود آن بزرگوار گفته است. نه اینكه ما
نميتوانیم؛ هیچ كس نميتواند. حتي بعضي از معصومین : هم از
اینكه بتوانند آنطور كه امیرالمؤمنین 7 عمل ميكرد، عمل كنند اظهار
عجز كردهاند. بحث بر سر آنگونه عدالت نیست. امّا رنگ ما باید همان
رنگ باشد؛ ولو كمرنگ. روش ما باید همان روش باشد؛ ولو رقیق. در جهت
عكس او كه نباید حركت كنیم! مسئولین باید این معنا را عملا به مردم
یاد بدهند.
چسبیدن به
دنیا و دویدن دنبال دنیا براي یك مسئول در جمهوري اسلامي نقص است
و به همان معنایي كه عرض شد، یك نقطه منفي است. عكس این باید
باشد. حكومت كردن و سمت و منصب در جمهوري اسلامي نباید به شكل یك
غنیمت نگاه شود.
در دنیا مردم
براي اینكه به مناصبي برسند، تلاش ميكنند. هر منصبي هم كه باشد،
فرقي نميكند. از عضویت یا ریاست بر یك جمع و سازمان كوچك اداري
گرفته تا رسیدن به ریاست یك كشور. چهار سال، پنج سال، شش سال
تلاش ميكنند تا به حكومت ميرسند و در این چند سال ميخواهند نهایت
التذاذ را ببرند. تصور نكنید كساني كه در دنیا براي مثلا رسیدن به
ریاست جمهوري یا نیل به مقامات عالي تلاش ميكنند، قصد خدمت دارند!
خودشان هم مدعي نیستند. خود آنها هم این ادعا را ندارند و معتقدند
حالا كه ما توانستیم به این سمت برسیم، باید از التذاذاتش استفاده
كنیم. هماني كه امیرالمؤمنین 7 به مالك اشتر فرمود كه «اینطور
نباش و دنیا را و حكم را براي خودت طعمه ندان» اینها طعمه
ميدانند. دنیا براي اینها طعمهاي است كه وقتي به آن رسیدند، باید
با چنگ و دندان از آن بهرهبرداري كنند و التذاذ ببرند. از پولش، از
قدرتش، از نفوذش، از تسهیلاتش، از امكاناتش حداكثر بهره را ببرند و
بخورند و به نزدیكان و دوستان خودشان بخورانند.
مشي علي
تلاش زیاد در دنیا و برداشت اندك از آن بود
91-
بياعتنایي به دنیا یعني بياعتنایي به تلاش دنیا. چه كسي
ازامیرالمؤمنین 7 در دنیا پرتلاشتر بود؟! چه كسي بیشتر از
امیرالمؤمنین 7 از قدرت بازو، قدم، مغز، جسم، روح، مال و همه
نیروهاي خود براي ساختن دنیاي خود استفاده كرده است؟! اشتباه
نكنیم! بيرغبتي به دنیا، به معناي پشت كردن به تلاش، سازندگي،
مبارزه و ساختن جهان به شكل مطلوب نیست. آن زحمتها را باید كشید.
آن كسي كه بيرغبت به دنیاست، زاهد است. یعني همه آن زحمتها را
ميكشد، مجاهده ميكند، مبارزه ميكند، خود را در میدانهاي مبارزه حتيـ به خطر هم مياندازد تا پاي جان هم پیش ميرود. بازوي
او، پاي او، مغز او، جسم او، روح او، دارایي او هم اگر داردـ در
راه ساختن دنیاي خوب مصرف ميشود. منتها وقتي نوبت برداشت شخصي از
خزانه دنیا ميرسد، كم برميدارد. این معناي زهد است. پاي شخص او
وقتي به میان آمد و زندگي شخصي او وقتي مطرح شد، حظّ خود را از
لذایذ مادي كم ميكند. این هم كه كم ميكند نه از این بابت است
كه ميخواهد غرایز مادي را سركوب كند. نه! در همان حدي كه طبیعت
انسان هست، به طور معمول لذّات و زیبایيهاي زندگي را هم مورد
استفاده قرار ميدهد. امّا نه با ولع و نه مثل یك انسان حریص.
دولتمردان
باید خود را با ضعفاي جامعه بسنجند، نه اعیان و اشراف
92- آن حضرت
در جایي دیگر از نهجالبلاغه ميفرماید: «انّ الله تعالي فرض علي
ائمه الحق ان یقدّروا انفسهم بضعفه النّاس» ؛ یعني صاحبان مناصب
در نظام حق، حق ندارند خودشان را با اعیان و اشراف مقایسه كنند و
بگویند چون اشراف و اعیان اینگونه خانهو زندگي دارند و اینطور
گذران ميكنند، پس ما هم كه صاحباین منصب و این مسئولیت در
جمهوري اسلامي یا در نظام اسلامي و حاكمیت اسلامي هستیم، سعي كنیم
مثل آنها زندگي كنیم؛ یا اینكه چون رؤسا و مسئولان و وزراي
كشورهاي دیگر در نظامهاي غیر الهي و غیر حق اینطور زندگي ميكنند،
اینطور خوشگذراني ميكنند و اینگونه از امكانات مادي استفاده
ميكنند، ما هم بایستي همانطور زندگي كنیم. نه، حق ندارند
زندگيشان را با اعیان و اشراف و متمكنان و یا با منحرفان
اندازهگیري كنند. پس با چه كساني باید زندگي خودشان را اندازه
بگیرند؟ «ان یقدّروا انفسهم بضعفه النّاس» ؛ با مردم معمولي، آن
هم ضعیفها و پایینترهاشان.
در این
عبارت، این تعبیر نیست كه مثل آنها زندگي كن ممكن است هر كسي
نتواند آنگونه زندگي را بر خودش تنگ بگیردـ امّا این هست كه
خودت را با او اندازه بگیر و با او مقایسه كن، نه با اعیان و اشراف
و با فلان پولدار و فلان سرمایهدار. مسئول و صاحب یك منصب در نظام
اسلامي و نظام حق، نباید طوري زندگي كند كه باب اعیان و اشراف و
متمكنان و برخورداران جامعه یا مسئولان كشورهاي غیراسلامي است؛ نه،
اینطور نیست. این فرهنگ غلطي است كه هر كس در مسئولیتهاي دولتي
به مقام و مسئولیتي رسید، باید فلانطور خانه یا فلانطور وسیله رفت
و آمد یا فلانطور امكانات زندگي داشته باشد. نه، دستور امیرالمؤمنین
این نیست. فقط مربوط به آن زمان هم نیست؛ مربوط به همه
زمانهاست.
آن زمان هم
اینگونه نبود كه همه مردم فقیر باشند؛ نه، فتوحات اسلامي شده بود.
در كشور اسلامي ثروتهایي وجود داشت و ثروتمندها و تجاري بودند حالا
از راه حرام یا حلال فعلا كاري نداریمـ بودند كساني كه زندگيهاي
آنها، زندگيهاي برخوردارانه بود. امیرالمؤمنین در همین زمان
ميفرماید كه نباید زندگي شما زندگي برخوردارانه باشد. این مربوط به
مسئولان و صاحبان مناصب در نظام اسلامي است. باید خودشان را با
مردم ضعیف بسنجند نه با برخورداران جامعه.
مسئولان
اسلامي نباید تجملآمیز زندگي كنند
93- مسئولان
اسلامي نباید در رفتار و عمل خودشان، مسرفانه و متجملانه زندگي كنند
و بالاتر از آن، نباید طوري زندگي كنند كه روش اسرافآمیز و تجملآمیز
را به یك فرهنگ تبدیل كند، این اهمیتش از آن اولي بیشتر است؛
لااقل كمتر نیست. مهمترین مطلب اصلي امیرالمؤمنین 7 در باب
حكومت است كه حاكم باید حكومت را براي خود، یك وسیله اعاشه و
زندگي و كسب درآمد و اندوختن ثروت نداند؛ یك مسئولیت بداند. باري
است بر دوش او. باید همه همت خود را بگذارد كه این بار را به منزل
برساند.
ترویج
اشرافيگري، خیانت به ملت و موجب لعن ابدي است
94- ما
مسئولان باید به وظایف خود عمل كنیم؛ دولت و قوه قضائیه و مجلس
باید به وظایف خود عمل كنند. هر كس امروز از وظیفه اصلي خود سرپیچي
كند و خود را به كار دیگري مشغول و سرگرم و از انجام وظیفه شانه
خالي كند، خیانت كرده است و دچار لعنت ابدي خواهد شد. ما مسئولان
باید روح اسلامي را در خود زنده نگه داریم. روح اشرافيگري را دور
بیندازیم و سودجویي و ثروتطلبي و دنبال منافع شخصي دویدن و
تجملپرستي و امثال اینها را از دست و پاي خود باز كنیم. اگر
گرفتاريهاي ما در بخشي حل نشده است، علتش اینهاست. اینها را باید
اصلاح كنیم.
ه ـ شجاعت
نرمش در
برابر آمریكا، كاهش رأي مردم را به دنبال دارد
95- اگر كسي
از نامزدهاي ریاست جمهوري، كمترین نشانه نرمشي در مقابل آمریكا، در
مقابل دخالتهاي دولتهاي غربي، در مقابل تجاوزهاي فرهنگي و سیاسي
بیگانگان نشان بدهند، همه دنیا باید بدانند كه ملت ما به چنین كسي
قطعاً رأي نخواهد داد. مردم به كسي رأي ميدهند كه بدانند در مقابل
آمریكا و افزونطلبيهاي دولتهاي متجاوز و پرتوقع و خودكامه و كساني
كه ميخواهند اراده خود را بر ملت ایران تحمیل كنند، خواهد ایستاد و
نیز در مقابل تهاجم فرهنگ بیگانه خواهد ایستاد. هر كسي را كه مردم
این مواضع را بیشتر از او ملاحظه كنند، به او بیشتر گرایش پیدا
ميكنند. البته ما متن مردم را ميگوییم. ممكن است در گوشهاي چهار
نفر آدم هم باشند كه داراي سلایق مخصوصي باشند و عكس متن مردم فكر
بكنند؛ به آنها كاري نداریم. متن ملت ایران، این است.
بدبختي
بسیاري از ملّتها به واسطه عدم شجاعت مسئولانشان است
96- اگر تقوا
بود، امّا شجاعت نبود، باز كافي نیست. چهبسا آدمهاي با تقوا كه به
خاطر نداشتن شجاعت لازم، در آن وقتي كه باید اقدامي بكنند، نميكنند
و حرفي بزنند، نميزنند. وقتي امام بزرگوار این حركت عظیم را به
وجود آورد، یك عامل عمده آن، شجاعت امام بود. والاّ خیليها بودند
كه تقوا داشتند و مردمان مؤمن و باخدا بودند؛شجاعت لازم را نداشتند.
اگر شجاعت نباشد، انسان مرعوب ميشود و دشمن از همین نقطه ضعف
استفاده ميكند. به مجرد اینكه یك مسئول در هر نقطه از نقاطي كه
گفتم چه در مجلس، چه در دولت، چه در قوه قضائیه، چه در مجمع
تشخیص مصلحت نظام چه در شوراي نگهبان و چه در سایر مراكز مهمـ
شجاعت نداشت و آن صفت مهم و مؤثر در او نبود، او را مرعوب ميكنند.
این تهدیدها، این حرفها و این خط و نشان كشیدنها، اغلب براي
مرعوب كردن مسئولان كشورهاست.
بسیاري از
ملتها بدبخت شدند، به خاطر اینكه رؤسا و مسئولانشان شجاعت نداشتند.
ملت، شجاع و آماده حضور در صحنه بود؛ امّا مسئولاني كه باید زمامها
را در دست بگیرند و پیشرو باشند و حركت كنند، شجاعت لازم را نداشتند.
شما اگر اهل تاریخ باشید، وقتي به تاریخ نگاه ميكنید، ميبینید هر
جایي كه مسئولان و رؤسا و كارگزاران و دستاندركاران اداره كشور از
شجاعت برخوردار نبودند، آنجا یك پاي زندگي مردم لنگید! اگر همه آنها
دچار بيشجاعتي و ترس شدند، مردم بدبخت شدند. بسیاري از تحلیلهایي
كه رادیوهاي بیگانه درباره مسائل گوناگون در فضاي كشورها
ميپراكنند، براي این است كه نخبگان كشور را مرعوب كنند. آنها احساس
كنند كه نميتوانند كاري بكنند و دستشان بسته است. نیروي عظیم مردم
را نبینند. قدرت جغرافیایي و توانایيهاي فرهنگي خود را نبینند.
همهاش چشمشان به دست دشمن و قدرت دشمن و موشك دشمن و اقتدار
دشمن باشد. این بيشجاعتي خیلي خطر بزرگي است.
و ـ دلسوزي و
كارآمدي
مردم، مسئولِ
دلسوز، باكفایت و كارآمد ميخواهند
97- آنچه كه
براي مردم در این انتخابات و همه گزینشهاي ملي و انتخاباتها مهم
است، این است كه سطح كارآمدي نظام روزبهروز ارتقا پیدا كند؛ این
اساس مسأله است. اگر مردم دنبال رئیس جمهور یا دنبال نماینده مجلس
ميگردند یا دنبال دیگر كساني هستند كه ميخواهند آنها را با انتخاب
تعیین كنند، در پي آن هستند كه انسانهاي كارآمدي را بر اریكه
مسئولیت بنشانند تا آنها بتوانند سطح كارآمدي نظام را افزایش بدهند و
مشكلات مادي و معنوي مردم را حل كنند؛ این خواست مردم است.
حالا گروهها
و احزاب و عناصر سیاسي هم هر كدام نقطهنظرهایي دارند. آن
نقطهنظرات براي خودشان است. مردم ميخواهند كساني مسئولیتها را به
عهده بگیرند كه دلسوز، باكفایت و كارآمد باشد. بحمدالله امروز كارهاي
زیادي شده؛ زیربناهاي مهمي از كشور آماده بهرهبرداري شده است.
بازوان قوي و باكفایت یك مسئول مؤمن و وفادار به آرمانهاي انقلاب
ـ كه آرمانهاي مردم است ـ خواهد توانست بسیاري از گرهها را باز
كند. مردم دنبال این هستند.
مدیر مؤثر،
دلسوز، كارآمد و انقلابي است
98-. ملت
ایران آزمایش بزرگ انتخابات را هم در پیش دارد. ایران ظرفیتهاي
بزرگي دارد. بیش از هفتاد میلیون جمعیت، با این همه امكانات، با
این همه استعداد، با این همه زمینه كار كه در هر بخشي وقتي یك
مدیر خوب وجود دارد، انسان ميبیند چقدر كار در آنجا به وجود ميآید و
چقدر گشایش براي مردم پیدا ميشود. در هر بخشي كه یك مدیر دلسوز،
كارآمد، مؤمن و انقلابي سر كار است، انسان آثار و بركات آن را
مشاهده ميكند. سرتاسر كشور ما اینطور است. ما ملت بزرگي هستیم؛ كشور
بابركتي هستیم؛ خداوند امكانات خوبي داده. با این امكانات از اول
انقلاب تا امروز كارهاي بسیار بزرگي هم شده است؛ ولي ما هنوز در
شروع كار هستیم؛ چون كارهاي بزرگ زمانبَر است.
امیدوارم
دولتي كارآمد و باكفایت مشكلات كشور را برطرف كند
99- امیدوارم
انشاءالله با تشكیل یك دولت قوي و كارآمد و باكفایت، راهي را كه
دولتهاي قبل با دلسوزي و پشتكار رفتند، با قوتِ هر چه بیشتر ادامه
دهد و مشكلات این منطقه و استان كرمان و همه كشور ایران عزیز ـ
بخصوص مناطق محروم ـ را برطرف كند. این چیزي است كه ملت ما از
اسلام عزیز انتظار دارد؛ به آن دل بسته و امید بسته است و به حول
و قوه الهي این امید مردم در سایه اسلام و مردان مؤمن و با عزم و
مسلمان برآورده خواهد شد.
ز ـ نشاط و
كارداني
مردم باید با
چشم باز، رئیس جمهور شاداب و بانشاط را انتخابات كنند
100- مردم
بایستي هوشمندانه و آگاهانه انتخاب كنند و در میان نامزدهاي گوناگون
كسي را كه احساس ميكنند به این معیارها نزدیك است، برگزینند. این
یك پیكار بزرگ است و كار شما مردم است. مردم باید با چشم باز در
این صحنه مهم حاضر شوند و انشاءالله خداي متعال كمك كند و دلهاي
مردم را هدایت كند تا فرد باكفایت، شجاع، بااخلاص، داراي روح
مردمي، شاداب و بانشاط، مؤمن به هدفها و ارزشهاي انقلاب، مؤمن
به مردم، مؤمن به نیروي مردم و معتقد به حق مردم را انتخاب كنند.
این مهمترین بخش مشاركت عمومي در امسال است. در همه چیز مشاركت
عمومي مهم است و این از جمله كلیديترین است.
نیاز كشور،
رئیس جمهور بانشاط، كاردان، توانا و پیگیر است
101- هر دوره
خصوصیتي دارد و هر كدام از مسئولان در دورههاي گذشته كارهایي انجام
دادند. امروز ما احتیاج داریم كه در كشورمان تلاش و پیشرفت و رشد
علمي و فناوري، همراه با عدالت اجتماعي و مبارزه با فساد باشد. آنچه
براي رئیس جمهور آینده بسیار مهم است، این است كه با همه وجود در
پي كار و تلاش براي مردم باشد. لذا من در اول سال عرض كردم آنچه
كشور احتیاج دارد، رئیس جمهور بانشاط، مصمم، كاردان، توانا، پیگیر و
با حوصله است. رئیس جمهوري كه قدر مردم را بداند؛ با مردم صمیمي
باشد؛ براي مردم مجاهدت كند؛ براي مردم كار و تلاش كند؛ ظرفیتهاي
كشور را آنچنان به كار بگیرد كه مردم بتوانند از این ظرفیتها در
همه جا بهرهمند شوند؛ رئیس جمهوري كه اعماق كشور و روستاهاي
دورافتاده براي او با تهران تفاوتي نداشته باشد. حق مردم
شهرهايبزرگ و كوچك در نظر او یكسان باشد. بتواند براي رفعتبعیض
و پُر كردن شكاف میان ثروتمندان و فقرا تلاش و كاركند. رئیس
جمهوري شجاع، باتدبیر و مؤمن به هدفهاي انقلاب و نظام باشد.
به دوش
كشیدن این بار، نشاط، همت، قدرت و هوشمندي لازم دارد
102- اصلح
یعني كسي كه براي ریشهكني فقر و فساد عزم جدي داشته باشد؛ یعني
كسي كه به حال قشرهاي محروم و مستضعف دل بسوزاند. اصلح كسي است
كه هم به ترقي و پیشرفت كشور و توسعه اقتصادي و غیراقتصادي
بیندیشد؛ هم زیر توهمات مربوط به توسعه، آنچنان محو و مات نشود كه
از یاد قشرهاي مظلوم و ضعیف غافل بماند. اصلح كسي است كه به فكر
معیشت مردم، دین مردم، فرهنگ مردم و دنیا و آخرت مردم باشد. اصلح
كسي است كه بتواند این بار عظیم را بر دوش بگیرد. هر كسي نميتواند
این بار را بر دوش بگیرد. نشاط و حوصله و همت و قدرتِ لازم و
هوشمندي لازم دارد. البته هر كس صلاحیتش در مراكز قانوني تأیید شود،
صالح است؛ امّا باید در بین صالحها گشت و صالحتر را پیدا و او را
انتخاب كرد. این، هنر شما مردم است.
الف ـ تقویت
ایمان دیني جامعه
همه تلاش
دولت باید احیاي ارزشهاي اسلامي در جامعه باشد
103- همه سعي
دولت محترم و خدمتگزار باید این باشد كه ارزشهاي اسلامي را هر چه
بیشتر در جامعه زنده كند. بالاترین ارزش هم، ارزش تقواست. تقوا
عاملي است كه ما را در راه اسلام حفظ ميكند. تقوا یعني اینكه
مواظب خود باشیم. این امر به گروه خاصي اختصاص ندارد و هر فردي را
در هر جا كه هست و هر عضوي از اجزاي دولت را از اجزاي عاليرتبه
تا كارمندان معموليـ در بر ميگیرد. هر فردي از آحاد مردم، در هر
جاي كشور كه زندگي ميكند، مراقب باشد كه از جاده اسلام تخطّي
نكند. اسلام وعده نصرت داده است. قرآن وعده پیشرفت و موفقیت در
همه ابعاد زندگي داده است و دنیا و آخرت ملت را آباد ميكند. همچنان
كه به فضل پروردگار، در همین مدت كوتاه كه اسلام در این كشور
حاكم شده است. كارهایي براي زندگي مردم انجام شده كه قابل
مقایسه با دوران گذشته نیست.
خدماتي كه
در این مدت به طبقات محروم شده است، با آنچه كه قبل از پیروزي
انقلاب انجام گرفته، قابل مقایسه نیست و این همه با وجود همه
مشكلاتي صورت گرفته است كه علیه این كشور به وجود آوردهاند.
راه اسلام،
راه سعادت است و ملاك پایبندي به اسلام، رعایت تقواست. این امر
را هر كسي در عمل شخصي خود ميتواند بفهمد و مواظب خود باشد. تقوا این
است. برادران و خواهراني كه در گوشه و كنار این كشور هستید! مراقب
باشید كه از آنچه رضاي خدا در آن است، تخطي نكنید. تابع شهوات نفس
نشوید، تا راه خدا را گم نكنید. مسئولین كشور هم این مسئله را رعایت
كنند. قواي محترم مقننه، قضائیه و مجریه كه بحمدالله در این راه
هستند، به رعایت تقوا بكوشند. شما در هیچ جاي دنیا نميتوانید
دولتمردان، رجال و مسئولیني با این تقوا و طهارت و پاكیزگي كه در
جمهوري اسلامي هستند، پیدا كنید. همه همین راه را بایستي ادامه
دهند. این راه، راه پیروزي است. دشمن در همه آزمایشهاي خود علیه
اسلام و مسلمین ناكام شده است و باز هم ناكام خواهد شد.
تقویت ایمان
ملت از اصليترین وظایف رئیس جمهور است
104- ارتقاي
فرهنگ و فكر و عمل دیني است كه سرچشمهاي نیروزا براي همه
فعالیتهاست. اگر ایمان مردم مستحكم شد، از آنها موجوداتي آسیبپذیر،
خستگيناپذیر، فعال و پرنشاط به وجود ميآورد؛ امّا وقتي ایمان ضعیف
شد، همه آفتها به دنبالش ميآید. پس تقویت ایمان مردم هم یكي از
دو كار اصلياي است كه دولت و رئیس جمهور آینده كه بعد از
انتخابات تعیین خواهند شدـ باید به آن همت گمارند.
انتخاب مردم
را در جهت فضایل اخلاقي هدایت كنید
105-امتیاز
نظام اسلامي در این است كه این چارچوب، احكام مقدس الهي و
قوانین قرآني و نور هدایت الهي است كه بر دل و عمل و ذهن مردم
پرتوافشاني و آنها را هدایت ميكند. مسئله هدایت مردم یكي از آن
مسائل بسیار مهمي است كه در نظامهاي سیاسي رایج دنیا بخصوص در
نظامهاي غربيـ نادیده گرفته شده است. معناي هدایت مردم این
است كه بر اثر تعلیم و تربیت درست و راهنمایي مردم به سرچشمههاي
فضیلت كاري بشود كه خواست مردم در جهت فضایل اخلاقي باشد و
هوسهاي فاسد كنندهاي كه گاهي به نام آراء و خواست مردم مطرح
ميگردد، از افق انتخاب مردم دور شود. امروز شما ملاحظه ميكنید در
بسیاري از دموكراسيهاي غربي، زشتترین انحرافات انحرافات جنسي و
امثال آنـ به عنوان اینكه خواست مردم است، صبغه قانوني پیدا
ميكند و رسمي ميشود و به اشاعه آن كمك ميگردد. این، غیبت عنصر
معنوي و هدایت ایماني را نشان ميدهد.
در نظام
اسلامي یعني مردمسالاري دینيـ مردم انتخاب ميكنند، تصمیم
ميگیرند و سرنوشت اداره كشور را به وسیله منتخبان خودشان در اختیار
دارند. امّا این خواست و انتخاب و اراده در سایه هدایت الهي، هرگز
به بیرون جاده صلاح و فلاح راه نميبرد و از صراط مستقیم خارج
نميشود. نكته اصلي در مردمسالاري دیني این است. این هدیه انقلاب
اسلامي به ملت ایران است. این تجربه جدید و جواني است؛ امّا
تجربه قابل تأمل و پیگیري و قابل تقلیدي است براي همه كساني كه
دلشان براي فضیلتها و جامعه پاك و پاكیزه انساني ميتپد و از جرایم
و رذایل اخلاقي و رواج زشتيهاي خلقیات بشري رنج ميبرند.
تقویت روحیه
ایثار و فداكاري، همه معادلات را به هم ميریزد
106- در زمینه
فرهنگي، باید به تقویت روحیه ایمان توجه شود. آقاي رئیس جمهور در
زمینه جامعه اخلاقي مطالب بسیار خوبي بیان كردند. منطق ایشان،
كاملا صحیح و درست است. ما باید روحیه ایمان و عنصر ایثار و فداكاري
را در درجه اول در خودمان و سپس در مردم تقویت كنیم. این هم باید
در برنامهها گنجانده و دیدهشود.
بخش مهمي
كه قدرت ملي ما را تشكیل داد، همین روحیه ایثار بود كه در جنگ به
صورت شهادتطلبي ظاهر شد. در میداني هم كه امروز در مقابل خود
داریم، كه یقیناً از میدان جنگ پیچیدهتر و دشوارتر است، نیروي ایثار
و فداكاري كه همه معادلات را به هم ميریزدـ باید مطرح شود.
اگر ما بتوانیم این را در خودمان تقویت كنیم، همه معادلات قدرت در
دنیا به سود ما به هم خواهد ریخت.
ب ـ ترویج
احكام اسلامي
جهتگیريها
باید به سمت آرمانهاي اسلامي باشد
107- خیلي
فرق است بین آن مجموعه مدیراني كه به نیت و با ایماني، تلاشي را
شروع كردند و آن كساني كه اینطور نیستند و بالاخره مأموریتي به
عهدهشان گذاشته شده و ميخواهند كار را انجام بدهند. بین دولت
ایران و دولتهاي دیگر واقعاً تفاوت است. در اینجا مسئله این است
كه وقتي ما از اول این حركت را شروع كردیم، آن كساني كه قدمهاي
اول را در این حركت برداشتند، به قصد احیاي اسلام و دفاع از مسلمین
و احیاي ارزشهاي اسلامي و رفع ظلم و استقرار عدل در جامعه و كمك
به مردمي كه به خاطر حكومتهاي جائر، سایه عدل را بر سرشان ندیده
بودند، شروع به این كار كردند.
وقتي به
نتیجه ابتدایي رسیدیم، یعني توانستیم قدرت را از چنگ شیطانها خارج
كنیم و شروع به كار كردیم، باید جهت حركت را دقیقاً به سمت همین
هدفهایي كه از اول، اصل حركت براي آنها بود، تعیین و تنظیم كنیم
و حركت را ادامه بدهیم. مراقب باشیم كه هیچ تخطياي از این اصول
پیدا نشود. این، براي آن است كه كلیه كساني كه در دستگاههاي
دولتي كار ميكنند، در عمل شخصي خودشان این نكته را توجه كنند؛ والا
مسئولان بالاي كشور یا خودشان جزو بانیان این حركت و مبینان این
اصول هستند كه احتیاج نیست به آنها تذكري داده شودـ یا جزو
كساني هستند كه در این راه، قدم صدقي نشان دادهاند. بنابراین در
مجموعه دستگاه دولت دولت به معناي عام؛ یعني مجموعه دستگاه
حكومت، اعم از قوه مجریه، قوه قضائیه و دستگاههایي كه هر كدام
به نحوي در كار اداره كشور دخالت دارندـ باید این احساسِ وجدانی
درونی جهتگیري به سمت آرمانهاي اسلامي همواره زنده باشد.
هدف، اعتلاي
كلمه الهي و تأمین سعادت مردم است
108- برادران
و خواهران عزیز! آنچه كه كارها را آسان ميكند، این است كه هدفمان
اعتلاي كلمه الهي است. هر كدام از شما دوستان، در هر جا كه هستید،
مقصودتان این است كه بتوانید كلمهالله را اعلاءكنید. وقتي ما
توانستیم یك كشور و یك نظام و یك مجموعه عظیم مردمي را در بستر
احكام و ارزشهاي الهي به سعادت برسانیمو آنها را چه از لحاظ
معنوي، فكري، روحي و اخلاقي وچه از لحاظ مادّي و معیشتي به وضع
مطلوب خودشان نزدیك كنیم و به نهایت برسانیم، این حركتي است در
راه اعتلاي كلمهالله. غرض و مقصود از بعثت انبیاء و این مبارزات
عظیم انبیا در تاریخ هم همین بود.
امروز نوبت
ماست و میدان فداكاري در پیش ما باز است. همه باید تلاش كنیم،
زحمت بكشیم، فشارها را تحمل كنیم، سختيها را به جان بخریم؛ براي
اینكه بتوانیم یك الگوي درست از زندگي یك ملت و اداره یك كشور
به مردم دنیا ارایه بدهیم. هدف این است كه هم مردم را به سعادت
اسلامي و به آنچه كه اسلام براي آنها خواسته، برسانیم و هم این
نمونه را در دنیا در مقابل چشم انسانها قرار بدهیم؛ كه خوشبختانه
نمونه پرجاذبهاي هم هست.
مسئولاني كه
از دین خدا قدم كج بگذارند، خود به خود عزل ميشوند
109- در نظام
اسلامي، اعتبار همه مسئولان به این است كه خود را كمربسته دین خدا
و مجري قوانین و متعهد به قانون اساسي بدانند؛ مردم این را
ميخواهند و انتخاب كردهاند. اگر كسي قدم را كج بگذارد و از این راه
منحرف شود چه خود رهبري باشد، چه رئیس جمهور باشد، چه دیگر
مسئولانـ قبل از آنكه ساز و كار اجرایي براي كنار گذاشتن آنها به
كار بیفتد، چون فاقد شرط ميشوند، خودشان منعزل و كنار رفتهاند.
بنابراین مسئولیت سنگین است.
اگر ما
بخواهیم سعادت این مردم را تأمین كنیم، باید در اجراي احكام الهي
كوشا باشیم. سعادت دنیا و آخرت مردم در اجراي احكام الهي و اسلامي
است. این، آن چیزي است كه ميتواند این كشور و این ملت را به
آرمانهاي والا و برجسته خود برساند. این، آن چیزي است كه ميتواند
این كشور را در مقابل مطامع روزافزون قدرتهاي بزرگ مصونیت ببخشد.
این، آن چیزي است كه ميتواند این ملت را با همان ایمان و شوري
كه در پیروزي انقلاب و دوران جنگ تحمیلي و در همه طوفانها نشان
دادند، در صحنه نگه دارد. آن عاملي كه ميتواند ملت ایران را با
فقدان بسیاري از تجهیزاتي كه قدرتهاي بزرگ از آن برخوردارندـ
اینطور محكم و با ثبات نگه دارد، ایمان دیني است. باید ایمان دیني
را در مردم حفظ كرد تا این مردم بتوانند مقاومت خود را حفظ كنند و
بایستند و از مسئولان پشتیباني كنند و در مقابل خطرها سینه سپر نمایند.
ضعف و
ناكاميها معلول غفلت از احكام اسلامي است
110-بیني، احكام اسلام را بر سر دست گرفتیم،
دنبال آن حركت كردیم و صادقانه خواستیم اسلام را پیاده كنیم،
موفق شدیم؛ امّا هر جا ناكامي و ضعفي وجود دارد، بر اثر این است كه
ما در آن مورد از اسلام و حكم اسلامي و ترتیب اسلامي غفلت
كردهایم. هم در زمینه اقتصادي، هم در زمینه سیاسي، هم در زمینه
بینالمللي و هم در زمینه تربیتهاي صحیح مردمي، امروز از هر جا كه
ضعف و ناكامياي مشاهده ميشود، اگر كسي دقت و ریشهیابي كند، به
اینجا ميرسد كه در این نقطه دستور اسلام و حكم اسلامي مورد توجه
قرار نگرفته است. امام ميدانست كه اگر ما به اسلام متمسك شویم،
هم عزت دنیا، هم رفاه مادي، هم قدرت سیاسي، هم آسایش و هم
امنیت عمومي براي مردم پدید خواهد آمد. لذا امام اسلامیت را به
معناي حقیقي كلمهـ در بافت نظام اسلامي و این بناي مستحكم و
شامخ گذاشت.
استراتژي
دشمن، ممانعت از اجراي احكام اسلامي است
111- ما هر جا
موفق شدیم، ناشي از تبعیت از اسلام بود. هر جا ناموفق ماندیم، ناشي
از سرپیچي از اسلام بود. اینكه امام بزرگوار اینهمه بر تحقق اسلام
در قوانین ما، در عمل مسئولان ما و در رفتار دولت و مسئولان قضایي ما
تأكید ميكرد، براي این بود. هر جا نابساماني وجود دارد، ناشي از
بيتوجهي به اسلام است.
من وقتي در
مجموعه این مباحث نگاه ميكنم، تدبیر، تبلیغ و دست دشمن و جنگ
رواني او را به روشني ميبینم. ميخواهند از یك طرف از اجراي احكام
اسلامي با طرق مختلف مانع بشوند و فشار اقتصادي جهاني و تحریم
اقتصادي را بر این ملت تحمیل كنند. براي اینكه نگذارند كارهاي
درست به آساني به سامان برسد، از یك طرف هم تبلیغ كنند كه دیدید
نظام اسلامي نتوانست. این همان جنگ رواني دشمن است.
ج ـ
اصولگرایي اصلاحطلبانه
معیار
پایبندي یك مسئول باید پایبندي وي به اصول باشد
112- دفاع از
مظلوم، همیشه یك نقطه درخشان است. كنار نیامدن با ظالم، رشوه
نپذیرفتن از زورمند و زرمند، پا فشردن بر حقیقت، اینها چیزهایي است
كه هیچ وقت در دنیا كهنه نميشود. در شرایط و اوضاع و احوال
گوناگون اینها همیشه باارزش است. ما اینها را باید دنبال كنیم؛ اصول
اینهاست. اینكه ميگوییم حكومت اصولگرا یعني پیرو و پایبند به
چنین ارزشهاي ماندگاري كه هرگز كهنگيپذیر نیست. اتفاقاً زورگوها و
قلدرهاي دنیا از همین پایبندي ناراحتند؛ آنها هم از همین خشمگین
ميشوند كه چرا حكومت اسلامي در ایران طرفدار مظلومان فلسطین یا
طرفدار ملت افغانستان است یا با فلان دولت قلدر و ظالم در دنیا سازش
نميكند. اینكه شما ميبینید بنیادگرایي و اصولگرایي مثل یك دشنام
در دست و دهان دشمنان این ملت ميچرخد، به خاطر همین است. این
اصول، همان چیزهایي است كه قلدرها و زورگوهاي دنیا از آن متضرر
ميشوند و با آن مخالفند. آن روز با امیرالمؤمنین هم بر سر همین چیزها
جنگیدند. تلاش ما به عنوان حكومت باید این باشد.
... البته
ممكن است كسي بپرسد چرا اینها را با مردم در میان ميگذارید؛ بروید
بخشنامه كنید تا مسئولان حكومت رفتارشان را اینگونه كنند یا بروید
مسئولان را نصیحت كنید. اولا همه یا اغلب این چیزها بخشنامهاي و
دستوري نیست؛ اینها مسائلي است كه با ایمان و باور و دلبسته بودن
به یك حقیقت و با عزم و اراده پولادین ناشي از ایمان تحققپذیر
است. البته آن چیزهایي كه بخشنامهاي است، بخشنامه ميكنیم؛ آن
چیزهایي كه دستوري است، به مسئولان دستور هم ميدهیم؛ امّا دستور و
بخشنامه حل كننده همه چیز نیست. به مسئولان نصیحت هم ميكنیم،
امّا این هم كافي نیست. این حقایق باید در جامعه به صورت عرف
دربیاید و مطالبات جامعه را تشكیل دهد.
در نظام
جمهوري اسلامي مردم باید از مسئولانشان مقابله با ظلم و ظالم و مفسد
را بخواهند. باید معیارشان براي پذیرش یك حاكم و یك مسئول بالا و
والاي نظام این چیزها باشد: مبارزه با ظلم، كنار نیامدن با ظالم،
تسلیم نشدن در مقابل زورگویي، حفظ حرمت انسان و انسانیت، سعي در
احقاق حق در همه قالبها و شكلها و میدانهایش. بنابراین، من اینها
را در محضر عام مردم مطرح ميكنم. كما اینكه خود امیرالمؤمنین هم
همین بیانات را خطاب به مردم گفته است. نامههاي آن بزرگوار اگر
چه خطاب به اشخاص است، امّا همه مطلع ميشدند.
دعواي
اصلاحطلب و اصولگرا را قبول ندارم
113- بنده
دعواي اصلاحطلب و اصولگرا را هم قبول ندارم. من این تقسیمبندي را
غلط ميدانم. نقطه مقابل اصولگرا، اصلاحطلب نیست؛ نقطه مقابل
اصلاحطلب، اصولگرا نیست. نقطه مقابل اصولگرا آدم بياصول و لاابالي
است؛ آدمي كه به هیچ اصلي معتقد نیست؛ آدم هرهري مذهب است. یك
روز منافع او یا فضاي عمومي ایجاب ميكند كه به شدت ضد
سرمایهگذاري حركت كند؛ یك روز هم منافعش یا فضا ایجاب ميكند كه
طرفدار سرسخت سرمایهداري شود؛ حتي به شكل وابسته و نابابش! نقطه
مقابل اصلاحطلبي، افساد است. بنده معتقد به اصولگراي اصلاحطلبم.
اصول متین و متقني كه از مباني معرفتي اسلام برخاسته، با اصلاح
روشها به صورت روز به روز و نو به نو.
ما باید
روشها را اصلاح كنیم. در روشها اشتباه و نقص وجود دارد. گاهي به
مرحلهاي ميرسیم كه امروز دیگر جواب نميدهد. باید مرحله دیگري را
شروع كنیم. حفظ اصول و اصلاح روشها معناي اصلاحطلبي است.
د ـ
گرهگشایي از زندگي مردم
مهمترین
انگیزه رئیس جمهور باید كار براي مردم باشد
114- این
ملت، تشنه كار است؛ كار. كار نكرده زیاد هست. میدان هم براي كار در
كشور ما بينهایت است. آنچه مردم به آن علاقه دارند و عاشق آن
هستند، این است كه رئیس جمهوري سر كار بیاید كه مهمترین انگیزه او
كار براي ملت باشد و در زمینههاي اقتصادي، زیربنایي، فرهنگي، علمي،
اخلاقي، سیاست خارجي و سایر زمینهها كار كند و نشاط و شور و انگیزه
كار داشته باشد. این هم با ایمان امكانپذیر است.
نامزدهاي
انتخاباتي به این نكته توجه كنند. مردم مایلند از زبان نامزدها
بشنوند كه اینها ميخواهند چه كار كنند. نامزدها مشخص كنند كه
ميخواهند چه كار كنند. برنامهها و هدفها و راهبردهايشان را براي
مردم مشخص كنند. شور انتخابات این است. حضور حداكثرياي كه من روز
عید فطر به ملت عزیز ایران عرض كردم، اینطوري تحقق خواهد یافت.
ملت هم آماده باشند و نگاه كنند ببینند چه كسي به هدفهاي آنها
معتقد و مؤمن است و توان كار در جهت این هدفها را دارد.
مدیر توانا
نتیجه تلاشهایش در زندگي مردم مشهود است
115- در طول
سالهاي گذشته، از بعد از جنگ تا امروز، كارهاي فراواني در این كشور
انجام شده؛ هر كس انكار كند، بيانصافي كردهاست. ساخت زیربناهاي
كشور، كارهاي عمراني فراوان، پیشرفتهاي علمي و فناوري ؛ بنابراین
در همه زمینهها كار شدهاست.
آنچه امروز
مهم است، این است كه همه بناهاي رفیعي كه در طول این مدت به
وجود آده و ساخته شده است، تأثیر خود را در واقع زندگي مردم نشان
دهد؛ آب عظیمي كه پشت این سد متراكم شده و به وجود آمده است، به
مزرعه زندگي مردم راه پیدا كند و نتایج این تلاشها سر سفره مردم و
در زندگي آنها دیده شود؛ این كاربزرگي است. این برداشتن موانع از
سر راه را ميطلبد. تعیین مدیریت قدرتمند و توانایي به این ترتیب
جزو كارهاي امسال ملت ایران است.
رئیس جمهور
باید بتواند گرهگشاي زندگي مردم باشد
116- آنچه در
درجه اول اهمیت قرار دارد، این است كه اهتمام همه مردم، نخبگان
مردم و مسئولان گوناگونِ بخشهاي مختلف این باشد كه رئیس جمهوري
انتخاب شود كه بتواند گرههاي زندگي مردم را در دوران كنوني باز
كند؛ وظایف این دوره را بشناسد و با قوت و اقتدار به آن عمل كند.
انشاءالله مردم كاري كنند كه خداي متعال، رئیس جمهوري با این
توانایيها و با این رویكردها براي این كشور مقدر كند.
رئیس جمهور
باید قدرت پیگیري طرحهاي را داشته باشد
117- من بار
دیگر شما مردم عزیز و همه مردم كشورمان را دعوت ميكنم كه در تجربه
انتخاباتي كه در پیش است، فعالانه شركت و حضور پیدا كنید. شخصیتهاي
صالحي كه به شما معرفي ميشوند، آنها را به تناسب اهداف والاي این
ملت و این انقلاب و این نظام انتخاب كنید. با پشتوانه آراي مردمي
باید دولتي سر كار بیاید كه با قدرت گرهها را باز كند و كارهاي بزرگ
را انجام دهد؛ كارهایي كه در نیمه راه است و باید با تلاش مضاعف و
با جدّ و جهد به نتیجه برسد، آنها را به نتیجه برساند. كشور ما
ميتواند ملتي بزرگتر از آمار كنوني ملت ما را هم اداره كند.
ميتواند خود را سطح بالایي از پیشرفت و توسعه در میان ملتهاي عالم
قرار دهد و همچنان كه در سند چشمانداز بیست ساله اعلام شده است،
ميتواند از جهات مختلف رتبه اول را در منطقه حائز شود. اینها
توانایيهاي ملت ماست؛ اینها را ملت ما به بركت وحدت كلمه، به
بركت پرچم برافراشته اسلام و به بركت ایمان عمیقي كه در دلهاي
شماست، تاكنون به دست آورده است و باز هم ميتواند پیش برود و به
چشمانداز زیبا و شایسته ملت ایران دست پیدا كند.
البته در
این راه، كارشكنيها و دشمنيهایي وجود دارد؛ با این دشمنيها باید
مقابله كرد و نباید تسلیم توطئه دشمنان شد. ملتي به موفقیت دست
پیدا ميكند كه از اراده و عزم راسخ خود كم نگذارد و بتواند با قدرتِ
تمام و با وحدت كلمه این راه را طي كند. چنین ملتي پیروز است. شما
هم بحمدالله تا امروز پیروز شدهاید؛ بعد از این هم انشاءالله پیروز
خواهید شد.
ه ـ
عدالتطلبي و فقرستیزي
هدف تشكیل
نظام اسلامي، استقرار عدالت اجتماعي است
118-
فوريترین هدف تشكیل نظام اسلامي، استقرار عدالت اجتماعي و قسط
اسلامي است. قیام پیامبران خدا و نزول كتاب و میزان الهي، براي
همین بود كه مردم از فشار ظلم و تبعیض و تحمیل نجات یافته، در
سایه قسط و عدل زندگي كنند و در پرتو آن نظام عادلانه، به كمالات
انساني نایل آیند. دعوت به نظام اسلامي منهاي اعتقادي راسخ و
عملي پیگیر در راه عدالت اجتماعي، دعوتي ناقص، بلكه غلط و دروغ
است و هر نظامي هر چند با آرایش اسلامي، اگر تأمین قسط و عدل و
نجات ضعفا و محرومین در سرلوحه برنامههاي آن نباشد، غیراسلامي و
منافقانه است و از همین جاست كه ادعاي سلاطین و حكامي كه با وجود
داعیه مسلماني و شعار پیروي از قرآن، راه دیگر جباران را پیموده و
فاصله فقیر و غني را بیشتر كرده و خود در صف اغنیا قرار گرفته و از
درد فقرا و پابرهنگان غافل ماندهاند، چه در تاریخ و چه در زمان
حاضر، همواره از سوي هوشمندان آشنا به معارف قرآن و اسلام مردود
دانسته شده است.
در نظام
اسلامي باید همه افراد جامعه، در برابر قانون و در استفاده از
امكانات خداداد میهن اسلامي، یكسان و در بهرهمندي از مواهب حیات،
متعادل باشند. هیچ صاحب قدرتي قادر به زورگویي نباشد و هیچكس
نتواند برخلاف قانون، میل و اراده خود را به دیگران تحمیل كند.
طبقات محروم و پابرهنگان جامعه، مورد عنایت خاص حكومت باشند و رفع
محرومیت و دفاع از آنان در برابر قدرتمندان، وظیفه بزرگ دولت و
دستگاه قضایي محسوب شود. هیچ كس به خاطر تمكن مالي، قدرت آن را
نیابد كه در امور سیاسي كشور و در مدیریت جامعه دخالت و نفوذ كند و
هیچ تدبیر و حركتي در جامعه به افزایش شكاف میان فقرا و اغنیا
نینجامد. پابرهنگان، حكومت اسلامي را پشتیبان و حامي خود حس كنند و
برنامههاي آن را در جهت رفاه و رفع محرومیت خود بیابند.
اجراي
عدالت، علت غایي حكومت علوي است
119-در نظر
امیرالمؤمنین علیه الصّلاه والسلامـ منصب حكومتي باید وسیلهاي
نباشد براي راحتي و عیش و كسب دنیا براي خود. این یك كاسبي مثل
بقیه كاسبيها نیست! این یك مسئولیتپذیري است. اشتغال به این
مسئولیت نميتواند براي این باشد كه انسان چیزي به دست بیاورد،
مالي جمع كند. آینده خود و فرزندانش را از این راه تأمین كند و یا
در دنیا خوش بگذراند. پس هدف از قبول مناصب دولتي در نظام جمهوري
اسلامي و نظام اسلامي چه باید باشد؟ هدف باید اجراي عدالت، تأمین
آسایش مردم، فراهم كردن زمینه جامعه انساني براي شكفتن استعدادها،
براي تعالي انسانها و براي هدایت و صلاح بنيآدم باشد. وقتي كه در
نظر امیرالمؤمنین علیه الصّلاه والسلامـ هدف این شد، آنگاه
این بیاناتي كه از آن بزرگوار ميشنویم، همه معنا پیدا ميكند.
امیرالمؤمنین
ميفرماید: من آمادهام كه سختترین شرایط زندگي را براي خودم
بیاورم؛ خدا را در حالي كه به یكي از بندگان او ظلم كردهام،
ملاقات نكنم «لان أبیت علي حسك السّعدان مسهّداً و اجرّ في
الاغلال مصفداً» ؛ اگر من را با بدن برهنه بر روي خارها بیندازند یا
با این زنجیرهاي گران دست و پاي من را ببندند و روي زمین بكشانند،
این شكنجه جسماني براي من قابل قبولتر و محبوبتر است از اینكه
«ألقي الله ور رسوله یوم القیامه ظالماً لبعض العباد و غاصباً لشيء
من الحطام» ؛ خدا را در حالي ملاقات كنم كه به یك نفر ظلم
كردهام یا مال دنیا را براي خود جمعكردهام.
باید سعي
كنیم اثري از بيعدالتي نماند
120- مسئولان
باید همت كنند تا بتوانند این عدالت مورد نظر اسلام را در همه ابعاد در ابعاد قضایي، در ابعاد اقتصادي، در تقسیم منابع ثروت ملي و
فرصتهاي گوناگون و در همه چیزهایي كه در كشور براي انسانها اهمیت
داردـ اجرا كنند. در هزینه بیتالمال، در استفاده شخصي، در عزل و
نصب و در همه كارهایي كه یك مسئول در قواي سهگانه چه در قوه
مجریه، چه در قوه قضائیه، چه در قوه مقننهـ ميتواند انجام بدهد،
باید هدف، اجراي عدالت و روش، روش عادلانه باشد. اگر اینطور شد كه در هر بخشي از بخشهاي این كشور و این نظام به تحقق عدالت
همت گماشته شد و كساني دنبالش را گرفتند و عدالت در دسترس بود و
مردم طعم آن را چشیدند؛ در همه بخشهاي زندگي باید سعي كنیم اثري
از بيعدالتي نماندـ آن روز است كه جمهوري اسلامي خواهد توانست
به همه مردم دنیا و به همه امتهاي اسلامي به عنوان الگوي حقیقي
اسلام، خودش را نشان دهد.
امروز
كشورهاي مسلمان، مجذوب حاكمیت اسلامند و آن روزي كه تحقق واقعي
حاكمیت اسلام را ببینند، این جاذبه ده برابر خواهد شد. یعني ببینند
حدود الهي در جامعهاي رعایت ميشود؛ ببینند حقوق مردم در یك جامعه
به طور كامل رعایت ميشود؛ ببینند هیچ كس به خاطر برخورداريهاي
گوناگون دیگران را در دامان بيعدالتي و ظلم نمياندازد؛ ببینند هیچ
كس به خاطر شخصیت و مقام از اجراي عدالت حقیقي و واقعي در حق او
بركنار نميماند؛ ببینند تخلّف از همه كس جرم است؛ ببینند به همه
آحاد مردم به خاطر شأن انساني و برادري اسلامي یكسان نگاه ميشود.
اگر ما اینطور عمل كردیم، این امانت الهي را كه در دست ماست،
پاسداري كردهایم. امّا اگر اینگونه عمل نكنیم، آنگاه امیرالمؤمنین
قضاوت سختي دارد. «اعلم یا رفاعه انّ هذه الاماره امانه» ؛
امیرالمؤمنین ميفرماید این ریاست و مدیریتي كه در اختیار من و
شماست، یك امانت الهي است. «فمن جعلها خیانه» ؛ هر كس این را به
خیانت تبدیل بكند و به هوي و هوس آلوده نماید و در خدمت مطامع
شخصي و وسیله اجراي مقاصد غیرالهي و غیرعادلانه خود قرار دهد
«لعنهالله الي یوم القیامه» ؛ تا روز قیامت لعنت خدا بر او خواهد
بود.
با اجراي
عدالت، جاذبه اسلام را مضاعف كنید
121- مسئولان
باید همت كنند تا بتوانند این عدالت مورد نظر اسلام را در همه ابعاد در ابعاد قضایي، در ابعاد اقتصادي، در تقسیم منابع ثروت ملي و
فرصتهاي گوناگون و در همه چیزهایي كه در كشور براي انسانها اهمیت
داردـ اجرا كنند. در هزینه بیتالمال، در استفاده شخصي، در عزل و
نصب و در همه كارهایي كه یك مسئول در قواي سهگانه چه در قوه
مجریه، چه در قوه قضائیه، چه در قوه مقننهـ ميتواند انجام بدهد،
باید هدف، اجراي عدالت و روش، روش عادلانه باشد. اگر اینطور شد كه در هر بخشي از بخشهاي این كشور و این نظام به تحقق عدالت
همت گماشته شد و كساني دنبالش را گرفتند و عدالت در دسترس بود و
مردم طعم آن را چشیدند؛ در همه بخشهاي زندگي باید سعي كنیم اثري
از بيعدالتي نماندـ آن روز است كه جمهوري اسلامي خواهد توانست
به همه مردم دنیا و به همه امتهاي اسلامي به عنوان الگوي حقیقي
اسلام، خودش را نشان دهد.
هر كه سر كار
ميآید، باید پرچم عدالت را به دست بگیرد
122- گفتمان
عدالت یك گفتمان اساسي است؛ همه چیز ماست. منهاي آن، جمهوري
اسلامي هیچ حرفي براي گفتن نخواهد داشت؛ باید آن را داشته باشیم.
این گفتمان را باید همهگیر كنید. به گونهاي كه هر جریاني، هر
شخصي، هر حزبي و هر جناحي سر كار بیاید، خودش را ناگزیر ببیند كه
تسلیم این گفتمان شود. یعني براي عدالت تلاش كند و مجبور شود پرچم
عدالت را بر دست بگیرد. این را شما باید نگه دارید و حفظ كنید. این
مهم است.
علاج مشكلات
كشور، اجراي عدالت است
123- در این
كشور باید با فقر و فساد و تبعیض مبارزه شود. علاج مشكلات این كشور
این است كه به طور جدي اجراي عدالت پیگیري شود؛ تبعیض برداشته
شود؛ با فساد و فقر و عوامل فقر به طور واقعي مبارزه شود؛ این كارها
كارهاي قواي سهگانه است؛ اعم از قوه مجریه و قوه مقننه و قوه
قضائیه. البته مهمترین بخش در اختیار قوه مجریه است.
مردم باید
دنبال رئیس جمهوري باشند كه این توانایي، این شادابي، این قدرت،
این احساس مسئولیت و این آمادگي به كار در او وجود داشته باشد.
مردم تحت تأثیر حرف این و آن هم قرار نميگیرند؛ تشخیص ميدهند؛
این را مردم ما نشان دادهاند.
فرصت وجود
دارد؛ مردم تشخیص بدهند و انتخاب كنند. البته در انتخاباتي كه چند
ماه دیگر در پیش است، آنچه در درجه اول مهم است، عزم عمومي مردم
است. ملت ایران نشان بدهند كه به مسأله انتخابات بيتفاوت نیستند.
به این مسأله اهمیت بدهند. این اساس كار است. بعد هم انشاءالله
خداي متعال توفیق بدهد و هدایت كند تا دل و ذهن مردم به سمت كسي
برود كه داراي چنین خصوصیاتي است كه هر ملتي تلاش و كار كند، به
او خواهد داد و نتایج را به اوعطا خواهد كرد. بركات و رحمت الهي،
تصادفي و شانسي نیست كه بخوابیم و این بركات بدون دلیل بر ما
نازل شود؛ نه، خداي متعال خودش در قرآن و اولیاء ما در كلماتشان
براي ما روشن كردهاند باید تلاش كرد، باید كار كرد، باید مجاهدت كرد
تا انشاءاللهبه نتایج رسید.
رئیس جمهور
معتقد به عدالت و جدي در مبارزه با فساد را انتخاب كنید
124- هر دوره
خصوصیتي دارد و هر كدام از مسئولان در دورههاي گذشته كارهایي انجام
دادند. امروز ما احتیاج داریم كه در كشورمان تلاش و پیشرفت و رشد
علمي و فناوري، همراه با عدالت اجتماعي و مبارزه با فساد باشد. آنچه
براي رئیس جمهور آینده بسیار مهماست، این است كه با همه وجود در
پي كار و تلاش براي مردمباشد.
عدالتطلبي و
مبارزه با فساد باید در رأس برنامههاي رئیس جمهور باشد
125- البته
بدیهي است كه رهبري از فرد خاصي حمایت نميكند؛ از معیارها حمایت
ميكند. ما دنبال این هستیم كه این معیارها تحقق پیدا كند. بنده
دنبال این هستم كه شخصي سر كار بیاید و قوه مجریه را اداره كند كه
خود را خدمتگزار مردم بداند و توانایي داشته باشد و به آرمانهاي
امام و نظام اسلامي معتقد و پایبند باشد و حقیقتاً عدالت و مبارزه با
فساد براي او حائز اهمیت باشد. دعا ميكنیم خدا دلهاي مردم را به
این سمت هدایت كند كه بتوانند چنین كسي را ـ كه امروز مورد نیاز
لحظه تاریخي حساسِ این كشور است ـ انتخابكنند.
اگر خداي
متعال توفیق دهد كه رئیس جمهور كارآمدِ با كفایتِ پُرنشاطِ شادابي كه
علاقه به مردم و علاقه به عدالت و علاقه به رفع فساد و تبعیض
براي او در درجه او برنامهها قرار داشته باشد، سر كار بیاید. من به
شما عرض بكنم كه بسیاري از مشكلات اساسي این كشور ـ چه مسائل
داخلي و چه مسائل خارجي ـ حل خواهد شد.
مردم جذب
شعارهاي عدالتطلبانه انقلاب شدند
126- ملت
ایران در راه ایجاد جامعه عادلانه مبارزه كرد. نظام مقدس
جمهورياسلامي هدف اصلي خود را ایجاد جامعه عادلانه قرارداده؛ عدالت
با تعریف اسلامي؛ عدالت همانگونه كه اسلامي معرفي كرده است؛
بدون انحراف به چپ و راست؛ یعني صراط مستقیم الهي.
در این راه
ما پیشرفتهاي قابل توجهي كردهایم؛ امّا براي استقرار نظام عادلانه
اسلامي هنوز باید تلاش شود. مهمترین وظیفه مسئولان كشور این است
كه در جامعه عدالت را معنا ببخشند تا مردم عدالت را احساس كنند؛
عدالت در قانون، عدالت در قضا، عدالت در تقسیم منابع حیاتي كشور،
عدالت در برخورداريها و دسترسيهاي همه افراد به امكانات كشور. كشور
ما امكانات زیادي دارد. این امكانات ميتواند یك جامعه مرفه و
پیشرفته و توسعهیافته را براي ملت ایران ایجاد كند؛ منتها شرط اصلي
این كه در استفاده از این منابع، عدالت رعایت شود.
نظام جمهوري
اسلامي پرچم عدالت را بلند كرده است. مردم هم مجذوب همین شعار
بسیار مهم و اساسي هستند. نظام جمهوري اسلامي موظف است در همه
مراحل عدالت را تأمین كند و مردم نقاط مختلف كشور و قشرهاي گوناگون
جامعه را از منابع حیاتي كشور برخوردار سازد. این، وظیفه اساسي است.
مسئولان كشور
در ردههاي مختلف ـ در سطح كشور، در سطح استانها و شهرها ـ موظفند
عدالت را رعایت كنند و طبقات محروم را همواره مورد توجه قرار دهند.
این خطاست اگر خیال كنیم اسلام با پیشرفت و توسعه و رفاه مادي
جامعه مخالف است؛ به هیچ وجه اینطور نیست. جامعهاي كه در آن
پیشرفت علمي و عملي، پیشرفت فناوري و پیشرفت دنیایي مردم وجود
داشته باشد؛ اسلام این را براي پیروان خود ميپسندد. تشویق اسلام
به علم و عمل و تلاش و فعالیت، از همین جهت است. سنت الهي بر
این قرار گرفته است كه هر ملتي تلاش كند، بدون تردید نتیجه آن را
خواهد دید. بنابراین اسلام حیات مادي مردم را هم تأمین ميكند؛
منتها غرق شدن در حیات مادي، فراموش كردن ارزشهاي معنوي، ایجاد
شكاف بین طبقات و فاصله انداختن بین قشرهاي مختلف مردم را
نميپسندد و نميپذیرد؛ و این نظام اسلامي را ممتاز كردهاست.
حركتها و
پیشرفتها باید در سایه عدالت اجتماعي صورت بگیرد
127- امروز در
دنیا كشورهاي توسعهیافته بسیارند؛ امّا در آنها عدالت وجود ندارد.
اینها الگوي نظام جمهوري اسلامي نیستند. الگوي نظام جمهوري اسلامي،
الگوي اسلامي است. یعني الگوي پیشرفت و توسعه و رفاه، همراه با
عدالت و برادري و محبت و عطوفت بین قشرها و پُر شدن شكاف بین فقیر
و غني در جامعه. پیشرفت جامعه به این شكل كه با معنویت همراه
است، مورد نظر اسلام است.
همه ما
پیشرفتهاي این كشور را در زمینه علم، فناوري، تحقیقات و توسعه
اقتصادي ميدانیم و ميبینیم. این پیشرفتها براي این ملت طبیعي
است. اگر این ملت پیشرفت نكند، غیرطبیعي است. آنچه باید روي آن
تكیه و براي آن تلاش كرد، این است كه این حركتها و پیشرفتها در
سایه عدالت اجتماعي انجام بگیرد تا جوانان و همه مردم بخشهاي
گوناگون ایران بتوانند از امكانات این كشور استفاده كنند.
مبارزه با
فقر و فساد و تبعیض، برنامه اصلي رئیس جمهور
128- مدیر
كارآمدي كه با رأي ملت انتخاب ميشود، باید با كار و تلاش و نشاط،
نتایج كارهاي انجام شده در كشور را در زندگي مردم ملموس كند. فقر را
از كشور برطرف سازد، عدالت را برقرار كند و با طرد افراد مفسد از
دستگاههاي تصمیمگیر، حقیقتاً مبارزه نماید.
و ـ مبارزه
با فساد اقتصادي
مبارزه با
مفاسد اقتصادي، در درجه اول، كار دولت است
129- به
مناسبت هفته دولت، یكي از دوستان براي من یادداشتي نوشته بودند یادم نیست از كجا و كي بودـ گفته بودند در همه جاي دنیا مبارزه
با فساد، كار دولت است؛ چرا ما قوه قضائیه را مسئول این كار
ميكنیم؟ من به این حرف معتقدم. معتقدم مبارزه با فساد در درجه
اول كار خود دولت است. بخصوص كه دولتمردان سطح بالاي ما یعني
شما وزراي محترم، معاونان محترم رئیس جمهور و بقیه مسئولان سطح
بالاي كشورـ افراد پاكي هستند. شما ميخواهید پاك كار بكنید؛
بنابراین ميتوانید خودتان مبارزه كنید و بكنید. بخش قضا مربوط به
مرحله آخر كار است.
در قدیم
ميگفتند آخرین دارو، داغ كردن است «اخر الدّواء الكی» . قبل از
آنكه به داغ كردن برسد، انسان انواع و اقسام دواها را به كار
ميبرد. اگر خوب نشد، آن وقت محل زخم را داغ ميكند؛ والا تا وقتي
ميتواند با مرهم و مراقبت و تنظیف، بیمار را معالجه كند، محل زخم را
داغ نميكند. در بخشهاي اقتصادي، پولي، صنعتي، خدماتي و دیگر
بخشهاي تولیدي و آنجایي كه بخصوص معاملات خارجي و كلان وجود
دارد، حضور شما حقیقتاً به عنوان مدعي و معارض فساد و مفسد تلقي شود.
وقتي با این جدیت دنبال رفع فساد رفتید، در جایي ميبینید باید به
قوه قضائیه بگویید ما از شما ميخواهیم به این قضیه رسیدگي كنید. در
این صورت با میل و خواست و مطالبه شما، قوه قضائیه وارد میدان
خواهد شد. وقتي شما مبارزه نكنید، طبعاً وضع طور دیگري خواهد شد.
یكي از
بزرگترین وظایف رئیس جمهور، مبارزه با مفاسد اقتصادي است
130- فساد
انواع و اقسامي دارد. فسادهاي مالي و اقتصادي از جمله آنهاست. یكي
از بزرگترین مسئولیتهاي مسئولان كشور از جمله رئیس جمهوري
محترمـ تعقیب مفاسد مالي و اقتصادي است كه باید در برنامه دولت
قرار بگیرد. البته قوه قضائیه و مقننه هم در این زمینه مسئولند؛
خوشبختانه همكاريهایي هم ميكنند. این مبارزه باید جدي بشود و خود
را در مرحله عمل نشان دهد. مبارزه با مفسده اقتصادي و مالي یكي از
چیزهایي است كه به گشایش اقتصادي كشور هم كمك خواهد كرد. یكي از
موانع پیشرفت اقتصادي، وجود گلوگاههاي فساد است كه به شدت باید از
آنها ترسید و با آن مقابله و مبارزه كرد؛ كار سختي هم هست. من در
جریان آن نامه هشت مادهاي كه نوشتم، هم به رئیس جمهور محترم،
هم به رئیس محترم قوه قضائیه و هم به رئیس محترم مجلس گفتم كه
بدانید مبارزه با فساد، یك مبارزه جدي و واقعي است. تهاجم خواهند
كرد و فشار خواهند آورد. كار سختي است. براي مقابله با شیوع فساد
اقتصادي و مالي باید لباس مبارزه به تن كرد.
شخص آلوده
به فساد، قادر به مبارزه با فساد نیست
131-به
مسئولان بارها گفتهام، تأكید هم كردهام، باز هم ميگویم و پاي
این مطلب ایستادهام. باید با فساد در دستگاههاي دولتي و دیگر
دستگاههاي حكومتي مبارزه شود. متعهد این مبارزه، خود مسئولان قواي
مختلف هستند. در درجه اول، براي جلوگیري از فساد در دولت، خود
مسئولان دولتي، خود وزرا و خود مدیران ارشد مسئولند؛ نگذارند در
مجموعههاي آنها فساد به وجود بیاید. اگر آنها بخواهند مبارزه كنند و
اگر این مبارزه را جدي بگیرند، بهتر از هر كس خواهند توانست مبارزه
كنند. البته باید حواسشان جمع باشد كه دامنهاي خود را پاكیزه
نگهدارند.
این را هم
بدانند، كسي كه خودش آلوده به فساد باشد، قادر نخواهد بود با فساد
مبارزه كند. خود مسئولان باید با هشیاري و دقت، با این پدیده مبارزه
كنند. اگر خداي نكرده مدیران در مقابله با فساد در دستگاههاي خود
كوتاه بیایند، ناگزیر باید قوه قضائیه وارد میدان شود. دستگاه قضایي
هم باید بياغماض و بدون ملاحظه هر جا فساد و یا عملي را برخلاف
قانون و در جهت سوء استفاده ملاحظه كرد، با آن مقابله كند.
با دستمال
كثیف، نميشود شیشه را پاك كرد
132- از جمله
مهمترین كارها، مبارزه با فساد است. مبارزه با فساد، یك جنبه
اخلاقي محض نیست؛ اداره كشور متوقف به مبارزه با فساد است. بنده
دو سه سال پیش كه آن نامه را درباره مبارزه با فساد به مسئولان
كشور نوشتم، به دنبال یك كار طولاني و مطالعه وسیع و همهجانبه
بود. از هر طرف ميرویم، ميبینیم اگر با فساد مبارزه نشود، همه كارها
لنگ خواهد ماند. اینهمه كار خوب دارد در كشور انجام ميگیرد كارهایي كه انجام گرفته كم نیستـ امّا وجود فساد،بعضي از
آنها را خنثي ميكند. استخري را در نظر بگیرید كه ازچند چاه عمیق با
لولههاي چند اینچي مرتب در آن آب ریخته ميشود، امّا استخر پُر
نميشود. وقتي نگاه ميكنید، ميبینید بدنهاستخر ترك خورده و ته
آن سوراخ است. هرچه از این طرف آب ميریزید، از آن طرف بیرون
ميرود. به كانالهایي كه شما در نظر گرفتهاید آبیاري كنید، اصلاً آب
نميرسد. فساد در جامعه اینطوري است.
فساد مالي،
مثل خوره، ایدز و سرطان است. باید با آن مبارزه كرد. البته نباید
بزرگنمایي كرد. بعضيها جنجال و بزرگنمایي ميكنند و طوري حرف ميزنند
كه كانّه این سرطان همهجا را گرفته؛ نخیر. اینطوري نیست. اینهمه
ما دستهاي پاكیزه، چهرههاي پاكیزه و انسانهاي پاكیزه در
دستگاههاي گوناگون از بالا تا پایین داریم. اكثریت هم با اینهاست؛
منتها یك نقطه فساد، همه بدن را آلوده ميكند. وقتي یك جاي بدن
بیمار ميشود و درد ميگیرد مثلا وقتي دندان فاسد ميشودـ انسان
شب خوابش نميبرد. قلب، سالم؛ معده، سالم؛ ریه، سالم؛ جریان خون،
سالم؛ امّا یك دندانِ ناسالم خواب را از انسان ميگیرد. فساد،
اینطوري است. باید با فساد مبارزه جدي كرد. یك پایه مبارزه،
شمایید. آن روزي كه بندهمسئله مبارزه با فساد را گفتم، توقعم
این بود كه مجلس شوراياسلامي سینه سپر كند و جلو بیاید و در این
میدان حركت كند تا ما دیگر احتیاج نداشته باشیم دنبال كنیم؛ امّا
متأسفانه اینطور نشد. آنها نكردند، شما بكنید. البته به قول برادر
ظریف و نكتهسنجمان، با دستمال كثیف نميشود شیشه را تمیز كرد. اگر
انسان بخواهد با فساد مبارزه كند، باید در درجه اول مراقب باشد كه
فساد دامن خودش را نگیرد.
ز ـ
حفظ عزت در مناسبات بینالمللي
یكي از
برنامههاي اصلي، حفظ عزت و كرامت جمهوري اسلامي است
133- حفظ عزت
و كرامت انقلابي جمهوري اسلامي و ملت ایران در مناسبات بینالمللي،
یكي دیگر از نقاط اصلي است. پیروزي انقلاب اسلامي، تحولي ژرف در
ارتباطات بینالمللي از دو نظر بوجودآورد. اول اینكه هیمنه دو
ابرقدرت آن روز دنیا در رابطهشان با دولتهاي ضعیف جهان، شكستي
سخت داد و ابهتي را كه به مرور در چشم ملتها و دولتها به دست
آورده بودند، به شدت تضعیف كرد.
دوم آنكه
به ملتها دلگرمي و شجاعت بخشید و جرأت گستاخي در مقابله با
دولتهاي دستنشانده را به آنان تزریق كرد. گر چه این تأثیرات
عمیق، به تدریج در جهان ظاهر شد و امروز پس از یازده سال، چهره
سیاسي عالم را دگرگون كرده است، امّا همه چشمهاي تیزبین از همان
آغاز تشخیص دادند كه با پیروزي این انقلاب عظیم، عصر جدیدي در
مناسبات عالم پدید آمده است. این عصر را باید «عصر امام خمیني»
نامید و ویژگي آن، عبارت است از بیداري و جرأت و اعتماد به نفس
ملتها در برابر زورگویي ابرقدرتها و شكستن بتهاي قدرت ظالمانه و
بالندگي نهال قدرت واقعي انسانها و سربرآوردن ارزشهاي معنوي و
الهي.
امروز كه با
دفن ماركسیسم و تلاشي بلوك شرق و قیامهاي مردمي بر ضد حكومتهاي
استبدادي كمونیست، پیشبینيهاي امام بزرگوار تحقق یافت و یكي از دو
ابرقدرت از صحنه سیاست عالم حذف و به قدرت درجه دوم تبدیل
گردیده و ابرقدرت دیگر هم از سویي با اوجگیري مقاومتهاي مردمي در
بسیاري از نقاط عالم، از جنوب و شمال آفریقا و فلسطین اشغالي تا
اقصي' نقاط شرق آسیا و از سوي دیگر با گسترش روزافزون فساد و
بيایماني و بيبند و باري، خلاء معنویت و تفكر مكتبي در داخل جامعه
آمریكایي و گسسته شدن رشته مبارزه با كمونیسم كه همواره سردمداران
آمریكا ميخواستند با آن، خلاء یك عقیده وحدتبخش را در میان ملت خود
پر كنند و نیز از سوي دیگر، بر هم ریختن محاسباتي كه بر روابط اروپا
و آمریكا حاكم بود، موجب نفوذ دولت آمریكا حتي بر كشورهاي اروپایي
ميشد، به شدت احساس خطر ميكند و موقعیت خود را در جهان متزلزل
ميبیند.
براي حفظ
این روند رو به اشتعال و تقویت روحیه ملتهاي اصیل و مظلوم،
جمهوري اسلامي موظف است كوچكترین تغییري در چهره باصلابت و موضع
باعزت خود در مناسبات بینالمللي ایجاد نكند؛ با قلدران، از موضع
قدرت و با دولتهاي ضعیف از موضع حمایت و با ملتهاي به پا خاسته
از موضع رعایت و هدایت سخن بگوید و عمل كند. دولت آمریكا را به
مثابه رأس فتنه و استكبار و رمز غدّاري و شیطنت و به خاطر ستمش به
كشورهاي ضعیف و حمایتش از صهیونیسم غاصب و دشمنیش با بیداري و
آزادي ملتها و خصومت عمیق و جنایتبارش با ملت ایران، محكوم و منفور
و مطرود دانسته، هیچ فرصتي را براي افشاي چهره تزویرآلود و رسوا
كردن آن مدعیان آزادي و غیره و بیان این حقایق از دست ندهد.
نسبت به
متعرضین، موضع اعتراض و عدم تسلیم بگیرید
134- آن
نظامي كه به نام اسلام و به نام قرآن است، ولي در مقابل دشمنان
خدا تسلیم ميشود، دیگر جمهوري اسلامي نیست. جمهوري اسلامی آمریكایي
است. مكتب قرآن و راه انبیا نیست. آن چیزي كه در راهش، جوانيها
از بین رفت، جانهاي طیب و طاهر از تنها خارج گردید، خونها ریخته
شد، برایش زحمتها كشیده شد، این دیگر آن نخواهد بود. چهره جمهوري
اسلامي نسبت به دشمنان خدا و متعرضان به حریم ملتها و شرف
انسانیت و استقلال ملتها، چهره متعرض و عدم تسلیم است. ما
بياعتماد و مخالف و معارض بودیم و هستیم و خواهیم بود. سیاست
جمهوري اسلامي و دیپلماسي ما بر این پایه است.
بارها در
جمعي كه شماها با من داشتید، نشستیم صحبت كردیم. سئوال شده كه آیا
دفاع از ملتها و نهضتها، با روابط با دولتها منافاتي ندارد؟ جوابش
هم داده شده كه نخیر، منافاتي ندارد. دیپلماسي پخته به بلوغ
رسیدهاي وجود دارد كه شعارهاي انقلابياش را در همه جاي دنیا سر
دست خود ميگیرد و از موضع عزت، با همه كشورها هم روابط صحیح و
سالمي برقرار ميكند.
در مقابل
وقاحت دولتهاي اروپایي با كمال قدرت عمل كنید
135- آن وقت
این دولتهاي اروپایي، با این همه جنایتهایي كه یا به وسیله
خودشان و یا در مقابل چشمشان انجام گرفته است و حرفي نزدند، چه طور
رویشان ميشود كه به ایران اسلامي، به یك نظام مردمي و به یك
ملت رشید بگویند: ناقض حقوق بشر؟! این غیر از وقاحت چیز دیگري است؟
واقعاً اینها وقیحند.
به خیال
خودشان دولت ایران را ميترسانند و ميگویند ما گفت و گوهاي انتقادي
را قطع ميكنیم. به درَك كه قطع ميكنید! اگر انتقادي هست، ما از
شما انتقاد داریم. اسم این گفت و گوها از اول غلط بود. من از اول
هم ميگفتم كه این گفت و گوها دو طرفه است. اگر انتقادات،
انتقادات دو طرفه است، ما بیشتر از شما انتقاد داریم تا شما از ما. شما
چه انتقادي دارید؟ انتقاد شما به این است كه چرا ما به اصول
اسلامي خود پایبندیم! این افتخار ماست. ببینید دشمنان ملت ایران،
چقدر وقیح، ظالم، غیرمنصف، پررو و بددلاند. دشمنان جمهوري اسلامي
اینگونهاند. البته ملت ایران كه بزرگتر از این دشمنيها را دیده
است، مثل كوه ایستاده است.
مگر كسي
اهمیت ميدهد كه اینها چه گفتهاند؟ البته دستگاه دولتي ما كه
بحمدالله مواضع بسیار خوبي در مقابل حركتهاي زشت اینها داشته است.
از حالا به بعد هم بایستي با كمال قدرت عمل كند و در مرحله اول،
سفیر آلمان را فعلاً تا مدتي نباید راه بدهد كه به ایران بیاید.
بقیه هم كه ميخواهند به عنوان یك حركت به اصطلاح آشتيجویانه
برگردند، مانعي ندارد. خودشان رفتهاند، خودشان هم برميگردند. دیدند
كه رفتنشان هیچ اهمیتي ندارد. اینها ميخواهند برگردند، مانعي ندارد.
امّا در رفتن سفراي ایران به كشورهاي آنها هیچ عجلهاي نباید بشود.
باید سر صبر و فرصت ببینند چه چیزي مصلحت است؛ هر چه كه عزّت
اسلامي اقتضا ميكند همانطور كه همیشه گفتهایمـ همانگونه عمل
بكنند.
این نكته
را، هم اروپایيها و هم دیگران بدانند. اروپا خیال نكند كه ما به او
احتیاجي داریم؛ ابداً. ما به اروپا هیچ احتیاجي نداریم. ما كشور
خودمان را ميتوانیم بدون اروپا هم اداره بكنیم.
فرض كنید
چهار قلم كالاي لوكس وتجملاتي از فلان جا ميآید، نیاید؛ چه اهمیتي
دارد؟ آنچه كه مورد نیاز ملت است، در داخلتولید ميشود و اگر هم
چیزي باشد كه ما لازم داشته باشیم، خیلي از كشورها صف كشیدهاند تا
به ما بفروشند. چه نیازي به این چند دولت كشور اروپایي است كه
خیال ميكنند صاحب دنیا هستند؟!
از جمله
اصول، ایستادگي در مقابل دولتهاي خودكامه است
136- در زمینه
مسایل انتخابات ریاست جمهوري، بحمدالله ملت ایران مواضع خوبي نشان
داده است و نشان خواهد داد. در همه این قضایاي سیاسي یا فرهنگي،
دشمن سعي ميكند براي خود جاي پا باز كند و وارد معناي ذهني فرهنگي
ملت ایران شود. ملت ایران هم محكم ایستاده است و باید بایستد. حتي
دیده شده است كه دشمنان نسبت به كاندیداهاي ریاست جمهوري اظهار
نظر ميكنند، حرف ميزنند، تحلیل ميكنند. ميگویند این فرد به غربيها
نزدیكتر است، این فرد از اسلام بیشتر دفاع ميكند، آن شخص كمتر
دفاع ميكند! یعني دشمنان ميخواهند در همه امور دخالت كنند.
ملت ایران در همه این میدانها بر اصول اسلامي اسلامي پاي
خواهد فشرد. این را همه دنیا باید بداند. از جمله این اصول، یك
ایستادگي در مقابل استكبار و روحیه استكباري دولتهایي است كه
ميخواهند در مسایل داخلي كشور ما خودشان جاي پایي باز كنند و دخالت
بكنند؛ ولي ملت ما با دقت نگاه خواهد كرد و باید دقت كند. اگر كسي از
نامزدهاي ریاست جمهوري، كمترین نشانه نرمشي در مقابل آمریكا، در
مقابل دخالتهاي دولتهاي غربي، در مقابل تجاوزهاي فرهنگي و سیاسي
بیگانگان نشان بدهند، همه دنیا باید بدانند كه ملت ما به چنین كسي
قطعاً رأي نخواهد داد. مردم به كسي رأي ميدهند كه بدانند در مقابل
آمریكا و افزونطلبيهاي دولتهاي متجاوز و پرتوقع و خودكامه و كساني
كه ميخواهند اراده خود را بر ملت ایران تحمیل كنند، خواهد ایستاد و
نیز در مقابل تهاجم فرهنگ بیگانه خواهد ایستاد. هر كسي را كه مردم
این مواضع را بیشتر از او ملاحظه كنند، به او بیشتر گرایش پیدا
ميكنند. البته ما متن مردم را ميگوییم. ممكن است در گوشهاي چهار
نفر آدم هم باشند كه داراي سلایق مخصوصي باشند و عكس متن مردم فكر
بكنند؛ به آنها كاري نداریم. متن ملت ایران، این است.