ابر
بر فراز آن
تپهی بلند هنوز هم آن جهادگر جوان سرسختانه كار ميكرد و ميخواست به هر قیمت
كه شده كار را تا شب به اتمام برساند، و كمی آن طرفتر، دست راست جادهای كه جهاد
ميساخت، جوان آذربایجانی نماز عصرش را هم خوانده بود و دعا ميكرد؛ اما هنوز
از ابرها خبری نبود. آیا این بار هم ابرها به كمك ما خواهند آمد؟
شبهنگام بار دیگر ابرها همهی منطقه را پوشانده بودند و انتظاری اشتیاقآمیز
آنهمه درون ما را گرم داشته بود كه سرمای هوا را احساس نميكردیم. ما هم مثل
ابرها جنود مطیع خدا هستیم و مشیت مطلقهی او بر این قرار گرفته است كه
ارادهاش با دستان ما تحقق پیدا كند. خداوند ما را هم مثل ذرات ابر از اینجا و
آنجا، از شهرهای دور و دهكدههای دورتر، در این نقطه جمع آورده است تا بر ظلم و
كفر بتازیم و باران رحمت بر زمین بباریم.
فردای آن روز هنوز ابرهای نصرت خاص خداوند آسمان منطقه را ترك نكردهاند و در
آن فضا كه از نم باران و عطر پیروزی آكنده است، بر فراز تپههای بلند،
جهادگران، جادههای تداركاتی را تا قلههای فتحشده امتداد ميدهند. وقتی
عملیات در ارتفاع باشد وظیفهی مهندسی چندین بار سنگینتر ميشود.
صدای مارش پیروزی و نوحههای دلپذیر آهنگران كه از بلندگوی اتومبیلهای
تبلیغاتی پخش ميشود، از پایین تپهها تا پنهانترین زوایای خطوط مقدم را پر
كرده است. مسلماً بچههای تبلیغات خوب ميدانند كه در این لحظات این نوای
دلپذیر چه تأثیر معجزهآسایی بر جای ميگذارد و تا پنهانترین زوایای وجود
انسان نفوذ ميكند.
دو اسیر عراقی در جمع رزمندگان با چهرههای شاد و خندان دیده ميشوند.
اسرا میهمانان ما هستند و هر چند خود ندانند، اما رزمندگان ما آنان را به
میهمانی نور ميبرند.
جنود خدا بر فراز ارتفاعات فتحشده وظیفهی تاریخی خویش را ادا ميكنند و راه
تاریخ را به سوی نور ميگشایند. وظیفهی هوانیروز هم وقتی عملیات در ارتفاعات
باشد بسیار سنگینتر است. این مهم نیست كه این ارتفاعات چه نام دارد و در كجا
واقع شده است؛ ما در پی كشورگشایی نیستیم و خاك عراق به خود ملت عراق تعلق
دارد، اما دشمن متجاوز ميخواهد از مرزهای جغرافیایی همچون پناهگاهی برای فرار
از قصاص سوء استفاده كند و ما این اجازه را به او نخواهیم داد. خدا اینچنین
خواسته است كه صدام آخرین جباری باشد كه بر
عراق حكومت ميراند.
عصر حكومت جباران به پایان رسیده است و تاریخ به غایت الهی خویش نزدیك و
نزدیكتر ميشود. خداوند جنود خود را از این سوی و آن سوی، از شهرهای دور و
دهكدههای دورتر، جمع ميآورد و با دست آنان به ارتش كفر یورش ميبرد.
در جمع برادرانی كه در محل پرواز هليكوپترها گرد آمده بودند به افسر خلبانی بر
خوردیم كه از همان آغاز، از مرحلهی شناسایی پیش از عملیات، در منطقه حضور
داشته است. همهی عالم و آدم جنود خدا هستند و آنچه ميكنند در جهت تحقق
ارادهی خدا و مشیت ازلی اوست. پروردگار متعال اهل حق را از طریق مبارزه با كفر
و ظلم تعالی ميبخشد، اگرنه تحقق ارادهی مطلق او كه نیازی به من و تو ندارد.
او برای پرواز آماده شد و لحظاتی بعد در آسمان نیمه ابری از چشم ما پنهان گشت.
دست خدا به همراهش. همه جا ملك خداست و همه، هر جا كه هستند، در پناه پرمهر او
جای دارند.
ستونی از رزمندگان راه خدا كه اكثراً از بچههای مشهد و روستاهای استان خراسان
بودند از خط بر ميگشتند. هر یك از این مجاهدان راه خدا را مجموعهای از
پیوندها و تعلقات به جهان ميپیوست. آنها همهی این تعلقات را به خاطر خدا و به
عشق حسین (ع) رها كرده و بدینجا آمده بودند.
آنها هر یك، از خانهای در یك كوچه، از كوچهای در یك محله، از محلهای در یك
دهكده یا شهر آمده بودند و اگر امكان داشت ما از یكایك آنها ميپرسیدیم كه چه
انگیزهای آنها را از آن خانه و كوچه و محله و روستا و شهر بریده و بدینجا
كشانده است.
عصر حكومت جباران به پایان رسیده است و تاریخ به غایت الهی خویش نزدیك و
نزدیكتر ميشود. خداوند جنود خود را از این سوی و آن سوی، از شهرهای دور و
دهكدههای دورتر، جمع ميآورد و با دست آنان به كفر و ظلم یورش ميبرد. ما
اكنون در فجر تاریخ واقع شدهایم و باذنالله این نهضت را كه از پشتوانهی
پنهان امدادهای غیبی مدد ميگیرد تا طلوع ستارهی ثاقب و برقراری حكومت جهانی
عدل بر سراسر جهان ادامه خواهیم داد.