صابره
صَبَرَ، صَبْراً على الأمر: شكيبايى نمود بر آن كار و ثبات و دوام ورزيد. جزؤ و شجع و تجلَّد،
فهو، صابر، صبور، صبير: الحليم،
الصبر: التجلد و عدم الشكوى من ألم البلوى. صابره، يعنى زن صبورى كه سختيها را تحمل نمايد، شكيبا باشد و بر مشكلات لبخند زند. (صابره از القاب سياسى حضرت زهراء عليهاالسلام مىباشد)
فاطمه ی زهرا عليهاالسلام زنى شكيبا.
«... يا مُمْتَحَنَة إمتحنك اللَّه الذى خلقك قبل عن أن يخلقك فوجدك لما إمتحنك «صابرة»...
اى خانمى كه خداوند تو را قبل از خلقتت آزمايش نمود و تو را در برابر امتحانات، شكيبا يافت!» (1)
فاطمه ی زهرا عليهاالسلام اسوه صبر و بردبارى.
«... السلام عليك أيّتها المظلومة «الصابرة» لعن اللَّه من منعك حقك و دفعك عن إرثك...
سلام بر تو اى مظلومهاى كه بر ستمهاى اهل جور صبر نمودى! خداوند كسانى را كه حق شما را از بين بردند و شما را از ارث پيامبر صلى اللَّه عليه و آله محروم كردند لعنت كند.» (2)صبر ممدوح
در روايات اسلامى براى صبر ممدوح، تقسيمات متعددى ذكر شده است. آنچه مسلم است صبر، يك حالت فعال براى انسان است، نه يك حالت انفعالى، يعنى انسان در برابر مسائل مختلف بايد پافشارى كند، نه آنكه در برابر مشكلات كمر خم كند و زانوى ناتوانى در بغل گيرد. يكى از اقسام صبر، صبر بر گناه است. صبر بر گناه، به اين معنا نيست كه انسان اگر دچار گناهى شد، آن آلودگى را تحمل كند،بلكه صبر در برابر گناه، يك نوع خوددارى نفس است، يعنى بايد در برابر لذات گناه، مقاومت نمود و آلوده به گناه نشد. چون اين نوع خوددارى، كمى سختى مادى دارد و بايد لذاتى را كه طبيعت انسانى ميل شديد به آنها دارد ترك كرد، پس داراى اجر بسيار است. در قرآن اجر صابران بىحساب شمرده شده است و به آنها آن قدر پاداش مىدهند كه خودشان متعجب مىگردند كه اين همه پاداش از كجا در پروندهى ما ثبت شده است، شايد اشتباهى رخ داده باشد.
صبر بر مصيبت، يعنى پافشارى در برابر آثار يك مصيبت، كه گاهى اين آثار بسيار خطرناك است. مصيبت ديده اگر صبور نباشد ممكن است بر قضا و قدر الهى اعتراض نمايد. مصيبت ديده اگر صبور نباشد ممكن است بر خود لطمات جانى وارد كند كه اين عمل، حرام است. مصيبت ديده اگر صبور نباشد حالتى آماده، براى انجام هزاران گناه خواهد داشت، اما كسى كه اهل صبر باشد و در برابر مصائب، تاب و تحمل خود را از دست ندهد، بر تمام اين امور فايق خواهد آمد.
اگر ائمه ی اطهار عليهاالسلام فاطمه ی زهرا عليهاالسلام را صابره مىخوانند و پس از آن، جريان غصب فدك را عنوان مىكنند، به اين معنا نيست كه ظالمان، حق فاطمه ی زهراء عليهاالسلام را غصب كردند و ايشان در برابر اين عمل شرمآور، هيچ عكسالعملى نشان ندادند، بلكه سراسر حيات فاطمه ی زهرا عليهاالسلام پس از غصب فدك، مبارزهى با ظالمان غاصب بود. اگر غير از خطبهى فدكيهى حضرت زهرا عليهاالسلام، سخنى ديگر در اين رابطه نبود، تا ما را به ظلم ستيزى آن حضرت رهنمون گرداند، همين خطبه، كافى بود. حال آنكه در طى اين نود روز پايان زندگى فاطمه عليهاالسلام، همهى مسائل زندگى ايشان، حول مسألهى امامت و حكومت و غصب فدك و ديگر ظلمها دور مىزند.
پس، صبر فاطمه ی زهرا عليهاالسلام يك صبر منفى مذموم نيست، بلكه صبرى باشكوه و افتخارآميز، در راه گرفتن حق در برابر ظلم ظالمان است. (گرچه در اين راه صورتش نيلى شود و يا شربت شهادت نوشد.)
1- بحارالانوار، ج 100، ص 194، ر 11 از التهذيب ج 6، ص 9.
2-بحارالانوار، ج 100، ص 198، ر 16 از مصباحالزائر، ص 25.