تقدم و سواره بودن حضرت زهرا(س) در ورود به بهشت
منقبت چهاردهم، مقام ركوب (سواره بودن) در روز قيامت، در بهشت، و در هنگام سير در مواقف ديگر است كه حضرت زهرا سلاماللَّهعليها با پدر بزرگوارش و اميرالمؤمنين و حسنين اشتراك دارد، و هيچ زنى در عالم- از اولين و آخرين- داراى اين مقام نيست. فاطمه عليهاالسلام در اين رتبه نيز بين بانوان جهان بىهمتاست. از ميان بانوان، تنها اوست كه سواره وارد عرصهى محشر مىشود. فرق او با زنان ديگر، بلكه با جميع صديقين، علما، حكما و شهدا تفاوت پياده و سواره است.
بريده (1) از پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم روايت مىكند كه آن حضرت فرمود:
«يبعث اللَّه ناقة صالح، فيشرب من لبنها هو و من آمن به من قومه. و لى حوض كما بين عدن و عمان، اكوابه عدد نجوم السماء فيستقى الانبياء. و يبعث اللَّه صالحا على ناقته. قال معاذ(2): يا رسولاللَّه، و انت على العضباء؟ قال: لا، انا على البراق، يخصنى اللَّه به من بين الانبياء، و فاطمه ابنتى على العضباء...». (3)
«خداى تعالى ناقه حضرت صالح را در روز رستاخيز برمىانگيزد، پس حضرت صالح و ايمانآورندگان به او از شير آن شتر مىنوشند و سيراب مى شوند؛ ليكن مرا حوضى است به پهناى عدن تا عمان، كه تعداد جامهاى آن به شمار ستارگان آسمانى است، و انبيا (از من) طلب سقايت مىنمايند.
«پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم در ادامهى سخن چنين مىفرمايد): خداى تعالى در روز حشر، صالح را سوار بر ناقهاش برمىانگيزد. معاذ از پيامبر اكرم پرسيد يا رسولاللَّه آيا شما نيز سوار بر شتر عضباء به محشر وارد مىشويد؟ آن حضرت در جواب فرمود: نه، مركب اختصاصى من براق است، كه خداى تعالى مرا در ميان انبياء به اين مركب مخصوص گردانيده است، و عضباء مركب مخصوص دخترم فاطمه است».
روايتى را كه ذكر شد حافظ ابن عساكر در تاريخش آورده و علماى شيعه نيز آن را نقل نمودهاند.
عضباء نام شترى است كه هر وقت على عليهالسلام از جانب پيامبر اكرم براى تبليغ اسلام مأموريت داشت بر آن سوار مىشد، چنانكه جهت قرائت سورهى برائت (توبه) در برابر كفار نيز على بر اين مركب مخصوص سوار بود.
كثير بن مره حضرمى (4) روايت مىكند كه حضرت رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود:
«حوضى اشرب منه يوم القيامة انا و من آمن بى و من استسقانى من الانبياء. و تبعث ناقة ثمود لصالح، فيحتلبها فيشرب من لبنها هو والذين آمنوا معه من قومه ثم يركبها من عند قبره، حتى توافى به المحشر،... فقال معاذ: اذا تركب العضباء يا رسولاللَّه؟ قال: لا، تركبها ابنتى، انا على البراق، اختصصت به من دون الانبياء...». (5)
«در روز قيامت مرا حوضى است كه من و هر كس كه به من ايمان آورده است از آن سيراب مىشويم، و از پيامبران نيز آنكه بخواهد سيراب مىگردد، در آن روز ناقهى ثمود براى صالح برانگيخته مىشود، صالح و آنان كه از قومش به او ايمان آوردهاند از شير آن شتر مىنوشند، سپس صالح در كنار قبرش بر آن ناقه سوار مىشود و به صحنهى محشر مىآيد.
معاذ عرض كرد: يا رسولاللَّه آيا در آن هنگام شما هم بر شتر عضباء سوار مىشويد؟ فرمود: نه، عضباء مركب دخترم فاطمه است، و مركب من براق است كه در ميان انبيا به آن اختصاص يافتهام». ا
بوهريره مىگويد: شنيدم از پيامبر اكرم كه فرمود:
«تبعث الانبياء يوم القيامة على الدواب و يبعث صالح على ناقته، و ابعث على البراق، و تبعث فاطمة امامى على العضباء، و يبعث ابنا فاطمه- الحسن والحسين على ناقتين، و على بن ابىطالب على ناقتى». (6)
«در روز قيامت انبيا سوار بر مركبها هستند، و صالح سوار با ناقهاش مبعوث مىشود، و من نيز بر براق و فاطمه در پيشاپيش من بر عضباء و دو فرزند فاطمه، حسن و حسين بر دو ناقهى ديگر، و على بن ابىطالب بر ناقهى مخصوص من، همگى سواره مبعوث مىشويم».
مركب انبيا- چنانكه را روايات استفاده مىشود- از مركبهاى عمومى بهشتى است نه اختصاصى؛ و با توجه به روايت قبلى، كه پيامبر مىفرمايد «در روز قيامت سواره مبعوث شدن بهمراه انبيا، مخصوص اميرالمؤمنين و فاطمه و حسنين سلاماللَّهعليهم مىباشد» در تمام مواقف، آنجا كه از مسير پنج تن سخن رفته است، رديف و ترتيب حركت چنين است: فاطمه از همه جلوتر، و رسول خدا پشت سر فاطمه، و اميرالمؤمنين بعد از پيامبر اكرم، حسنين پشت سر آنان هستند، حتى ورود پنج تن عليهمالسلام به بهشت نيز به همين ترتيب است.
دانشمندانى كه اين روايت ابوهريره را نقل كردهاند عبارتند از:
محبالدين طبرى در ذخائرالعقبى، حاكم در مستدرك- كه صحت آن را بررسى و تأييد كرده است-، ابن عساكر در تاريخش، و خطيب در تاريخش. سيوطى ضمن نقل اين حديث از ابوالشيخ و حاكم و خطيب و ابنعساكر چنين نتيجه مىگيرد كه اين روايت آن احاديثى را كه از طريق شيعه دربارهى پيشگام بودن فاطمه در هنگام سير پنج تن نقل شده است، تأييد مىكند.
حافظ سيوطى با ذكر اسناد و مدارك در كتاب جَمْع الجَوامِع آورده است كه حضرت رسول فرمود:
«اول شخص يدخل الجنه فاطمة بنت محمد». (7)
«اول كسى كه به بهشت وارد مىشود فاطمه دختر محمد است».
و در حديث ديگر:
«ان اول من يدخل الجنة: انا و على و فاطمة والحسن والحسين...». (8)
«ما پنج تن قبل از همه كس به بهشت وارد مىشويم...». از اين دسته اخبار، و احاديث ديگرى كه در اين موضوع از پيامبر اكرم وارد است، معلوم مىشود كه فاطمه عليهاالسلام داراى مركبهايى است مخصوص به خود، كه گاهى از نور، گاهى از ياقوت، و گاهى از زمرد است، و يكى از مركبهاى آن حضرت نيز عضباء است.فاطمه سلاماللَّهعليها هنگام سير در مواقف متعدد، مركبهاى مختلفى دارد؛ موقع ورود به محشر، هنگام داخل شدن به بهشت، وقت سير در جنت، و مراحل ديگر در موقفى سوار بر مركب مخصوص مىباشد، و اينكه در احاديث مركبهاى آن حضرت را متنوع ذكر كردهاند، به سبب همين تعدد مواقف و منازل است.
اين منقبت فاطمه سلاماللَّهعليها- كه در ميان جميع زنان، از اولين و آخرين، تنها بانويى است كه سوار بر مركب محشور مىشود، و با توجه به اينكه در اين فضيلت با پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم بطور همسان اشتراك دارد-، خود برهان روشن و قاطعى است كه آن حضرت داراى مقام شامخ ولايت بوده، و از شئون همين رتبهى والاست كه جميع زنان در محشر پيادهاند، و او كه «وليةاللَّه» است، سوار بر مركب مخصوص به خود مىباشد.
پي نوشت ها
1ـ بريده بن حصيب بن عبداللَّه بن حارث بن اعرج اسلمى صحابى. بر اساس منابع عامه وى در نخستين سال هجرى، اسلام آورده و در غزوهى خيبر شركت داشته است. بريده، والى عمر بن خطاب در نوبه سرغ (كه در مرز حجاز و شام واقع است) بوده و در سال 62 و يا 63 هجرى درگذشته است. (طبقات ابنسعد ج 14/ 241، الاستيعاب ج 1/ 263، سير اعلام النبلاء ج 2/ 470، تهذيبالكمال ج 4/ 53).
2ـ ابوعبدالرحمن معاذ بن جبل بن عمرو بن اوس انصارى خزرجى متوفاى 18 هجرى. وى يكى از صحابهاى است كه در غزوهى بدر و بسيارى از غزوات ديگر حضور داشته و علماى عامه او را درشمار حفاظ ذكر نمودهاند. بنا به نقل ابناسحاق، پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم در مواخاتى كه بين صحابه صورت داد معاذ بن جبل را برادر جعفر بن ابىطالب قرار داده است. (الاستيعاب ج 459/3، اسد الغابه ج 4/ 376، تهذيب التهذيب ج 10/ 186، تذكره الحفاظ ج 1/ 19، طبقات الحفاظ ص 15).
3ـ تهذيب تاريخ دمشق ج 3/ 311، 312، كنزالعمال ج 11/ 499/ ح 32340. همچنين مراجعه بفرماييد به مختصر تاريخ دمشق ج 5/ 260 و حياة الحيوان ج 1/ 166.
4ـ كثير بن مره حضرمى رهاوى شامى حمصى ابوشجره (و يا ابوالقاسم).
وى از طبقهى تابعين است و- به گفتهى يزيد بن ابىحبيب- 70 صحابهى بدرى را درك نموده است. ابنسعد و نسائى و عجلى وى را توثيق كردهاند. ابنحبان نيز نام وى را در كتاب ثقات خويش آورده است و ابنخراش به صداقت وى اذعان نموده است. (رجوع بفرماييد به: طبقات ابنسعد ج 7/ 448، ثقات ابنحبان ج 5/ 332، ثقات عجلى 397، تهذيبالكمال ج 24/ 158، سير اعلام النبلاء ج 4/ 46، تاريخ الاسلام- حوادث و وفيات 61 الى 80 هجرى- ص 514).
5ـ كنزالعمال ج 14/ 431/- 432/ ح 39179. همچنين مراجعه بفرماييد به: تهذيب تاريخ دمشق ج 3/ 312، مختصر تاريخ دمشق ج 5/ 260.
6ـ مستدرك حاكم ج 3/ 152 (حاكم نيسابورى پس از نقل اين حديث مىگويد: «اين حديث بنابر شرط مسلم صحيح است)»، تلخيص المستدرك ج 3/ 152، مقتل خوارزمى ج 1/ 55، مجمعالزوائد ج 10/ 333.
7ـ ابوهريره (كه نزد عامه از اكابر صحابه است) از پيامبر چنين نقل مىكند:
«اول شخص يدخل الجنه فاطمه، مثلها فى هذه الامه مثل مريم بنت عمران». مراجعه بفرماييد به: فردوس الاخبار ج 1/ 69/ ح 83، كنزالعمال ج 12/ 110/ ح 34234، ينابيعالموده ص 260، ميزان الاعتدال ج 2/ 618، لسانالميزان ج 4/ 16.
در كتاب ميزان الاعتدال و لسانالميزان اين حديث به نقل از عبدالسلام بن عجلان نقل گرديده است. ابن حبان در كتاب الثقات وى را تعديل نموده است (الثقات ج 7/ 127). ظاهراً تنها گناه وى- كه موجب طعن او بوسيلهى ذهبى و امثال ذهبى گرديده- نقل همين روايت است.
8ـ و در روايتى پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم به اميرالمؤمنين عليهالسلام مىفرمايند: «ان اول من يدخل الجنه: انا و انت و فاطمه والحسن والحسين. قال على: فمحبونا؟ قال: من ورائكم». (الصواعق المحرقه ص 311، كنزالعمال ج 12/ 98/ ح 34166)